شنبه 31 شهریور 1403

ماجرای بسته شدن موسسه «گوته» چیست؟

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
ماجرای بسته شدن موسسه «گوته» چیست؟

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - سید رضا میرجعفری، خبر تعطیلی موسسه گوته آلمان که به کار سیاسی و فرهنگی گسترده در جهت سیاست‌های دولت این کشور می‌پرداخت به سرعت در همه خبرگزاری‌های داخلی و خارجی منتشر شد. این در حالیست که در همین ماه جاری یعنی مرداد ماه 1403 بود که خبر تعطیلی مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ آلمان منتشر شد. در این مورد وزارت کشور آلمان با مطرح کردن ادعاهایی علیه...

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - سید رضا میرجعفری، خبر تعطیلی موسسه گوته آلمان که به کار سیاسی و فرهنگی گسترده در جهت سیاست‌های دولت این کشور می‌پرداخت به سرعت در همه خبرگزاری‌های داخلی و خارجی منتشر شد.

این در حالیست که در همین ماه جاری یعنی مرداد ماه 1403 بود که خبر تعطیلی مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ آلمان منتشر شد. در این مورد وزارت کشور آلمان با مطرح کردن ادعاهایی علیه فعالیت‌های این مرکز اسلامی، خبر از تعطیلی این سازمان و نهادهای زیرشاخه آن را داد. زیر شاخه‌هایی که قطعا اهمیت و سابقه تاریخی زیادی در نشر و گسترش دین مبین اسلام دارد. اهمیت مرکز اسلامی هامبورگ در آلمان

یکی از مهمترین 53 ساختمان و مرکزی که با حکم دادگاه در آلمان تعطیل شد، از قدیمی‌ترین بناهای اسلامی کشور آلمان با عنوان مرکز اسلامی هامبورگ است که با گنبد فیروزه‌ای معروف خود در آن کشور شناخته می‌شود. مسجدی که قدمت و اقدام تأسیس آن به سال 1332 و البته حمایت مالی آیت الله بروجردی می‌رسد و افراد شاخصی مانند آیت الله بهشتی در آنجا فعالیت مستمر و حضوری موثر داشتند.

به موسسه گوته در تهران که به یاد یوهان ولفگانگ فون گوته شاعر سرشناس فرانکفورتی و از افراد برجسته ادبیات اروپا و جهان در قرن 18 و 19 این نام برای او برگزیده شده بازگردیم. موسسه ای که وابسته به سفارت آلمان است و با دستور قضایی با اتهاماتی مبنی بر نقض قوانین کشور، ارتکاب اعمال غیرقانونی متعدد و تخلفات گسترده مالی پلمپ و از ادامه فعالیت آن ممانعت به عمل آمد.

به نظر فراتر از احکام قضایی دو کشور به بهانه‌های مختلف مثل آنچه وزیر کشور آلمان در اعلام رسمی خود تعطیلی مراکز اسلامی در آلمان را به دلایلی مثل تبلیغ ایدئولوژی اسلام‌گرا و دیکتاتوری خوانده یا آنچه در حکم قضایی جمهوری اسلامی ذکر شده عنوان شده‌است یک تقابل دیپلماتیک فراگیر فرهنگی بین دو کشور وجود دارد.

تقابلی که سابقه آن به اخراج حمید محمدی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی از آلمان هم باز می‌گردد و همچنان نیز فردی به صورت رسمی در این جایگاه و در کشور آلمان روی صندلی رایزن فرهنگی ایران تکیه نزده که این خود حاکی از این ماجراست.

اقدام متقابل قضایی در داخل کشور به موقع و دارای دلایل روشن است

سید حسین موسویان دیپلمات، مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای سابق و سفیر پیشین ایران در آلمان در کانال تلگرامی خود نوشت: از شنیدن اخباری همچون پلمپ شدن مرکز اسلامی هامبورگ و دفاتر گوته در تهران و مشاهده سیر قهقرایی در روابط تاریخی و سنتی ایران و آلمان؛ عمیقا متاسفم.

وی با اشاره به سوابق تعامل‌های فرهنگی ایران و کشور آلمان نیز نوشته: دولت آلمان موافق بود که «موسسه حافظ» در «خانه ایران» راه اندازی شود اما متاسفانه علیرغم پیگیریهای مکرر، دولت ایران بودجه راه اندازی «موسسه حافظ» را نداشت. و در پایان ابراز امیدواری کرده است که با تلاش‌های دیپلماتیک، برلین و تهران بتوانند مسیر فعلی قهر و دشمنی در روابط را بسمت دوستی و همکاری هدایت کنند.

آنچه روشن است اینکه مسیر کشورهای غربی از جمله آلمان برای سرکوب هرگونه فعالیت فرهنگی و سیاسی در مقابل جنایات رژیم صهیونیستی است و البته اقدام متقابل قضایی در داخل کشور به موقع و دارای دلایل روشن است اما آنچه امروز اهمیت دو چندان دارد رفتار دیپلماتیک فرهنگی و سیاسی و مواجهه سازمان‌های مرتبط با آن است.

قهر و آشتی‌های فراگیر فرهنگی ایران و آلمان به کجا ختم می‌شود؟

تنویر افکار عمومی و روشن کردن مسئله برای مردم نیز در این مسیر اهمیت دو چندان دارد. شاید لازم است واضح از تاریخچه فرهنگسازی اسلامی در آلمان که چنین سابقه تاریخی روشنی دارد حرف زده شود.

اهمیت جایگاه مراکز اسلامی ایران در قلب اروپا و تاریخچه آن‌ها که با اقدام سرکوب گرایانه دولت آلمان در پلمپ و تعطیلیشان همراه بوده بر کسی پوشیده نیست و اقدام متقابل جمهوری اسلامی تصمیمی مناسب و البته به موقع برای فرصت بازیابی هویت آن مراکز و همچنین توازن روابط با کشور آلمان است.

از سوی دیگر موسساتی مانند گوته همواره پوششی برای اقدامات خرابکارانه کشورهای غربی در کشور ضد منافع و امنیت ملی، پرورش جاسوسان و البته تطمیع جوانان کشور برای پناهجویی‌های غیر قانونی بوده که هیچ سنخیتی با فعالیت‌های فرهنگی کشور میهمان نداشته و اگر اقدامات متقابل به موقع انجام نشود باعث تضعیف قدرت کشور در حفظ حاکمیت و حتی ارزش هویت‌های ایرانی ما می‌شود.

باید دید در نهایت این به ظاهر قهر و آشتی‌های فرهنگی که ریشه‌هایی در اختلافات سیاسی دارد به کجا ختم می‌شود و آیا راه حلی برای توازن دیپلماتیک پیدا خواهد شد؟ چرا که این تعاملات فرهنگی برای کشور ایران با تاریخچه‌ای که گفتیم ضروری و اهمیت ویژه‌ای داردو این همان هنر دیپلماسی کشور برای خروج از این وضعیت حداقل در این مورد است.