شنبه 10 آذر 1403

لازمه وجود یک ضرورت؛ جای خالی احزاب در پیگیری مطالبات مردمی

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
لازمه وجود یک ضرورت؛ جای خالی احزاب در پیگیری مطالبات مردمی

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ ساجده امین‌فر؛ چهار سال از اعتراضات بنزینی در آبان 98 می‌گذرد، از آن زمان تاکنون، اتفاقات کوچک و بزرگی در کشور رخ داده است. پس از آبان 98 بار دیگر در تابستان 1401 اعتراضاتی، نه با همان شکل، اما مداوم‌تر در کشور برگزار شد؛ اعتراضاتی که، چون آبان 98 ناشی از مشکلات اقتصادی نبود. فارغ از این امر چه در آبان 98 و چه در اعتراضات 1401، مساله‌ای که مطرح می‌شود...

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ ساجده امین‌فر؛ چهار سال از اعتراضات بنزینی در آبان 98 می‌گذرد، از آن زمان تاکنون، اتفاقات کوچک و بزرگی در کشور رخ داده است. پس از آبان 98 بار دیگر در تابستان 1401 اعتراضاتی، نه با همان شکل، اما مداوم‌تر در کشور برگزار شد؛ اعتراضاتی که، چون آبان 98 ناشی از مشکلات اقتصادی نبود. فارغ از این امر چه در آبان 98 و چه در اعتراضات 1401، مساله‌ای که مطرح می‌شود این است که چند درصد از معترضین از اعضای احزاب بوند؟ و یا کدام یک از احزاب توانسته بودند به عنوان حلقه‌ی واصل به حاکمیت مطالبات مردمی را پیگیری کنند؟ جایگاه احزاب مختلف سیاسی به عنوان حلقه‌های واسط چگونه است؟ گزارش مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در سال 96 نشان می‌دهد که: «تنها 43 درصد از مردم ایران از وجود احزاب مختلف و کارکرد آن‌ها مطلع‌اند.» این آمار به همراه کاهش آمار مشارکت انتخابات ریاست جمهوری 1400 و به طور مشخص اختصاص نزدیک به چهار میلیون آراء سفید، می‌تواند حاکی از مورد اطمینان نبودن احزاب به عنوان حلقه واسط به ثمرنشاندن مطالبات مردمی باشد.

جووانی سارتوری، استاد مشهور علوم سیاسی دانشگاه‌های فلورانس و استنفود (1924-2017) معتقد است بسیاری از احزاب سیاسی، در بحران‌ها زاده می‌شوند. گرچه بحران‌های اخیر در ایران، تا امروز فاقد رهبری مشخصی بوده و از این نظر شبیه اتفاقاتی است که در دی 96 و یا آبان 98 به وقوع پیوست، اما تا به اینجا، نه منتهی به تولد جریان جدید سیاسی شناسنامه دار شده است و نه جریان‌های سیاسی توانسته‌اند حلقه واسط گفتگو بین حاکمیت و معترضان باشند.

روند کاهشی مقبولیت نسبت به احزاب نبود احزاب علی‌رغم اهمیت‌شان به دلایل مختلفی برمی‌گردد، برای مثال جمهوری اسلامی ایران به زغم اینکه در قانون اساسی هویت و نقش آفرینی احزاب را قبول دارد، اما به استناد آمار، این پدیده در بدنه اجتماعی به باور و ثبات نرسیده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت احزاب و تشکل‌های سیاسی اوج گرفت و از این رو تعیین چارچوب برای فعالیت این احزاب بیش از پیش احساس شد. قبل از هر چیز لازم بود که فعالیت احزاب و تشکل‌های سیاسی اجتماعی و صنفی در قانون اساسی کشور که مهم‌ترین مانیفست عملی هر کشور است به رسمیت شناخته شود. از این رو بحث فعالیت احزاب فوراً در مجلس خبرگان قانون اساسی مطرح شد تا چارچوب فعالیت حزبی در ایران تعیین شود، لذا در جریان مذاکرات مجلس خبرگان رهبری در تابستان 1398، اصل 30 قانون اساسی (که پس از اصلاح به عنوان اصل 26 تصویب شد) یکی از پرچالش‌ترین اصول این قانون بود که حساسیت آن باعث شد تا چندین ساعت از آن مذاکرات به تصویب این اصل اختصاص یابد. اصل 30 در نهایت به صورت زیر مورد تصویب اکثریت مجلس خبرگان قانون اساسی قرار گرفت: «احزاب، جمعیت‌ها و انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت‌های دینی شناخته شده آزادند مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلام و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. شرکت افراد در این گروه‌ها آزاد است و هیچکس را نمی‌توان از شرکت در آن‌ها منع کرد یا به شرکت در یکی از آن‌ها مجبور ساخت.» از طرفی شواهد و قرائن حاکی از آن است که امام (ره) نه تنها با اصل فعالیت حزبی هیچ مسئله‌ای نداشت، بلکه تحزب نزد ایشان یک امر پذیرفته شده بود. آن چنان که در ماه‌های ابتدایی سال 58 امام خمینی (ره) برای چندمین بار تاکید کرد که «در چارچوب جمهوری اسلامی تمامی احزاب می‌توانند آزادانه اظهار نظر کنند»، چنان که پیش از این و در آستانه پیروزی انقلاب نیز در پاسخ به یک سوال تاکید کرده بود که «حزب توده در اظهار نظر آزاد است.»، اما با این وجود روند اعتماد افکار عمومی به فعالیت و روند صالح احزاب سیاسی در طول دهه‌های مختلف ثابت نبوده است و می‌توان گفت حمایت مردم از احزاب سیاسی دارای روند کاهشی بوده است. در تفسیر خوب و یا بد بودن این روند کاهشی برحسب نوع حزب و اهداف و مقاصدی که داشتند، نظرات متفاوتی وجود دارد و در حال حاظر این روند کاهشی از جهت‌هایی خوب و از جهت‌هایی بد است و قطعیتی درباره آن‌ها وجود ندارد و خود بررسی‌های زیادی را لازم دارد.

