شنبه 3 آذر 1403

فضیلت تلاوت سوره‌ای که بدون بسم الله شروع می‌شود + صوت آیات

خبرگزاری خبرنگاران جوان مشاهده در مرجع
فضیلت تلاوت سوره‌ای که بدون بسم الله شروع می‌شود + صوت آیات

فایل صوتی تلاوت سوره توبه با صدای مصطفی اسماعیل را اینجا دریافت کنید.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره توبه یا برائت نهمین سوره قرآن است و در جزء دهم و یازدهم آن قرار دارد.

این سوره بدون «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز می‌شود و به مسلمانان دستور می‌دهد با مشرکان قطع ارتباط کنند و به پیامبر (ص) دستور می‌دهد، برای مشرکان طلب آمرزش نکند.

در سوره توبه همچنین درباره جهاد با کفار و مشرکان و مسئله زکات سخن گفته شده است.

از آیات مشهور این سوره آیه لاتحزن است که به واقعه هجرت پیامبر (ص) و پنهان‌شدن در غار اشاره می‌کند و آیه صادقین که مؤمنان را به همراهی با «صادقین» دستور می‌دهد. در روایات آمده است مراد از صادقین، امامان معصوم‌اند.

پیامبر (ص) درباره فضیلت خواندن سوره توبه می‌فرماید: هر کس سوره انفال و توبه را قرائت کند، من شفاعت‌کننده و گواهی‌دهنده به سود او در روز قیامت هستم که او از نفاق (دورویی) به دور است و به تعداد همه مردان و زنان منافق در دنیا، ده حسنه به او عطا می‌شود و ده گناه از او پاک شده و ده درجه بر درجات او افزوده می‌شود و عرش و حاملان آن در ایام حضورش در دنیا، بر او درود می‌فرستند.

امام صادق (ع) نیز در این باره فرمودند: کسی که سوره انفال و توبه را در هر ماه قرائت کند، هرگز نفاق وارد قلب او نمی‌شود و از شیعیان (واقعی) امام علی (ع) خواهد بود.

فایل صوتی تلاوت سوره توبه با صدای مصطفی اسماعیل

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی *س_متن سوره توبه همراه با ترجمه_س*

بر‌اء من الله و ر‌سوله الی الذین عاهدتم من المشر‌کین 1

این آیات اعلام بیزاری و عدم تعهد است از طرف خدا و پیامبرش نسبت به آن مشرکانی که با ایشان پیمان بسته‌اید (1)

فسیحوا فی الأر‌ض أر‌بع أشهر و اعلموا أنکم غیر معجزی الله و أن الله مخزی الکافر‌ین 2

پس ای مشرکان چهار ماه دیگر با امنیت کامل در زمین بگردید و بدانید که شما نمی‌توانید خدا را به ستوه آورید و این خداست که رسواکننده کافران است (2)

و أذان من الله ور‌سوله الی الناس یوم الحج الأکبر أن الله بر‌یء من المشر‌کین ور‌سوله فان تبتم فهو خیر لکم وان تولیتم فاعلموا أنکم غیر معجزی الله وبشر الذین کفر‌وا بعذاب ألیم 3

و این آیات اعلامی است از جانب خدا و پیامبرش به مردم در روز حج اکبر که خدا و پیامبرش در برابر مشرکان تعهدی ندارند با این حال اگر از کفر توبه کنید آن برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید پس بدانید که شما خدا را درمانده نخواهید کرد و کسانی را که کفر ورزیدند از عذابی دردناک خبر ده (3)

الا الذین عاهدتم من المشر‌کین ثم لم ینقصوکم شیئا و لم یظاهر‌وا علیکم أحدا فأتموا الیهم عهدهم الی مدتهم ان الله یحب المتقین 4

مگر آن مشرکانی که با آنان پیمان بسته‌اید و چیزی از تعهدات خود نسبت به شما فروگذار نکرده و کسی را بر ضد شما پشتیبانی ننموده‌اند پس پیمان اینان را تا پایان مدتشان تمام کنید چرا که خدا پرهیزگاران را دوست دارد (4)

فاذا انسلخ الأشهر الحر‌م فاقتلوا المشر‌کین حیث وجدتموهم و خذوهم و احصر‌وهم و اقعدوا لهم کل مر‌صد فان تابوا و أقاموا الصلا و آتوا الزکا فخلوا سبیلهم ان الله غفور ر‌حیم 5

پس چون ماه‌های حرام سپری شد مشرکان را هر کجا یافتید بکشید و آنان را دستگیر کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید پس اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند راه برایشان گشاده گردانید زیرا خدا آمرزنده مهربان است (5)

و ان أحد من المشر‌کین استجار‌ک فأجر‌ه حتی یسمع کلام الله ثم أبلغه مأمنه ذلک بأنهم قوم لا یعلمون 6

و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست پناهش ده تا کلام خدا را بشنود سپس او را به مکان امنش برسان چرا که آنان قومی نادانند (6)

کیف یکون للمشر‌کین عهد عند الله و عند ر‌سوله الا الذین عاهدتم عند المسجد الحر‌ام فما استقاموا لکم فاستقیموا لهم ان الله یحب المتقین 7

چگونه مشرکان را نزد خدا و نزد فرستاده او عهدی تواند بود؟ مگر با کسانی که کنار مسجد الحرام پیمان بسته‌اید پس تا با شما بر سر عهد پایدارند با آنان پایدار باشید زیرا خدا پرهیزگاران را دوست می‌دارد (7)

کیف و ان یظهر‌وا علیکم لا یر‌قبوا فیکم الا و لا ذم یر‌ضونکم بأفواههم و تأبی قلوبهم و أکثر‌هم فاسقون 8

چگونه برای آنان عهدی است با اینکه اگر بر شما دست یابند در باره شما نه خویشاوندی را مراعات می‌کنند و نه تعهدی را شما را با زبانشان راضی می‌کنند و حال آنکه دلهایشان امتناع می‌ورزد و بیشترشان منحرفند (8)

اشتر‌وا بآیات الله ثمنا قلیلا فصدوا عن سبیله انهم ساء ما کانوا یعملون 9

آیات خدا را به بهای ناچیزی فروختند و مردم را از راه او باز داشتند به راستی آنان چه بد اعمالی انجام می‌دادند (9)

لا یر‌قبون فی مؤمن الا و لا ذم و أولئک هم المعتدون 10

در باره هیچ مومنی مراعات خویشاوندی و پیمانی را نمی‌کنند و ایشان همان تجاوزکارانند (10)

فان تابوا و أقاموا الصلا و آتوا الزکا فاخوانکم فی الدین و نفصل الآیات لقوم یعلمون 11

پس اگر توبه کنند و نماز برپا دارند و زکات دهند در این صورت برادران دینی شما می‌باشند و ما آیات خود را برای گروهی که می‌دانند به تفصیل بیان می‌کنیم (11)

و ان نکثوا أیمانهم من بعد عهدهم و طعنوا فی دینکم فقاتلوا أئم الکفر انهم لا أیمان لهم لعلهم ینتهون 12

و اگر سوگندهای خود را پس از پیمان خویش شکستند و شما را در دینتان طعن زدند پس با پیشوایان کفر بجنگید چرا که آنان را هیچ پیمانی نیست باشد که از پیمان‌شکنیباز ایستند (12)

ألا تقاتلون قوما نکثوا أیمانهم و هموا باخر‌اج الر‌سول و هم بدءوکم أول مر أتخشونهم فالله أحق أن تخشوه ان کنتم مؤمنین 13

