قاری این سوره در جوار خداوند قرار میگیرد + صوت آیات
فایل صوتی تلاوت سوره شعرا با صدای محمد عبدالکریم را اینجا دریافت کنید.
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره شعرا بیست و ششمین سوره قرآن است و در جزء نوزدهم آن قرار دارد.
این سوره به موضوع نهضت انبیا از حضرت نوح (ع) تا حضرت محمد (ص) و یادآوری سرانجام دشمنان آنان پرداخته و بیشتر روی اصول اعتقادی، توحید، معاد، دعوت پیامبران و اهمیت قرآن تأکید میکند. هدف اصلی نزول سوره شعرا را دلداری به پیامبر در برابر تکذیبها و تهمتهای قومش دانستهاند.
آیه انذار که در آن، خدا از پیامبر (ص) میخواهد تا خویشان نزدیکش را به اسلام دعوت کند، از آیات مشهور سوره شعرا است.
پیامبر (ص) درباره فضیلت خواندن سوره شعرا میفرماید: هر کسی سوره شعرا را بخواند، به ازای هر فردی که ایمان به نوح، هود، شعیب، صالح، ابراهیم، عیسی و محمد آورده و هر فردی که آنها را تکذیب کرده، ده پاداش به او داده میشود.
و اگر کسی سوره شعرا را قرائت کند به تعداد همه مردان و زنان با ایمان به او ده حسنه عنایت میشود و در حالی از قبرش خارج میشود که زبانش به ذکر لا اله الا الله مترنم است. هر کس صبحگاه این سوره را بخواند، مانند آن است که همه کتابهای آسمانی را قرائت کرده است.
امام صادق (ع) نیز در این باره فرمودند: اگر کسی سورههای طواسین (سورههایی که با طسم و طس آغاز شده باشد) را در شب جمعه قرائت کند، از جمله اولیای الهی است که در جوار خداوند خواهد بود و در دنیا هیچ ناراحتی به او نخواهد رسید و خداوند در آخرت چندان از نعمتهای بهشتی به او عطا میکند که راضی شود.
فایل صوتی تلاوت سوره شعرا با صدای محمد عبدالکریم
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی *س_متن سوره شعرا همراه با ترجمه_س*بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
طسم 1
طا، سین، میم (1)
تلک آیات الکتاب المبین 2
این است آیههای کتاب روشنگر (2)
لعلک باخع نفسک ألا یکونوا مؤمنین 3
شاید تو از اینکه مشرکان ایمان نمیآورند جان خود را تباه سازی (3)
ان نشأ ننزل علیهم من السماء آی فظلت أعناقهم لها خاضعین 4
اگر بخواهیم معجزهای از آسمان بر آنان فرود میآوریم تا در برابر آن گردنهایشان خاضع گردد (4)
و ما یأتیهم من ذکر من الرحمن محدث الا کانوا عنه معرضین 5
و هیچ تذکر جدیدی از سوی خدای رحمان برایشان نیامد جز اینکه همواره از آن روی برمیتافتند (5)
فقد کذبوا فسیأتیهم أنباء ما کانوا به یستهزئون 6
آنان در حقیقت به تکذیب پرداختند و به زودی خبر آنچه که بدان ریشخند می کردند بدیشان خواهد رسید (6)
أولم یروا الی الأرض کم أنبتنا فیها من کل زوج کریم 7
مگر در زمین ننگریستهاند که چه قدر در آن از هر گونه جفتهای زیبا رویانیدهایم؟ (7)
ان فی ذلک لآی و ما کان أکثرهم مؤمنین 8
قطعا در این هنرنمایی عبرتی است ولی بیشترشان ایمانآورنده نیستند (8)
و ان ربک لهو العزیز الرحیم 9
و در حقیقت پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (9)
و اذ نادی ربک موسی أن ائت القوم الظالمین 10
و یاد کن هنگامی را که پروردگارت موسی را ندا در داد که به سوی قوم ستمکار برو (10)
قوم فرعون ألا یتقون 11
قوم فرعون؛ آیا پروا ندارند؟! (11)
قال رب انی أخاف أن یکذبون 12
گفت: پروردگارا، میترسم مرا تکذیب کنند (12)
و یضیق صدری و لا ینطلق لسانی فأرسل الی هارون 13
