عطش مستندبینی در ایران؛ کدام نهادها در ارتقای سینمای مستند موثرند؟
تهران - ایرنا - حامدشکیبانیا، محسن اسلامزاده و مژگان اینانلو در میزگرد تخصصی ایرنا، با اشاره به جایگاه رو به رشد سینمای مستند در جهان معاصر، نقش نهادهایی چون صداوسیما، آموزشوپرورش، شهرداری، بهزیستی و سازمانزندانها را در گسترش، فرهنگسازی و ارتقای کیفی و کمی سینمای مستند در ایران موثرتر دانستهاند.
سینمایمستند از جمله گونههای مهم سینمایی است که به جهت توجه ویژه به موضوع «حقیقت» و مستند بودنش طرفداران زیادی در میان پژوهشگران، روزنامهنگاران، سیاستگذاران و عموم مردم دارد. در سالهای اخیر شاهد تاثیرگذاری سینمای مستند در بسیاری از حوزههای مهم اجتماعی و اقتصادی بودهایم و از سویدیگر در جامعه نیز کارکردهای سینمای مستند غیرقابل انکار است؛ به نحوی که سال گذشته تماشای یک مستند باعث بخشش یک خانواده از حکم قصاص شد و مستندهای تاثیرگذار و با کیفیت زیادی از سینمای مستند ایران موفق به حضور و کسب جوایز بین المللی شده است.
اداره کل پژوهش های خبری ایرنا به بهانه پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت، میزگردی را برگزار کرد و درباره جایگاه، ظرفیتها و راهکارهای رونق مستندبینی در میان عموم مردم با کارشناسان به بحث و گفتوگو پرداخت. این نشست با حضور حامد شکیبانیا معاون مستند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، مژگان اینانلو و محسن اسلامزاده مستندساز در دی ماه 1400 در استودیوی خبرگزاری ایرنا برگزار شد.
مشروح این گفت و گو در دو بخش مجزا ارائه شده است:
حدود 95 درصد آثار مستند، تولید شبکههای تلویزیونی است
ایرنا: با توجه به پبشرفتهایی که سینمای مستند در سالهای اخیر داشته و جایگاهی که در حال حاضر میان سینمادوستان و عموم مردم پیدا کرده، تحلیل شما از روند کیفی و کمی سینمای مستند در سالهای اخیر چیست؟ علاوه بر آن، به نظر میرسد ظرفیتهای بالقوه زیادی در سینمای مستند وجود دارد که با فرهنگسازی و معرفی مخاطب میتوان این ظرفیتها را بالفعل کرد. نظرتان درباره این موضوع را نیز بفرمایید.
شکیبانیا: درباره رونق فضای مستند، مهمترین دلیل به بیشترشدن سطحتماس جامعه با محصولات رسانهای مربوط میشود. در حال حاضر با پیشرفتهای رسانهای و در دسترسبودن اطلاعات و اخبار در فضای مجازی، ارتباط گستردهتری میان عموم مردم و سینمای مستند به وجود آمده است
شکیبانیا: در مقدمه، ذکر این نکته لازم است که وقتی از سینمای مستند حرف میزنیم، تمام انواع آن از جمله فیلم مستند، مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی مستند موردنظر است. مورد مهم دیگر در این زمینه، جایگاه تلویزیون در پخش آثار مستند در ایران و جهان است به طوری که با تخمینی سر دستی بیش از 95 درصد از تولیدات مستند در دنیا تولید شبکههای تلویزیونی است و از شبکههای تلویزیونی پخش میشود. در شبکههای تلویزیونی ایران هم، چند نوع مستند پخش میشود: نخست مستندهایی که خود شبکهها میسازند، دوم مستندهای تامینی که توسط مستندسازان حرفهایتر تولید میشود و البته به ندرت از شبکهای پخش میشود و سوم مستندهای خارجی که اینها معمولا بیشترین طرفدار را در شبکههای مستند ایرانی دارند.