چرا با گروهی که سوگندهای خود را شکستند و بر آن شدند که فرستاده خدا را بیرون کنند و آنان بودند که نخستین‌بار جنگ را با شما آغاز کردند نمی‌جنگید؟ آیا از آنان می‌ترسید؟ با اینکه اگر مومنید خدا سزاوارتر است که از او بترسید (13)

قاتلوهم یعذبهم الله بأیدیکم و یخزهم و ینصر‌کم علیهم و یشف صدور قوم مؤمنین 14

با آنان بجنگید خدا آنان را به دست شما عذاب و رسوایشان می‌کند و شما را بر ایشان پیروزی می‌بخشد و دلهای گروه مومنان را خنک می‌گرداند (14)

و یذهب غیظ قلوبهم و یتوب الله علی من یشاء و الله علیم حکیم 15

و خشم دلهایشان را ببرد و خدا توبه هر که را بخواهد می‌پذیرد و خدا دانای حکیم است (15)

أم حسبتم أن تتر‌کوا و لما یعلم الله الذین جاهدوا منکم و لم یتخذوا من دون الله و لا ر‌سوله و لا المؤمنین و لیج و الله خبیر بما تعملون 16

آیا پنداشته‌اید که به خود واگذار می‌شوید و خداوند کسانی را که از میان شما جهاد کرده و غیر از خدا و فرستاده او و مومنان محرم اسراری نگرفته‌اند معلوم نمی‌دارد؟ و خدا به آنچه انجام می‌دهید آگاه است (16)

ما کان للمشر‌کین أن یعمر‌وا مساجد الله شاهدین علی أنفسهم بالکفر أولئک حبطت أعمالهم و فی النار هم خالدون 17

مشرکان را نرسد که مساجد خدا را آباد کنند در حالی که به کفر خویش شهادت می‌دهند آنانند که اعمالشان به هدر رفته و خود در آتش جاودانند (17)

انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الآخر و أقام الصلا و آتی الزکا و لم یخش الا الله فعسی أولئک أن یکونوا من المهتدین 18

مساجد خدا را تنها کسانی آباد می‌کنند که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و نماز برپا داشته و زکات داده و جز از خدا نترسیده‌اند پس امید است که اینان از راه‌یافتگان باشند (18)

أجعلتم سقای الحاج و عمار المسجد الحر‌ام کمن آمن بالله و الیوم الآخر و جاهد فی سبیل الله لا یستوون عند الله و الله لا یهدی القوم الظالمین 19

آیا سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجد الحرام را همانند کار کسی پنداشته‌اید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد می‌کند؟ نه این دو نزد خدا یکسان نیستند و خدا بیدادگران را هدایت نخواهد کرد (19)

الذین آمنوا و هاجر‌وا و جاهدوا فی سبیل الله بأموالهم و أنفسهم أعظم در‌ج عند الله و أولئک هم الفائزون 20

کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته‌اند نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند (20)

یبشر‌هم ر‌بهم بر‌حم منه و ر‌ضوان و جنات لهم فیها نعیم مقیم 21

پروردگارشان آنان را از جانب خود به رحمت و خشنودی و باغهایی در بهشت که در آن‌ها نعمتهایی پایدار دارند مژده می‌دهد (21)

خالدین فیها أبدا ان الله عنده أجر عظیم 22

جاودانه در آن‌ها خواهند بود در حقیقت خداست که نزد او پاداشی بزرگ است (22)

یا أیها الذین آمنوا لا تتخذوا آباءکم واخوانکم أولیاء ان استحبوا الکفر علی الایمان ومن یتولهم منکم فأولئک هم الظالمون 23

ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر پدرانتان و برادرانتان کفر را بر ایمان ترجیح دهند آنان را به دوستی مگیرید و هر کس از میان شما آنان را به دوستی گیرد آنان همان ستمکارانند (23)

قل ان کان آباؤکم و أبناؤکم و اخوانکم و أزواجکم و عشیر‌تکم و أموال اقتر‌فتموها و تجار تخشون کسادها و مساکن تر‌ضونها أحب الیکم من الله و ر‌سوله و جهاد فی سبیله فتر‌بصوا حتی یأتی الله بأمر‌ه و الله لا یهدی القوم الفاسقین 24

بگو: اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالی که گرد آورده‌اید و تجارتی که از کسادش بیمناکید و سراهایی را که خوش می‌دارید نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وی دوست‌داشتنی‌تر است پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را به اجرا در آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمایی نمی‌کند (24)

لقد نصر‌کم الله فی مواطن کثیر و یوم حنین اذ أعجبتکم کثر‌تکم فلم تغن عنکم شیئا و ضاقت علیکم الأر‌ض بما ر‌حبت ثم ولیتم مدبر‌ین 25

قطعا خداوند شما را در مواضع بسیاری یاری کرده است و نیز در روز حنین آن هنگام که شمار زیادتان شما را به شگفت آورده بود ولی به هیچ وجه از شما دفع خطر نکرد و زمین با همه فراخی بر شما تنگ گردید سپس در حالی که پشت به دشمن کرده بودید برگشتی (25)

ثم أنزل الله سکینته علی ر‌سوله و علی المؤمنین و أنزل جنودا لم تر‌وها و عذب الذین کفر‌وا و ذلک جزاء الکافر‌ین 26

آنگاه خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مومنان فرود آورد و سپاهیانی فرو فرستاد که آن‌ها را نمی‌دیدید و کسانی را که کفر ورزیدند عذاب کرد و سزای کافران همین بود (26)

ثم یتوب الله من بعد ذلک علی من یشاء و الله غفور ر‌حیم 27

سپس خدا بعد از این واقعه توبه هر کس را بخواهد می‌پذیرد و خدا آمرزنده مهربان است (27)

یا أیها الذین آمنوا انما المشر‌کون نجس فلا یقر‌بوا المسجد الحر‌ام بعد عامهم هذا و ان خفتم عیل فسوف یغنیکم الله من فضله ان شاء ان الله علیم حکیم 28

ای کسانی که ایمان آورده‌اید حقیقت این است که مشرکان ناپاکند پس نباید از سال آینده به مسجدالحرام نزدیک شوند و اگر در این قطع رابطه از فقر بیمناکید پس به زودی خدا اگر بخواهد شما را به فضل خویش بی‌نیاز می‌گرداند که خدا دانای حکیم است (28)

قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الآخر و لا یحر‌مون ما حر‌م الله و ر‌سوله و لا یدینون دین الحق من الذین أوتوا الکتاب حتی یعطوا الجزی عن ید وهم صاغر‌ون 29

با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خدا و فرستاده‌اش حرام گردانیده‌اند حرام نمی‌دارند و متدین به دین حق نمی‌گردند کارزار کنید تا با کمال خواری به دست خود جزیه دهند (29)

و قالت الیهود عزیر ابن الله و قالت النصار‌ی المسیح ابن الله ذلک قولهم بأفواههم یضاهئون قول الذین کفر‌وا من قبل قاتلهم الله أنی یؤفکون 30

و یهود گفتند: عزیر، پسر خداست و نصاری گفتند: مسیح، پسر خداست این سخنی است باطل که به زبان می‌آورند و به گفتار کسانی که پیش از این کافر شده‌اند شباهت دارد خدا آنان را بکشد چگونه از حق بازگردانده می‌شوند؟ (30)

اتخذوا أحبار‌هم و ر‌هبانهم أر‌بابا من دون الله و المسیح ابن مر‌یم و ما أمر‌وا الا لیعبدوا الها واحدا لا اله الا هو سبحانه عما یشر‌کون 31

