مردم فرق میان دوره روحانی و رئیسی را نمی فهمند؟
نگارنده معتقد است تندروها نشان دادند که مخالف اصلی تئوری متعالی «تکثرگرایی» اند. از نظریه وحدت در کثرت سر در نمی آورند یا حتی اگر به آن واقف باشند با عملکرد و اقدامات خود نشان می دهند که علاقه ای به تعالی کشور و توسعه روز افزون آن ندارند.
از اواسط سال 1399 تا اوایل سال 1400، زمزمههای رد صلاحیتها و تصمیم مجدانه مبنی بر یکدست سازی تفکری به گوش می رسید، اهل سیاست می دانند که در همه برهه ها باید حدود و ثغور را در نظر گرفت و پیش بینی 100 درصدی نتایج امور سیاسی نظیر اینکه پیروز انتخابات کیست یا چه جریانی است، خطایی محرز است. اقدام جمهور 100 درصد قابل پیش بینی نیست. البته که کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس سال 1398 و ریاست جمهوری سال 1400 از منظر پژوهش های صورت گرفته متغیر های متعددی دارد که برخی از این متغیر ها باعث شد تا افرادی با اندیشه های «رادیکال» و «جزم گرایانه» به هدف خود برسند و کلید حذف رقیب را به دست آورند. این افراد که حقیقتاً نمی دانم کیانند، نشان دادند که مخالف اصلی تئوری متعالی «تکثرگرایی» اند. مگر شدنی است، یک تفکر محدود و قلیل حکمران بلامنازع باشد و عموم مردم و جریان سیاسی مقابل که افکار، آرا و اندیشه های مغایر دارند در پس پرده، پرده نشین باشند و زوال و افت را ببیند و دم نزنند؟ صد درصد این امکان میسر نمی شود و هیچ فرد دارای دانش و بینشی، درگیر چنین اقدامات جزم گرایانه از جمله حذف رقیب نمی شود، اما متأسفانه فرهنگ حذف رقیب در کشور ما ریشه قدیمی دارد. اگر هدف راهبردی جناح های کشور حذف یکدیگر از صحنه سیاسی باشد، تضعیف مشروعیت نظام قطع به یقین است و اگر «غیرحذفی» باشد، منجر به تقویت مشروعیت نظام می شود. امید است در انتخابات پیش رو اصحاب خالص سازی که شاید اگر به عمق افکارشان برویم افراد متشرعی هستند و فکر می کنند با این مدل دلسوزی «رادیکال» انقلاب و کشور را از گزند بدخواهی ها حفاظت می کنند، پارادایم شیفت فکری به عمل بیاورند و اجازه بدهند وضعیت از این که هست بدتر نشود و امید به تغییر وضعیت در مردم مجدداً زنده شود.
در نظر داشته باشیم زمزمه های ورود دکتر علی لاریجانی همیشه شنیده می شود. چون عملکرد و اندیشه ایشان برای عموم سیاسیون «واقع بین» یا «واقع گرا» محرز و مبرهن است. لاریجانی همیشه گزینه بالقوه انتخاباتی اند و این موضوع موجبات نگرانی جریانی که مسبب وضعیت معیشتی امروز هستند و می خواستند با استقرار نظام فکری - اجرایی خود دلار را به 5000 تومان برسانند، از این رو آنان نمی خواهند به هیچ قیمتی سکان قدرت بلامنازع «یکدست» را از دست بدهند. وضعیت شکننده سیاسی این گروه به واسطه عملکرد دولت مطلوب موجب می شود تا پروژه عملیات روانی را به صورت دستپاچه کلید بزنند و نمی دانند که این نوع استراتژی ها به سبد رأی آنها نمی افزاید. هرچقدر هم از حسن روحانی و علی لاریجانی بدگویی کنند مردم هوشمندند و قضاوت کنندگانی عاقل و هوشیارند که حافظه تاریخی دارند. می بینند در دوره مدیریت نامبردگان وضعیت معیشت و نرخ ارز چگونه بود و هم اکنون چگونه است. فلذا بهتر است با پیشه کردن تقوا رقابت سالم بین جریان ها کلید بخورد و تنها راهبرد بازیابی اعتماد عمومی و بازگشت کشور به ریل عقلانیت و توسعه باشد. تا جایی که می دانم تفکری که منجر به گشایش درب های اقتصادی ایران و رفاه عمومی گردد مقبول ملت است و خبر بد برای جریان خالص سازی پیروی روحانی ها و علی لاریجانی ها بر اساس این مدل تفکر عاقلانه و واقع بینانه است. فلذا ورود علی لاریجانی به صحنه انتخاباتی امر مستحسن و قابل پیش بینی است.
هیچ سیاست مداری به این سرعت خبر ورود خود به انتخابات را رسانه ای نمی کند، این کار خلاف تاکتیک های انتخاباتی است. آقای لاریجانی هم در اقدامی هوشمندانه به رقیب پاتک زد و هرگونه اقدام مخرب آتی را تا حدودی خنثی کرد که رقبا به دنبال داستان سرایی نباشند و افکار عمومی را از وضعیت فعلی کشور به واسطه امیدسازی واهی منحرف نسازند. از طرفی بعید می دانم نامبرده بخواهد در انتخابات مجلس شورای اسلامی به صورت مستقیم ورود کند. به نظر بنده اگر قرارباشد ایشان در معرض انتخاب مردم قرار بگیرند، جایگاه مد نظر، ریاست پاستور است و نه بهارستان. اما اینها تحلیل سایرین است و باید دید چه می شود. تصمیم گیری و تحلیل در باب انتخابات اسفند 1402 حداقل از اواخر شهریور به بعد معقولانه است.
*عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان
216212
کد خبر 1769498