و سینهام تنگ میگردد و زبانم باز نمیشود پس به سوی هارون بفرست (13)
و لهم علی ذنب فأخاف أن یقتلون 14
و از طرفی آنان بر گردن من خونی دارند و میترسم مرا بکشند (14)
قال کلا فاذهبا بآیاتنا انا معکم مستمعون 15
فرمود: نه، چنین نیست؛ نشانههای ما را برای آنان ببرید که ما با شما شنوندهایم (15)
فأتیا فرعون فقولا انا رسول رب العالمین 16
پس به سوی فرعون بروید و بگویید: ما پیامبر پروردگار جهانیانیم (16)
أن أرسل معنا بنی اسرائیل 17
فرزندان اسرائیل را با ما بفرست (17)
قال ألم نربک فینا ولیدا و لبثت فینا من عمرک سنین 18
فرعون گفت: آیا تو را از کودکی در میان خود نپروردیم و سالیانی چند از عمرت را پیش ما نماندی؟ (18)
و فعلت فعلتک التی فعلت و أنت من الکافرین 19
و سرانجام کار خود را کردی و تو از ناسپاسانی (19)
قال فعلتها اذا و أنا من الضالین 20
گفت: آن را هنگامی مرتکب شدم که از گمراهان بودم (20)
ففررت منکم لما خفتکم فوهب لی ربی حکما و جعلنی من المرسلین 21
و چون از شما ترسیدم از شما گریختم تا پروردگارم به من دانش بخشید و مرا از پیامبران قرار داد (21)
و تلک نعم تمنها علی أن عبدت بنی اسرائیل 22
و آیا اینکه فرزندان اسرائیل را بنده خود ساختهای نعمتی است که منتش را بر من مینهی؟ (22)
قال فرعون و ما رب العالمین 23
فرعون گفت: و پروردگار جهانیان چیست؟ (23)
قال رب السماوات و الأرض و ما بینهما ان کنتم موقنین 24
گفت: پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است اگر اهل یقین باشید (24)
قال لمن حوله ألا تستمعون 25
فرعون به کسانی که پیرامونش بودند گفت: آیا نمیشنوید؟ (25)
قال ربکم و رب آبائکم الأولین 26
موسی دوباره گفت: پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شما (26)
قال ان رسولکم الذی أرسل الیکم لمجنون 27
فرعون گفت: واقعا این پیامبری که به سوی شما فرستاده شده سخت دیوانه است (27)
قال رب المشرق و المغرب و ما بینهما ان کنتم تعقلون 28
موسی گفت: پروردگار خاور و باختر و آنچه میان آن دو است اگر تعقل کنید (28)
قال لئن اتخذت الها غیری لأجعلنک من المسجونین 29
فرعون گفت: اگر خدایی غیر از من اختیار کنی قطعا تو را از جمله زندانیان خواهم ساخت (29)
قال أولو جئتک بشیء مبین 30
گفت: گر چه برای تو چیزی آشکار بیاورم؟ (30)
قال فأت به ان کنت من الصادقین 31
گفت: اگر راست میگویی آن را بیاور (31)
فألقی عصاه فاذا هی ثعبان مبین 32
پس عصای خود بیفکند و بناگاه آن اژدری نمایان شد (32)
و نزع یده فاذا هی بیضاء للناظرین 33
و دستش را بیرون کشید و بناگاه آن برای تماشاگران سپید مینمود (33)
قال للملا حوله ان هذا لساحر علیم 34
فرعون به سرانی که پیرامونش بودند گفت: واقعا این ساحری بسیار داناست (34)
یرید أن یخرجکم من أرضکم بسحره فماذا تأمرون 35
میخواهد با سحر خود شما را از سرزمینتان بیرون کند اکنون چه رأی میدهید؟ (35)
قالوا أرجه وأخاه وابعث فی المدائن حاشرین 36
گفتند: او و برادرش را در بند دار و گردآورندگان را به شهرها بفرست (36)
یأتوک بکل سحار علیم 37
تا هر ساحر ماهری را نزد تو بیاورند (37)
فجمع السحر لمیقات یوم معلوم 38
پس ساحران برای موعد روزی معلوم گردآوری شدند (38)
و قیل للناس هل أنتم مجتمعون 39
و به توده مردم گفته شد: آیا شما هم جمع خواهید شد؟ (39)
لعلنا نتبع السحر ان کانوا هم الغالبین 40
بدین امید که اگر ساحران غالب شدند از آنان پیروی کنیم؟ (40)