اینان دانشمندان و راهبان خود و مسیح پسر مریم را به جای خدا به الوهیت گرفتند با آنکه مأمور نبودند جز اینکه خدایی یگانه را بپرستند که هیچ معبودی جز او نیست منزه است او از آنچه با وی شریک می‌گردانند (31)

یر‌یدون أن یطفئوا نور الله بأفواههم و یأبی الله الا أن یتم نور‌ه ولو کر‌ه الکافر‌ون 32

می‌خواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش کنند ولی خداوند نمی‌گذارد تا نور خود را کامل کند، هر چند کافران را خوش نیاید (32)

هو الذی أر‌سل ر‌سوله بالهدی و دین الحق لیظهر‌ه علی الدین کله و لو کر‌ه المشر‌کون 33

او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند هر چند مشرکان خوش نداشته باشند (33)

یا أیها الذین آمنوا ان کثیر‌ا من الأحبار و الر‌هبان لیأکلون أموال الناس بالباطل و یصدون عن سبیل الله و الذین یکنزون الذهب و الفض و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشر‌هم بعذاب ألیم 34

ای کسانی که ایمان آورده‌اید بسیاری از دانشمندان یهود و راهبان اموال مردم را به ناروا می‌خورند و آنان را ز راه خدا باز می‌دارند و کسانی که زر و سیم را گنجینه می‌کنند و آن را در راه خدا هزینه نمی‌کنند ایشان را از عذابی دردناک خبر ده (34)

یوم یحمی علیها فی نار جهنم فتکوی بها جباههم و جنوبهم و ظهور‌هم هذا ما کنزتم لأنفسکم فذوقوا ما کنتم تکنزون 35

روزی که آن گنجینه ها را در آتش دوزخ بگدازند و پیشانی و پهلو و پشت آنان را با آن‌ها داغ کنند و گویند: این است آنچه برای خود اندوختید پس کیفر آنچه را می‌اندوختید بچشید (35)

ان عد الشهور عند الله اثنا عشر شهر‌ا فی کتاب الله یوم خلق السماوات و الأر‌ض منها أر‌بع حر‌م ذلک الدین القیم فلا تظلموا فیهن أنفسکم و قاتلوا المشر‌کین کاف کما یقاتلونکم کاف و اعلموا أن الله مع المتقین 36

در حقیقت شماره ماه‌ها نزد خدا از روزی که آسمان‌ها و زمین را آفریده در کتاب علم خدا دوازده ماه است از این دوازده ماه، چهار ماه، ماه حرام است. این است آیین استوار پس در این چهار ماه بر خود ستم مکنید و همگی با مشرکان بجنگید چنانکه آنان همگی با شما می‌جنگند و بدانید که خدا با پرهیزگاران است (36)

انما النسیء زیاد فی الکفر یضل به الذین کفر‌وا یحلونه عاما و یحر‌مونه عاما لیواطئوا عد ما حر‌م الله فیحلوا ما حر‌م الله زین لهم سوء أعمالهم و الله لا یهدی القوم الکافر‌ین 37

جز این نیست که جابجا کردن ماههای حرام فزونی در کفر است که کافران به وسیله آن گمراه می‌شوند آن را یکسال حلال می‌شمارند و یکسال دیگر آن را حرام می‌دانند تا با شماره ماههایی که خدا حرام کرده است موافق سازند و در نتیجه آنچه را خدا حرام کرده بر خود حلال گردانند زشتی اعمالشان برایشان آراسته شده است، و خدا گروه کافران را هدایت نمی‌کند (37)

یا أیها الذین آمنوا ما لکم اذا قیل لکم انفر‌وا فی سبیل الله اثاقلتم الی الأر‌ض أر‌ضیتم بالحیا الدنیا من الآخر فما متاع الحیا الدنیا فی الآخر الا قلیل 38

ای کسانی که ایمان آورده‌اید شما را چه شده است که چون به شما گفته می‌شود: در راه خدا بسیج شوید کندی به خرج می‌دهید؟ آیا به جای آخرت به زندگی دنیا دل خوش کرده‌اید؟ متاع زندگی دنیا در برابر آخرت جز اندکی نیست (38)

الا تنفر‌وا یعذبکم عذابا ألیما و یستبدل قوما غیر‌کم و لا تضر‌وه شیئا و الله علی کل شیء قدیر 39

اگر بسیج نشوید خدا شما را به عذابی دردناک عذاب می‌کند و گروهی دیگر به جای شما می‌آورد و به او زیانی نخواهید رسانید و خدا بر هر چیزی تواناست (39)

الا تنصر‌وه فقد نصر‌ه الله اذ أخر‌جه الذین کفر‌وا ثانی اثنین اذ هما فی الغار اذ یقول لصاحبه لا تحزن ان الله معنا فأنزل الله سکینته علیه و أیده بجنود لم تر‌وها و جعل کلم الذین کفر‌وا السفلی و کلم الله هی العلیا و الله عزیز حکیم 40

اگر او پیامبر را یاری نکنید قطعا خدا او را یاری کرد: هنگامی که کسانی که کفر ورزیدند او را از مکه بیرون کردند و او نفر دوم از دو تن بود آنگاه که در غار ثور بودند وقتی به همراه خود می‌گفت: اندوه مدار که خدا با ماست پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را با سپاهیانی که آن‌ها را نمی‌دیدید تأیید کرد و کلمه کسانی را که کفر ورزیدند پست‌تر گردانید و کلمه خداست که برتر است، و خدا شکست‌ناپذیر حکیم است (40)

انفر‌وا خفافا و ثقالا و جاهدوا بأموالکم و أنفسکم فی سبیل الله ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون 41

سبکبار و گرانبار بسیج شوید و با مال و جانتان در راه خدا جهاد کنید اگر بدانید این برای شما بهتر است (41)

لو کان عر‌ضا قر‌یبا و سفر‌ا قاصدا لاتبعوک ولکن بعدت علیهم الشق و سیحلفون بالله لو استطعنا لخر‌جنا معکم یهلکون أنفسهم و الله یعلم انهم لکاذبون 42

اگر مالی در دسترس و سفری آسان و کوتاه بود قطعا از پی تو می‌آمدند ولی آن راه پر مشقت بر آنان دور می‌نماید و به زودی به خدا سوگند خواهند خورد که اگر می‌توانستیم حتما با شما بیرون می‌آمدیم با سوگند دروغ خود را به هلاکت می‌کشانند و خدا می‌داند که آنان سخت دروغگویند (42)

عفا الله عنک لم أذنت لهم حتی یتبین لک الذین صدقوا و تعلم الکاذبین 43

خدایت ببخشاید چرا پیش از آنکه حال راستگویان بر تو روشن شود و دروغگویان را بازشناسی به آنان اجازه دادی؟ (43)

لا یستأذنک الذین یؤمنون بالله و الیوم الآخر أن یجاهدوا بأموالهم و أنفسهم و الله علیم بالمتقین 44

کسانی که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند در جهاد با مال و جانشان از تو عذر و اجازه نمی‌خواهند و خدا به حال تقواپیشگان داناست (44)

انما یستأذنک الذین لا یؤمنون بالله و الیوم الآخر و ار‌تابت قلوبهم فهم فی ر‌یبهم یتر‌ددون 45

تنها کسانی از تو اجازه می‌خواهند به جهاد نروند که به خدا و روز بازپسین ایمان ندارند و دلهایشان به شک افتاده و در شک خود سرگردانند (45)

و لو أر‌ادوا الخر‌وج لأعدوا له عد ولکن کر‌ه الله انبعاثهم فثبطهم و قیل اقعدوا مع القاعدین 46