مهمترین دلیل رونق فضای مستند در سالهای اخیر، بیشتر شدن سطح تماس جامعه با محصولات رسانهای است. زمانی برای دیدن آثار مستند پرطرفداری مثل کویانیسکاتسی (Koyaanisqatsi)، باید نسخههای کم کیفیت را در کلوپ های فیلم دانشگاه تحمل میکردی یا منتظر پخش معمولا ناقص از تلویزیون میماندی و فیلمهای مهم در محافل خاص سینمایی و مستندبینها پخش و توزیع میشد، در حالی که در حال حاضر با پیشرفتهای رسانهای و در دسترسبودن اطلاعات و اخبار در فضای مجازی، ارتباط گستردهتری میان عموم مردم و سینمای مستند به وجود آمده است که این افزایش ارتباط باعث توسعه فناوری و روشهای تولید در در آثار مستند نیز شده است. با این حال، هنوز جایگاه سینمای مستند ما جایگاه قابل قبولی نیست و ظرفیتهای بالقوه زیادی در این زمینه وجود دارد؛ علت این عقب افتادگی بیش از هرچیز به مشکلات اجتماعی و اقتصادی جامعه مربوط میشود، به طوری که محصولاتی چون کتاب، مستند و آثارسینمایی آن طور که باید و شاید در سبد فرهنگی خانوارها جای نگرفتهاند. کشور ما با اینکه از نظر میزان تولید جزو 10 سینمای جدی جهان به شمار میرود، اما از نظر میزان مخاطب رشد زیادی نداشته و این عدم افزایش مخاطبان نه تنها در سینمای مستند بلکه در سینمای داستانی و بدنه نیز به خوبی قابل مشاهده است.
هیچ جای دنیا سینمای مستند با بلیطفروشی گردش مالی و رونق پیدا نمیکند
زمانی بخش مهمی از مردم، علاقه زیادی به خریدن کتاب داشتند و نمایشگاههای کتاب ما از نظر میزان بازدید آمار خوبی را نشان میداد، اما این لزوما به معنای افزایش کتابخوانی در کشور نبود؛ در حال حاضر نیز علاقه به مستندبینی و سریالهای روز دنیا در کنار کتابخوانی جایگاه ویژهای میان علاقهمندیهای طبقه متوسط پیدا کرده است و لیست علافهمندیهای افراد مملو از فیلمهای مستند و سریالهای مختلف خارجی است، اما آنچنان که باید و شاید این علاقهمندیها به فعلیت نمیرسد و مشغلههای مختلف باعث شده که این لیستها بیشتر از آنکه جنبه واقعی پیدا کند در حد علاقهمندی باقی بماند.
تلویزیون متولی اصلی تولید مستند در هر ژانری محسوب میشود و این اتفاق نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا میافتد به طوری که در هیچ جای دنیا سینمای مستند با بلیطفروشی و گردش مالی رونق پیدا نمیکند بلکه درصد بالایی از آثار مستند از تلویزیونها پخش میشود، حال برخی شبکههای تلویزیونی سنتی و برخی اینترنتی هستند و با اشتراک کاربران خریداری میشود اما در هر حال ارتباط بسیار قوی میان سینمای مستند و تلویزیون وجود دارد.
حامد شکیبانیا معاون مستند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی معتقد است متولی اصلی تولید مستند تلویزیون است و در همه جای دنیا رونق مستندها نه از اکرانهای سینمایی بلکه از نمایشهای تلویزیونی محقق میشودافزایش عطش مستندبینی در خانمها با چند ماه تماشای مستند
ایرنا: با توجه به تجربیات میدانی که در ارتباط با فرهنگسازی مستندبینی داشتید، جایگاه سینمای مستند در میان توده مردم را چگونه ارزیابی میکنید؟ و چه راهکارهایی برای ارتقاء سطح فرهنگی عموم مردم از طریق تماشای مستندهای مختلف پیشنهاد میکنید؟
اینانلو: 2 سال پیش (قبل از شروع کرونا) و به همت شهرداری تهران، کارگاههایی را برای نمایش فیلمهای مستند در سطح شهر تهران برگزار کردیم. این پروژه در سه منطقه شهری (دو منطقه در جنوب شهر و یک منطقه در شمال شهر) و در مراکزی به نام شهربانو برگزار شد. شهربانو در واقع پاتوقهایی برای خانمهایی بود که بدون هیچ گزینشی از نظر فرهنگی و میزان تحصیلات طراحی شده بود و زنان هر محله به فراخور علاقهمندیها و تواناییهای خود از امکانات فرهنگی، اجتماعی، ورزشی، سرگرمی این مراکز استفاده میکردند. با همت و پیگیری مدیرکل وقت شهرداری آن زمان ورکشاپهای مستندبینی برگزار شد. پوسترهایی زده شد و زنان این سه منطقه با گرایشها و تفکرات مختلف به تماشای مستندها نشستند. در ابتدا بیش از 5 یا 6 نفر در کارگاه حضور نمییافتند اما پیگیریهای مستمر ما در طول 6 ماه باعث علاقهمندی بسیار زیاد زنان به این برنامهها شد. ابتدا تقاضاها به جای تماشای مستندها به سمت فیلمهای کمدی و خندهدار گرایش داشت اما بعد از گذشت چند ماه عطش مستندبینی در میان خانمها آنچنان زیاد شد که به صراحت مطرح کردند چرا پیش از این وقت خود را برای تماشای فیلمهای داستانی نه چندان باکیفیت هدر میدادند. نتیجه آنکه به نظر میرسد در صورت فرهنگ سازی و ارائه امکانات سخت افزاری شهری و محلی میتوان تا حد زیادی به ارتقاء کیفی و کمی مستندبینی در میان توده مردم امیدوار بود. به علاوه اینکه کارکرد مستند تا حد زیادی با سینمای تجاری متفاوت است اگر سینمای تجاری بیشتر با هدف سرگرمی طراحی میشود در مستندها، شاهد ارتقاء دانش و پیشرفت ذائقه سمعی و بصری مخاطب آن هستیم.