فلما جاء السحر قالوا لفرعون أئن لنا لأجرا ان کنا نحن الغالبین 41
و چون ساحران پیش فرعون آمدند، گفتند: آیا اگر ما غالب آییم واقعا برای ما مزدی خواهد بود؟ (41)
قال نعم وانکم اذا لمن المقربین 42
گفت: آری و در آن صورت شما حتما از زمره مقربان خواهید شد (42)
قال لهم موسی ألقوا ما أنتم ملقون 43
موسی به آنان گفت: آنچه را شما میاندازید بیندازید (43)
فألقوا حبالهم و عصیهم و قالوا بعز فرعون انا لنحن الغالبون 44
پس ریسمانها و چوبدستیهایشان را انداختند و گفتند: به عزت فرعون که ما حتما پیروزیم (44)
فألقی موسی عصاه فاذا هی تلقف ما یأفکون 45
پس موسی عصایش را انداخت و بناگاه هر چه را به دروغ برساخته بودند بلعید (45)
فألقی السحر ساجدین 46
در نتیجه ساحران به حالت سجده درافتادند (46)
قالوا آمنا برب العالمین 47
گفتند: به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم (47)
رب موسی و هارون 48
پروردگار موسی و هارون (48)
قال آمنتم له قبل أن آذن لکم انه لکبیرکم الذی علمکم السحر فلسوف تعلمون لأقطعن أیدیکم و أرجلکم من خلاف و لأصلبنکم أجمعین 49
گفت: آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ قطعا او همان بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است به زودی خواهید دانست حتما دستها و پاهای شما را از چپ و راست خواهم برید و همهتان را به دار خواهم آویخت (49)
قالوا لا ضیر انا الی ربنا منقلبون 50
گفتند: باکی نیست ما روی به سوی پروردگار خود میآوریم (50)
انا نطمع أن یغفر لنا ربنا خطایانا أن کنا أول المؤمنین 51
ما امیدواریم که پروردگارمان گناهانمان را بر ما ببخشاید چرا که نخستین ایمانآورندگان بودیم (51)
و أوحینا الی موسی أن أسر بعبادی انکم متبعون 52
و به موسی وحی کردیم که: بندگان مرا شبانه حرکت ده زیرا شما مورد تعقیب قرار خواهید گرفت (52)
فأرسل فرعون فی المدائن حاشرین 53
پس فرعون مأموران جمعآوری خود را به شهرها فرستاد (53)
ان هؤلاء لشرذم قلیلون 54
و گفت: اینها عدهای ناچیزند (54)
و انهم لنا لغائظون 55
و راستی آنها ما را بر سر خشم آوردهاند (55)
و انا لجمیع حاذرون 56
ولی ما همگی به حال آمادهباش درآمدهایم (56)
فأخرجناهم من جنات و عیون 57
سرانجام ما آنان را از باغستانها و چشمهسارها (57)
و کنوز و مقام کریم 58
و گنجینهها و جایگاههای پر ناز و نعمت بیرون کردیم (58)
کذلک و أورثناها بنی اسرائیل 59
اراده ما چنین بود و آن نعمتها را به فرزندان اسرائیل میراث دادیم (59)
فأتبعوهم مشرقین 60
پس هنگام برآمدن آفتاب آنها را تعقیب کردند (60)
فلما تراءی الجمعان قال أصحاب موسی انا لمدرکون 61
چون دو گروه همدیگر را دیدند یاران موسی گفتند: ما قطعا گرفتار خواهیم شد (61)
قال کلا ان معی ربی سیهدین 62
گفت: چنین نیست زیرا پروردگارم با من است و به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد (62)
فأوحینا الی موسی أن اضرب بعصاک البحر فانفلق فکان کل فرق کالطود العظیم 63
پس به موسی وحی کردیم: با عصای خود بر این دریا بزن تا از هم شکافت و هر پارهای همچون کوهی سترگ بود (63)
و أزلفنا ثم الآخرین 64
و دیگران را بدانجا نزدیک گردانیدیم (64)
و أنجینا موسی ومن معه أجمعین 65
و موسی و همه کسانی را که همراه او بودند نجات دادیم (65)
ثم أغرقنا الآخرین 66
آنگاه دیگران را غرق کردیم (66)
ان فی ذلک لآی و ما کان أکثرهم مؤمنین 67
