مسعود پزشکیان؛ رئیسجمهور، سخنگوی دوم دولت و یا منتقد دولت؟/ صداقتی که خود به بحران تبدیل شد
مسعود پزشکیان چه زمانی که بهعنوان نماینده مردم از حوزه انتخابیه تبریز وارد بهارستان شد، چه آن زمانی که وارد گود رقابت انتخابات ریاستجمهوری شد؛ همواره بر صداقت و روراستی با مردم تأکید داشته است. شاید از روی همین صداقتش است که در سخنرانیهایش با زبانی صریح از بحرانها در کشور روایت میکند و برخلاف سنتهای مرسوم میان رؤسایجمهور سابق، تلاش نمیکند تا شرایط کشور را آرام و بیدغدغه نشان...
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مسعود پزشکیان؛ رئیسجمهور، سخنگوی دوم دولت یا منتقد دولت؟ این سوالی است که این روزها بهکرات تکرار میشود. رئیس دولت چهاردهم که در یک سال و اندی که از ریاستش بر قوه مجریه میگذرد، بیش از هر مقام مسئول دیگر سخن گفته و در تیتر رسانهها قرار گرفته است؛ حال این روزها بهشدت زیر تیغ انتقادات است. از مصاحبهها با رسانههای خارجی تا سخنرانیها در نشستهای مختلف. موضعگیریهایش درباره مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از یک سو و سکوت دیگر اعضای کابینه از سمت دیگر، سبب شده تا این روزها بیش از پیش زیر ذرهبین نقد و تحلیلهای رسانهها باشد.
در واقع، اظهارات او درباره تخلیه تهران در صورت عدم بارش باران در پایتخت، با انتقادات تندی همراه شد. در این میان، عدهای آن را نشانهی صداقت و شفافیت میدانند و گروهی دیگر معتقدند پزشکیان به جای آنکه رئیس دولت باشد، به منتقد آن تبدیل شده است.
پزشکیان؛ رئیسجمهوری که حرف میزند، پنهان نمیکند
مسعود پزشکیان چه زمانی که بهعنوان نماینده مردم از حوزه انتخابیه تبریز وارد بهارستان شد، چه آن زمانی که وارد گود رقابت انتخابات ریاستجمهوری شد؛ همواره بر صداقت و روراستی با مردم تأکید داشته است. شاید از روی همین صداقتش است که در سخنرانیهایش با زبانی صریح از بحرانها در کشور روایت میکند و برخلاف سنتهای مرسوم میان رؤسایجمهور سابق، تلاش نمیکند تا شرایط کشور را آرام و بیدغدغه نشان دهد. او حتی با برگزیدن گفتمان وفاق ملی، از همان روزهای ابتدایی تشکیل دولت به همه تذکر داده بود که نباید مشکلات را به گردن دولت قبلی بیندازند. برای صحت این ادعا نیز، کافی است نگاهی به نوع اظهارات گفتاری رؤسایجمهور پیشین کشور انداخت. دولتهای گذشته، حتی در بحرانیترین شرایط، معمولاً تلاش میکردند از امید و پیشرفت سخن بگویند اما پزشکیان مسیر متفاوتی را برگزیده و نهتنها بر بحرانهای اخیر کشور بهشدت تأکید دارد که حتی دست کمک بهسوی مخالفانش دراز میکند.
بهطور مثال، رئیسجمهور حتی در برابر ادعاهای روزنامه کیهان در سال گذشته پیرامون تحویل اسب زینشده به دولت جدید و شرایط و زمینه عالی برای فعالیت دولت چهاردهم هم بهصورت تلویحی بیان کرد: «میگفتند ما وارث چیز خوبی شدیم اما پولی نیست! نمیدانم این چه خوبی است که پولی داخلش نیست. من نمیخواهم گلایه کنم اما واقعیت این است که رفتیم از رهبری اجازه گرفتیم یک مقدار از صندوق برداریم و از این طریق بدهیهایی که وجود دارد را تسویه کنیم.»
او اخیراً هم که بحران بیآبی و ناترازیها در کشور به اوج رسیده است، با اشاره به وضعیت نگرانکننده منابع آبی پایتخت گفته است که؛ «اگر تا آذرماه در تهران باران نبارد، ناچار به جیرهبندی آب خواهیم شد و در صورت تداوم خشکسالی، حتی ممکن است تهران را تخلیه کنیم.» اما اظهارات بیپرده رئیسجمهور اگرچه تحسینبرانگیز است اما به محور انتقاداتی از سوی حامیان و همجناحیهایش و مخالفان دولت تبدیل شده است.
اما این درحالی است که مخالفان دولت صداقت و اظهارات پزشکیان را به یک نوع عوامفریبی، به مثابه یک معاون اجرایی بیبرنامه در کشور سخن میگوید نه رئیسجمهوری با برنامه.
سکوت دولتمردان دردسرساز شد؟
از سوی دیگر، رئیسجمهور تقریباً هر روز در سخنرانیهای مختلف حضور دارد، اعضای کابینهاش کمتر در معرض افکار عمومی قرار گرفتهاند. وزرا و معاونان او تا امروز بهندرت نشست خبری برگزار کرده یا حتی کمتر مقابل میکروفن رسانهها قرار میگیرند تا پاسخگوی عملکردشان باشند. این سکوت در حالی است که بسیاری از سخنان پزشکیان، اشاره مستقیم به مشکلات دستگاههای اجرایی دارد.
