جمعه 17 مرداد 1404

وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود

با فیلمی مثل سوپرمن توهم مربوط به تولد استعماری اسرائیل و ساختار آپارتایدی آن، با افشای خشونت‌های گسترده و آنچه بسیاری آن را نسل‌کشی در غزه می‌دانند، شکسته شده است.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - پس از اکران فیلم جدید «سوپرمن» به کارگردانی «جیمز گان» در سینماهای سراسر جهان، کاربران شبکه‌های اجتماعی به شدت درباره پیام‌های سیاسی این اثر بحث‌برانگیز صحبت می‌کنند. بسیاری از مخاطبان، عناصر نمایشی فیلم را با تهاجم اسرائیل به سرزمین‌های اشغالی و غزه مقایسه کرده‌اند و باورشان نمی‌شود که فیلمی با این سطح تولید و متعلق به یک کمپانی بزرگ مانند وارنر برادرز، چنین موضعی اتخاذ کرده باشد.

این واکنش‌ها در حالی است که سوپرمن همیشه به عنوان نمادی از "عدالت و همدلی آمریکایی" شناخته شده، اما در این نسخه به مهاجری تبدیل شده که طرف مردم مظلومی را می‌گیرد که توسط کشوری قدرتمند و مورد حمایت ایالات متحده (منظور همان اسرائیل است) تحت فشار و تهدید قرار دارند. بسیاری از مخاطبان از این انتخاب داستانی غافلگیر شده‌اند.

این تحول در شخصیت سوپرمن و پرداختن به مسائل سیاسی حساس، بحث‌های گسترده‌ای را در فضای عمومی به راه انداخته و بار دیگر قدرت سینما را در بازتاب و نقد موضوعات اجتماعی و سیاسی نشان داده است.

بخشی از واکنش‌ها در شبکه‌های اجتماعی:

بسیاری از مخاطبان فیلم و حتی چهره‌های سیاسی از جناح‌های مختلف، به‌سرعت در شبکه‌های اجتماعی فعال شده‌اند و هر یک به تفسیر معنای پشت این فیلم پرداخته‌اند؛ به‌ویژه در پاسخ به این پرسش که آیا مضمون فیلم به جنگ غزه اشاره دارد یا خیر.

«حسن پایکر»، استریمر چپ‌گرای محبوب در "تیک‌تاک" و چهره شناخته‌شده در شبکه‌های اجتماعی، در ویدیویی که در یوتیوب منتشر کرده، اظهار داشت: «خیلی واضح است که منظور از فیلم، اسرائیل و فلسطین است.»

در همین حال، یکی از کاربران شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) در پستی که بیش از 4.5 میلیون بار مشاهده شده، نوشت:

«شما واقعاً شوخی نمی‌کردید وقتی گفتید فیلم سوپرمن موضعی ضد اسرائیلی و در حمایت از فلسطین دارد؛ آن‌ها حتی تلاشی برای پنهان کردنش نکرده‌اند.»

تقریباً همه اتفاق نظر دارند که این فیلم علیه اسرائیل است. چراکه فیلم حتی تلاشی برای پنهان‌کاری در این‌باره نکرده است. برخی از آن به‌عنوان «یک لحظه‌ی فرهنگی مهم» یاد کرده‌اند. بسیاری از مخاطبان شباهت‌های زیادی میان کشورهای خیالی بوراویا و جرهانپور در فیلم «سوپرمن» با اسرائیل و فلسطین مشاهده کرده‌اند. برخی از مخاطبان داستان فیلم را «واضح‌ترین محتوای حامی فلسطین» دانستند که تاکنون در یک بلاک‌باستر استودیویی دیده‌اند. برخی کاربران ابراز امیدواری کردند که این فیلم بتواند آگاهی عمومی را افزایش دهد و افراد بیشتری را نسبت به واقعیت‌های جاری بیدار کند. عده‌ای دیگر تنها از اینکه چنین فیلمی ساخته شده و به نمایش درآمده، ابراز خوشحالی کردند. و اینکه این فیلم توانسته چنین احساس و رویکردی را منتقل کند، برایشان ارزشمند بود. بسیاری نیز یادآور شدند که هرکدام از ما می‌توانیم نسخه‌ای واقعی از سوپرمن باشیم، با ایستادگی و حمایت از کودکان غزه.