و اگر به راستی اراده بیرون رفتن داشتند قطعا برای آن ساز و برگی تدارک می‌دیدند ولی خداوند راه‌افتادن آنان را خوش نداشت پس ایشان را منصرف گردانید و به آنان گفته شد: با ماندگان بمانید (46)

لو خر‌جوا فیکم ما زادوکم الا خبالا و لأوضعوا خلالکم یبغونکم الفتن و فیکم سماعون لهم و الله علیم بالظالمین 47

اگر با شما بیرون آمده بودند جز فساد برای شما نمی‌افزودند و به سرعت خود را میان شما می‌انداختند و در حق شما فتنه‌جویی می‌کردند و در میان شما جاسوسانی دارند که به نفع آنان اقدام می‌کنند و خدا به حال ستمکاران داناست (47)

لقد ابتغوا الفتن من قبل و قلبوا لک الأمور حتی جاء الحق و ظهر أمر الله و هم کار‌هون 48

در حقیقت پیش از این نیز در صدد فتنه‌جویی برآمدند و کار‌ها را بر تو وارونه ساختند تا حق آمد و امر خدا آشکار شد در حالی که آنان ناخشنود بودند (48)

و منهم من یقول ائذن لی و لا تفتنی ألا فی الفتن سقطوا و ان جهنم لمحیط بالکافر‌ین 49

و از آنان کسی است که می‌گوید: مرا در ماندن اجازه ده و به فتنه‌ام مینداز. هشدار که آنان خود به فتنه افتاده‌اند و بی‌تردید جهنم بر کافران احاطه دارد (49)

ان تصبک حسن تسؤهم و ان تصبک مصیب یقولوا قد أخذنا أمر‌نا من قبل و یتولوا وهم فر‌حون 50

اگر نیکی به تو رسد آنان را بدحال می‌سازد و اگر پیشامد ناگواری به تو رسد می‌گویند: ما پیش از این تصمیم خود را گرفته‌ایم و شادمان روی بر می‌تابند (50)

قل لن یصیبنا الا ما کتب الله لنا هو مولانا و علی الله فلیتوکل المؤمنون 51

بگو: جز آنچه خدا برای ما مقرر داشته هرگز به ما نمی‌رسد. او سرپرست ماست و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند (51)

قل هل تر‌بصون بنا الا احدی الحسنیین و نحن نتر‌بص بکم أن یصیبکم الله بعذاب من عنده أو بأیدینا فتر‌بصوا انا معکم متر‌بصون 52

بگو: آیا برای ما جز یکی از این دو نیکی را انتظار می‌برید؟ در حالی که ما انتظار می‌کشیم که خدا از جانب خود یا به دست ما عذابی به شما برساند. پس انتظار بکشید که ما هم با شما در انتظاریم (52)

قل أنفقوا طوعا أو کر‌ها لن یتقبل منکم انکم کنتم قوما فاسقین 53

بگو: چه به رغبت چه با بی‌میلی انفاق کنید هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد چرا که شما گروهی فاسق بوده‌اید (53)

و ما منعهم أن تقبل منهم نفقاتهم الا أنهم کفر‌وا بالله و بر‌سوله و لا یأتون الصلا الا و هم کسالی و لا ینفقون الا و هم کار‌هون 54

و هیچ چیز مانع پذیرفته شدن انفاقهای آنان نشد جز اینکه به خدا و پیامبرش کفر ورزیدند و جز با حال کسالت نماز به جا نمی‌آورند و جز با کراهت انفاق نمی‌کنند (54)

فلا تعجبک أموالهم و لا أولادهم انما یر‌ید الله لیعذبهم بها فی الحیا الدنیا و تزهق أنفسهم و هم کافر‌ون 55

اموال و فرزندانشان تو را به شگفت نیاورد جز این نیست که خدا می‌خواهد در زندگی دنیا به وسیله این‌ها عذابشان کند و جانشان در حال کفر بیرون رود (55)

و یحلفون بالله انهم لمنکم و ما هم منکم ولکنهم قوم یفر‌قون 56

و به خدا سوگند یاد می‌کنند که آنان قطعا از شمایند در حالی که از شما نیستند لیکن آنان گروهی هستند که می‌ترسند (56)

لو یجدون ملجأ أو مغار‌ات أو مدخلا لولوا الیه و هم یجمحون 57

اگر پناهگاه یا غار‌ها یا سوراخی برای فرار می‌یافتند شتابزده به سوی آن روی می‌آوردند (57)

و منهم من یلمزک فی الصدقات فان أعطوا منها ر‌ضوا و ان لم یعطوا منها اذا هم یسخطون 58

و برخی از آنان در تقسیم صدقات بر تو خرده می‌گیرند پس اگر از آن اموال به ایشان داده شود خشنود می‌گردند و اگر از آن به ایشان داده نشود بناگاه به خشم می‌آیند (58)

و لو أنهم ر‌ضوا ما آتاهم الله و ر‌سوله و قالوا حسبنا الله سیؤتینا الله من فضله و ر‌سوله انا الی الله ر‌اغبون 59

و اگر آنان بدانچه خدا و پیامبرش به ایشان داده‌اند خشنود می‌گشتند و می‌گفتند: خدا ما را بس است به زودی خدا و پیامبرش از کرم خود به ما می‌دهند و ما به خدا مشتاقیم قطعا برای آنان بهتر بود (59)

انما الصدقات للفقر‌اء و المساکین و العاملین علیها و المؤلف قلوبهم و فی الر‌قاب و الغار‌مین و فی سبیل الله و ابن السبیل فر‌یض من الله و الله علیم حکیم 60

صدقات تنها به تهیدستان و بینوایان و متصدیان گردآوری و پخش آن و کسانی که دلشان به دست آورده می‌شود و در راه آزادی بردگان و وامداران و در راه خدا و به در راه مانده اختصاص دارد این به عنوان فریضه از جانب خداست و خدا دانای حکیم است (60)

و منهم الذین یؤذون النبی و یقولون هو أذن قل أذن خیر لکم یؤمن بالله و یؤمن للمؤمنین و ر‌حم للذین آمنوا منکم و الذین یؤذون ر‌سول الله لهم عذاب ألیم 61

و از ایشان کسانی هستند که پیامبر را آزار می‌دهند و می‌گویند: او زودباور است. بگو: گوش خوبی برای شماست به خدا ایمان دارد و سخن مؤمنان را باور می‌کند و برای کسانی از شما که ایمان آورده‌اند رحمتی است و کسانی که پیامبر خدا را آزار می‌رسانند عذابی پر درد در پیشخواهند داشت (61)

یحلفون بالله لکم لیر‌ضوکم و الله و ر‌سوله أحق أن یر‌ضوه ان کانوا مؤمنین 62

برای اغفال شما به خدا سوگند یاد می‌کنند تا شما را خشنود گردانند در صورتی که اگر مومن باشند بدانند سزاوارتر است که خدا و فرستاده او را خشنود سازند (62)

ألم یعلموا أنه من یحادد الله و ر‌سوله فأن له نار جهنم خالدا فیها ذلک الخزی العظیم 63

آیا ندانسته‌اند که هر کس با خدا و پیامبر او درافتد برای او آتش جهنم است که در آن جاودانه خواهد بود این همان رسوایی بزرگ است (63)

یحذر المنافقون أن تنزل علیهم سور تنبئهم بما فی قلوبهم قل استهزئوا ان الله مخر‌ج ما تحذر‌ون 64

منافقان بیم دارند از اینکه مبادا سوره‌ای در باره آنان نازل شود که ایشان را از آنچه در دلهایشان هست خبر دهد. بگو: ریشخند کنید بی‌تردید خدا آنچه را که از آن می‌ترسید برملا خواهد کرد (64)

