مخالفت جهانگیری با خاتمی؛ انتخابات فرصت است / آمادگی رزمندگان سپاه برای نبرد از "فاصله صفر"
محسن آرمین، از چپهای تحریمی در حمله به نجبای اصلاحات و مشارکتجویان این اردوگاه؛ آنها را اقلیت، وسطباز و انشعابی لقب داد.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
سرلشکر سلامی از راهبردهای نظامی سپاه گفت
آمادگی رزمندگان سپاه برای نبرد از "فاصله صفر"
سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران در بازدید از نمایشگاه فعالیتها و دستاوردهای ورزشی سپاه با بیان اینکه نتیجه نهایی نبرد را نیروی انسانی تعیین میکند، بر تلاش سپاه برای تربیت با اخلاق ترین قهرمانان و پهلوانان تاکید کرد.
به گزارش ایسنا، او همچنین با بیان اینکه در جنگ، انسانها هستند که سرانجام پیروز میشوند و یا شکست میخورند؛ نه سامانهها و سیستمها به نبرد مجاهدان حماس با اسرائیل از فاصله صفر اشاره کرده و گفته است: پیروزی و شکست در هر جامعهای اگر در ذهن فرو ریخت در عالم بیرون هم فرو میریزد؛ لذا هیچ عاملی قادر نیست که انسان مؤمن را شکست دهد. ما نبردهایمان را بر اساس "نبرد نزدیک" تعریف کردهایم و به آن بهعنوان یک اصل راهبردی نگاه میکنیم.[1]
*معنای "نبرد نزدیک" که در صحبتهای سرلشکر سلامی مورد تأکید قرار گرفته این است که یک نهاد نظامی در راهبرد جنگی خود؛ از جنگجویانی آنچنان شجاع و بیهماورد برخوردار است که به حضور و عملیات نفرات در خط مقدم جبهه و حتی بسیار جلوتر از آن و از فاصله نزدیک دشمن هم میاندیشد نه اینکه بخواهد جبهه را صرفا به عرصه تاخت و تاز سیستمها و موشکها و پهپادها تبدیل کند.
نقش رزمنده در این راهبرد پررنگتر از سیستم است زیرا دشمن با حریفی مقابل خواهد شد که نه تنها از سیستمهای پیشرفتهای برای "جنگ از راه دور" برخوردار است بلکه رزمنده خود را به "فاصله صفر" هم میفرستد و جمجمه دشمن را از نزدیک خرد میکند.
رزمندهی این جبهه در بزرگترین صفت خود از مرگ نمیهراسد و از عقیدهای استوار برخوردار است. دو صفتی که در کنار توانمندی جسمانی ویژه؛ او را تبدیل به یک رزمآور مغرور و سهمگین در جبهه جنگ میکند.
رزمآوری که کار جنگ را صرفا به موشک و پهپاد واگذار نمیکند و در موقع لزوم از جنگ تن و تانک هم بی هیچ هراسی استقبال میکند.
سنجش مطالعاتی این قابلیت رزمی برای دشمنان ایران و ایرانی البته یک ضرورت است که میتواند آنها را از اتخاذ تصمیمات پر هزینه بر حذر دارد.
***
حمله آرمین به نجبای اصلاحات؛ آنها اقلیت و انشعابی هستند
محسن آرمین، از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی طی سخنانی در مجمع عمومی جبهه اصلاحات ضمن تأکید بر لزوم شرکت نکردن در انتخابات؛ حامیان نجیب بیانه 110 امضایی را اقلیت، وسطباز و انشعابی لقب داده است!
به گزارش جماران، او همچنین در بخشی از اظهاراتش میگوید: شرکت مؤثر در انتخابات 404 منوط به وجود پشتوانه قوی اجتماعی است. شرکت بی نتیجه یا به شدت کم اثر ما در این انتخابات در شرایطی که جامعه با انتخابات قهر است، بی اعتمادی جامعه به اصلاح طلبان را تشدید میکند، و در جامعه مستأصل، معترض و عصبانی ایجاد نوعی احساس بی پناهی میکند و به یأس و سرخوردگی یا رشد گرایشهای رادیکال دامن میزند و در نتیجه شانس حضور مؤثر در انتخابات 404 را از ما خواهد گرفت. دستیابی به نتایجی بسیار خرد و ناچیز درازای چنین هزینه سنگینی عاقلانه نیست.[2]
*قبل از هرچیز دقت شود که این ادبیات شداد و غلاظ آرمین علیه چپهای مشارکتجو، ریشه در دیکتاتوری حزبی ستاد اصلاحات دارد و از این حیث نه ما و مردم باید تعجب کنیم و نه اصلاحطلبان جوان و نجیب!
در واقع این گناه متوجه ستاد اصلاحات است که چگونه کسانی را در اتاق فرمان خود راه میدهد که همچنان بر سیاق دیکتاتوری و خشونت میاندیشند و ره میسپرند.