اینانلو: در صحبتهایی که با مسئولان شهرداری داشتهام همواره بر فعالیتهای این سازمانها در حوزه زنان آسیبپذیر سخن گفته میشود در حالیکه جامعه هدف شهرداریها میباید، طبقه معمولی زنان باشد، چراکه بیتوجهی به این طبقه باعث ظهور زنان آسیب دیده میشود و همیشه پیشگیری بهتر از درمان است.
این پروژه در نهایت، به دلیل شیوع کرونا تعطیل شد اما تجربیات آن در دیگر حوزهها قابل استفاده و بهرهگیری است. برای نمونه، مسئولین آموزش و پرورش میتوانند با برگزاری زنگ مستندبینی کمک زیادی به ارتقاء فرهنگ مستندبینی در میان دانشآموزان و نسل جدید انجام دهند. حجم زیادی از مستندهای پرتره و بسیار جذاب در آرشیوهای مراکز مستند وجود دارد که در صورت لزوم میتوان از این گنجینهها برای نمایش در مدارس استفاده کرد.
ای کاش ظرفیت بالقوه سینمای مستند با حمایت دولت و نهادها فعال میشد
اهمیت و نقش تلویزیون در جای خود بسیار مهم است اما در مراکز شهری و نهادهای مختلف فرهنگی نیز میتوان با حمایت مسئولین دولتی و خصوصی فرهنگ مستند بینی را ارتقا داد. آموزش و پرورش، مساجد و فرهنگسراها مهمترین مراکزی هستند که در حال حاضر پتانسیل زیادی برای نمایش و ارائه آثار مستند در آنها وجود دارد. برخی دوستان خرده میگیرند که مخاطب سینمای مستند آنچنان زیاد نیست، اما از نظر من همان چند نفری که به تماشای فیلمهای مستند مینشینند (و به طور قطع افزایش پیدا خواهد کرد)، حظ بصری و برخورداری زیادی از این آثار در زندگی و تفکر خود خواهند برد. ای کاش صدای ما به جایی میرسید و این ظرفیت بالقوه، مهم و موثر مستند با حمایت دولت و دیگر نهادها به فعلیت میرسید. آموزش و پرورش و شهرداریها به عنوان اصلی ترین بسترهای متولی فرهنگ مستندبینی میتوانند با حمایتهای سخت افزاری و نرم افزاری کمک زیادی به ارتقاء کیفی و کمی جایگاه سینمای مستند در میان توده مردم داشته باشند.
در صحبتهایی که با مسئولان شهرداری داشتهام همواره بر فعالیتهای این سازمانها در حوزه زنان آسیبپذیر سخن گفته میشود در حالیکه جامعه هدف شهرداریها میباید، طبقه معمولی زنان باشد، چراکه بیتوجهی به این طبقه باعث ظهور زنان آسیب دیده میشود و همیشه پیشگیری بهتر از درمان است.
مژگان اینانلو مستندساز، به نقش مهم آموزشوپرورش و شهرداریها در ارتقای فرهنگ مستندبینی اشاره کرد و لزوم حمایتمسئولان دولتی را در رونق کیفی و کمی سینمای مستند حایز اهمیت دانستآینده سینما از آن مستند است
ایرنا: جنابعالی مستندهای مختلفی در حوزههای مختلف اجتماعی، سیاسی و بینالمللی ساختهاید که در محافل مختلف عمومی و دولتی به نمایش درآمده است. بازخورد توده مردم ازفیلمهای مستند و به طور کلی جایگاه مستندبینی را در حال حاضر در میان مردم ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
اسلام زاده: مرحوم اصغرزاده در آخرین روزهای زندگی خود، مصاحبهای داشت که جمله تکاندهنده وی در این گفتو گو، همواره در ذهن من حک شده است. اصغرزاده در این گفتگو ابراز داشت که «آینده سینما از آن مستند است».
