مسیر سخت فوتسال بانوان برای حضور در جامجهانی؛ باید نگران این تیم بود

تیم ملی فوتسال بانوان ایران در فاصله کمتر از شش ماه مانده به حضور در رقابت های جام جهانی با نبود بازیهای تدارکاتی و ضعف برنامهریزی در وضعیتی نگرانکننده قرار دارد.
تیم ملی فوتسال بانوان ایران در فاصله کمتر از شش ماه مانده به حضور در رقابت های جام جهانی با نبود بازیهای تدارکاتی و ضعف برنامهریزی در وضعیتی نگرانکننده قرار دارد.
به گزارش خبرنگار مهر، در حالی که فوتبال ایران همچنان زیر سایهی چالشها و ناهماهنگیها پیش میرود تیم ملی فوتسال بانوان نیز بینصیب از بحرانهای ساختاری نیست. پس از عملکردی نهچندان درخشان در جام ملتهای آسیا و کسب مقام سوم تغییری دیرهنگام در کادرفنی بار دیگر امیدهایی را در دل علاقهمندان این رشته زنده کرد. فدراسیون فوتبال سرانجام با کنار گذاشتن فروزان سلیمانی تصمیم گرفت سکان هدایت تیم را به شهرزاد مظفر یکی از باتجربهترین و موفقترین چهرههای این رشته بسپارد.
بازگشت مظفر بعد از هفت سال دوری از فوتسال ایران خبری خوش برای فوتسالدوستان بود. کسی که نامش با دوران طلایی تیم ملی و قهرمانیهای تاریخی گره خورده و شناختی دقیق از ظرفیتها و چالشهای فوتسال بانوان دارد. اما خوشبینی به تنهایی کافی نیست چرا که فرصت آمادهسازی این تیم برای حضور در رقابتهای جام جهانی بسیار محدود و نگرانکننده است.
فشار زمان بزرگترین رقیب تیم ملی
وقتی تیمی تنها 4 تا 5 ماه پیش از یک تورنمنت جهانی تغییر کادرفنی را تجربه میکند یعنی بسیاری از اجزای آمادهسازی از پیش ناکارآمد بودهاند. اکنون تیم ملی فوتسال بانوان با زمانی در حدود 45 روز تمرین مفید آن هم در قالب چند اردوی مقطعی و نامنظم باید راهی یکی از بزرگترین رویدادهای فوتسال جهان شود.
ضعف در برنامهریزی لیگ و نبود هماهنگی میان باشگاهها و فدراسیون باعث شده که اردوهای تیم ملی نه منظم باشند و نه قابل پیشبینی؛ برخی باشگاهها بازیکنان خود را در اختیار نمیگذارند یا با تأخیر آزاد میکنند؛ در نتیجه مظفر و کادرش مجبورند با کمترین زمان ممکن و با تکههای پازل ناتمام تیمی آماده رقابت بسازند.
نبود بازیهای تدارکاتی و آمادهسازی روی کاغذ
یکی دیگر از موانع مهم فقدان مسابقات تدارکاتی مناسب است. تا این لحظه تنها دو دیدار دوستانه با تیم ملی روسیه نهایی شده و وضعیت سایر بازیها همچنان در ابهام است. این یعنی تیم ملی ایران بدون تجربه رویارویی با رقبای متنوع باید پا به جام جهانی بگذارد؛ رقابتی که دیگر با نامهای بزرگ شوخی ندارد.
در سطح جهانی تیمهای قدرتمند پیش از تورنمنت اصلی چندین دیدار تدارکاتی با سبکهای مختلف بازی برگزار میکنند تا نهتنها هماهنگی فنی ایجاد شود بلکه بازیکنان با تنش، فشار، سفر و داوری بینالمللی آشنا شوند اما تیم ملی ایران احتمالاً باید با حداقل بازی و حداکثر ریسک وارد میدان شود.
میانگین سنی بالا یا عقلانیت فنی؟
در این میان برخی نگاهها به ترکیب تیم ملی و میانگین سنی نسبتاً بالا نقد وارد کردهاند اما واقعیت چیز دیگری است. مظفر چارهای جز تکیه بر تجربه ندارد. وقتی زمان برای آزمون و خطا وجود ندارد جوانگرایی صرف ممکن است بیشتر به ضرر تیم باشد تا سود آن؛ بازیکنان با تجربه اگرچه شاید در پایان دوران اوج خود باشند ولی در شرایط فعلی تنها سرمایههای مطمئنی هستند که میتوان به آنها تکیه کرد.
تغییر نسل در تیم ملی نیاز به اردو، فرصت، بازیهای دوستانه و برنامهریزی بلند مدت دارد. چیزی که امروز در اختیار تیم ملی نیست. بنابراین استفاده از بازیکنانی که با فضای بینالمللی و فشار بازیها آشنایی دارند تصمیمی واقعگرایانه است نه محافظهکارانه.
آیا شهرزاد مظفر معجزه میکند؟
باید واقعبین بود. بازگشت مظفر به معنای تحول لحظهای نیست. آنچه در اختیار تیم ملی است چیزی شبیه به ترمیم یک ساختمان فرسوده در آستانه زلزله است. مظفر با تمام دانش و تجربهاش میتواند ساختاری منظمتر با روحیهای بالاتر و برنامهای هدفمندتر ارائه کند؛ اما نتیجهگرایی فوری با این حجم از بیبرنامگی نه تنها انتظار منصفانهای نیست بلکه فشار مضاعفی هم به تیم تحمیل میکند.
برای آینده از امروز باید شروع کرد
تیم ملی فوتسال بانوان ایران اینبار به جام جهانی نمیرود که صرفاً نتیجه بگیرد بلکه برای ساختن یک آینده تازه برای حفظ اعتبار و برای زنده نگه داشتن امید به میدان خواهد رفت. این تورنمنت شاید سکوی پرتابی برای نسل بعدی باشد به شرط آنکه از امروز برای آن برنامهریزی شود.

