مسعود پزشکیان، امید نسل زد یا قربانی تندروها؟!

در دورانی که ایران از یک سو با تهدید مستقیم و بیسابقه رژیم صهیونیستی روبهروست و از سوی دیگر با بحرانهای داخلی دستوپنجه نرم میکند، صداهایی از درون بلند میشوند که بیش از هر دشمن خارجی، ریشههای اعتماد ملی را میسوزانند. اظهارات تند و تهدیدآمیز جواد لاریجانی در صدا و سیما علیه ترامپ و حملات گسترده به مسعود پزشکیان، بهروشنی نشان میدهد که برخی جریانها هنوز ترجیح میدهند بر طبل تفرقه...
عبور از جنجال؛ ضرورت وفاق ملی و صیانت از آینده کودکان ایران
ایران عزیزمان امروز در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی خود ایستاده است. حمله و تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی، نقض فاحش حقوق بینالملل و تهدید مستقیم حاکمیت ملی بود؛ اما در دل این تهدید خارجی، خطر بزرگتری در حال شکلگیری است: تضعیف وحدت ملی از درون. در این میان، اظهارات جنجالی جواد لاریجانی، که در صدا و سیما آشکارا به تهدید رئیسجمهور آمریکا پرداخت، نهتنها در فضای دیپلماتیک و حقوقی بازخورد منفی داشته است، بلکه سوخت تازهای برای آتش افراطگرایی فراهم میآورد. افزون بر این، حملات تندروها به مسعود پزشکیان، که به زعم بسیاری از ناظران، تنها امید جوانان نسل زد ایران برای گذار به یک نظم عقلانیتر و همبستهتر است، بهوضوح نشان میدهد که برخی جریانهای سیاسی، همچنان در پی تسویهحسابهای داخلی به بهای آسیب زدن به اعتماد عمومی هستند. مسعود پزشکیان، پزشکی که سابقهای درخشان در حوزه سلامت و قانونگذاری دارد، در گفتمان عمومی به عنوان چهرهای میانهرو، صادق و ملیگرا شناخته میشود. او در شرایطی که نسل جوان، سرشار از بیاعتمادی، ناامیدی است، تلاش دارد زبان گفتوگو و وفاق را احیا کند.
مطابق پژوهشهای اخیر، بهویژه گزارش «آیندهپژوهی نسل زد در ایران» منتشرشده در مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در 1402، بیش از 70% جوانان خواستار «مدیریت بر پایه عقلانیت، شفافیت و انسجام ملی» هستند. هجمههای بیامان به پزشکیان، دقیقاً برخلاف این مطالبه عمومی، بذر بیاعتمادی را در میان نسل جوان میکارد.
تهدیدات شخصی، بهویژه از زبان چهرههایی که به دستگاههای حاکمیتی نسبت داده میشوند، نهتنها اثر بازدارنده واقعی در سیاست خارجی ندارد، بلکه در مجامع بینالمللی بهعنوان «اقدامات تحریکآمیز» تلقی میشود. در حقوق بینالملل، اصل حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات و اصل پرهیز از تهدید به زور، از مهمترین مبانی منشور ملل متحد (ماده 2، بند 4) است. چنین اظهاراتی میتواند بهانهای تازه بهدست دولتهای معاند برای مشروع جلوه دادن اقدامات خصمانه خود بدهد و ایران را در معرض تحریمها یا اقدامات تقابلی جدید قرار دهد. فراتر از مباحث سیاسی و امنیتی، کودکان ایران اصلیترین قربانی فضای پرتنش، تندروی و فقدان وفاق ملی هستند. مطابق گزارشهای یونیسف و پژوهشهای انجامشده در مرکز تحقیقات سیاستگذاری سلامت اجتماعی، فضای پر از خشونت کلامی و سیاسی، مستقیماً بر سلامت روان، احساس امنیت و امید به آینده کودکان اثر منفی میگذارد. بر اساس پیماننامه حقوق کودک، که ایران نیز به آن ملحق شده است، دولتها موظفاند محیطی امن، سالم و پایدار برای رشد همهجانبه کودکان فراهم کنند. غلبه گفتمان حذف و تهدید، نهتنها آرامش روانی نسل فعلی را سلب میکند، بلکه اعتماد به آینده و هویت ملی را در نسل بعدی متزلزل میسازد.
همه شواهد نشان میدهد ایران در حال عبور از یک پیچ تاریخی بسیار خطرناک است: تهدید خارجی، فشارهای اقتصادی، بحران مشروعیت سیاسی، و بیاعتمادی اجتماعی. راهحل اصلی، نه در تهدید و افراطگرایی، بلکه در بازگشت به عقلانیت، شنیدن صدای مردم و تلاش برای تقویت سرمایه اجتماعی است.
امروز بیش از هر زمان دیگر، ما نیازمند همبستگی ملی و حمایت از چهرههایی هستیم که پیام آشتی، شفافیت و گفتوگو را نمایندگی میکنند. پزشکیان، فارغ از هر جناحبندی سیاسی، نماد چنین رویکردی است. تقویت و حمایت از چنین جریانهایی، در حقیقت، سرمایهگذاری بر آینده کودکان ایران و تضمین حق آنان بر داشتن هویتی امن، پایدار و امیدبخش است.
اگر قرار است ایران فردا، خانهای امن برای کودکان امروز باشد، باید امروز از زبان تهدید و نفرت عبور کنیم و زبان گفتوگو، آشتی و وفاق را برگزینیم. دشمن اصلی، تندروی و افراطیگری درونی است؛ همان خطری که از بمبها و موشکهای خارجی، ویرانگرتر و عمیقتر عمل میکند. فراموش نکنیم، کودکان ایران، آینده این سرزمیناند. آرامش، هویت ملی و امید آنان، بزرگترین مسئولیت نسل ماست. برای ساختن ایرانی امن، توسعهیافته و سربلند، باید دست رد به سینه افراط زد و صدای عقلانیت را تقویت کرد؛ صدایی که امروز بیش از هر زمان دیگری، در قامت مسعود پزشکیان و حامیان وفاق ملی شنیده میشود.
* حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان
کد خبر 2089513