در اعتراضات اخیر به دلیل عدم موفقیت چشم‌گیر احزاب در ورود به عرصه اداره کشور به مرور این باور در جامعه پیدا شد که اساسا ورود احزاب برای پیگیری مطالبات و اعتراضات مردمی منافی هرگونه خروجی و یا گرفتن نتیجه مطلوب است؛ چرا که با توجه به اعتراضات اخیر در کشور و نقش و فعالیتی که احزاب برای خود به عنوان حلقه واسط قائل بودند، نشان داد که انتخابات برایشان حرف اول را میزند، این مسئله که اوج فعالیت و تاثیر احزاب در جریانات اخیر کشوری در دوران انتخابات نمود بیشتری داشته و برنامه‌ها و پیگیری آن‌ها در زمان‌هایی مثل انتخابات سال 88 بیشتر از اعتراضاتی مثل آبان 98 و یا مسائل فرهنگی سال 1401 بوده، موید همین نکته است. از طرف دیگر حرکت‌های اشتباه احزاب در وقایعی مثل 88 باعث شده مردم نسبت به تاثیر مطلوب احزاب روی‌گردان شوند و از پیوستن به احزابی که تنها دغدغه‌شان قدرت است، نه حل مشکلات مردم، دوری کنند.

حمایت برخی از احزاب در جریان دوم خرداد از اغتشاشگران فتنه سال 1388 موجب شد تا جمعی از فعالان سیاسی از اعضای کمیسیون ماده 10 احزاب بخواهند تا در خصوص عملکرد این حزب طبق قانون تحقیق و تفحص کنند که این امر در نا امیدی بیشتر مردم از احزاب موثر واقع شد. درگیر بازی‌های سیاسی شدن و بی توجهی به مطالبات مردمی توسط احزاب منجر به این شد بسیاری از مردم اعتمادشان را به فعالیت آن‌ها از دست بدهند و به واسطه منافع سیاسی بین احزاب، سازمان‌های جامعه مدنی و جنبش‌های شهروندی، احساس ضعف در وجود نماینده برای پیگیری مطالباتشان کنند و معتقد شوند نماینده‌ای ندارند تا صدای آن‌ها به گوش مسئولان برسد. در نتیجه این روند به دلیل خلأ وجود نمایندگان مردمی، توده‌ها و گروه‌های مردم در شرایط بحرانی با مسئولان وارد گفتگو و چانه زنی نشوند و بلافاصله برای طرح اعتراض، سطح خیابان را به بستر اصلی بروز و ظهور اعتراضات خود تبدیل گردانند که در آن‌جا تنها سلاح برای مخالفت با سیاست‌های نظام، استفاده از قوه قهریه باشد. اعتراضات سال‌های اخیر نشان داد این امر تبعات جبران ناپذیری را برای طرفین به همراه داشته است. معترضانی با گروه‌هایی ناهمگن و منافع و اهدافی متفاوت حزب به معنای دقیق کلمه پدیده‌ای است که می‌تواند قدرت ورود مردم را به سیاست باز کند و یا مردم را به شکل سیستماتیک و متداوم در فرایند سیاسی دخالت دهد. قدرت ورود اقشار مختلف مردم در مداخلات سیاسی ظرفیتی است که دانش سیاسی مردم را نسبت به تحولات می‌افزاید. به همین دلیل بین حزب و دموکراسی نسبتی عمیق وجود دارد. در اعتراضات آبان 98 و همچنین دیگر اعتراضات اخیر که شاهد خروجی مطلوبی برای اهداف متقاضیان آن‌ها نبودیم، اغلب گروه‌های معترض، ساماندهی شده و هدفمند نبودند که این مهم خود باعث شده بود که این گروه‌ها نمایندگی خود را به حزب مشخصی ندهند؛ مثلا ممکن است در یک تجمعی، کارگران به یک حزب سیاسی نمایندگی بدهند که اعتراضات این‌ها را به گوش مسئولان برسانند.

