یک‌شنبه 4 آذر 1403

ملاقات با امام زمان شرط سعادت نیست! / ناگفته‌هایی از زندگی آیت الله بهجت از زبان پسرش

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
ملاقات با امام زمان شرط سعادت نیست! / ناگفته‌هایی از زندگی آیت الله بهجت از زبان پسرش

دیدار با ائمه و بزرگان به خصوص حضرت حجت (عج) از دیرباز در نگاه برخی از مردم شرط رسیدن به مقامات معنوی و رسیدن به مقامات بالای معنوی محسوب می‌شود حال آنکه در نگاه بزرگانی مانند آیت الله مرحوم آیت الله محمد تقی بهجت، این اتفاق می‌تواند نتیجه رسیدن به مفامات معنوی باشد نه شرط آن.

به گزارش «مبلغ» - آیت‌الله العظمی محمدتقی بهجت از جمله مراجع تقلیدی بود که بیشتر به عرفان، زهد و تقوا شناخته می‌شد و اهل نظر ایشان را یگانه دوران می‌دانند و مقامات ایشان را کم نظیر می‌شمرند. نماز جماعت آیت‌الله بهجت و احوال او حین نماز، نزد مردم مشهور بود و به دلیل سهولت ارتباط و در دسترس بودن، مردم علاقه خاصی به ایشان داشتند. سلوک عرفانی و ارادت خاص ایشان به اهل بیت (ع) به خصوص امام زمان (عج) سبب شد تا مطالبی به نقل از ایشان در فضای عمومی کشور منتشر شود؛ البته ایشان منکر ملاقات با امام زمان (عج) یا نزدیکی ظهور نبودند ولی ملاقات را شرط سعادت نمی‌دانستند چرا که کسانی ائمه (ع) را به شهادت رساندند که در محضر ایشان بودند.

خبرگزاری ایکنا برای بررسی نظرات این عارف برجسته در باب انتظار و کنکاشی در توصیه‌ها، شیوه سلوک و ارتباط ایشان با امام عصر (عج) با حجت‌الاسلام والمسلمین علی بهجت؛ فرزند آن مرحوم و استاد حوزه علمیه گفت‌وگو کرده است که بخش اول آن را در ادامه می‌خوانیم؛

در دیدگاه حضرت آیت‌الله بهجت انتظار فرج چه تاثیر و نقشی در خودسازی و سلوک معنوی دارد؟

انسان برای آن که بتواند به مراتب کمال برسد باید در پرتو ولایت، معصومین باشد یعنی باید ایمان به خدا، پیامبر (ع) و اهل بیت داشته باشد و آنان را حاضر و ناظر بر اعمال خود بداند و به تعبیر دیگر قرآن کریم و اهل بیت (ع) دو ثقل بداند و معتقد باشد که قرآن و مبینان آن نباید از همدیگر جدا باشند. پیامبر (ص) فرمود من از خدا خواستم ثقلین را در کنار هم قرار دهد «فاستجاب لی» و خداوند هم قبول کرد لذا اینها با هم خواهند بود و تا قرآن هست، عترت هم هست. پیامبر حاضر ناظر و شاهد و بشیر و نذیر است و الان هم ولی و وصی و نایب ایشان هم شاهد، هم ناظر و هم ممد ما در تمامی مسائل است. امامی که از چشم ما غایب است و ما از او غایب نیستیم. آقا می‌فرمود حرفی که ما می‌زنیم قبل از آن که از زبان ما به گوش ما که فاصله آن 4 انگشت است برسد ولی الله آن را می‌شنود و به این حرف هم با عمق جان باور داشت، می‌فرمود او غایب از ما هست ولی غافل از ما نیست؛ او عین الله الناظره و اذن الله الواعیه است. هم چشمان باز خدا و هم گوش شنوای الهی است و آیا در محضر چنین امامی می‌توان معصیت کرد؟