«سوپرمن» علیه سیاست‌های یک‌جانبه آمریکا در خاورمیانه

در گذشته، حتی در دوره‌ای نه چندان دور، غیرقابل تصور بود که یک فیلم پرفروش تابستانی آمریکایی، اسرائیل را حتی به صورت استعاری به عنوان کشوری متجاوز و فاسد به تصویر بکشد؛ کشوری که همسایگانش در ترس و وحشت به سر می‌برند و مجبورند برای نجات خود به یک ابرقهرمان پناه ببرند، وگرنه همه امیدها از دست خواهد رفت.«سوپرمن» بسیاری از مخاطبان را شگفت‌زده و خوشحال کرده است. این فیلم، بی‌پرده‌تر از هر اثر جریان‌ساز دیگری در سال‌های اخیر، روایتی نمادین از تقابل با سیاست‌های یک‌جانبه آمریکا در قبال خاورمیانه ارائه می‌دهد، به‌ویژه حمایت بی‌چون‌وچرای ایالات متحده از اسرائیل، حتی در شرایطی که این کشور متهم به ارتکاب جنایت‌های جنگی و کشتار روزانه غیرنظامیان فلسطینی است.

به نظر می‌رسد «سوپرمن» نه‌تنها یک فیلم ابرقهرمانی، بلکه ضربه‌ای فرهنگی و جسورانه به وضعیت موجود است؛ ضربه‌ای که تا مدت‌ها درباره‌اش بحث خواهد شد.

روایتی نمادین از اشغال، تبعیض و مقاومت

داستان اصلی فیلم حول مداخله سوپرمن در بحران میان دو کشور خیالی شکل می‌گیرد: بوراویا کشوری در اروپای شرقی که در روایت فیلم و منابع کمیکیِ الهام‌بخش آن، به‌عنوان یک قدرت متجاوز معرفی شده و جارهنپور، کشوری ضعیف‌شده از نظر اقتصادی و اجتماعی، که جمعیت آن عمدتاً از رنگین‌پوستان و مسلمانان تشکیل شده است. این تصویرسازی، چه در جغرافیا و چه در ترکیب نمادین قربانی و مهاجم، به‌سختی می‌تواند تصادفی باشد و به‌سختی می‌توان آن را بدون یادآوری وضعیت فلسطین، به‌ویژه در میانه جنگ غزه، تماشا کرد.

آیا حمایت از انسانیت، نشانه‌ی «بیداری» است؟

یکی از رایج‌ترین انتقادهایی که از سوی مخالفان فیلم مطرح شده، استفاده از عبارت «سوپرمن بیدار شده» (Superman has gone woke) است. این جمله بیش از هر چیز به پیام صریح و نمادین فیلم در حمایت از حقوق فلسطینیان بازمی‌گردد؛ پیامی که برای بسیاری از منتقدان محافظه‌کار، نشانه‌ای از «سیاسی شدن بیش از حد» سینمای ابرقهرمانی تلقی شده است.

هر کسی که با شخصیت سوپرمن آشنا باشد، به سادگی دلیل واکنش او در فیلم را درک می‌کند؛ جایی که او به‌خاطر جلوگیری از کشتار غیرنظامیان بی‌گناه توسط نماینده اسرائیل در داستان (بوراویا) مورد انتقاد قرار می‌گیرد و پاسخ می‌دهد: «مردم قرار بود بمیرند!» این جمله، تعارض اخلاقی پیچیده‌ای را نشان می‌دهد که فیلم به آن پرداخته است. سوپرمن همواره نمادی از مهربانی و حمایت از همه بوده و در عین حال، نماینده‌ای از ارزش‌های انسانی نیز محسوب می‌شود.

استعاره‌سازی محتاطانه، تأثیر سیاسی قاطع

در فیلم «سوپرمن» به طور مستقیم نام اسرائیل، فلسطین یا هیچ کشور دیگری به جز ایالات متحده برده نمی‌شود. از این رو، استعاره بوراویا می‌تواند بسته به دیدگاه بیننده تعبیر یا حتی انکار شود. با این حال، برای چنین نادیده‌گرفتن این موضوع، باید شواهد واضح و غیرقابل تردید موجود در فیلم را نادیده گرفت.