مسلما در این واقعه عبرتی بود ولی بیشترشان ایمانآورنده نبودند (67)
و ان ربک لهو العزیز الرحیم 68
و قطعا پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (68)
و اتل علیهم نبأ ابراهیم 69
و بر آنان گزارش ابراهیم را بخوان (69)
اذ قال لأبیه و قومه ما تعبدون 70
آنگاه که به پدر خود و قومش گفت: چه میپرستید؟ (70)
قالوا نعبد أصناما فنظل لها عاکفین 71
گفتند: بتانی را میپرستیم و همواره ملازم آنهاییم (71)
قال هل یسمعونکم اذ تدعون 72
گفت: آیا وقتی دعا میکنید، از شما میشنوند؟ (72)
أو ینفعونکم أو یضرون 73
یا به شما سود یا زیان میرسانند؟ (73)
قالوا بل وجدنا آباءنا کذلک یفعلون 74
گفتند: نه بلکه پدران خود را یافتیم که چنین میکردند (74)
قال أفرأیتم ما کنتم تعبدون 75
گفت: آیا در آنچه میپرستیدهاید تأمل کردهاید؟ (75)
أنتم و آباؤکم الأقدمون 76
شما و پدران پیشین شما؟ (76)
فانهم عدو لی الا رب العالمین 77
قطعا همه آنها جز پروردگار جهانیان دشمن منند (77)
الذی خلقنی فهو یهدین 78
آن کس که مرا آفریده و همو راهنماییم میکند (78)
و الذی هو یطعمنی و یسقین 79
و آن کس که او به من خوراک میدهد و سیرابم میگرداند (79)
و اذا مرضت فهو یشفین 80
و چون بیمار شوم او مرا درمان میبخشد (80)
و الذی یمیتنی ثم یحیین 81
و آن کس که مرا میمیراند و سپس زندهام میگرداند (81)
و الذی أطمع أن یغفر لی خطیئتی یوم الدین 82
و آن کس که امید دارم روز پاداش گناهم را بر من ببخشاید (82)
رب هب لی حکما و ألحقنی بالصالحین 83
پروردگارا، به من دانش عطا کن و مرا به صالحان ملحق فرمای (83)
و اجعل لی لسان صدق فی الآخرین 84
و برای من در میان آیندگان آوازه نیکو گذار (84)
و اجعلنی من ورث جن النعیم 85
و مرا از وارثان بهشت پر نعمت گردان (85)
و اغفر لأبی انه کان من الضالین 86
و بر پدرم ببخشای که او از گمراهان بود (86)
و لا تخزنی یوم یبعثون 87
و روزی که مردم برانگیخته میشوند رسوایم مکن (87)
یوم لا ینفع مال و لا بنون 88
روزی که هیچ مال و فرزندی سود نمیدهد (88)
الا من أتی الله بقلب سلیم 89
مگر کسی که دلی پاک به سوی خدا بیاورد (89)
و أزلفت الجن للمتقین 90
و آن روز بهشت برای پرهیزگاران نزدیک میگردد (90)
و برزت الجحیم للغاوین 91
و جهنم برای گمراهان نمودار میشود (91)
و قیل لهم أین ما کنتم تعبدون 92
و به آنان گفته میشود: آنچه جز خدا میپرستیدید کجایند؟ (92)
من دون الله هل ینصرونکم أو ینتصرون 93
آیا یاریتان میکنند یا خود را یاری میدهند؟ (93)
فکبکبوا فیها هم و الغاوون 94
پس آنها و همه گمراهان در آن آتش افکنده میشوند (94)
و جنود ابلیس أجمعون 95
و نیز همه سپاهیان ابلیس (95)
قالوا و هم فیها یختصمون 96
آنها در آنجا با یکدیگر ستیزه میکنند و میگویند (96)
تالله ان کنا لفی ضلال مبین 97
سوگند به خدا که ما در گمراهی آشکاری بودیم (97)
اذ نسویکم برب العالمین 98
آنگاه که شما را با پروردگار جهانیان برابر میکردیم (98)
و ما أضلنا الا المجرمون 99
و جز تباهکاران ما را گمراه نکردند (99)
فما لنا من شافعین 100
در نتیجه شفاعتگرانی نداریم (100)
و لا صدیق حمیم 101
و نه دوستی نزدیک (101)
فلو أن لنا کر فنکون من المؤمنین 102
و ای کاش که بازگشتی برای ما بود و از مؤمنان میشدیم (102)
ان فی ذلک لآی و ما کان أکثرهم مؤمنین 103
حقا در این سرگذشت درس عبرتی است ولی بیشترشان مؤمن نبودند (103)
و ان ربک لهو العزیز الرحیم 104
