فردگرایی - جمع گرایی، و آسیب های اجتماعی
رضا پورحسین در یادداشتی نوشت:
متغیرهای زیادی در بروز «آسیب های اجتماعی» دخالت دارند. اگر بخواهیم با آسیب ها مقابله کنیم ساده ترین راه اما عمدتا ناموفق، برخورد با «متغیر» هاست. اما بهترین راه برخورد با «عامل» هایی است که چندین متغیر را در خود جای میدهند. به تعبیر دانش روش تحقیق، در یک عامل (Factor) ممکن است از چندین متغیر (Variable) ترکیب و اشباع شوند. بااین حساب، وقتی تغییر را از تاثیر گذاری بر عامل شروع کنیم، تغییر در عامل موجب تغییر در چندین متغیر خواهد شد. پس راه درست، تغییر در عامل هاست تا متغیرها.
مثال یرای نمونه، پدیده هایی مثل طلاق و بالا رفتن سن ازدواج دلایل زیادی دارند؛ دلایل متعدد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. هریک از این دلایل به منزله متغیرهایی هستند که موجب بخشی از آسیب میشوند. اما در یک «تحلیل عاملی»، عمده متغیرهای مطرح شده در مطالعات طلاق، در یک عامل، «درون گنجی» شده اند. این عامل عمده که متغیرهای زیادی را در خود جمع کرده و آنها را سامان میدهد؛ فردگرایی (Individualism) است. ذات فردگرایی توجه به مصالح و «منافع فردی» در مقابل مصالح جمعی است که نتیجه آن «مسئولیت ناپذیری» و «تعهدناپذیری» است. در فضای روانی و ذهنی فردگرایی، واژه «دیگری» یا «دیگران» موضوعیتی ندارند مگر آنکه در خدمت فرد قرار گیرند. براین اساس تاب آوری پایین، کاهش سازگاری و نپذیرفتن مسولیت دیگری موجب طلاق های بی منطق و بالا رفتن سن ازدواج میشود. توجه شود که متغیرهای مختلفی در بروز بالا رفتن سن ازدواج و عدم فرزندپروری حتما دخالت دارند، اما همه این دلایل در فضا و محیط فردگرایانه امکان تأثیرگذاری می یابند. به همین دلیل مشکلات این چنینی در جوامع فردگرا بیشتر و شاید عادی تر باشد.
راه چیست؟ راه های زیادی برای کاهش آسیبها وجود دارد اما بهترین آنها حرکت اجتماعی و فرهنگی جامعه به سوی زندگی «جمع گرایانه» است. جامعه ما به شکل سنتی جزو جوامع جمع گرا محسوب میشود، اما متاسفانه در شرایط حاضر به دلیل «جهانی شدن» و «شتاب فناوری»، جامعه ما به نوعی «درهم شدگی» و «تعارض» را به نفع فردگرایی تجربه میکند. جامعه ما هم فردگرا ست هم جمع گرا، بخشی از آن فردگرا و بخش دیگر آن جمع گرا، زمانی فرد گرایی و زمانی دیگر جمع گراست. مسئولان و برنامه ریزان کشور باید نسبت به موضوع گسترش فردگرایی هوشیار باشند. اگر سبک زندگی مان مبتنی بر فردگرایی شکل بگیرد، «سبک زندگی ایرانی و اسلامی» مان که نماد یک جامعه جمع گرایانه است، رنگ می بازد. کاهش سبک زندگی جمع گرایانه و غلبه فردگرایی، آسیبهای اجتماعی و روانی را افزایش میدهد.
سبک زندگی دینی و فرهنگ ایرانی، سبک زندگی جمع گرایانه است. باید مولفههای آن را بازشناسی و اهل علم درباره چگونگی تحقق آنها بحث و راه گشایی کنند.