علل و عوامل گسترش تجاوزات رژیم صهیونیستی به مسجدالاقصی
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، از زمان روی کار آمدن کابینه جدید رژیم صهیونیستی به ریاست «بنیامین نتانیاهو»، فلسطین شاهد توسعه تجاوزات شهرک نشینان صهیونیست و حملات ارتش رژیم صهیونیستی به حریم مسجدالاقصی است. تجاوزات و حملاتی که مقایسه آنها با موارد مشابه سالهای گذشته، بیسابقه بودن آنها را چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی تأیید میکند. از نظر کمی هم تعداد دفعات تجاوز شهرک...
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، از زمان روی کار آمدن کابینه جدید رژیم صهیونیستی به ریاست «بنیامین نتانیاهو»، فلسطین شاهد توسعه تجاوزات شهرک نشینان صهیونیست و حملات ارتش رژیم صهیونیستی به حریم مسجدالاقصی است. تجاوزات و حملاتی که مقایسه آنها با موارد مشابه سالهای گذشته، بیسابقه بودن آنها را چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی تأیید میکند. از نظر کمی هم تعداد دفعات تجاوز شهرک نشینان و هم تعداد دفعات حمله نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی به حریم مسجدالاقصی افزایش یافته است و میتوان گفت تمام ساعات روز و تمام مناسبتها را در بر میگیرد. از نظر تعداد شهرک نشینان و تعداد نیروهای پلیس نیز شاهد افزایش قابل توجه تجاوزات و حملات هستیم. به گونهای که در برخی تجاوزات، صحنهای مسجدالاقصی از شهرک نشینان و نیروهای پلیس پر میشود و آنها تنها به شبستانهای مساجد و فضاهای سربسته مجموعه الاقصی وارد نشدهاند. از نظر کیفی تجاوزات شهرک نشینان پیش از این به راهپیماییهای گذرا و بعضاً برگزاری مراسمات تلمودی ختم میشد، در حالی که طی 6 ماه اخیر شاهد فراخوان جریانهای افراطی صهیونیستی برای برگزاری مراسم قربانی در مسجدالاقصی هستیم. علاوه بر آنکه از نظر کیفی نیروهای پلیس با حضور دائمی در صحنهای مسجد، دیگر فقط به گشت زنی نمیپردازند و در زمان حضور در صحنهای مسجد، به تفتیش و آزار و اذیت فلسطینیان میپردازند. به این میزان حمله باید حملات مقطعی به شبستانهای مسجد، شبیه تخریب سیستم برق شبستان باب الرحمه، را نیز اضافه کرد. سؤال اینجا است که علت این افزایش کمی و کیفی تجاوز و حمله به مسجدالاقصی چیست؟ پاسخ سؤال را میتوان در دو عامل کوتاه مدت و بلندمدت در فلسطین جستجو کرد.
