جمعه 9 آذر 1403

قامتی: ارومیه می‌تواند بهشت فیلمسازان باشد

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
قامتی: ارومیه می‌تواند بهشت فیلمسازان باشد

نهمین قسمت برنامه «نقد سینما» شب گذشته 20 بهمن‌ماه با حضور تهیه‌کننده، کارگردان و بازیگر فیلم سینمایی «در آغوش درخت» و برگزاری میز نقد سه فیلم از چهار فیلم اکران شده در روز نهم جشنواره فجر 41 روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، گفتگو با عوامل «در آغوش درخت» بخش ابتدایی برنامه بود.

جواد قامتی بازیگر فیلم عنوان کرد: من می‌خواهم از فرصت استفاده کنم و به مردم بسیار شریف ارومیه که ما این کار را آنجا ساختیم، سلام کنم. از نظر من ارومیه می‌تواند بهشت فیلمسازان باشد. یک تهیه‌کننده یا کارگردان اگر به ارومیه سفر کند و یک کار آنجا بسازد، متوجه می‌شود طبیعتی ناب با مردمان بسیار خوب دارد.

سپس سجاد نصرالهی‌نسب تهیه‌کننده این اثر سینمایی بیان کرد: یکی از دلایل علاقه من به این کار و پذیرش آن و در حقیقت همکاری با بابک لطفی خواجه‌پاشا کارگردان فیلم تولید اثر در یک منطقه بومی و طبیعت بود. من بسیار دوست داشتم که از این فضای آپارتمانی شهری خارج شویم؛ حتی اگر قرار باشد داستان تلخ یک جدایی را در یک فضای شاعرانه و قشنگ تعریف کنیم.

در ادامه برنامه، فاطمه دلاوری پاریزی در نقد «در آغوش درخت» بیان کرد: من این اثر را یک فیلم ایرانی، با روح ایرانی و زیبایی‌شناسی ایرانی دیدم. چیزی که توجه من را جلب کرد، نوع نگاه فیلم به طبیعت بود؛ برخلاف نگاهی که در غرب و تسخیر طبیعت است و نگاهی که شرق در پرستش و تقدیس طبیعت دارد. اینجا ما رابطه صمیمیت و فرزندی با طبیعت را می‌بینیم. کلمه آغوش، یعنی طبیعت را مادر خودش می‌داند.

وی یادآور شد: چیزی که ما در این فیلم می‌بینیم و خوب و درست است؛ درآمیختن زندگی بچه‌ها با طبیعت است. بازی بچه‌ها با کرم ابریشم و توت است. چیزی که ما از آن در زندگی‌ای که داریم، محروم شده‌ایم.

این منتقد خاطرنشان کرد: من فکر می‌کنم در کنار همه این‌ها که زمین را به مثابه یک مادر به ما نشان می‌دهد، این روحیه مراقبت و مادری‌ای که «کیمیا» با وجود مشکلات روانی و اختلافات خانوادگی دارد، ما را به طبیعت نزدیک‌تر می‌کند.

برپایی میز نقد فیلم «غریب» بخش دیگر «نقد سینما» بود که علی‌اکبر عبدالعلی‌زاده درباره آن بیان کرد: حوزه سینمای دفاع مقدس و مقاومت، پُر از شخصیت‌های جذاب و داستان‌های غافلگیرکننده است. همچنین شهید بروجردی میان اهل این حوزه کاملا شناخته شده و دارای یک سبک رفتاری است. همه به ایشان مسیح کردستان می‌گفتند. حتی کسانی که آن موقع بچه بوده و حالا بزرگ‌شده‌اند از ایشان روایت می‌کنند. این خیلی پایگاه ارزشمندی است. اگر جریان رقیب فرهنگی ما چنین سوژه‌ای داشته باشد، دنیا را پُر می‌کند.