و لئن سألتهم لیقولن انما کنا نخوض و نلعب قل أبالله و آیاته و ر‌سوله کنتم تستهزئون 65

و اگر از ایشان بپرسی مسلما خواهند گفت: ما فقط شوخی و بازی می‌کردیم بگو: آیا خدا و آیات او و پیامبرش را ریشخند می‌کردید؟ (65)

لا تعتذر‌وا قد کفر‌تم بعد ایمانکم ان نعف عن طائف منکم نعذب طائف بأنهم کانوا مجر‌مین 66

عذر نیاورید شما بعد از ایمانتان کافر شده‌اید اگر از گروهی از شما درگذریم گروهی دیگر را عذاب خواهیم کرد چرا که آنان تبهکار بودند (66)

المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض یأمر‌ون بالمنکر و ینهون عن المعر‌وف و یقبضون أیدیهم نسوا الله فنسیهم ان المنافقین هم الفاسقون 67

مردان و زنان دو چهره همانند یکدیگرند به کار ناپسند وامی‌دارند و از کار پسندیده باز می‌دارند و دستهای خود را از انفاق فرو می‌بندند خدا را فراموش کردند پس خدا هم فراموششان کرد در حقیقت این منافقانند که فاسقند (67)

وعد الله المنافقین و المنافقات و الکفار نار جهنم خالدین فیها هی حسبهم و لعنهم الله و لهم عذاب مقیم 68

خدا به مردان و زنان دو چهره و کافران آتش جهنم را وعده داده است در آن جاودانه‌اند آن آتش برای ایشان کافی است و خدا لعنتشان کرده و برای آنان عذابی پایدار است (68)

کالذین من قبلکم کانوا أشد منکم قو و أکثر أموالا و أولادا فاستمتعوا بخلاقهم فاستمتعتم بخلاقکم کما استمتع الذین من قبلکم بخلاقهم و خضتم کالذی خاضوا أولئک حبطت أعمالهم فی الدنیا و الآخر و أولئک هم الخاسر‌ون 69

حال شما منافقان چون کسانی است که پیش از شما بودند: آنان از شما نیرومندتر و دارای اموال و فرزندان بیشتر بودند پس از نصیب خویش در دنیا برخوردار شدند و شما هم از نصیب خود برخوردار شدید همان گونه که آنان که پیش از شما بودند از نصیب خویش برخوردار شدند و شما در باطل فرو رفتید همان گونه که آنان فرو رفتند آنان اعمالشان در دنیا و آخرت به هدر رفت و آنان همان زیانکارانند (69)

ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابر‌اهیم و أصحاب مدین و المؤتفکات أتتهم ر‌سلهم بالبینات فما کان الله لیظلمهم ولکن کانوا أنفسهم یظلمون 70

آیا گزارش حال کسانی که پیش از آنان بودند: قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اصحاب مدین و شهرهای زیر و رو شده به ایشان نرسیده است؟ پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند خدا بر آن نبود که به آنان ستم کند ولی آنان بر خود ستم روا می‌داشتند (70)

و المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولیاء بعض یأمر‌ون بالمعر‌وف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلا و یؤتون الزکا و یطیعون الله و ر‌سوله أولئک سیر‌حمهم الله ان الله عزیز حکیم 71

و مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند که به کارهای پسندیده وا می‌دارند و از کارهای ناپسند باز می‌دارند و نماز را بر پا می‌کنند و زکات می‌دهند و از خدا و پیامبرش فرمان می‌برند آنانند که خدا به زودی مشمول رحمتشان قرار خواهد داد که خدا توانا و حکیم است (71)

وعد الله المؤمنین و المؤمنات جنات تجر‌ی من تحتها الأنهار خالدین فیها و مساکن طیب فی جنات عدن و ر‌ضوان من الله أکبر ذلک هو الفوز العظیم 72

خداوند به مردان و زنان با ایمان باغهایی وعده داده است که از زیر درختان آن نهر‌ها جاری است در آن جاودانه خواهند بود و نیز سراهایی پاکیزه در بهشتهای جاودان به آنان وعده داده است و خشنودی خدا بزرگتر است این است همان کامیابی بزرگ (72)

یا أیها النبی جاهد الکفار و المنافقین و اغلظ علیهم و مأواهم جهنم و بئس المصیر 73

ای پیامبر، با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و چه بد سرانجامی است (73)

یحلفون بالله ما قالوا و لقد قالوا کلم الکفر و کفر‌وا بعد اسلامهم و هموا بما لم ینالوا و ما نقموا الا أن أغناهم الله و ر‌سوله من فضله فان یتوبوا یک خیر‌ا لهم و ان یتولوا یعذبهم الله عذابا ألیما فی الدنیا و الآخر و ما لهم فی الأر‌ض من ولی و لا نصیر 74

به خدا سوگند می‌خورند که سخن ناروا نگفته‌اند در حالی که قطعا سخن کفر گفته و پس از اسلام آوردنشان کفر ورزیده‌اند و بر آنچه موفق به انجام آن نشدند همت گماشتند و به عیبجویی برنخاستند مگر بعد از آنکه خدا و پیامبرش از فضل خود آنان را بی‌نیاز گردانیدند پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر روی برتابند خدا آنان را در دنیا و آخرت عذابی دردناک می‌کند و در روی زمین یار و یاوری نخواهند داشت (74)

و منهم من عاهد الله لئن آتانا من فضله لنصدقن ولنکونن من الصالحین 75

و از آنان کسانی‌اند که با خدا عهد کرده‌اند که اگر از کرم خویش به ما عطا کند قطعا صدقه خواهیم داد و از شایستگان خواهیم شد (75)

فلما آتاهم من فضله بخلوا به و تولوا و هم معر‌ضون 76

پس چون از فضل خویش به آنان بخشید بدان بخل ورزیدند و به حال اعراض روی برتافتند (76)

فأعقبهم نفاقا فی قلوبهم الی یوم یلقونه بما أخلفوا الله ما وعدوه و بما کانوا یکذبون 77

در نتیجه به سزای آنکه با خدا خلف وعده کردند و از آن روی که دروغ می‌گفتند در دلهایشان تا روزی که او را دیدار می‌کنند پیامدهای نفاق را باقی گذارد (77)

ألم یعلموا أن الله یعلم سر‌هم و نجواهم و أن الله علام الغیوب 78

آیا ندانسته‌اند که خدا راز آنان و نجوای ایشان را می‌داند و خدا دانای رازهای نهانی است؟ (78)

الذین یلمزون المطوعین من المؤمنین فی الصدقات و الذین لا یجدون الا جهدهم فیسخر‌ون منهم سخر الله منهم و لهم عذاب ألیم 79

کسانی که بر مؤمنانی که افزون بر صدقه واجب از روی میل صدقات مستحب نیزمی‌دهند عیب می‌گیرند و همچنین از کسانی که در انفاق جز به اندازه توانشان نمی‌یابند عیبجویی می‌کنند و آنان را به ریشخند می‌گیرند بدانند که خدا آنان را به ریشخند می‌گیرد و برای ایشان عذابی پر درد خواهد بود (79)

استغفر لهم أو لا تستغفر لهم ان تستغفر لهم سبعین مر فلن یغفر الله لهم ذلک بأنهم کفر‌وا بالله و ر‌سوله و الله لا یهدی القوم الفاسقین 80