جیمز گان، نویسنده و کارگردان فیلم «سوپرمن»، تأکید دارد که «بوراویا» و کشور همسایه‌اش «جرهانپور»، ارجاعات مستقیمی به اسرائیل و فلسطین نیستند. اما توضیح او خود گویای نکات قابل توجهی است:

«وقتی داشتم این فیلم را می‌نوشتم، درگیری خاورمیانه هنوز آغاز نشده بود. پس سعی کردم جزئیاتی اضافه کنم که فیلم را از آن موضوع دور نگه دارد، اما اساساً این داستان درباره حمله‌ای از سوی کشوری بسیار قدرتمند تحت حکومت یک دیکتاتور به کشوری است که در تاریخ سیاسی‌اش مشکلاتی دارد، اما هیچ دفاعی در برابر کشور مهاجم ندارد.» گان می‌گوید این داستان «کاملاً خیالی» است.

تنها از این جمله که «درگیری خاورمیانه هنوز اتفاق نیفتاده بود»، می‌توان دریافت که گان شناخت عمیقی از مسئله اسرائیل و فلسطین ندارد، اگرچه احتمالاً منظور او این است که حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر 2023 هنوز رخ نداده بود (چون او از اواخر 2022 نوشتن فیلم را آغاز کرده بود) و نسل‌کشی آشکار در غزه نیز هنوز اتفاق نیفتاده بود. بنابراین شاید منطقی باشد که این اظهارنظر او را در چارچوب یک ایده کلی‌تر در نظر گرفت.

نتانیاهو با نقاب دیکتاتور خیالی بوراویا؟

گان احتمالاً قصد ندارد استعاره‌اش درباره اسرائیل و فلسطین خیلی آشکار باشد، هرچند که واضح است در این تلاش موفق نبوده است. نکته مهم‌تر این است او و حامیانش در وارن برادر و دیسکاوری، امیدوارند به یک فرنچایز چند میلیارد دلاری تبدیل شوند و بتواند با دنیای سینمایی مارول رقابت کند. گان می‌خواهد بحث‌های سیاسی به فیلم و میراث آن کمک کند، نه اینکه آن را تحت‌الشعاع قرار دهد؛ بنابراین حفظ مقداری ابهام در زمینه مسائل سیاسی کاملاً منطقی به نظر می‌رسد.

با این حال، واقعیتی غیرقابل اجتناب باقی می‌ماند: تصویری که از «کشوری قدرتمند در برابر مردمی بی‌دفاع» ارائه شده، یادآور وضعیت اسرائیل و فلسطینی‌ها، به‌ویژه در غزه است.

رابطه عمیق میان دیکتاتور بوراویا که با لهجه غلیظ روسی یا اروپای شرقی صحبت می‌کند و ظاهری کاریکاتوری دارد ترکیبی از ویژگی‌های بنیامین نتانیاهو است و شرکت‌های آمریکایی شبیه به گروه‌های نزدیک به نتانیاهو، توجه‌برانگیز است. استعاره اسرائیل - فلسطین در فیلم کاملاً مشهود است. ممکن است این تنها یکی از چند نمونه دینامیک سیاسی باشد که در ذهن جیمز گان وجود داشته، اما آنچه در فیلم به تصویر کشیده شده، به وضوح تحت تأثیر وضعیت اسرائیل است، اگرچه محدود به آن نمی‌شود.

خط قرمزی که سینما از آن عبور کرد: اسرائیل دیگر در آمریکا مقدس نیست

در گذشته، حتی در دوره‌ای نه چندان دور، غیرقابل تصور بود که یک فیلم پرفروش تابستانی آمریکایی، اسرائیل را حتی به صورت استعاری به عنوان کشوری متجاوز و فاسد به تصویر بکشد؛ کشوری که همسایگانش در ترس و وحشت به سر می‌برند و مجبورند برای نجات خود به یک ابرقهرمان پناه ببرند، وگرنه همه امیدها از دست خواهد رفت.