بدون محبت و ولایت این بزرگان، عبادت واجبه ما هم قبول نخواهد شد و بالا نمی‌رود و وقتی عبادت بالا نرود ما هم بالا نمی‌رویم؛ بکم یقبل الطاعه المفترضه. برای ما یک وظیفه قرار داده‌اند و آن انتظار است یعنی همین که ما منتظر ظهور باشیم خودش عبادت است، منتظر بودن خودسازی است و همین که ببینیم او ما را می‌بیند خودش سلوک است. سلوک هم از طریق جلب رضایت خدا محقق می‌شود. باید رضای الهی را کسب کنیم و با آن بالا برویم و رضایت الهی با جلب رضایت ولی او به دست می‌آید.

پس او از ما غایب نیست و ما از او غایبیم و انسان اگر به این سخن برسد افکار، اندیشه و ظاهرش را مرتب خواهد کرد. نمی‌توان در فکر غارت و دزدی و کلاه بر سر مردم گذاشتن باشیم و در عین حال اهل مراقبه هم باشیم. آقا می‌فرمودند ما باید هر شب اهل مراقبه و محاسبه باشیم و اعمال خود را بسنجیم و تا نسنجیم نخواهیم فهمید کجا خوب است و کجا بد. تدارک بدی‌ها نباید بکنیم زیرا اگر قلب کسی را شکستیم اگر صد پله ترقی هم طی شود باز با سر به زمین خواهیم خورد و این شوخی نیست. اگر گتره‌ای و بی‌حساب راه برویم روز به روز بدتر خواهد شد؛ امروز اگر عیوب جامعه را نشناسیم و زخم‌ها را از بین نبریم و دل‌ها را صاف نکنیم، آیا امکان خودسازی و شروع کمال وجود دارد؛ باید با مدد او خودسازی کنیم و پاکسازی کنیم و پاکسازی هم نیازمند مراقبه است و مراقبه یعنی بدانیم اینها بر اعمال ما ناظر هستند.

در این بین مدعیان سلوک، مدعیان مهدویت، مدعیان عرفان و تقوا زیاد هستند ولی چگونه باید آنها را تشخیص داد؟

بشرهای دیگر همه مدعی هستند ولی کدام راست می‌گویند؟ ما که اهل تشخیص نیستیم و او باید راهنمایی کند. پس طاعتی را که خدا بر ما فرض قرار داده است در پرتو وجود امام زمان مقبول است؛ اعوذ بک من صلاه لا ترفع؛ خدایا پناه به تو می‌برم از نمازی که بالا نرود. نمازی که بالا نرود آیا ما را بالا خواهد برد؟ پس انسان اهل مراقبه، انسان منتظر است نه اینکه دنیا را آب ببرد و او را خواب ببرد؛ چنین انسانی علاوه بر اینکه مراقب خودش هست مراقب انسان‌های دیگر هم هست و اگر به کسی ظلم شد از او دفاع می‌کند به همین دلیل مولا علی (ع) وقتی شنیدند که یک خلخال از پای یک زن بیرون آورده‌اند فریادشان بلند شد و دردشان گرفت، پس مراقبه بدون درد نیست.

البته کسی که می‌خواهد دیگران را هم به مراقبه دعوت کند ابتدا خودش باید اهل مراقبه باشد وگرنه کسی که رطب خورده نمی‌تواند منع رطب کند لذا حرف‌های ما تاثیر ندارد و سال‌ها برای مردم حرف زدیم ولی چون خودمان باور نداشتیم مردم هم باور نکردند و ما خلاف آن عمل کردیم و آنان هم نپذیرفتند. پس ما تا خودمان را اصلاح نکنیم جامعه هم اصلاح نخواهد شد؛ آقا می‌فرمود به فکر اصلاح خود باشیم و راه آن به حسب ظاهر غیر از محاسبه نفس در شب‌ها نیست. اینکه بدانیم عیوب را چگونه باید رفع و چگونه توبه کنیم.

