شنبه 3 آذر 1403

مسعود کیمیایی؛ استاد قهرمان‌ساز سینمای ایران

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
مسعود کیمیایی؛ استاد قهرمان‌ساز سینمای ایران

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - زهرا قربانی رضوان؛ مسعود کیمیایی در سال 1320 در شهر ری متولد شد. پیوند او در دوران نوجوانی و جوانی با هنر و کتاب و حضور در پشت صحنه فیلم «خداحافظ تهران» و «قهرمان» سبب شد تا وارد عرصه هنر و سینما شود. از جمله آثار او میتوان به «قیصر»، «داش آکل»، «گوزن ها»، «دندان مار»، «محاکمه در خیابان»، «جرم»، «متروپل»، «قاتل اهلی»، «خون شد» و «خائن کشی» اشاره کرد....

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - زهرا قربانی رضوان؛ مسعود کیمیایی در سال 1320 در شهر ری متولد شد. پیوند او در دوران نوجوانی و جوانی با هنر و کتاب و حضور در پشت صحنه فیلم «خداحافظ تهران» و «قهرمان» سبب شد تا وارد عرصه هنر و سینما شود.

از جمله آثار او میتوان به «قیصر»، «داش آکل»، «گوزن ها»، «دندان مار»، «محاکمه در خیابان»، «جرم»، «متروپل»، «قاتل اهلی»، «خون شد» و «خائن کشی» اشاره کرد. او همچنین دو فیلم «شیرک» و «معکوس» را تهیه کنندگی کرد.

اولین فیلم سینمایی او با نام «بیگانه بیا» ساخته شد. اثری مستقل که با توجه به فیلم‌های زمانه خود از توجه و استقبال دور ماند به گونه‌ای که اثری خام و ابتدایی از این فیلم به جای ماند. دومین فیلم این کارگردان با نام «قیصر» ساخته شد. فیلمی که در حافظه تاریخی باقی ماند و یکی از تاثیرگذارترین آثار آن دهه بشمار می‌رفت. اینبار قیصر دارای محتوا و مضمون بود و در آن به واسطه انتقام و حرکت و کنش و واکنش نقش اصلی را داشت و نگاهی تراژیک که تماشاگر را به دنیای جدیدی از فیلم سینمایی آشنا می‌کرد. قیصر در بر دارنده ویژگی‌هایی بود که تبدیل به مهم‌ترین فیلم سینمایی ایران و مهم‌ترین اثر کیمیایی شد. فیلمی که با شاخص‌های خود نگاه و جهت سینمای ایران را متحول و او را یک کارگردان جامعه گرا معرفی کرد. بسیاری از منتقدان فیلم قیصر کیمیایی را سرآغاز موج نوی سینمای ایران می‌دانند.

کیمیایی نسبت به اتفاقات اطراف و جامعه خود نگاهی واکنشی دارد. او حوادث را تحلیل می‌کند و فیلم نوشت از آن تنظیم میکند و اینجاست که قهرمانان او از دل حوادث زنده می‌شوند و نسبت به اتفاقات واکنش نشان می‌دهند. قهرمانان داستان‌های کیمیایی در اخر ستایش می‌شوند و در جامعه مقبولیت پیدا می‌کند، میخواهد قهرمان قیصر باشد یا قهرمان رد پای گرگ.

طرح و موقعیت‌های کیمیایی سرچشمه‌ی از بحران و حوادث است که می‌توان در آثارش همچون حکم و رئیس مشاهده کرد. می‌توان گفت این کارگردان گره خورده به جامعه و گزارشگر رویداد‌های اتفاق افتاده و در آخر واکنش به آن است. قهرمانان کیمیایی عموما از جامعه‌ای فرودست هستند که طرفداران زیادی دارند.

پیش از انقلاب شاهد نمایش قهرمانان و وجود یک عنصر مثبت عدالت خواه و در پی یافتن حقیقت بودیم برای مثال در فیلم‌های رضاموتوری، قیصر، داش آکل با قهرمانی روبه رو هستیم که به تنهایی در پی انجام عملی هستند. این قهرمانان خود در مسیر انجام کاری می‌روند و یا انتقام می‌گیرند یا حقی را پس می‌گیرند یعنی نقش اختیار در اعمال واکنش‌ها بروز پیدا می‌کند و در اخر براساس کهن الگو مخاطب با مرگ و پایان تراژدی رو به رو می‌شود که از خصوصیات قهرمان است. میتوان گفت مخاطب با یک قهرمان اسطوره‌ای روبه رو می‌شود که در آخر پایانی تراژیک در انتظار اوست.

سیاست، اجتماع، فرهنگ در متن آثار کیمیایی است. پیش‌تر بیان شد که اتفاقات جامعه در فیلم‌های این کارگردان منعکس می‌شود. گا‌ها قهرمان از دل این جامعه سر بر می‌آورند که تنها هستند ویژگی که می‌توان بصورت مشترک در آثار کیمیایی مشاهده کرد.

استفاده از اقتباس در فیلمنامه‌های کیمیایی دیده می‌شود. «روایت خاک» که براساس رمان محمود دولت آبادی به نام آوسنه بابا سبحان و یا «داش آکل» که با نگاهی به داستان کتاب سه قطره خون صادق هدایت نوشته شده است. فیلم سینمایی «غزل» که روایتی از دو برادر که در تقابل با قاچاقچیان درخت هستند اقتباس شده از داستان کوتاه مزاحم اثر خورخه فرانسیکو بروخس است. فیلم سینمایی «سفر سنگ» اقتباسی از نمایشنامه سنگ و سرنا بهزاد فراهانی است. خط قرمز نیز براساس شب سمور بهرام بیضایی توسط کیمیایی نوشته شد.

لحن و زبان قهرمانان و آدم‌های آثار این کارگردان ریشه در فرهنگ و زبان تهران قدیم دارد. تاجایی که دیالوگ‌نویسی همچون امضا خود کارگردان اعمال می‌شود و نشان‌دهنده مدل فیلمسازی و سبک کیمیایی است.

«خائن کشی» آخرین اثر مسعود کیمیایی که در سال1400 در جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرد. این فیلم روایت بخشی از زندگی مهدی بلیغ مشهور به ارسن لوپن ایرانی است که در خلال آن داستان ملی شدن صنعت نفت را نیز روایت می‌کند. خائن‌کشی نقطه عطف سینمای کیمیایی است که مضامین اولیه سبک او در آن تکرار شده است. مولفه‌ها در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و داستانی جذاب تشکیل داده اند. دیالوگ گویی شاعرانه که از مولفه‌های این کارگردان است بار دیگر تکرار می‌شود، اما می‌توان گفت همچون آثار ابتدایی کیمیایی داستان را پیش نمی‌برد و مخاطب با آن حس همذات‌پنداری ندارد و نیاز به بازگردانی به روز دارد.

مسعود کیمیایی با 6دهه حضور فعال و موثر در سینمای ایران و با 29 فیلم ساخته شده بلند سینمایی تبدیل به یک کارگردان صاحب سبک شده است که همواره آثارش با گذشت دهه‌ها هنوز هم زنده است و ستایش هنر دوستان را بر می‌انگیزد.