مهاجرت و پناهندگی؛ قصه متفاوت توکیو 2020
از همان روز اول رقابتهای المپیک «توکیو 2020» مشخص بود که همه چیز در این دوره قرار است خاص و ویژه باشد.
نوید صراف: از «کووید 19» و تستهای سفتوسخت در بدو ورود کاروانها و افتتاحیه در ورزشگاه خالی گرفته تا رژه متفاوت کشورهای مختلف و غیبت روسیه و حتی تختهای کارتنی در دهکده المپیک برای ورزشکاران!
اما اوج ماجرا زمانی رقم خورد که دو برادر سوری در حاشیه مراسم افتتاحیه، یک بار دیگر همدیگر را به آغوش کشیدند و همگان را با داستان زندگی خود آشنا کردند؛ آن هم در دو کاروان متفاوت! «علاء ماسو» زیر پرچم پناهندگان و «محمد ماسو» با پرچم سوریه؛ یک پارادوکس عجیبی و سوالبرانگیز!
جالب اینجاست که هر دو برادر اصالتا اهل شهر «حلب» سوریه هستند و در حال حاضر در کشور آلمان زندگی میکنند. پدر آنها یک مربی شنا است؛ رشتهای که علاء هم در آن فعالیت دارد اما محمد در رشته «سهگانه» مسابقه میدهد. بر اساس مشخصات ثبت شده در وبسایت رسمی کمیته بینالمللی المپیک، علاء در سال 2015 پس از تخریب محل تمریناش در جریان جنگهای داخلی سوریه توسط مهاجمین - که از سال 2011 این کشور را فرا گرفته - تصمیم به پناهندگی گرفت و راهی سرزمین ژرمنها شد تا در آنجا فعالیتهای ورزشی خود را از سر گیرد. او در جریان المپیک 2020 در کنار دیگر شناگر پناهنده سوری، «یوسرا ماردینی» که از کودکی رابطه دوستانهای با او دارد، به آب خواهد زد و برای فتح مدال تمام اندوختههایش را به معرض نمایش خواهد گذاشت. در این بین شاید بد نباشد که بدانید علاء در ماده 50 متر آزاد شنا میکند و یوسرا در ماده 100 متر پروانه.
در سوی دیگر اما محمد، مسیری مشابه ولی متفاوت را در پیش گرفت. او که از تحمل شعلههای جنگ در سوریه صبرش لبریز شده بود، تصمیم گرفت همانند علاء راهی اروپا و کشور آلمان شود اما از قدم زدن در جاده «پناهندگی» انصراف داد. او در وبسایت شخصیاش اینگونه نوشته: «پس از روزها راه رفتن و خستگی ناشی از اتلاف وقت در کمپ پناهندگان، یک روز کفشهایم را پوشیدم و با تمام قوا دویدم. در همان زمان بود که دلتنگی شدیدی را در قلبم احساس کردم؛ دلتنگی برای وطن، برای خاک، برای استشمام هوای سرزمین مادری. چه میشود کرد؛ اوضاع برای برگشت به خانه مناسب نیست اما سرانجام یک روز شرایط فراهم خواهد شد. تصمیم گرفتم تا آن روز به عنوان یک مهاجر سوری در آلمان، در تمام رقابتها زیر پرچم سوریه به میدان بروم.»
از روز افتتاحیه تاکنون، تصویر این دو برادر به نماد «امید» تبدیل شده است، عکسی که نشان میدهد برای شکست دادن سختیها، راههای متفاوتی وجود دارد اما هر دو به یک نقطه میرسد. درست عین عبارت جدیدی که در این دوره از رقابتها به شعار معروف المپیک افزوده شده؛ «در کنار هم، با همدیگر». این عکس نماد همین عبارت است؛ چه پناهنده و چه مهاجر، کشتی مشترک است و مقصد یکسان. بله؛ خطوط مرزی بین کشورهای مختلف بعضا دیوارهای نامرئی در بین انسانها میسازند اما اگر قلبها یکی باشد هیچ دیواری یارای مقاومت ندارد! فراموش نکنید که حتی «دیوار برلین» هم فرو ریخت؛ پس اطمینان داشته باشید که هیچ دیواری تا ابد پایدار نخواهد بود؛ کافی است قلبتان، دلتان و ذهنتان در صفحهای مشترک به دل امواج رویا بزند.
«هایدی لی» یکی از روزنامهنگاران صاحبنام چینی که اکنون به عنوان مهاجر در کشور کانادا اقامت دارد، در توصیف این قاب در صفحه توییترش نوشت: «این تصویر، هم ناراحتکننده است هم زیبا. دو برادری که زیر یک پرچم نیستند اما هر دو زیر یک آسمان مشترک به صفحه زندگی مینگرند. همین موضوع یکی از دلایل باارزش بودن المپیک است. حالا دیگر آموختهایم که تصمیمات زندگی خصوصی انسانها را به چالش نکشیم. تا زمانی که در شرایط مشابه قرار نگرفتهایم، نمیتوانیم در خصوص هیچ تصمیمی قضاوت کنیم. حالا همه ما آموختهایم که سرنوشت میتواند حتی برای دو برادر بازیهای متفاوتی را به تصویر بکشد. المپیک توکیو حالا متفاوتتر از هر المپیک دیگری است. باید یاد بگیریم که با چشم سخن بگویم و با قلب درک کنیم. هیچ چیزی بالاتر از انسانیت و همبستگی نیست. در کنار هم، با همدیگر.»
نویسنده: الکس مکدونالد
مترجم: نوید صراف
258 41
کد خبر 1539911