و در حقیقت پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (104)
کذبت قوم نوح المرسلین 105
قوم نوح پیامبران را تکذیب کردند (105)
اذ قال لهم أخوهم نوح ألا تتقون 106
چون برادرشان نوح به آنان گفت: آیا پروا ندارید؟ (106)
انی لکم رسول أمین 107
من برای شما فرستادهای در خور اعتمادم (107)
فاتقوا الله و أطیعون 108
از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (108)
و ما أسألکم علیه من أجر ان أجری الا علی رب العالمین 109
و بر این رسالت اجری از شما طلب نمیکنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (109)
فاتقوا الله و أطیعون 110
پس از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (110)
قالوا أنؤمن لک و اتبعک الأرذلون 111
گفتند: آیا به تو ایمان بیاوریم و حال آنکه فرومایگان از تو پیروی کردهاند؟ (111)
قال و ما علمی بما کانوا یعملون 112
نوح گفت: به جزئیات آنچه میکردهاند چه آگاهی دارم؟ (112)
ان حسابهم الا علی ربی لو تشعرون 113
حسابشان اگر درمییابید جز با پروردگارم نیست (113)
و ما أنا بطارد المؤمنین 114
و من طردکننده مؤمنان نیستم (114)
ان أنا الا نذیر مبین 115
من جز هشداردهندهای آشکار بیش نیستم (115)
قالوا لئن لم تنته یا نوح لتکونن من المرجومین 116
گفتند: ای نوح، اگر دست برنداری قطعا از جمله سنگسارشدگان خواهی بود (116)
قال رب ان قومی کذبون 117
گفت: پروردگارا، قوم من مرا تکذیب کردند (117)
فافتح بینی و بینهم فتحا و نجنی و من معی من المؤمنین 118
میان من و آنان فیصله ده و من و هر کس از مؤمنان را که با من است نجات بخش (118)
فأنجیناه و من معه فی الفلک المشحون 119
پس او و هر که را در آن کشتی آکنده با او بود رهانیدیم (119)
ثم أغرقنا بعد الباقین 120
آنگاه باقیماندگان را غرق کردیم (120)
ان فی ذلک لآی وما کان أکثرهم مؤمنین 121
قطعا در این ماجرا درس عبرتی بود ولی بیشترشان ایمانآورنده نبودند (121)
و ان ربک لهو العزیز الرحیم 122
و در حقیقت پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (122)
کذبت عاد المرسلین 123
عادیان، پیامبران خدا را تکذیب کردند (123)
اذ قال لهم أخوهم هود ألا تتقون 124
آنگاه که برادرشان هود به آنان گفت: آیا پروا ندارید؟ (124)
انی لکم رسول أمین 125
من برای شما فرستادهای در خور اعتمادم (125)
فاتقوا الله و أطیعون 126
از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (126)
و ما أسألکم علیه من أجر ان أجری الا علی رب العالمین 127
و بر این رسالت اجری از شما طلب نمیکنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (127)
أتبنون بکل ریع آی تعبثون 128
آیا بر هر تپهای بنایی میسازید که در آن دست به بیهودهکاری زنید؟ (128)
و تتخذون مصانع لعلکم تخلدون 129
و کاخهای استوار میگیرید به امید آنکه جاودانه بمانید؟ (129)
و اذا بطشتم بطشتم جبارین 130
و چون حملهور میشوید چون زورگویان حملهور میشوید؟ (130)
فاتقوا الله و أطیعون 131
پس از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (131)
و اتقوا الذی أمدکم بما تعلمون 132
و از آن کس که شما را به آنچه میدانید مدد کرد پروا دارید (132)
أمدکم بأنعام و بنین 133
شما را به دادن دامها و پسران مدد کرد (133)
و جنات و عیون 134
و به دادن باغها و چشمهساران (134)
انی أخاف علیکم عذاب یوم عظیم 135
من از عذاب روزی هولناک بر شما میترسم (135)