چه برای آنان آمرزش بخواهی یا برایشان آمرزش نخواهی یکسان است حتی اگر هفتاد بار برایشان آمرزش طلب کنی هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزید چرا که آنان به خدا و فرستاده‌اش کفر ورزیدند و خدا گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند (80)

فر‌ح المخلفون بمقعدهم خلاف ر‌سول الله و کر‌هوا أن یجاهدوا بأموالهم و أنفسهم فی سبیل الله و قالوا لا تنفر‌وا فی الحر قل نار جهنم أشد حر‌ا لو کانوا یفقهون 81

بر جای‌ماندگان به خانه نشستن خود پس از رسول خدا شادمان شدند و از اینکه با مال و جان خود در راه خدا جهاد کنند کراهت داشتند و گفتند: در این گرما بیرون نروید بگو: اگر دریابند آتش جهنم سوزان‌تر است (81)

فلیضحکوا قلیلا ولیبکوا کثیر‌ا جزاء بما کانوا یکسبون 82

از این پس کم بخندند و به جزای آنچه به دست می‌آوردند بسیار بگریند (82)

فان ر‌جعک الله الی طائف منهم فاستأذنوک للخر‌وج فقل لن تخر‌جوا معی أبدا ولن تقاتلوا معی عدوا انکم ر‌ضیتم بالقعود أول مر فاقعدوا مع الخالفین 83

و اگر خدا تو را به سوی طایفه‌ای از آنان بازگردانید و آنان برای بیرون آمدن به جنگ دیگری از تو اجازه خواستند، بگو: شما هرگز با من خارج نخواهید شد و هرگز همراه من با هیچ دشمنی نبرد نخواهید کرد زیرا شما نخستین‌بار به نشستن تن دردادید پس اکنون هم با خانه‌نشینان بنشینید (83)

و لا تصل علی أحد منهم مات أبدا و لا تقم علی قبر‌ه انهم کفر‌وا بالله و ر‌سوله و ماتوا وهم فاسقون 84

و هرگز بر هیچ مرده‌ای از آنان نماز مگزار و بر سر قبرش نایست چرا که آنان به خدا و پیامبر او کافر شدند و در حال فسق مردند (84)

و لا تعجبک أموالهم و أولادهم انما یر‌ید الله أن یعذبهم بها فی الدنیا و تزهق أنفسهم و هم کافر‌ون 85

و اموال و فرزندان آنان تو را به شگفت نیندازد جز این نیست که خدا می‌خواهد ایشان را در دنیا به وسیله آن عذاب کند و جانشان در حال کفر بیرون رود (85)

و اذا أنزلت سور أن آمنوا بالله و جاهدوا مع ر‌سوله استأذنک أولو الطول منهم و قالوا ذر‌نا نکن مع القاعدین 86

و چون سوره‌ای نازل شود که به خدا ایمان آورید و همراه پیامبرش جهاد کنید ثروتمندانشان از تو عذر و اجازه خواهند و گویند: بگذار که ما با خانه‌نشینان باشیم (86)

ر‌ضوا بأن یکونوا مع الخوالف و طبع علی قلوبهم فهم لا یفقهون 87

راضی شدند که با خانه‌نشینان باشند و بر دلهایشان مهر زده شده است در نتیجه قدرت درک ندارند (87)

لکن الر‌سول و الذین آمنوا معه جاهدوا بأموالهم و أنفسهم و أولئک لهم الخیر‌ات و أولئک هم المفلحون 88

ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده‌اند با مال و جانشان به جهاد برخاسته‌اند و اینانند که همه خوبی‌ها برای آنان است اینان همان رستگارانند (88)

أعد الله لهم جنات تجر‌ی من تحتها الأنهار خالدین فیها ذلک الفوز العظیم 89

خدا برای آنان باغهایی آماده کرده است که از زیر درختان آن نهر‌ها روان است و در آن جاودانه‌اند این همان رستگاری بزرگ است (89)

و جاء المعذر‌ون من الأعر‌اب لیؤذن لهم و قعد الذین کذبوا الله و ر‌سوله سیصیب الذین کفر‌وا منهم عذاب ألیم 90

و عذرخواهان بادیه‌نشین نزد تو آمدند تا به آنان اجازه ترک جهاد داده شود و کسانی که به خدا و فرستاده او دروغ گفتند نیز در خانه نشستند به زودی کسانی از آنان را که کفر ورزیدند عذابی دردناک خواهد رسید (90)

لیس علی الضعفاء و لا علی المر‌ضی و لا علی الذین لا یجدون ما ینفقون حر‌ج اذا نصحوا لله و ر‌سوله ما علی المحسنین من سبیل و الله غفور ر‌حیم 91

بر ناتوانان و بر بیماران و بر کسانی که چیزی نمی‌یابند تا در راه جهاد خرج کنند در صورتی که برای خدا و پیامبرش خیرخواهی نمایند هیچ گناهی نیست و نیز بر نیکوکاران ایرادی نیست و خدا آمرزنده مهربان است (91)

و لا علی الذین اذا ما أتوک لتحملهم قلت لا أجد ما أحملکم علیه تولوا و أعینهم تفیض من الدمع حزنا ألا یجدوا ما ینفقون 92

و نیز گناهی نیست بر کسانی که چون پیش تو آمدند تا سوارشان کنی و گفتی: چیزی پیدا نمی‌کنم تا بر آن سوارتان کنم برگشتند و در اثر اندوه از چشمانشان اشک فرو می‌ریخت که چرا چیزی نمی‌یابند تا در راه جهاد خرج کنند (92)

انما السبیل علی الذین یستأذنونک و هم أغنیاء ر‌ضوا بأن یکونوا مع الخوالف و طبع الله علی قلوبهم فهم لا یعلمون 93

ایراد فقط بر کسانی است که با اینکه توانگرند از تو اجازه ترک جهاد می‌خواهند و به این راضی شده‌اند که با خانه‌نشینان باشند و خدا بر دلهایشان مهر نهاد در نتیجه آنان نمی‌فهمند (93)

یعتذر‌ون الیکم اذا ر‌جعتم الیهم قل لا تعتذر‌وا لن نؤمن لکم قد نبأنا الله من أخبار‌کم و سیر‌ی الله عملکم و ر‌سوله ثم تر‌دون الی عالم الغیب و الشهاد فینبئکم بما کنتم تعملون 94

هنگامی که به سوی آنان بازگردید برای شما عذر می‌آورند بگو: عذر نیاورید هرگز شما را باور نخواهیم داشت خدا ما را از خبرهای شما آگاه گردانیده و به زودی خدا و رسولش عمل شما را خواهند دید آنگاه به سوی دانای نهان و آشکار بازگردانیده می‌شوید و از آنچه انجام می‌دادید به شما خبر می‌دهد (94)

سیحلفون بالله لکم اذا انقلبتم الیهم لتعر‌ضوا عنهم فأعر‌ضوا عنهم انهم ر‌جس و مأواهم جهنم جزاء بما کانوا یکسبون 95

وقتی به سوی آنان بازگشتید برای شما به خدا سوگند می‌خورند تا از ایشان صرفنظر کنید پس از آنان روی برتابید چرا که آنان پلیدند و به سزای آنچه به دست آورده‌اند جایگاهشان دوزخ خواهد بود (95)

یحلفون لکم لتر‌ضوا عنهم فان تر‌ضوا عنهم فان الله لا یر‌ضی عن القوم الفاسقین 96

برای شما سوگند یاد می‌کنند تا از آنان خشنود گردید پس اگر شما هم از ایشان خشنود شوید قطعا خدا از گروه فاسقان خشنود نخواهد شد (96)