عامل کوتاه مدت
طی 5 سال گذشته، عملیاتهای مقاومت در کرانه باختری و سرزمینهای اشغالی شاهد توسعه کمی و کیفی بوده است. از نظر کمی تعداد عملیاتها شاهد افزایش عددی بودهاند. به گونهای که بعضاً در یک روز خبر چند عملیات از کرانه باختری و فلسطین اشغالی مشاهده میشود. از نظر جغرافیایی نیز دامنه این عملیاتها نیز افزایش یافتهاند. حالا دیگر عملیاتها فقط به قدس، نابلس، جنین و الخلیل خلاصه نمیشوند و در درون سرزمینهای اشغالی نیز شاهد عملیاتهای مقاومتی متعدد هستیم. از نظر کیفی نوع عملیاتها تغییر کردهاند و متنوعتر و پیچیدهتر شدهاند. طی 3 سال گذشته، به ویژه پس از نبرد «شمشیر قدس» نوع عملیاتها بیشتر حمله مسلحانه بوده است. ضمن آنکه به سلاحهای به کار گرفته شده، مواد منفجره هم اضافه شده است. در این میان عملیاتهای مقاومتی که با استفاده از سلاح انجام شدهاند، بیشتر با به کارگیری سلاحهای نیمه سنگین و بعضاً نیمه خودکار اجرا شدهاند. علاوه بر نکات فوق، از نظر کیفی نیز بر پیچیدگی عملیاتها نیز افزوده شده است؛ به گونهای که در برخی عملیاتهای مقاومتی، برآورد اولیه دستگاههای امنیتی رژیم صهیونیستی از انجام آن عملیات، اقدامی تیمی متشکل از چند هسته بوده است، اما پس از دستگیری مجری عملیات مشخص شده که عملیاتی پیچیده توسط یک فرد اجرا شده است. توسعه کمی و کیفی عملیاتهای مقاومتی در کرانه باختری و گسترش آن به سرزمینهای اشغالی 1948، دستگاههای امنیتی رژیم صهیونیستی را عاجز کرده است و پس از نبرد «شمشیر قدس»، رژیم صهیونیستی برای مقابله با فلسطینیها به فعال کردن باندهای مسلح شهرک نشینان روی آورده است. اقدامی که در جریان نبرد «شمشیر قدس» نیز برای آرام کردنِ شهرهای فلسطینی نشین سرزمینهای 1948 به کار گرفته شد. حالا صهیونیستها با توسعه اقدامات تجاوزکارانه شهرک نشینان و پلیس رژیم صهیونیستی در مسجدالاقصی و سایر اماکن مقدسه اسلامی تلاش دارند، مانعی برای عملیاتهای مقاومتی ایجاد کنند.
عامل بلند مدت
از سال 2017 با روی کار آمدن «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور سابق آمریکا، رژیم صهیونیستی یک تغییر رویکرد در راهبرد خود در فلسطین ایجاد کرد. صهیونیستها با وعدهای که از «ترامپ» در جریان تبلیغات انتخاباتی گرفتند، از رویکرد «دو دولت» به رویکردِ «یک دولت یهودی» در فلسطین تغییر مسیر دادند. این تغییر رویکرد به معنای آن است که آنها دیگر قصد ندارند حتی طرحهایی را که آمریکاییها و اروپا 3 دهه روی آن مانور دادهاند، اجرایی کنند و در فلسطین یک دولت فلسطینی در کنار دولت عبری ایجاد کنند. نشانههای این تغییر رویکرد را میتوان در انتقال سفارت ایالات متحده به قدس، بستن دفتر ساف در نیویورک، تصویب لایحه «قومیت» در کنست رژیم صهیونیستی، عادی سازی روابط با کشورهای عربی و اجرای طرح «الحاق کرانه باختری» به سرزمینهای 1948 مشاهده کرد. حالا بخش اصلی این تغییر رویکرد، الحاق کرانه باختری است. در طرح «الحاق کرانه باختری» به سرزمینهای 1948 مهمترین نقطه قدس است و در قدس نقطه کانونی و مرکزی، «مسجدالاقصی» است. تجاوزاتی که با هماهنگی کامل رژیم صهیونیستی در مسجدالاقصی صورت میگیرد و حملات ارتش رژیم صهیونیستی که شاهد افزایش کمی و کیفی است نشانهای از این تغییر رویکرد و تلاش کابینه کنونی برای اجرایی کردن آن است. به اختصار باید گفت کابینه کنونی رژیم صهیونیستی قصد دارد با حملات پی در پی به مسجدالاقصی، علاوه بر مقابله با عملیاتهای مقاومتی، مسجدالاقصی را نیز به طور کامل در اختیار خود بگیرد و به مرور مانع ورود فلسطینیان به آن شود. این همان هدفی است که از زمان برگزاری نخستین کنگره صهیونیزم در بازل سوئیس توسط جنبش صهیونیزم دنبال میشد و کابینه افراطی نتانیاهو همراه با مذهبیهای تندرو با توسعه حمله به مسجدالاقصی قصد دارد در گام نهایی آن را اجرایی کند.