قالوا سواء علینا أوعظت أم لم تکن من الواعظین 136
گفتند: خواه اندرز دهی و خواه از اندرزدهندگان نباشی برای ما یکسان است (136)
ان هذا الا خلق الأولین 137
این جز شیوه پیشینیان نیست (137)
و ما نحن بمعذبین 138
و ما عذاب نخواهیم شد (138)
فکذبوه فأهلکناهم ان فی ذلک لآی و ما کان أکثرهم مؤمنین 139
پس تکذیبش کردند و هلاکشان کردیم. قطعا در این ماجرا درس عبرتی بود ولی بیشترشان ایمانآورنده نبودند (139)
وان ربک لهو العزیز الرحیم 140
و در حقیقت پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (140)
کذبت ثمود المرسلین 141
ثمودیان پیامبران خدا را تکذیب کردند (141)
اذ قال لهم أخوهم صالح ألا تتقون 142
آنگاه که برادرشان صالح به آنان گفت: آیا پروا ندارید؟ (142)
انی لکم رسول أمین 143
من برای شما فرستادهای در خور اعتمادم (143)
فاتقوا الله و أطیعون 144
از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (144)
و ما أسألکم علیه من أجر ان أجری الا علی رب العالمین 145
و بر این رسالت اجری از شما طلب نمیکنم اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (145)
أتترکون فی ما هاهنا آمنین 146
آیا شما را در آنچه اینجا دارید آسوده رها میکنند؟ (146)
فی جنات وعیون 147
در باغها و در کنار چشمهساران (147)
و زروع و نخل طلعها هضیم 148
و کشتزارها و خرمابنانی که شکوفههایشان لطیف است؟ (148)
و تنحتون من الجبال بیوتا فارهین 149
و هنرمندانه برای خود از کوهها خانههایی میتراشید (149)
فاتقوا الله و أطیعون 150
از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید (150)
و لا تطیعوا أمر المسرفین 151
و فرمان افراطگران را پیروی مکنید (151)
الذین یفسدون فی الأرض ولا یصلحون 152
آنان که در زمین فساد میکنند و اصلاح نمیکنند (152)
قالوا انما أنت من المسحرین 153
گفتند: قطعا تو از افسونشدگانی (153)
ما أنت الا بشر مثلنا فأت بآی ان کنت من الصادقین 154
تو جز بشری مانند ما بیش نیستی. اگر راست میگویی معجزهای بیاور (154)
قال هذه ناق لها شرب ولکم شرب یوم معلوم 155
گفت: این مادهشتری است که نوبتی از آب او راست و روزی معین نوبت آب شماست (155)
و لا تمسوها بسوء فیأخذکم عذاب یوم عظیم 156
و به آن گزندی مرسانید که عذاب روزی هولناک شما را فرو میگیرد. (156)
فعقروها فأصبحوا نادمین 157
پس آن را پی کردند و پشیمان گشتند (157)
فأخذهم العذاب ان فی ذلک لآی و ما کان أکثرهم مؤمنین 158
آنگاه آنان را عذاب فرو گرفت. قطعا در این ماجرا عبرتی است، و لی بیشترشان ایمانآورنده نبودند (158)
و ان ربک لهو العزیز الرحیم 159
و در حقیقت پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (159)
کذبت قوم لوط المرسلین 160
قوم لوط فرستادگان را تکذیب کردند (160)
اذ قال لهم أخوهم لوط ألا تتقون 161
آنگاه برادرشان لوط به آنان گفت: آیا پروا ندارید؟ (161)
انی لکم رسول أمین 162
من برای شما فرستادهای در خور اعتمادم (162)
فاتقوا الله و أطیعون 163
از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (163)
و ما أسألکم علیه من أجر ان أجری الا علی رب العالمین 164
و بر این رسالت اجری از شما طلب نمیکنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (164)
أتأتون الذکران من العالمین 165
آیا از میان مردم جهان با مردها در میآمیزید؟ (165)
و تذرون ما خلق لکم ربکم من أزواجکم بل أنتم قوم عادون 166