انسان اگر مراقب باشد که ولی امری وجود دارد و حاضر است و می‌بیند و می‌شنود چقدر در خودسازی‌اش مؤثر است تا اینکه فکر کنیم کسی را امام معرفی کنند که در غارها پناه گرفته است، ما چنین امامی نداریم؛ امام ما حی و حاضر است ولی قرار نیست ما او را ببینیم. انسان باید در دوره انتظار منتظر فرج باشد و برای فرج دعا کند.

ایشان می‌فرمود انتظار و توبه و به خدا پناه بردن با استغفار راه را برای ما باز می‌کند. البته برای اینکه اعمال ما درست باشد باید رساله صحیحی از یک مرجع مورد اعتماد بیابیم نه اینکه چون فلانی همشهری ماست و آسان‌تر گرفته است از او تبعیت کنیم؛ حب و بغض‌ها در اینجا جایی ندارد؛ اگر واجبات و محرمات را دانستیم و به آن هم عمل کردیم خودش تحصیل سلوک الی الله است.

ایشان می‌فرمود امامی که ما را می‌بیند نباید از او دور شویم؛ او به همه عالم محیط است و جلب رضای او همان انتظار فرج است؛ پس از منظر آیت‌الله العظمی بهجت راه علاج ما اصلاح نفس است و اگر این کار را نکنیم گرفتار هوای نفس هستیم و تا خود را اصلاح نکرده و رابطه ما با امام زمان (عج) قوی نشود، ایشان هم به ما توجه نخواهد کرد؛ ما با پشتوانه او می‌توانیم خودسازی کنیم و اگر خود را اصلاح کردیم آنان خودشان سراغ ما خواهند آمد.

شیوه، سیره و توصیه‌های ایشان در توسل به حضرت چگونه بود؟

توسل از منظر ایشان دو نوع است؛ یکی توسط عملی و دیگری توسل دعایی و زبانی. توسل عملی که ایشان داشت شاید اطرافیان دیده باشند و دوربین‌ها هم ثبت کرده باشند؛ ایشان در کوچک‌ترین اعمال هم آن را با حضرت می‌سنجید؛ السلام علیک یا میزان الاعمال. مثلا وقتی از آقا می‌پرسیدند فتوای شما در مورد آب کر چیست پاسخ می‌داد و شاید هنوز چند متری جلوتر نرفته بود که باز فرد دیگری از او می‌پرسید و ایشان سر خود را به سوی آسمان بالا می‌برد و مکثی می‌کرد و بعد جواب می‌داد با اینکه همین الان پاسخ آن را داده بود. اینقدر این کار تکرار شده بود که برای اطرافیان مایه تعجب بود یعنی دو سه دقیقه قبل پاسخ آقا را شینده بودند ولی دوباره ایشان گویی منتظر بود پاسخی از آسمان بیابد و او جواب بدهد؛ گاهی اطرافیان همان پاسخ حاج آقا را به مخاطب می‌دادند ولی ایشان نگاهی به آسمان داشت و این توسل عملی است. این مسئله یعنی توجه دائمی به حضرت، خیلی در ایشان برجسته بود.

