فشارهای تازه بر مرزهای ایران؛ سدسازی های طالبان تمامی ندارد

حکومت طالبان در حالی وارد پنجمین سال خود شده که نهتنها نتوانسته افغانستان را از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی نجات دهد، بلکه با سیاستهای انحصاری و محدودیتهای شدید، موج مهاجرت و تنشهای منطقهای را تشدید کرده است. ایران، بهعنوان بازیگر کلیدی منطقه، در رویکردی محتاطانه با طالبان تعامل میکند، اما اختلافات بر سر آب هیرمند و مسائل مهاجران، روابط دوجانبه را پیچیده کرده است.
- فهرست محتوا
- ناکامی وعدههای طالبان؛ از حکومت فراگیر تا سرکوب زنان
- تلاش برای مشروعیت بینالمللی
- ایران و طالبان؛ همکاری در سایه بیاعتمادی
- مهاجران و تنشهای مرزی
- سیاست ایران؛ تعامل بدون تأیید رسمی
- افغانستان؛ نقطه ثقل ژئوپلیتیک منطقه
بازگشت طالبان به قدرت در اوت 2021، معادلات افغانستان و منطقه را تغییر داد. در سال 2025، طالبان توانسته کنترل سرزمینی را تا حدی تثبیت کند، اما اقتصاد کشور در رکود عمیق، میلیونها نفر در آستانه فقر مطلق و فرصتهای شغلی به شدت محدود شدهاند. این شرایط، موج مهاجرت به کشورهای همسایه، بهویژه ایران، را تشدید کرده و بار سنگینی بر دوش همسایگان گذاشته است.
ناکامی وعدههای طالبان؛ از حکومت فراگیر تا سرکوب زنان
طالبان وعده تشکیل حکومتی فراگیر را داده بود، اما حذف گروههای قومی مانند هزارهها و تاجیکها، محرومیت زنان از تحصیل و کار، و محدودیتهای اجتماعی شدید، مشروعیت داخلی این گروه را تضعیف کرده است. حملات مستمر داعش خراسان علیه غیرنظامیان و اقلیتها نیز نشاندهنده ناتوانی طالبان در ایجاد ثبات و مهار خشونتهای افراطی است.
تلاش برای مشروعیت بینالمللی
در عرصه جهانی، به رسمیت شناخته شدن طالبان توسط روسیه در ژوئیه 2025، روزنهای برای این گروه ایجاد کرد. با این حال، کشورهای غربی همچنان با تردید به طالبان مینگرند و ایران و چین نیز از تأیید رسمی پرهیز کردهاند. سیاستهای تبعیضآمیز طالبان، بهویژه علیه زنان، مانع بزرگی برای پذیرش جهانی آنهاست.
ایران و طالبان؛ همکاری در سایه بیاعتمادی
ایران با طالبان رویکردی دوگانه دارد. از یک سو، تهدید مشترک داعش خراسان، که حملات مرگباری در تهران و مسکو انجام داده، ایران و طالبان را به همکاری امنیتی و اطلاعاتی سوق داده است. تهران ثبات نسبی تحت حاکمیت طالبان را به هرجومرج ترجیح میدهد. از سوی دیگر، اختلافات بر سر آب هیرمند، که به دلیل سدسازیهای طالبان کاهش یافته، تنشهای مرزی را افزایش داده است. سیاستهای طالبان علیه اقوام، بهویژه هزارهها، نیز در افکار عمومی ایران حساسیتبرانگیز بوده و روابط را پیچیده کرده است.
مهاجران و تنشهای مرزی
سیاست بازگرداندن اجباری مهاجران افغان از ایران، یکی از چالشهای جدید روابط تهران و کابل است. طالبان از این روند استقبال کرده، اما نبود ظرفیت نهادی در افغانستان برای جذب این مهاجران، خطر بحرانهای اجتماعی جدید را افزایش داده است. مسائل مرزی و مهاجرت، از دیگر موانع تقویت روابط دوجانبه هستند.
سیاست ایران؛ تعامل بدون تأیید رسمی
ایران ترجیح میدهد در به رسمیت شناختن طالبان شتابزده عمل نکند و منتظر اقدامات سایر قدرتها مانند روسیه و چین بماند. این راهبرد «تعامل بدون تأیید» به ایران انعطاف میدهد تا ضمن حفظ منافع امنیتی، از هزینههای سیاسی و دیپلماتیک اجتناب کند. آینده روابط ایران و طالبان به توانایی این گروه در گذار به حکومتی واقعگرایانهتر و کاهش سیاستهای انحصاری بستگی دارد.
افغانستان؛ نقطه ثقل ژئوپلیتیک منطقه
موقعیت استراتژیک، منابع آبی و معدنی، و نقش افغانستان در امنیت آسیای مرکزی، این کشور را به بازیگری کلیدی در منطقه تبدیل کرده است. با وجود بیاعتمادی، قدرتهای منطقهای ناگزیر از تعامل با طالبان هستند. موفقیت این تعاملات به اصلاح سیاستهای طالبان و ایجاد ثبات پایدار در افغانستان وابسته است.