به بیان دیگر، اعضای دیگر کابینه چهاردهم، با سکوت و عدم شفافسازی عملکردشان و ارائه راهحل در برابر بحران، توپ عملکردی را به گردن رئیس دولت چهاردهم میاندازند تا شخص رئیس دولت پشت هر تریبونی اظهارنظر و موضعگیری کند. بارزترین نمونه این سکوت در چهره محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور، دیده میشود که شباهت چندانی به معاوناولهای دولتهای گذشته که فعال جلوه میکردند، ندارد؛ بهخصوص با اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت روحانی که خودش را در قواره یک رئیسجمهور نشان میداد.
از همینروی، در غیاب اعضای مهم کابینه در رسانهها و پاسخ به سؤالات افکار عمومی، رئیسجمهور گویی به صرافت افتاده تا یکتنه ضعف رسانهای اعضای دولتش را جبران کرده و به مقام سخنگویی دولت دربیاید. اقدامی که نهتنها از چهره پزشکیان یک رئیسجمهور با ویژگی سخنرانیهای زیاد در میان افکار عمومی میسازد که حتی به روایت رسانههای منتقدش، او با نمایش بحران و مشکلات کشور بدون ارائه راهحل، زمینهساز ناامیدی میان مردم را هم منجر میشود.
انتقادات از پزشکیان هم صرفاً از سوی مخالفانش مطرح نشده که اظهارات اخیر او حتی صدای حامیانش را هم درآورده است؛ چنانچه عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «جناب آقای رئیسجمهور! میفرمایید اگر باران نبارد و مصرف آب 10 درصد دیگر کاهش نیابد باید تهران تخلیه شود. کارشناسان میگویند هدررفت ناشی از پوسیدگی شبکه توزیع 15 تا 20 درصد است. بودجه نهادهای غیرضروری را قطع کنید و فوراً به اصلاح شبکه بپردازید. سخن از تخلیه تهران شوخی ناچسبی است.»
حسامالدین آشنا نیز در واکنش به اظهارات اخیر مسعود پزشکیان در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «رئیس محترمجمهور سلام علیکم راستش را بخواهید؛ موضوع ایران است نه فقط باران یا تهران! بدون یاران؛ حتی با باران؛ نه فقط تهران بلکه ایران را هم باید تخلیه کنیم. فرصت اندک است. قدر اندک اعتمادِ بخشی از ملت را بدانید و در اولویتبندیها و اقدامات فوری خود و کارگزارانتان تجدید نظر کنید.»
دوگانگی در برداشتها؛ صراحت یا بحراننمایی؟
در سیاست، صداقت میتواند هم نقطهی قوت باشد و هم پاشنهی آشیل. صداقتی که این روزها گویا گریبان رئیس دولت چهاردهم را گرفته است و به یک نقطهضعف تبدیل شده است. خاصه آنکه در فضای رسانهای کشور، دو رویکرد کاملاً متفاوت نسبت به سخنان پزشکیان دیده میشود. یک آنکه برخیها بر این باور هستند که رئیسجمهور با صراحت خود، بهدنبال بازگرداندن شفافیت به گفتمان حکمرانی است. از نگاه این گروه، بیان واقعیتها هرچند تلخ باشد، گامی در جهت بازسازی رابطهی فروریختهی میان مردم و حاکمیت است و میتواند به شکلگیری سیاسی جدید منجر شود.
کیومرث اشتریان، استاد دانشگاه، در رهمین رابطه در وزنامه شرق نوشت: «اگر سخنرانیهای رئیسجمهور معطوف به یک راهحل باشد، میتواند زمینه اجتماعی و روانی لازم برای اجرای یک سیاست را فراهم کنند؛ در غیر این صورت موجب انباشت نارضایتی و بیاعتمادی میشود. پس از آنکه رئیسجمهور درباره یک موضوع به تصمیم و راهحل روشنی رسید، کارکرد سخنرانیهای ایشان آشکار میشود؛ یعنی با این سخنرانیها اقناع مردم و زمینهسازی اجرای تصمیم را فراهم میکند. بنابراین کارکرد سخنرانی کاملاً هدفمند و برای اجرای یک سیاست است نه صرفاً بیان مشکلاتی که مردم خود بیش از هرکس دیگر رنج آن را متحمل میشوند.»
رویکرد دوم اما این صراحت را نوعی «بحراننمایی» میداند. منتقدان میگویند در شرایطی که کشور تحت فشار اقتصادی و اجتماعی است، تأکید بیش از حد بر مشکلات میتواند احساس ناامیدی را تشدید کند. به تعبیر آنان، پزشکیان اگرچه راست میگوید، اما این «راستگویی» بدون ارائهی راهحل، خود به مشکلی تازه تبدیل شده است.
بر همین اساس، بهنظر میرسد پزشکیان در مسیر دشواری گام برداشته است؛ مسیری میان صداقت و مسئولیت. او میخواهد با مردم صادق باشد، اما همزمان باید پاسخگوی انتظارات آنان نیز باشد. این تعادل، اگر حفظ شود، میتواند به نقطهی عطفی در فرهنگ سیاسی کشور تبدیل شود. اما اگر دولتش همچنان در سطح گفتار باقی بماند و سکوت کابینه بدون ارائه راهحل ادامه یابد، این صداقت بهتدریج رنگ میبازد.
پزشکیان این روزها بسیار سخن میگوید و همین سخن گفتنها او را در مرکز توجه قرار داده است. حالا چشمها به آینده دوخته شده تا ببینند آیا رئیسجمهوری که از بحرانها بیپرده حرف میزند، خواهد توانست برای خروج از آنها هم راهی نشان دهد یا نه.
29215
کد خبر 2140264