وی تصریح کرد: «غریب» یک روایت تاریخی را روایت و یادآوری می‌کند. در حقیقت بحث دلسوزی و این میزان رشادت برای جان عزیزان کُرد در زمان جنگ، چیزی است که آن‌قدر تکرار و تبیین نکرده‌ایم که فراموش شده است. همه آن‌هایی که موظفند، کار نکرده‌اند و ما را در این وضعیت فرهنگی خطرناک قرار داده‌اند.

معین احمدیان، کارشناس رسانه، در میز رسانه به کاهش فیلم‌های بخش خصوصی و افزایش فیلم‌های ارگانی و دولتی اشاره کرد و گفت: یک نوع مهندسی از جانب دولت صورت می‌گیرد. می‌توانیم به فال نیک بگیریم و یا می‌توانیم بگوییم این مهندسی، روند طبیعی سینما را تغییر می‌دهد‌. برخی درباره گزاره روند طبیعی سینما صحبت می‌کنند و می‌گویند این دیگر پوست اندازی نیست. پوست‌کنی سینماست.

احمدیان یادآور شد: باید به آن‌ها بگوییم مگر قبل از جشنواره سی و هفتم که اکثریت فیلم‌ها خصوصی بودند، مهندسی در سینمای ایران نبوده است؟ دولت هیچ کاره بود؟ یا جریان‌هایی در سینما بودند که فارغ از تصمیماتی که در دولت گرفته می‌شد، سینمای ایران را مهندسی می‌کردند.

بخش بعدی «نقد سینما» به فیلم سینمایی «وابل» ساخته تورج اصلانی اختصاص داشت.

زهرا اردکانی در میز نقد فیلم سینمایی «وابل» گفت: بسیار سخت است که درباره یکی از بدترین فیلم‌های جشنواره صحبت کنم. فیلم یک فضای ویران‌شهری را به صورت کامل نشان می‌دهد. چون فیلم اساسا شخصیت نمی‌سازد، حتی تیپ نمی‌سازد، قصه نمی‌گوید و صرفا یک‌سری موقعیت‌های نمادین را به تصویر می‌کشد‌.

وی درباره جهان و کاراکترهای «وابل» تصریح کرد: فیلم سه نسل از زنان را در جامعه به نمایش می‌گذارد. مخاطب یک مادربزرگی را می‌بیند که می‌گوید من تاج‌الملوک بودم. یعنی یک شوکت و بروبیایی برای خودش داشته ولی در حال حاضر یک چهره دفرمه دارد و در یک فلاکت و ضعف است. نسل بعدی زنی است که قهرمان داستان است. «نسرین» ازدواج و همسر خوبی ندارد و پدرش زندگی او را معامله و در معرض خرید و فروش قرار می‌دهد.

این منتقد یادآور شد: نسل سوم زنانی که ما می‌بینیم آن دختر بچه است که قرار است نسل جدید و امید آینده باشد اما فیلم ناگهان او را هم قربانی می‌کند. مردان داستان هم همه مساله دارند. در حقیقت تصور ما از پدر یک فرد دلسوز و خیرخواه ا‌ست که برای فرزندان خودش خیرخواهی می‌کند. اما این پدر منفعت‌طلب است. مدام همه چیز را به شکل یک معامله نگاه می‌کند و برادر یک فرد دست و پاچلفتی و ناتوان است. فیلم یک شخصیت درست نجات‌دهنده یا حتی شخصیت نرمالی که در آن شرایط نرمال عمل کند و تصمیم بگیرد، ندارد.

میز گفتگوی ویژه برنامه «نقد سینما» که با حضور اکبر نبوی و هادی اسماعیلی برگزار شد، به موضوع اقتصاد و سینما اختصاص داشت.