الأعر‌اب أشد کفر‌ا ونفاقا وأجدر ألا یعلموا حدود ما أنزل الله علی ر‌سوله والله علیم حکیم 97

بادیه‌نشینان عرب در کفر و نفاق از دیگران سخت‌تر و به اینکه حدود آنچه را که خدا بر فرستاده‌اش نازل کرده ندانند سزاوارترند و خدا دانای حکیم است (97)

و من الأعر‌اب من یتخذ ما ینفق مغر‌ما و یتر‌بص بکم الدوائر علیهم دائر السوء و الله سمیع علیم 98

و برخی از آن بادیه‌نشینان کسانی هستند که آنچه را در راه خدا هزینه می‌کنند خسارتی برای خود می‌دانند و برای شما پیشامدهای بد انتظار می‌برند پیشامد بد برای آنان خواهد بود و خدا شنوای داناست (98)

و من الأعر‌اب من یؤمن بالله و الیوم الآخر ویتخذ ما ینفق قر‌بات عند الله و صلوات الر‌سول ألا انها قر‌ب لهم سیدخلهم الله فی ر‌حمته ان الله غفور ر‌حیم 99

و برخی دیگر از بادیه‌نشینان کسانی‌اند که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه را انفاق می‌کنند مایه تقرب نزد خدا و دعاهای پیامبر می‌دانند بدانید که این انفاق مایه تقرب آنان است به زودی خدا ایشان را در جوار رحمت خویش درآورد که خدا آمرزنده مهربان است (99)

و السابقون الأولون من المهاجر‌ین و الأنصار و الذین اتبعوهم باحسان ر‌ضی الله عنهم و ر‌ضوا عنه وأعد لهم جنات تجر‌ی تحتها الأنهار خالدین فیها أبدا ذلک الفوز العظیم 100

و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند خدا از ایشان خشنود و آنان نیز از او خشنودند و برای آنان باغهایی آماده کرده که از زیر درختان آن نهر‌ها روان است همیشه در آن جاودانه‌اند این است همان کامیابی بزرگ (100)

و ممن حولکم من الأعر‌اب منافقون و من أهل المدین مر‌دوا علی النفاق لا تعلمهم نحن نعلمهم سنعذبهم مر‌تین ثم یر‌دون الی عذاب عظیم 101

و برخی از بادیه‌نشینانی که پیرامون شما هستند منافقند و از ساکنان مدینه نیز عده‌ای بر نفاق خو گرفته‌اند تو آنان را نمی‌شناسی ما آنان را می‌شناسیم به زودی آنان را دو بار عذاب می‌کنیم سپس به عذابی بزرگ بازگردانیده می‌شوند (101)

و آخر‌ون اعتر‌فوا بذنوبهم خلطوا عملا صالحا و آخر سیئا عسی الله أن یتوب علیهم ان الله غفور ر‌حیم 102

و دیگرانی هستند که به گناهان خود اعتراف کرده و کار شایسته را با کاری دیگر که بد است درآمیخته‌اند امید است خدا توبه آنان را بپذیرد که خدا آمرزنده مهربان است (102)

خذ من أموالهم صدق تطهر‌هم و تزکیهم بها وصل علیهم ان صلاتک سکن لهم و الله سمیع علیم 103

از اموال آنان صدقه‌ای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه‌شان سازی و برایشان دعا کن زیرا دعای تو برای آنان آرامشی است و خدا شنوای داناست (103)

ألم یعلموا أن الله هو یقبل التوب عن عباده و یأخذ الصدقات و أن الله هو التواب الر‌حیم 104

آیا ندانسته‌اند که تنها خداست که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و صدقات را می‌گیرد و خداست که خود توبه‌پذیر مهربان است؟ (104)

و قل اعملوا فسیر‌ی الله عملکم و ر‌سوله و المؤمنون و ستر‌دون الی عالم الغیب و الشهاد فینبئکم بما کنتم تعملون 105

و بگو: هر کاری می‌خواهید بکنید که به زودی خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما خواهند نگریست و به زودی به سوی دانای نهان و آشکار بازگردانیده می‌شوید پس ما را به آنچه انجام می‌دادید آگاه خواهد کرد (105)

و آخر‌ون مر‌جون لأمر الله اما یعذبهم و اما یتوب علیهم و الله علیم حکیم 106

و عده‌ای دیگر کارشان موقوف به فرمان خداست: یا آنان را عذاب می‌کند و یا توبه آن‌ها را می‌پذیرد و خدا دانای سنجیده‌کار است (106)

و الذین اتخذوا مسجدا ضر‌ار‌ا و کفر‌ا و تفر‌یقا بین المؤمنین و ار‌صادا لمن حار‌ب الله و ر‌سوله من قبل ولیحلفن ان أر‌دنا الا الحسنی و الله یشهد انهم لکاذبون 107

و آنهایی که مسجدی اختیار کردند که مایه زیان و کفر و پراکندگی میان مؤمنان است و نیز کمینگاهی است برای کسی که قبلا با خدا و پیامبر او به جنگ برخاسته بود و سخت سوگند یاد می‌کنند که جز نیکی قصدی نداشتیم ولی خدا گواهی می‌دهد که آنان قطعا دروغگو هستند (107)

لا تقم فیه أبدا لمسجد أسس علی التقوی من أول یوم أحق أن تقوم فیه فیه ر‌جال یحبون أن یتطهر‌وا و الله یحب المطهر‌ین 108

هرگز در آن جا مایست چرا که مسجدی که از روز نخستین بر پایه تقوا بنا شده سزاوارتر است که در آن به نماز ایستی و در آن مردانی‌اند که دوست دارند خود را پاک سازند و خدا کسانی را که خواهان پاکی‌اند دوست می‌دارد (108)

أفمن أسس بنیانه علی تقوی من الله و ر‌ضوان خیر أم من أسس بنیانه علی شفا جر‌ف هار فانهار به فی نار جهنم و الله لا یهدی القوم الظالمین 109

آیا کسی که بنیاد کار خود را بر پایه تقوا و خشنودی خدا نهاده بهتر است یا کسی که بنای خود را بر لب پرتگاهی مشرف به سقوط پی‌ریزی کرده و با آن در آتش دوزخ فرو می‌افتد؟ و خدا گروه بیدادگران را هدایت نمی‌کند (109)

لا یزال بنیانهم الذی بنوا ر‌یب فی قلوبهم الا أن تقطع قلوبهم و الله علیم حکیم 110

همواره آن ساختمانی که بنا کرده‌اند در دلهایشان مایه شک و نفاق است، تا آنکه دلهایشان پاره پاره شود و خدا دانای سنجیده‌کار است (110)

ان الله اشتر‌ی من المؤمنین أنفسهم و أموالهم بأن لهم الجن یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی التور‌ا و الانجیل و القر‌آن و من أوفی بعهده من الله فاستبشر‌وا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم 111

در حقیقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را به بهای اینکه بهشت برای آنان باشد خریده است همان کسانی که در راه خدا می‌جنگند و می‌کشند و کشته می‌شوند این به عنوان وعده حقی در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست و چه کسی از خدا به عهد خویش وفادارتر است؟ پس به این معامله‌ای که با او کرده‌اید شادمان باشید و این همان کامیابی بزرگ است (111)

التائبون العابدون الحامدون السائحون الر‌اکعون الساجدون الآمر‌ون بالمعر‌وف و الناهون عن المنکر و الحافظون لحدود الله و بشر المؤمنین 112

آن مؤمنان همان توبه‌کنندگان، پرستندگان، سپاسگزاران، روزه‌داران، رکوع‌کنندگان، سجده‌کنندگان و ادارندگان به کارهای پسندیده، بازدارندگان از کارهای ناپسند و پاسداران مقررات خدایند و مؤمنان را بشارت ده (112)

