مرور کتابهای مربوط به عملیات کربلای 4 و شهادت غواصان غریب
جواد منصف در کتاب «ماه در میدان مین» مینویسد در عملیات کربلای 4 خمپاره زمانی میزدند. تازه هوا روشن شده بود. خمپارههای زمانی طوری بود که بالای سرمان منفجر میشد و به زمین نمیرسید.
جواد منصف در کتاب «ماه در میدان مین» مینویسد در عملیات کربلای 4 خمپاره زمانی میزدند. تازه هوا روشن شده بود. خمپارههای زمانی طوری بود که بالای سرمان منفجر میشد و به زمین نمیرسید.
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: سوم تا پنجم دی سال 1365 یکی از عملیاتهای مهم دوران دفاع مقدس انجام شد. اینعملیات با عنوان «کربلای 4» در ششمین سال جنگ طرحریزی شد که متاسفانه به دلیل افشای آن، تعداد زیادی از رزمندگان و غواصان رزمنده به شهادت رسیدند؛ شهادتی مظلومانه که غربتشان پس از آمدن پیکرهایشان به وطن بیشتر نمایان شد. تنهایی پاک با لباس غواصی و دستانی بسته شده که قساوت قلب بعثیها آنان را زنده در خاک کرد.
انتشارات سوره مهر، درباره عملیات کربلای 4 و غربت غواصان رزمنده شهید، چند کتاب منتشر کرده که سالروز عملیات کربلای مذکور بهانه خوبی برای مرور آنهاست.
در ادامه اینآثار را بهطور اجمالی مرور و معرفی میکنیم؛
هممرز با آتش و فرازهایی از کربلای 4
کتاب «هممرز با آتش» شرح اتفاقات عملیات کربلای 4 و 5 از نگاه سردار پاسدار «حمید قبادی» است. راوی از اهالی کوهدشت لرستان است و مسئولیتهایی چون جانشین اطلاعات لشکر 57 ابوالفضل داشته. این کتاب 7 فصل دارد و به عملیاتهای بیتالمقدس، کربلای 1، 4 و 5، فتحالمبین، والفجر 9 و 10 پرداخته و ماجرای مجروح شدنهای او است در خرمشهر و اسلامآباد غرب، شناسایی میدانهای مین و درگیری و گریز از چنگال دشمن در مناطق موسیان، زبیدات، ارتفاعات شاخ شمیران حلبچه، مریوان، استان سلیمانیه، تپه سبز، درگیری با منافقان در اسلامآباد غرب و عملیات مرصاد، سقوط سر پل ذهاب، آزادسازی حلبچه و منطق خرمال و خاطراتی از همرزمان خودش.
شرح اتفاقات کربلای 4 یکی از فرازهای مهم این کتاب است.
نوجوانی در لشکر خوبان
«لشکر خوبان» روایتهای «مهدیقلی رضایی» است از اتفاقات لشکر عاشورا. در این کتاب برای اولین بار از این رخدادها صحبت شده است و نویسنده در ترسیم شخصیت راوی که نوجوانی است با عزم و اراده و استوار، به خوبی عمل کرده. لشکر خوبان در زمان انتشار، سال 84، اطلاعاتی جدید درباره لشکر عاشورا و نقش واحدهای اطلاعاتی در جبهههای جنگ میدهد. راوی کتاب، نوجوانی تبریزی است که با دستکاری شناسنامه مخفیانه به جبهه میرود و در عملیات فتح المبین و مسلم بن عقیل شرکت میکند و بعد طی ماجرایی اتفاقی وارد واحد اطلاعات لشکر 31 عاشورا میشود. دلیل اهمیت این کتاب ارائه اطلاعاتی از فعالیتهای نیروهای اطلاعاتی جنگ است و شرح شناساییها و جزئیاتی خواندنی از عملیاتهای والفجر مقدماتی، بدر، والفجر 8، کربلای 5، بیت المقدس 2 و 3 و مرصاد و همچنین کربلای 4. اینکتاب 27 فصل دارد که به ترتیب زمانی چیده شدهاند.
