موفقیت زندگینامهها در گرو تبیین مسیر شدن شخصیتهاست
یک منتقد ادبی گفت: مهمترین معیار موفقیت در زندگینامه شخصیتها بررسی مسیر شدن آنهاست؛ نه صرفاً توصیف بودنشان. بسیاری از آنها تنها ویژگیها فرد را بیان میکنند، نمیگویند چگونه اینگونه شد.
یک منتقد ادبی گفت: مهمترین معیار موفقیت در زندگینامه شخصیتها بررسی مسیر شدن آنهاست؛ نه صرفاً توصیف بودنشان. بسیاری از آنها تنها ویژگیها فرد را بیان میکنند، نمیگویند چگونه اینگونه شد.
به گزارش خبرنگار مهر، به مناسبت تجدید چاپ کتاب «فهم زمانه» و همزمان با روز مجلس، نشست «زندگی و روزگار شهید دکتر عبدالحمید دیالمه» با حضور یعقوب توکلی، نویسنده کتاب، و مرتضی قاضی بهعنوان کارشناس مهمان برگزار شد. این برنامه روز دوشنبه 10 آذر در کتابفروشی نشر بینالملل برگزار شد. لازم به ذکر است کتاب «فهم زمانه» از آثار منتخب جایزه ادبی شهید اندرزگو نیز است.
یعقوب توکلی، نویسنده کتاب «فهم زمانه»، در نشست نقد و بررسی این کتاب به تشریح روند مطالعات و تجربیات خود در مسیر نگارش شخصیتهای تاریخی و جهادی پرداخت و جزئیات دستاول پژوهشهای خود را بیان کرد. او آغاز سخنان خود را با مرور دوره پیش از دانشجویی خود و نحوه آشنایی با شخصیتهای مختلف انسانی آغاز کرد و گفت: من در دورهای که پیش از دوران دانشجوییام بود، شخصیتهای زیادی را شناخته و مطالعه کردم. حتی بعدها در حوزه هنری نیز که کار فرهنگی داشتیم، بحثهای متعددی درباره شخصیتشناسی مطرح شد و گاهی مورد اعتراض قرار میگرفتم، زیرا به یک شخصیت بیش از حد عمیق میشدم و تلاش میکردم لایههای زیرین شخصیت را بازیابی کنم. با تمام مخاطرات این روش، تجربه نشان داد که تمرکز دقیق بر شخصیتها میتواند به ایجاد بنای انسانی منجر شود که دیگران آن را بخوانند و بازآفرینی کنند.
توکلی در ادامه گفت: در گذشته کارهایی مختصر درباره شهید بهشتی و شهید مطهری انجام داده بودم و سالهای پیش نیز پروژه مفصلی درباره مرحوم مطهری انجام دادم که هنوز چاپ نشده است. در مسیر کار روی شهید مطهری متوجه شدم که او الگویی جدی فکری است که میتواند راهنمای جامعه در زمینه مطالعه، تعمق و ارائه باورها باشد.
وی درباره محور دیگر فعالیتهای خود توضیح داد: یکی از ماموریتهای من معرفی چهرههای جهادی بود. پیشتر درباره شهدای جنگ نوشتهام و مجموعه فرهنگنامه «جاودانهای تاریخ هفت استان» درباره شهدای فرمانده هفت استان را تهیه کرده بودم که متأسفانه بنیاد شهید آن کتاب را تنها یک بار چاپ کرد و دیگر ادامه نیافت. اگرچه کار متوقف شد، اما از این تجربه درس گرفتم و پروژههای بعدی را با دقت بیشتری دنبال کردم.
توکلی درباره نگارش کتاب درباره سمیر قنطار اظهار داشت: سمیر نمونهای از شخصیتی جهادی بود که در شرایط بسیار سخت و تحت تعقیب رژیم صهیونیستی زندگی میکرد. او از سوسیالیسم و ناسیونالیسم به سمت اندیشههای اسلامی گرایش پیدا کرد و در زندانهای اسرائیل تحت تأثیر متفکران جهان اسلام قرار گرفت. همچنین با شهادت شهید هادی نصرالله و گفتوگو با جمعی از افراد حزبالله، تحولات فکری جدی در او شکل گرفت.
او افزود: برای نوشتن درباره سمیر، لازم بود با یوسف وزنی و دیگر افراد زندانی در همان شرایط سخت گفتوگو کنم. زندان نفحه الصحابی محل نگهداری خطرناکترین زندانیهای فلسطینی بود و حتی یحیی سنوار نیز در آن زندانی بود. بازدید از این زندان، تصویری متفاوت از شیعه و جهانبینی انسانی ارائه داد و فرصت مطالعه و بازآفرینی تحولات شخصیتی این افراد را فراهم کرد.