و آنچه را پروردگارتان از همسرانتان برای شما آفریده وامیگذارید؟ نه بلکه شما مردمی تجاوزکارید (166)
قالوا لئن لم تنته یا لوط لتکونن من المخرجین 167
گفتند: ای لوط، اگر دست برنداری قطعا از اخراجشدگان خواهی بود (167)
قال انی لعملکم من القالین 168
گفت: به راستی من دشمن کردار شمایم (168)
رب نجنی و أهلی مما یعملون 169
پروردگارا، مرا و کسان مرا از آنچه انجام میدهند رهایی بخش (169)
فنجیناه و أهله أجمعین 170
پس او و کسانش را همگی رهانیدیم (170)
الا عجوزا فی الغابرین 171
جز پیرزنی که از باقیماندگان در خاکستر آتش بود (171)
ثم دمرنا الآخرین 172
سپس دیگران را سخت هلاک کردیم (172)
و أمطرنا علیهم مطرا فساء مطر المنذرین 173
و بر سر آنان بارانی از آتش گوگرد فرو ریختیم و چه بد بود باران بیمدادهشدگان (173)
ان فی ذلک لآی و ما کان أکثرهم مؤمنین 174
قطعا در این عقوبت عبرتی است ولی بیشترشان ایمانآورنده نبودند (174)
و ان ربک لهو العزیز الرحیم 175
و در حقیقت پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (175)
کذب أصحاب الأیک المرسلین 176
اصحاب ایکه فرستادگان را تکذیب کردند (176)
اذ قال لهم شعیب ألا تتقون 177
آنگاه که شعیب به آنان گفت: آیا پروا ندارید؟ (177)
انی لکم رسول أمین 178
من برای شما فرستادهای در خور اعتمادم (178)
فاتقوا الله و أطیعون 179
از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید (179)
و ما أسألکم علیه من أجر ان أجری الا علی رب العالمین 180
و بر این رسالت اجری از شما طلب نمیکنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست (180)
أوفوا الکیل و لا تکونوا من المخسرین 181
پیمانه را تمام دهید و از کمفروشان مباشید (181)
وزنوا بالقسطاس المستقیم 182
و با ترازوی درست بسنجید (182)
و لا تبخسوا الناس أشیاءهم و لا تعثوا فی الأرض مفسدین 183
و از ارزش اموال مردم مکاهید و در زمین سر به فساد بر مدارید (183)
و اتقوا الذی خلقکم و الجبل الأولین 184
و از آن کس که شما و خلق انبوه گذشته را آفریده است پروا کنید (184)
قالوا انما أنت من المسحرین 185
گفتند: تو واقعا از افسونشدگانی (185)
و ما أنت الا بشر مثلنا و ان نظنک لمن الکاذبین 186
و تو جز بشری مانند ما بیش نیستی و قطعا تو را از دروغگویان میدانیم (186)
فأسقط علینا کسفا من السماء ان کنت من الصادقین 187
پس اگر از راستگویانی پارهای از آسمان بر سر ما بیفکن (187)
قال ربی أعلم بما تعملون 188
شعیب گفت: پروردگارم به آنچه میکنید داناتر است (188)
فکذبوه فأخذهم عذاب یوم الظل انه کان عذاب یوم عظیم 189
پس او را تکذیب کردند و عذاب روز ابر آتشبار آنان را فرو گرفت به راستی آن عذاب روزی هولناک بود (189)
ان فی ذلک لآی وما کان أکثرهم مؤمنین 190
قطعا در این عقوبت درس عبرتی است و لی بیشترشان ایمان آورنده نبودند (190)
و ان ربک لهو العزیز الرحیم 191
و در حقیقت پروردگار تو همان شکستناپذیر مهربان است (191)
و انه لتنزیل رب العالمین 192
و راستی که این قرآن وحی پروردگار جهانیان است (192)
نزل به الروح الأمین 193
روح الامین آن را بر دلت نازل کرد (193)
علی قلبک لتکون من المنذرین 194
تا از جمله هشداردهندگان باشی (194)
بلسان عربی مبین 195
به زبان عربی روشن (195)
و انه لفی زبر الأولین 196
و وصف آن در کتابهای پیشینیان آمده است (196)
أولم یکن لهم آی أن یعلمه علماء بنی اسرائیل 197