نویسنده‌ای که چنین فیلمنامه‌ای می‌نوشت، حتی اگر اشاره به اسرائیل بسیار مبهم بود، احتمالاً با مخالفت استودیو مواجه می‌شد و اثرش کنار گذاشته می‌شد. ترس از واکنش‌های منفی یا سخت‌پسندی مخاطبانی که همچنان به تصویر افسانه‌ای اسرائیل چه به عنوان قربانی مظلوم در برابر عرب‌ها و مسلمانان مهاجم، و چه به عنوان کشوری کوچک اما قدرتمند و متحد کلیدی آمریکا پایبند بودند، مانع این کار می‌شد. اما این بار، چنین اتفاقی رخ نداد.

فیلمی مانند «سوپرمن» دیدگاهی فرهنگی را تثبیت می‌کند که باعث واکنش‌های هیستریک افرادی مانند بن شاپیرو، مفسر محافظه‌کار و حامی اسرائیل و همچنین هواداران متعصب این کشور شده است.

شباهت لکس لوتر به ترامپ و ایلان ماسک

لکس لوتر دشمن همیشگی سوپرمن است. از دهه 1980، شخصیت «لکس لوتر» در مجموعه‌های «سوپرمن» به‌طور مستقیم با الهام از دونالد ترامپ طراحی شده است.

«جان بیرن»، نویسنده مشهور کامیک‌های سوپرمن، در سال 2016 به دیلی بیست (Daily Beast) گفته بود: «دونالد ترامپ الگوی ما برای خلق لکس لوتر بود.» سال‌ها بعد، دی‌سی کامیک حتی زندگی‌نامه‌ای غیررسمی از این شخصیت منتشر کرد که جلد آن به‌وضوح از طراحی کتاب معروف ترامپ، هنر معامله (The Art of the Deal) اقتباس شده بود.

در دنیای واقعی، این تصویرسازی به طرز نگران‌کننده‌ای با رفتار ایالات متحده در قبال اسرائیل و فلسطین تطبیق دارد؛ جایی که آمریکا نه‌تنها همدست، بلکه شریک فعال در تأمین مالی، تسلیحاتی و سیاسیِ اشغال‌گری و نقض حقوق بشر توسط اسرائیل است. در فیلم جدید، «لکس لوتر» به‌عنوان یک میلیاردر خودکامه و منفعت‌طلب، نقش تأمین‌کننده اصلی سلاح برای کشور مهاجم بوراویا (کشوری معادل اسرائیل) را ایفا می‌کند و در ازای آن، بخش وسیعی از خاک «جرهانپور» را تصاحب می‌کند.

در دنیای واقعی، این تصویرسازی به طرز نگران‌کننده‌ای با رفتار ایالات متحده در قبال اسرائیل و فلسطین تطبیق دارد؛ جایی که آمریکا نه‌تنها همدست، بلکه شریک فعال در تأمین مالی، تسلیحاتی و سیاسیِ اشغال‌گری و نقض حقوق بشر توسط اسرائیل است.

نکته قابل تأمل دیگر این است که در فوریه گذشته، دونالد ترامپ پیشنهاد تصرف نوار غزه توسط ایالات متحده را مطرح کرده بود؛ پیشنهادی که پس از اخراج کامل فلسطینیان از منطقه مطرح شد و واکنش‌های گسترده‌ای را به همراه داشت.

لکس لوتر در فیلم، نماد یک سرمایه‌دار بی‌رحم است؛ کسی که با دسترسی به ساختار قدرت و قراردادهای تسلیحاتی، نفوذ در برنامه‌های فضایی و ائتلاف با دولت، ثروت و سلطه را تنها هدف خود می‌بیند. او نماینده‌ی واضحی از میلیاردرهای امروزی است که سیاست را در خدمت منافع شخصی خود می‌گیرند چهره‌هایی مانند ترامپ یا ایلان ماسک.

در مجموع، جهان داستانی فیلم با سیاست خارجی فعلی آمریکا هم‌پوشانی‌هایی دارد. مقابله با بوراویا حسی شبیه به ایستادگی در برابر ولادیمیر پوتین و تهاجم نظامی‌اش به اوکراین دارد، اما مداخله سوپرمن در دفاع از «جرهانپور» بیشتر یادآور سیاست‌های تهاجمی ترامپ در خاورمیانه، به‌ویژه در قبال ایران است.