توسلات قولی هم زیاد داشتند؛ اول صبح زیارت امام زمان (عج) را می‌خواند و با حضرت بیعت داشت کما اینکه در این زیارت می‌خوانیم: اللهُمَ کَمَا شَرَفتَنِی بِهذَا التَشرِیفِ، وَفَضَلتَنِی بِهذِهِ الفَضِیلَهِ، وَخَصَصتَنِی بِهذِهِ النِعمَهِ، فَصَلِ عَلَی مَولایَ وَسَیِدِی صاحِبِ الزَمانِ، وَاجعَلنِی مِن أَنصارِهِ وَأَشیاعِهِ وَالذَابِینَ عَنهُ، وَاجعَلنِی مِنَ المُستَشهَدِینَ بَینَ یَدَیهِ طائِعاً غَیرَ مُکرَه فِی الصَفِ الَذِی نَعَتَ أَهلَهُ فِی کِتابِکَ فَقُلتَ: صَفًا کَأَنَهُم بُنیان مَرصُوص عَلَی طاعَتِکَ وَطاعَهِ رَسُولِکَ وَآلِهِ عَلَیهِمُ السَلامُ. اللهُمَ هذِهِ بَیعَه لَهُ فِی عُنُقِی اِلَی یَومِ القِیَامَهِ. این بیعتی با توست به گردن من تا روز قیامت. صلوات زیاد می‌فرستاد و به مراقد مطهره تشریف می‌برد؛ در جوانی به مسجد سهله و مسجد کوفه و مقام مهدی (عج) در وادی السلام رفته بود و مطالب عجیبی از آنجا نقل می‌کرد و ملتزم به آن بود.

آیت‌الله بهجت توصیه می‌کرد دعای «الهی عظم البلاء...» خوانده شود و اگر ترک می‌شد گلایه می‌کرد که چرا ترک شده. البته دعاهایی هم در خلوت خود داشت. در وقت نماز می‌فرمود اگر انسان می‌خواهد به خدا توجه کند و نمازش درست باشد باید به حضرت توسل پیدا کند. سلام و توسل و دعا به حضرت باعث می‌شود تا نماز انسان هم بالا برود.

شما سال‌ها کنار ایشان بودید حتما خاطره‌هایی از عبادت و توسلات ایشان دارید؟

بعد از نماز مغرب و عشا، ایشان چراغ اتاق را خاموش می‌کرد و 45 دقیقه تا یک ساعت مناجات و راز و نیاز داشت و ما نمی‌دانستیم در خلوت ایشان چه می‌گذرد و تنها عباراتی به ذهن ما مانده است؛ ایشان می‌فرمود گرچه دوران غیبت محرومیت از حضور است ولی راه‌هایی را هم برای ما باز کرده‌اند. گرچه حضرت اگر بود هم معلوم نبود چه می‌کردیم و مگر اجداد همین انسان‌ها، ائمه معصوم را نکشتند و یا مگر همه این افرادی که به جمکران می‌روند و حضور دارند یار حضرت هستند؟ خیلی از این افراد امام را می‌خواهند ولی برای حاجات مادی خودشان؛ گویی از امام می‌خواهند جعبه ابزار خودش را بیاورد و مشکلات را حل کند، پشت بام را قیرگونی کند یا خانه برای آنها بخرد؛ خیلی از اینها کارگر می‌خواهند نه امام؛ خود حضرت فرمود: اینها مرا برای خودشان می‌خواهند نه خودشان را برای من.

آقا می‌فرمود عبادت در زمان غیبت، بالاتر از دوران حضور است، اگر کسی امروز دو رکعت نماز بخواند ثوابش خیلی بیشتر از دوران حضور است. همام از امام علی (ع) سؤال پرسید و بیان علی (ع) او را برد ولی حالا که ما این پشتوانه را نداریم آیا خیلی عقب هستیم؟ ایشان معتقد بود حالا که ما در محضر امام نیستیم ارزش عبادتمان خیلی بیشتر است. حضرت هم که هر شب و روز ناظر بر اعمال ماست. همین که ما به حضرت سلام بدهیم؛ جواب سلام واجب است و دعا هم که می‌کنیم اگر قبل از آن صلوات بفرستیم چون صلوات دعای مستجابی است دعای ما هم اجابت خواهد شد لذا گفته‌اند وقتی حاجتی دارید آن را بین دو صلوات قرار دهید که دو دعای مستجاب است لذا ایشان هر صبح و شب به حضرت سلام می‌داد. ما تعبیر «ادرکنی و لا تهلکنی» را از ایشان شنیده بودیم ولی اینکه چه اذکار دیگری داشتند را نمی‌دانیم.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1877434