ما کان للنبی و الذین آمنوا أن یستغفر‌وا للمشر‌کین و لو کانوا أولی قر‌بی من بعد ما تبین لهم أنهم أصحاب الجحیم 113

بر پیامبر و کسانی که ایمان آورده‌اند سزاوار نیست که برای مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخند طلب آمرزش کنند هر چند خویشاوند آنان باشند (113)

و ما کان استغفار ابر‌اهیم لأبیه الا عن موعد وعدها ایاه فلما تبین له أنه عدو لله تبر‌أ منه ان ابر‌اهیم لأواه حلیم 114

و طلب آمرزش ابراهیم برای پدرش جز برای وعده‌ای که به او داده بود، نبود ولی هنگامی که برای او روشن شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست راستی ابراهیم دلسوزی بردبار بود (114)

و ما کان الله لیضل قوما بعد اذ هداهم حتی یبین لهم ما یتقون ان الله بکل شیء علیم 115

و خدا بر آن نیست که گروهی را پس از آنکه هدایتشان نمود بی‌راه بگذارد مگر آنکه چیزی را که باید از آن پروا کنند برایشان بیان کرده باشد. آری، خدا به هر چیزی داناست (115)

ان الله له ملک السماوات و الأر‌ض یحیی و یمیت و ما لکم من دون الله من ولی و لا نصیر 116

در حقیقت فرمانروایی آسمان‌ها و زمین از آن خداست زنده می‌کند و می‌میراند و برای شما جز خدا یار و یاوری نیست (116)

لقد تاب الله علی النبی و المهاجر‌ین و الأنصار الذین اتبعوه فی ساع العسر من بعد ما کاد یزیغ قلوب فر‌یق منهم ثم تاب علیهم انه بهم ر‌ءوف ر‌حیم 117

به یقین خدا بر پیامبر و مهاجران و انصار که در آن ساعت دشوار از او پیروی کردند ببخشود بعد از آنکه چیزی نمانده بود که دلهای دسته‌ای از آنان منحرف شود باز برایشان ببخشود چرا که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است (117)

و علی الثلاث الذین خلفوا حتی اذا ضاقت علیهم الأر‌ض بما ر‌حبت و ضاقت علیهم أنفسهم و ظنوا أن لا ملجأ من الله الا الیه ثم تاب علیهم لیتوبوا ان الله هو التواب الر‌حیم 118

و نیز بر آن سه تن که بر جای مانده بودند و قبول توبه آنان به تعویق افتاد تا آنجا که زمین با همه فراخی‌اش بر آنان تنگ گردید و از خود به تنگ آمدند و دانستند که پناهی از خدا جز به سوی او نیست پس خدا به آنان توفیق توبه داد تا توبه کنند بی تردید خدا همان توبه‌پذیر مهربان است (118)

یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله وکونوا مع الصادقین 119

ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خدا پروا کنید و با راستان باشید (119)

ما کان لأهل المدین و من حولهم من الأعر‌اب أن یتخلفوا عن ر‌سول الله و لا یر‌غبوا بأنفسهم عن نفسه ذلک بأنهم لا یصیبهم ظمأ و لا نصب و لا مخمص فی سبیل الله و لا یطئون موطئا یغیظ الکفار و لا ینالون من عدو نیلا الا کتب لهم به عمل صالح ان الله لا یضیع أجر المحسنین 120

مردم مدینه و بادیه‌نشینان پیرامونشان را نرسد که از فرمان پیامبر خدا سر باز زنند و جان خود را عزیزتر از جان او بدانند چرا که هیچ تشنگی و رنج و گرسنگیی در راه خدا به آنان نمی‌رسد و در هیچ مکانی که کافران را به خشم می‌آورد قدم نمی‌گذارند و از دشمنی غنیمتی به دست نمی‌آورند مگر اینکه به سبب آن عمل صالحی برای آنان در کارنامه‌شان نوشته می‌شود زیرا خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌کند (120)

و لا ینفقون نفق صغیر و لا کبیر و لا یقطعون و ادیا الا کتب لهم لیجزیهم الله أحسن ما کانوا یعملون 121

و هیچ مال کوچک و بزرگی را انفاق نمی‌کنند و هیچ وادیی را نمی‌پیمایند مگر اینکه به حساب آنان نوشته می‌شود تا خدا آنان را به بهتر از آنچه می‌کردند پاداش دهد (121)

و ما کان المؤمنون لینفر‌وا کاف فلولا نفر من کل فر‌ق منهم طائف لیتفقهوا فی الدین ولینذر‌وا قومهم اذا ر‌جعوا الیهم لعلهم یحذر‌ون 122

و شایسته نیست مومنان همگی برای جهادکوچ کنند پس چرا از هر فرقه‌ای از آنان دسته‌ای کوچ نمی‌کنند تا دسته‌ای بمانند و در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان بازگشتند بیم دهند باشد که آنان از کیفر الهی بترسند؟ (122)

یا أیها الذین آمنوا قاتلوا الذین یلونکم من الکفار ولیجدوا فیکم غلظ و اعلموا أن الله مع المتقین 123

ای کسانی که ایمان آورده‌اید با کافرانی که مجاور شما هستند کارزار کنید و آنان باید در شما خشونت بیابند و بدانید که خدا با تقواپیشگان است (123)

و اذا ما أنزلت سور فمنهم من یقول أیکم زادته هذه ایمانا فأما الذین آمنوا فزادتهم ایمانا و هم یستبشر‌ون 124

و چون سوره‌ای نازل شود از میان آنان کسی است که می‌گوید: این سوره ایمان کدام یک از شما را افزود؟ اما کسانی که ایمان آورده‌اند بر ایمانشان می‌افزاید و آنان شادمانی می‌کنند (124)

و أما الذین فی قلوبهم مر‌ض فزادتهم ر‌جسا الی ر‌جسهم و ماتوا و هم کافر‌ون 125

اما کسانی که در دلهایشان بیماری است پلیدی بر پلیدیشان افزود و در حال کفر درمی‌گذرند (125)

أولا یر‌ون أنهم یفتنون فی کل عام مر أو مر‌تین ثم لا یتوبون و لا هم یذکر‌ون 126

آیا نمی‌بینند که آنان در هر سال یک یا دو بار آزموده می‌شوند باز هم توبه نمی‌کنند و عبرت نمی‌گیرند؟ (126)

و اذا ما أنزلت سور نظر بعضهم الی بعض هل یر‌اکم من أحد ثم انصر‌فوا صر‌ف الله قلوبهم بأنهم قوم لا یفقهون 127

و چون سوره‌ای نازل شود بعضی از آنان به بعضی دیگر نگاه می‌کنند و می‌گویند: آیا کسی شما را می‌بیند؟ سپس مخفیانه از حضور پیامبر (ص) بازمی‌گردند خدا دلهایشان را از حق برگرداند زیرا آنان گروهی هستند که نمی‌فهمند (127)

لقد جاءکم ر‌سول من أنفسکم عزیز علیه ما عنتم حر‌یص علیکم بالمؤمنین ر‌ءوف ر‌حیم 128

قطعا برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید به هدایت شما حریص و نسبت به مومنان دلسوز مهربان است (128)

فان تولوا فقل حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو ر‌ب العر‌ش العظیم 129

پس اگر روی برتافتند بگو: خدا مرا بس است. هیچ معبودی جز او نیست. بر او توکل کردم و او پروردگار عرش بزرگ است (129)

انتهای پیام /