توکلی درباره خاطرات خود در گفتگو با زندانیان گفت: برای نمونه، با اسماعیل الزین گفتگو میکردم که گفت در زندان موبایل وارد کردهاند. وقتی مدیر اطلاعات زندان متوجه شد، دوربین را خاموش و پرتاب کرد. من گفتم من 10 سال در زندان اصغلان بودم و همه چیز را میدانم. او قانع شد و بحث ادامه پیدا کرد.
وی درباره انتشار کتاب سمیر قنطار گفت: دو سال طول کشید تا کتاب منتشر شود و در طول این مدت، بارها برای چاپ آن تلاش کردم.
توکلی درباره شهید عبدالحمید دیالمه توضیح داد: پس از انتشار سمیر، دوستان شهید دیالمه خواستند درباره او نیز بنویسم، اما به دلیل مشغله نمیتوانستم. با این حال، پژوهش درباره دیالمه را آغاز کردم و زندگی، تربیت و سیر مطالعاتی او را به شکل دقیق بررسی کردم.
وی ویژگیهای شخصیتی دیالمه را اینگونه تشریح کرد: او از کودکی در محیطی پر از حمایت و توجه رشد کرد. در مدرسهای با رویکرد کتابخوانی تحصیل کرد و خانوادهای داشت که استعداد او را شناخته و حمایت میکرد. این محیط به او امکان داد تا ذهن و فهم خود را در زمینههای دینی، فلسفی و اجتماعی توسعه دهد. او با مطالعه آثار مختلف، از علوم قرآن و کلام گرفته تا تاریخ و احادیث، ساختار فکری منسجمی پیدا کرد و با طیف وسیعی از افراد ارتباط برقرار کرد.
توکلی افزود: شهید دیالمه علاقه و پایبندی عمیقی به اسلام و تشیع داشت و خلوص او در فهم و انتقال باورهای دینی مشهود بود. او به تربیت خود و دیگران توجه داشت و در تعامل با کارگران، دختران جوان و اطرافیان، همواره تلاش میکرد اثر تربیتی خود را منتقل کند. این توجه به تربیت و خودسازی، محور مهم زندگی او بود.
وی درباره سیر مطالعاتی دیالمه گفت: او مسیر مطالعاتی منسجمی داشت، از علوم قرآن آقای خویی آغاز کرد و به تدریج به علوم قرآن سیوتی و دیگر منابع رسید. همچنین کتابهای مرتبط با سازمان مجاهدین خلق و بنیصدر را مطالعه کرده بود و با این مطالعه جامع، ساختار فکری و ذهنی آنها را درک کرد. این روند مطالعاتی به او امکان میداد همواره چند گام جلوتر از دیگران باشد.
توکلی افزود: دیالمه با طیف گستردهای از افراد، از جمله سازمان مجاهدین خلق، شهید اندرزگو، مقام معظم رهبری و علمای مشهد ارتباط داشت و حتی با ساواک نیز با رندی رفتار میکرد. این گستردگی روابط، به او دید وسیعی نسبت به مسائل سیاسی، اجتماعی و دینی میداد و نشاندهنده هوشمندی و آگاهی او بود.
وی درباره نحوه نگارش کتاب توضیح داد: کتاب «فهم زمانه» را به گونهای نوشتم که والدین، به ویژه مادران، بتوانند آرزو کنند چنین فرزندی تربیت کنند و به عنوان راهنمایی برای تربیت فرزندان باشد. این اثر نتیجه سالها پژوهش، مصاحبه، مطالعه و تجربه شخصی است و تصویری کامل از شخصیتهای جهادی و اندیشمند ارائه میدهد.
توکلی در پایان گفت: ماهها طول کشید تا این اثر تکمیل شود و در طول مسیر، خاطرات، تجربیات انسانی و فکری جمعآوری شد. این کتاب میتواند الگویی برای تربیت، مطالعه و خودسازی در جامعه باشد و نشان دهد که چگونه مطالعه، تربیت و توجه به خود و دیگران میتواند مسیر زندگی یک انسان را شکل دهد.
هوش و تیزبینی دیالمه، محور نقشآفرینی او در مواجهه با جریانهای مخالف
مرتضی قاضی، مدیر دفتر هنر و ادبیات بیداری حوزه هنری، در نشست نقد و بررسی کتاب «فهم زمانه» به بررسی ویژگیهای محتوایی و روشی این اثر پرداخت و تأکید کرد که کتاب «فهم زمانه» یک زندگینامه مستند است و نمیتوان آن را به عنوان یک اثر داستانی تلقی کرد او در این زمینه توضیح داد: نویسنده بنا و ارادهای برای نوشتن داستان نداشته است، هرچند در برخی بخشها روایت صمیمیتر، روانتر و شبیه داستان ارائه شده است. این شیوه روایت به معنای ورود تخیل نیست، بلکه به کارگیری ابزارهای روایی برای ایجاد جذابیت و انسجام روایت است. نویسنده تلاش کرده همان واقعیت مستند را بدون دخل و تصرف بیان کند و از این جهت، کتاب تابع قواعد زندگینامه مستند است.