علی‌رغم اینکه برای مثال در سال 1398 اسماعیل جبارزاده، معاون سیاسی وزیر کشور وقت، به همراه علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، احزاب را دعوت کرده و صحبت هایشان را شنیدند و به وجوه ساختاریشان رسمیت بخشیدند، اما در دیگر اعتراضات به رغم وجود ناهمگنی گروه‌های معترض و همچنین داشتن اهداف و منافعی متفاوت از اعتراض، این مهم چندان دست یافتنی نشد. کارنامه خوبی در زمینه احزاب و گروه‌ها نداریم هدایت آقایی فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با خبرگزاری برنا گفته است: «در کشور ما متاسفانه تشکل‌هایی که که تحت عنوان حزب، انجمن و مجموعه‌های سیاسی کار می‌کنند هیچ کدام با استاندارد‌هایی که در دنیا برای تعریف از حزب متداول است، تطبیق ندارند. سازمان‌هایی که تحت عنوان حزب هستند بیشتر یک پوسته ظاهری از حزب دارند و در ماهیت فاصله خیلی زیادی با تعاریفی که از تشکیل حزب و گروه در جوامع دموکراسی متداول است را دارا می‌باشند.» در اهمیت وجود حزب سیاسی در باب ضروریت وجود دموکراسی می‌توان اظهار کرد؛ هرجا که خبری از احزاب نباشد و یا احزاب صوری و بی‌خاصیت باشند، خبری از دموکراسی هم نخواهد بود چرا که از احزاب بعنوان چرخ دنده ماشین دموکراسی یاد می‌شود. اکنون که کشور در فرایند فراز و نشیب‌های نوسازی، توسعه و بحران‌های آن قرار دارد تقاضای مشارکت سیاسی نیز رو به افزایش است و بدیهی است که شاخصه اصلی توسعه سیاسی به مشارکت سیاسی باشد. مشارکتی که خود برخورد از ابزار‌های کارآمد و سازمان‌های نهادمند باشد.

احزاب سیاسی از طریق اجرای کارکرد‌هایی مثل انتقال خواسته‌های مردم به حاکمیت، تربیت نیرو‌های سیاسی برای اداره کشور و نهادمند کردن رقابت سیاسی قانونی در تحقق توسعه سیاسی به ایفای نقش می‌پردازند. از سوی دیگر دلایل متعدد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و عملکرد نخبگان سیاسی و حزبی در ناکامی احزاب سیاسی در ایفای نقش خود اثرگذار هستند. با نگاهی اجمالی به نظام سیاسی کشور بیانگر این نکته می‌باشد که احزاب به‌معنای حقیقی کلمه شکل نگرفته‌اند بلکه گروه‌های سیاسی به نام حزب در ایامی نظیر انتخابات موقتاً فعالیت کرده و بعد از آن هیچ رابطه دقیق و تعریف شده‌ای میان نمایندگان حزبی و خود حزب وجود ندارد؛ بنابراین اگرآسیب‌ها و موانع تحزب برطرف شده و حزب به معنی صحیح کلمه شکل بگیرد تأثیر به سزائی در کاهش خطا‌ها داشته و مسیر توسعه سیاسی را هموارتر خواهد نمود.

لازمه وجود یک ضرورت؛ جای خالی احزاب در پیگیری مطالبات مردمی 2
لازمه وجود یک ضرورت؛ جای خالی احزاب در پیگیری مطالبات مردمی 3
لازمه وجود یک ضرورت؛ جای خالی احزاب در پیگیری مطالبات مردمی 4
لازمه وجود یک ضرورت؛ جای خالی احزاب در پیگیری مطالبات مردمی 5
لازمه وجود یک ضرورت؛ جای خالی احزاب در پیگیری مطالبات مردمی 6