اسلام زاده: در ابتدا یادی میکنم از سیدابراهیماصغرزاده که در سال 80 به رحمت خدا رفت و از جمله فیلمسازان موفق در عرصه مستند و داستانی بود. مرحوم اصغرزاده در آخرین روزهای زندگی خود، مصاحبهای با یکی از شبکههای تلویزیونی داشت که جمله تکاندهنده وی در این گفتو گو، همواره در ذهن من حک شده است. اصغرزاده در این گفتگو ابراز داشت که «آینده سینما از آن مستند است». حال با پیشرفتهایی که در سینمای روز جهان به وجود آمده، به نظر میرسد مخاطبان سینما در سالهای آتی از جلوههای بصری زیاد اشباع شده و «حقیقت» را طلب میکنند. دنیا نسبت به دهههای قبل تغییرات زیادی کرده و مخاطبان بیش از هر چیز به حقیقت که در سینمای مستند تبلور ویژهای دارد، گرایش پیدا خواهند کرد. از سوی دیگر مسئولین دولتی و حاکمیتی نیز متوجه این تاثیرگذاری سینمای مستند در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شده و ریلگذاریهای جدید سینمای مستند و جریانسازی های اخیر این گونه سینمایی، نتیجه همین تغییر رویکرد و توجه به سینمای مستند بوده باشد.
نزدیکان مرحوم اصغرزاده در اوایل دهه 80 به طور صریح اعلام کردند که مستند «حکم» تعیین خواهد کرد و بنده در حدود 20 سالی که در سینمای مستند مشغول به کار هستم به خوبی به جایگاه و اهمیت این جمله پی بردم. به طور تجربی و مصداقی نیز اگر بخواهم توضیح دهم؛ میتوانم به تاثیرات فیلم آخرم که در جشنواره پانزدهم سینما حقیقت به نمایش درآمد، اشاره کنم. بنده در آنجا درخواستی از همه اهالی سینما و متولیان فرهنگی و سیاسی داشتم که نتیجه آن این شد که تصمیم تعطیلی مرکز زنان کارتون خواب که قرار بود به زودی بسته شود به تعویق افتاد، هنوز خبر استمرار و ادامه فعالیت این مرکز منتشر نشده اما در همین حد نیز میتوان به یک دستاورد مهم متاثر از یک فیلم مستند اشاره کرد.
دنیا زبان مستند را پذیرفته است
از نظر من تولید و ساخت مستند چهار مرحله دارد که شامل پیشتولید، پستولید، پخش و اطلاعرسانی فیلم میشود. در دو سال اخیر کل جامعه جهانی تاثیرات مخرب زیادی از ویروس همهگیری کرونا پیدا کرده است، سینمای مستند نیز از این معضل جهانی بینصیب نبوده و مشکلات زیادی در حوزه اکران و نمایش فیلمها به وجود آمده است. با این حال با همت و تلاش مراکز دولتی، جشنواره مستند از تهران به سایر شهرها گسترش پیدا کرده و در برخی از روستاها نیز شاهد نمایش آثار مستند بوده ایم. علاوه بر مدارس و شهرداریها که دوستان اشاره کردند، زندانها و بهزیستی نیز از جمله مراکز مهم و موثر برای نمایش آثار مستند است. در مستندی که امسال کار کردم علاقه زیادی دارم که این اثر در زندانها اکران شود و بعد از نمایش با زندانیان گفتوگو کنم. اگرچه در سالهای اخیر سینمای مستند از لحاظ کیفی دچار افت شده اما از نظر جذب مخاطب شاهد اتفاقات خوشایندی بودهایم؛ به طوری که می توان نتیجه گرفت که دنیا زبان مستند را پذیرفته است.
محسن اسلامزاده از اکران تاثیرگذار و ارزشمند مستند، در بهزیستیها و مراکز بازپروری سخن گفت و آینده سینما را از آن سینمای مستند دانستدر بخش دوم میزگرد سینمای مستند ایرنا، تاثیرات سینمای مستند در میان عموم مردم و راهکارهای فرهنگسازی و ارتقای کیفی مستندبینی در جامعه، به بحث و تبادل نظر گذاشته شد.
*س_برچسبها_س*