روایت منحصر از کربلای 4
«محمود شیرافکن» راوی «زمین ناله میکند» در زمان جنگ نوجوانی بسیجی داوطلب 16سالهای بوده است. نوجوانی جسور که با نشان دادن جسارت و توانمندیهای خود در لشکر 25 به عنوان معاون گروهان لشکر نصر5 انتخاب میشود و در کنار فرماندهانی چون شهید فقیهی و شهید سبزی در برابر نیروهای بعثی میجنگد. روایتهای محمود شیرافکن هجده فصل است و خاطراتی از جزیره مجنون و عملیات بدر بازگو میکند ازجمله مجروح شدن خودش در عملیات بدر. هر فصل خاطرات راوی به یک عملیات میپردازد؛ عملیات والفجر 8 و آزادسازی فاو و همچنین خاطراتی خواندنی از عملیاتهای کربلای 4 و کربلای 5.
خاطرات نفسگیر عملیات
«ماه در میدان مین» خاطرات «جواد منصف» است؛ نوجوانی کمسن و ریزجثهای که لباس رزم به تنش گشاد بوده و تفنگ تا شانهاش میرسیده است اما یک سال پیگیری میکند تا بلاخره اعزم شود، آنهم به منطقه پرخطرکردستان. جایی که چهار تیر به پایش میخورد و جراحی سختی را در بیمارستان مریوان تحمل میکند. اما بعد با پای لنگان دوباره به جبهه میرود و آموزش تخریب میبیند و تخریبچی میشود و اتفاقاتی سخت برایش رخ میدهد. از جمله در عملیات کربلای 4 که دربارهاش مینویسد: «در عملیات کربلای 4 بود و خمپاره زمانی میزدند. ساعات اولیه روز، تازه هوا روشن شده بود. خمپارههای زمانی طوری بود که بالای سرمان منفجر میشد و به زمین نمیرسید. این خمپاره خیلی از بچهها را شهید کرد.»
ناگفتههایی از گردان یاسین
راوی «حماسه یاسین» رزمنده «سید محمد انجوینژاد» است. او از رزمندگان گردان یاسین و گروهان قهار میگوید که رزمندههای غواص در جنگ ایران و عراق بودند. پیوستن به لشکر تخریب 21 امام رضا (ع)، آشنایی با گردانهای نوح، ستار، یاسین، شهادت همرزمان، رو به رو شدن با نیروهای عراقی، پیروزی پس از جنگ، تمرین غواصی و جنگهای دریایی غواصی و همچنین خاطرات شرکت در عملیات کربلای 4 از مهمترین بخشهای «حماسه یاسین» است. این کتاب تقدیم شده است به شهدای غواص و خانوادههای شهدای گردان یاسین.
آوازهای نخوانده
اینکتاب، خاطرات «محمود امینپور» است و روایتهایش از خدمت سربازی در عملیات کربلای 4 و کربلای 5. او سال 1367 در پاتک عراقیها در منطقه چنگوله و مهران به اسارت عراقیها درآمد. خاطرات جنگ و اسارت او در 8 فصل تدوین شده و گرچه هر یک از این فصلها مستقل از دیگر فصلهاست اما یک کل بهم پیوسته است و خاطرهای خواندنی را تشکیل میدهد.
آن روز سهونیم بعد از ظهر
«آن روز سه و نیم بعد از ظهر» نیز خاطرات دوران جنگ «مهدی صمدی صالح» است که در بخشهایی از آن خاطرات عملیات کربلای 4 روایت میشود. رزمندهای همدانی که روایتهای خواندنی را از این شکست تلخ ارائه میدهد. البته این کتاب تنها به عملیات کربلای 4 محدود نمیشود و او خاطرات خود را چندسال حضور مداوم در جبهه بیان کرده است.