ما همچنین قضاوت درباره این اصرار بر تحریم انتخابات و حتی به محاق کشاندن چند صدای مشارکتجوی درون اردوگاه اصلاحات را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم.
و اما دلیل آرمین برای تحریم انتخابات...
محرز است که او حضور را مشروط به نتیجه میکند و همچنین اینطور اظهار میدارد که جامعه با انتخابات قهر است و حضور ما منجر به سرخوردگی قهرکردگان میشود!
این حرف نانجیبانه در حالی است که هر شرطی برای صندوق رأی و انتخابات به مثابه "اهداف مسلحانه علیه نظام و مردم" است زیرا صاحب این حرف علنا در حال بیان این حرف است که میتواند پا بر صندوق رأی بگذارد و کسی که پا بر صندوق رأی میگذارد یعنی میتواند سلاح هم بردارد.
ثانیا آرمین به اسم مردم در حال پهن کردن مسلخ مردم است.
در گام اول او توضیح نمیدهد کدام وسواسان خناس در گوش کسانی از مردم زمزمه تحریم انتخابات را دمیدند؟ و گرنه آن کسانی از مردم چطور میتوانستند بدون این وساوس شوم به یکباره به گزینه عبور از صندوق رأی و انتخابات که منطقا تنها امید اصلاح در وضع موجود است، برسند!؟
(آن کسان، شخص آرمین و سایر دوستان تحریمیاش هستند)
در گام بعد نیز این مسئله واضح است که رجال سیاسی شأن عقلانیت هم دارند و مثلا اگر کسانی از مردم در حال ارتکاب به اشتباهی مثل تحریم انتخابات هستند؛ وظیفه رجال سیاسی تقویت اشتباه نیست بلکه بر حذر داشتن مردم، گوشزد اشتباه و بیان مقصد ناکجا در پی تصمیم غلط آن کسان پنهان شده در میان مردم است.
همراه شدن رجال سیاسی با تحلیل غلط کسانی از مردم یک ابنالوقتی آشکار و نان به نرخ روزخوری از سوی کسانی است که هیچ مشکلی برای ذبح شدن مردم در خیابان هدف خود ندارند.
***
مخالفت جهانگیری با خاتمی؛ انتخابات فرصت است
اسحاق جهانگیری، فعال کارگزارانی اصلاحطلب و معاون اول دولت روحانی در سخنانی مشارکتجویانه با اشاره به انتخابات و موضع چپهای تحریمی گفته است: دوستانی که خود را از انتخابات کنار میکشند، فرصت نقد کردن را هم از خودشان میگیرند.
به گزارش اعتماد، او میافزاید: انتخابات یک فرصت است، فرصتی که در بطن آن مسائل کشور نقد شود. (مسائل) باز و گفته شود که مسائل کشور چیست؟ مشخص شود کسانی که میخواهند روی کار بیایند، باید در کدام نقطهها تمرکز کنند. به نظرم به دلیل اینکه مسائل کشور به درستی باز نمیشوند به مردم جفا میشود. شاید مردم نتوانند تشخیص دهند بین کاندیداها، کدام فرد برای حل مسائل کشور مفیدتراست. لذا بخشی از موضوع همین ساز و کارهاست و افرادی که قدرت گرفتهاند. [3]
*مشارکتجویی آقای جهانگیری کاملا مغتنم است و باید این تعقل ایشان که به خیزش در مقابل چپهای تحریمی و شخص خاتمی تبدیل شده است را ارج نهاد.
جبهه اصلاحات که صراحتا و با حمایت خاتمی دست به تحریم انتخابات زده است؛ بر خلاف پیشبینیهای خود با واکنش "اصلاحطلبان نجیب" مواجه شده است.
واکنشی که در قالب "بیانیه 110 امضایی" آشکار شده و جالب آنکه میبینیم کسانی مثل جهانگیری که گویا در میان امضاکنندگان نبودهاند نیز عملا به جانبداری از مانیفست آن برخاستهاند.
شکست تحلیلی جبهه اصلاحات در مواجهه همزمان با افشاکنندگان طرح تحریم انتخابات و مخالفان داخلی اردوگاه اصلاحات؛ آنها و شخص خاتمی را در "فقر تحلیلی" فرو برده است.
گفتنیست برخی نجبای اصلاحات و مشارکتجویان این جریان سیاسی اصرار دارند که تأکید آنها بر مشارکت انتخاباتی به معنی مخالف با خاتمی نیست!
این در حالی است که خاتمی نه یک مرتبه بلکه چندین بار با بیانیه تحریمی جبهه اصلاحات همراهی و از آن حمایت کرده است.
نجبای اصلاحات اگرچه قصد دارند احترام خاتمی را علیرغم رویکرد تحریمیاش حفظ کنند اما باید توجه داشت که در وادی سیاست، حقیقت مهمتر از احترام بزرگی و غیره است و خاتمی هم عملا در جرگه چپهای تحریمی قرار گرفت.
***
1_ isna.ir/xdQBRV
2_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1623883
3_ http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/213794