آیا برای آنان این خود دلیلی روشن نیست که علمای بنیاسرائیل از آن اطلاع دارند؟ (197)
و لو نزلناه علی بعض الأعجمین 198
و اگر آن را بر برخی از غیر عرب زبانان نازل میکردیم (198)
فقرأه علیهم ما کانوا به مؤمنین 199
و پیامبر آن را برایشان میخواند به آن ایمان نمیآوردند (199)
کذلک سلکناه فی قلوب المجرمین 200
این گونه در دلهای گناهکاران انکار را راه میدهیم (200)
لا یؤمنون به حتی یروا العذاب الألیم 201
که به آن نگروند تا عذاب پردرد را ببینند (201)
فیأتیهم بغت و هم لا یشعرون 202
که به طور ناگهانی در حالی که بیخبرند بدیشان برسد (202)
فیقولوا هل نحن منظرون 203
و بگویند: آیا مهلت خواهیم یافت؟ (203)
أفبعذابنا یستعجلون 204
پس آیا عذاب ما را به شتاب میخواهند؟ (204)
أفرأیت ان متعناهم سنین 205
مگر نمیدانی که اگر سالها آنان را برخوردار کنیم (205)
ثم جاءهم ما کانوا یوعدون 206
و آنگاه آنچه که بدان بیم داده میشوند بدیشان برسد (206)
ما أغنی عنهم ما کانوا یمتعون 207
آنچه از آن برخوردار میشدند به کارشان نمیآید و عذاب را از آنان دفع نمیکند؟ (207)
و ما أهلکنا من قری الا لها منذرون 208
و هیچ شهری را هلاک نکردیم مگر آنکه برای آن هشداردهندگانی بود (208)
ذکری و ما کنا ظالمین 209
تا آنان را تذکر دهند و ما ستمکار نبودهایم (209)
و ما تنزلت به الشیاطین 210
و شیطانها آن را فرود نیاوردهاند (210)
و ما ینبغی لهم و ما یستطیعون 211
و آنان را نسزد و نمیتوانند وحی کنند (211)
انهم عن السمع لمعزولون 212
در حقیقت آنها از شنیدن معزول و محروم اند (212)
فلا تدع مع الله الها آخر فتکون من المعذبین 213
پس با خدا، خدای دیگر مخوان که از عذابشدگان خواهی شد (213)
و أنذر عشیرتک الأقربین 214
و خویشان نزدیکت را هشدار ده (214)
و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین 215
و برای آن مؤمنانی که تو را پیروی کردهاند بال خود را فرو گستر (215)
فان عصوک فقل انی بریء مما تعملون 216
و اگر تو را نافرمانی کردند، بگو: من از آنچه میکنید بیزارم (216)
و توکل علی العزیز الرحیم 217
و بر خدای عزیز مهربان توکل کن (217)
الذی یراک حین تقوم 218
آن کس که چون به نماز برمیخیزی تو را میبیند (218)
و تقلبک فی الساجدین 219
و حرکت تو را در میان سجدهکنندگان مینگرد (219)
انه هو السمیع العلیم 220
او همان شنوای داناست (220)
هل أنبئکم علی من تنزل الشیاطین 221
آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسی فرود میآیند؟ (221)
تنزل علی کل أفاک أثیم 222
بر هر دروغزن گناهکاری فرود میآیند (222)
یلقون السمع و أکثرهم کاذبون 223
که دزدانه گوش فرا میدارند و بیشترشان دروغگویند (223)
و الشعراء یتبعهم الغاوون 224
و شاعران را گمراهان پیروی میکنند (224)
ألم تر أنهم فی کل واد یهیمون 225
آیا ندیدهای که آنان در هر وادیی سرگردانند؟ (225)
و أنهم یقولون ما لا یفعلون 226
و آنانند که چیزهایی میگویند که انجام نمیدهند (226)
الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و ذکروا الله کثیرا و انتصروا من بعد ما ظلموا و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون 227
مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم قرار گرفتهاند یاری خواستهاند و کسانی که ستم کردهاند به زودی خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت (227)
انتهای پیام /