هادی اسماعیلی معاون توزیع سازمان سینمایی سوره در ابتدا مطرح کرد: اقتصاد دو وجه دارد؛ تولید و تخصیص منابع و مخاطب که بحث عرضه و تقاضا در آن مطرح است. اگر می‌خواهیم درباره اقتصاد بحث کنیم باید هر دو منظر را نگاه کنیم‌. بحث دیگر، بحث سینماست. این عنوان یک کلمه کم دارد، مفهومی وجود دارد به نام اکوسیستم یا زیست‌بوم. وقتی زیست‌بوم را مطرح می‌کنیم، بحث همه بازیگران این زیست‌بوم است‌. اقتصاد و زیست‌بوم سینما. ما نباید نگاهمان فقط به تولید و عرضه اثر در سالن‌های سینما باشد.

اکبر نبوی در ادامه با اشاره به اینکه جشنواره فیلم فجر منطقا نقشی در اقتصاد سینما ندارد، بیان کرد: جشنواره تولیدکننده فیلم نیست که بگوییم فیلم‌ها چرا با‌کیفیت یا بی‌کیفیت هستند یا چرا مخاطب ندارند. جشنواره عرضه‌کننده فیلم‌هایی است که در طی سال تولید شده‌اند و هیچ نقشی در تولیدشان نداشته است.

وی به ارزش افزوده فیلم اشاره کرد و گفت: به سه دسته اثر سینمایی باید توجه کنیم. یک دسته از فیلم‌ها ارزش افزوده صددرصد اقتصادی دارند و تجاری هستند یعنی ساخته می‌شوند برای اینکه فروش بالا داشته باشند. فیلم‌هایی داریم که ارزش افزوده فرهنگی و هنری دارند. این آثار در نمایش عمومی با اقبال عمده تماشاگر روبه‌رو نمی‌شوند، اما سرمایه فرهنگی سینما در هر کشوری محسوب می‌شوند. یک دسته دیگر از فیلم‌ها هستند که هم ارزش افزوده فرهنگی و هنری دارند و هم در نمایش عمومی با استقبال مخاطب مواجه می‌شوند. اگر ملاک‌ها را به سمت صرفاً فروش ببریم، گمان می‌کنم وارد یک بازی می‌شویم که ممکن است در درازمدت، برای سینما خطرناک باشد.

در ادامه برنامه «نقد سینما» هادی اسماعیلی گفت: اساسا اگر بخواهیم روند را نگاه کنیم، تکنولوژی، اضافه شدن وی‌اودی‌ها و... به سمتی می رود که دیدن فیلم در سینما کم شود. این باعث شده که محصول فقط به سمت دیدن فیلم در سینما نرود‌. من سینما را کاملا یک موضوع اقتصادی می‌بینم. اگر با این نگاه جلو برویم، به سمتی حرکت می‌کنیم که خوب نیست. به عنوان مثال مجتمع‌هایی در دنیا ایجاد می‌شود، برای اتفاقاتی که در کنار سینما شکل می‌گیرد.

وی تصریح کرد: یک نکته خیلی مهم در نسبت بین تولید و توزیع وجود دارد که اقتصاد را معنا‌دار می‌کند و آن نقش تنظیم‌گری‌ست که توزیع در تولید دارد. تقریبا در همه اتفاقات توزیعی در دنیا، تنظیم‌گری از سمت توزیع به تولید می‌آید. در واقع سیستم توزیعی از مخاطب شروع می‌کند. من می‌گویم اساساً اقتصاد سینما باید به سمت دسته سومی که آقای نبوی بدان اشاره کرد، حرکت کند.

اکبر نبوی در پایان خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم به آینده برویم، اساساً سینما و سالن سینمایی وجود نخواهد داشت. پیش‌بینی می‌کنم در یک روزگاری سینما شانی مثل اپرا و باله پیدا خواهد کرد. دیگر توده انبوه مخاطب در جایی به نام سالن سینما فیلم تماشا نمی‌کنند و یک دلیل آن امکانات صوتی و تصویری جدیدی‌ست که به وجود می‌آید و کمپانی‌ها برای آن تولید می‌کنند.