داخله سوپرمن در دفاع از «جرهانپور» بیشتر یادآور سیاست‌های تهاجمی ترامپ در خاورمیانه، به‌ویژه در قبال ایران است. این شباهت‌ها کامل و یک‌به‌یک نیستند، اما به‌وضوح قصد دارند رگه‌هایی از واقعیت سیاسی امروز را به نمایش بگذارند.

سوپرمن که با نام‌های کال - ال و کلارک کنت شناخته می‌شود، از منظر روایت، یک موجود بیگانه است؛ مهاجری که بدون ویزا یا مدرک قانونی به زمین آمده است.

در چشم‌اندازی فاشیستی و از دیدگاه امثال دونالد ترامپ، او دقیقاً نمونه‌ای از یک «مهاجر غیرقانونی» محسوب می‌شود. اما ما داستان این بیگانه را می‌دانیم: او چگونه با ارزش‌های انسانی خو گرفت، تبدیل به قهرمانی جهانی شد و نهایتاً در هیئت یک خبرنگار فروتن در روزنامه دیلی پلنت، در جامعه انسانی ادغام شد.

در این فیلم، آمریکا به سوپرمن خیانت می‌کند و او را به دشمن دیرینه‌اش، لکس لوثر، تحویل می‌دهد؛ کسی که او را زندانی می‌کند. به سوپرمن گفته می‌شود که هیچ حقوقی ندارد، زیرا یک بیگانه یعنی مهاجر است.

در طول داستان، آمریکا همچنان به حمایت از بوراویا ادامه می‌دهد و زمانی که سوپرمن بدون مجوز رسمی در عملیات قتل‌عام این کشور مداخله می‌کند، با انتقاد مواجه می‌شود. با آشکار شدن ابعاد یک توطئه شوم، دولت آمریکا بی‌تفاوت باقی می‌ماند و هیچ‌گاه مسئولیت اقدامات خود را نمی‌پذیرد. در نهایت، تنها ابرقهرمانان هستند که برای نجات کشوری شبیه به فلسطین دست به کار می‌شوند.

«سوپرمن» نه‌تنها تصویر قدیمی و ساده‌انگارانه اسرائیل به‌عنوان کشوری بی‌گناه را به چالش می‌کشد، بلکه ضعف ایالات متحده، سهولت تغییر تصمیمات تحت نفوذ برخی چهره‌های دولتی و خودبرتربینی حریصانه و خودخواهانه‌اش را نیز مورد نقد قرار می‌دهد.

Exodus فیلم خروج 1960 اتوپرمینجر

البته این مضامین به شکلی ملایم مطرح شده‌اند؛ چرا که جیمز گان، کارگردان فیلم، نخواسته فیلم بیش از حد درگیر سیاست شود. با این حال، «سوپرمن» در قالب یک اثر فانتزی، این پیام را منتقل می‌کند که دیگر نمی‌توان به تصویر ایده‌آل‌سازی‌شده از اسرائیل بازگشت؛ تصویری که از دهه 1960 با فیلم «خروج» ساخته «اتو پرمینجر» و با بازی «پل نیومن» شکل گرفت و پس از جنگ شش روزه در 1967 تثبیت شد.

اکنون، توهم مربوط به تولد استعماری اسرائیل و ساختار آپارتایدی آن، با افشای خشونت‌های گسترده و آنچه بسیاری آن را نسل‌کشی در غزه می‌دانند، شکسته شده است. فیلم‌هایی مانند «سوپرمن» این تصویر فروپاشیده را در فرهنگ عمومی ثبت و تقویت می‌کنند.

***مهدی قاسمی

وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 2
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 3
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 4
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 5
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 6
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 7
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 8
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 9
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 10
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 11
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 12
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 13
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 14
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 15
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 16
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 17
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 18
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 19
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 20
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 21
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 22
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 23
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 24
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 25
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 26
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 27
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 28
وقتی «سوپرمن» به جنگ دیکتاتوری می‌رود: روایتی از غزه در هالیوود 29