وی افزود: نویسنده با ارزشمند دانستن پاورقیها و اطلاعات افزوده، توانسته بستر تاریخی و اجتماعی دوران شخصیت مورد نظر را به خوبی ارائه دهد. پرداختن به روزگار و شرایط زمانی شخصیت، برای من اهمیت دارد؛ زیرا درک زمینه و بستر وقوع رفتارها و تصمیمها، اعتماد خواننده به روایت را تضمین میکند.
مرتضی قاضی در ادامه به شاخص موفقیت زندگینامهها اشاره کرد: مهمترین معیار موفقیت در زندگینامه شخصیتهای شاخص، بررسی مسیر شدن آنهاست؛ نه صرفاً توصیف بودنشان. بسیاری از کتابهای مشابه تنها ویژگیها و صفات فرد را بیان میکنند، اما نمیگویند که او چرا و چگونه اینگونه شد. در کتاب «فهم زمانه» تلاش شده است تا عوامل مختلف شکلگیری شخصیت، اعم از بسترهای خانوادگی، تربیتی، اقتصادی، مطالعات، اساتید و محیط آموزشی، به همراه مشاهدات و تجربههای زندگی، بازتاب یابد و مسیر تبدیل شدن شخصیتها به آنچه هستند، روشن شود.
وی ادامه داد: در این کتاب، زندگی یکی از افراد کلیدی فکری جمهوری اسلامی به دقت بررسی شده است. خانواده ایشان از نظر فرهنگی و آموزشی برجسته بوده و تحصیل در مدرسهای با رویکرد منظم و هدفمند، پایههای مطالعه و شکلگیری ذهنی شخصیت را ایجاد کرده است. سیر مطالعاتی منظم و هدفمند این شخصیت، مسیر رشد فکری و اندیشه او را شکل داده و ورود به دانشگاه، حضور در محافل علمی و تربیتی و ارتباط با اساتید و دوستان، تصویر کاملی از مسیر رشد او ارائه میدهد.
قاضی همچنین درباره نحوه روایت کتاب گفت: راویانی مانند مهدی صالحی، حسین بانک، حسین کاظمی و اصحابزاده و خواهر شهید دیالمه با روایت دقیق خود، امکان مشاهده تعاملات اجتماعی و تربیتی شخصیت مورد نظر را فراهم کردهاند. ارتباط شخصیت با دوستان، شکلگیری حلقههای گفتگو و فعالیتهای مبارزاتی، از جمله وقایع مهم دوران دانشجویی سال 1353، به خوبی تصویر شده است.
وی به ویژگیهای شخصیتی شخصیت اصلی کتاب اشاره کرد: او در کارهای خود همواره به اثر و کارآمدی توجه داشته است و فعالیتها را براساس اثر اجتماعی و بیرونی انجام میداده است. هوش، تیزبینی و توانایی مقابله با مخاطرات و جریانهای مخالف، از جمله ویژگیهای اوست. به عنوان مثال، در مواجهه با ساواک و جریانهای چپ، توانایی تحلیل زمانه و تصمیمگیری مبتنی بر شرایط موجود، او را از دیگران متمایز میکرد.
قاضی درباره نگاه تربیتی شخصیت مورد نظر بیان کرد: او برای دوستان و همراهان خود برنامهریزی داشت، مطالعات و منابعی را پیشنهاد میکرد و سطوح مختلف مطالعه و تفکر را برای آنان طراحی میکرد. مجمع احیای تفکر دینی و شیعی نیز با مدیریت او به شکل خوشهای سازماندهی شده بود تا در صورت لو رفتن یک بخش، فعالیت سایر بخشها ادامه یابد و شبکه تربیتی آسیب نبیند.
وی افزود: توجه به انحرافات فکری سازمان مجاهدین خلق از سال 1354، و تشخیص درست او از همان روزها، نشاندهنده دقت و آگاهی عمیق او در تحلیل جریانهای فکری و سیاسی زمانه است. این شناخت و پاسخدهی هدفمند، یکی دیگر از ویژگیهای شاخص شخصیت است که کتاب «فهم زمانه» به خوبی به آن پرداخته است.
مرتضی قاضی، با اشاره به وضعیت نسخه ارائهشده این اثر گفت: احساس من هنگام مطالعه کتاب این بود که متن حاضر به نسخه نهایی چاپ نزدیک نیست و به نظر میرسد دو یا سه نسخه پیش از انتشار است.
وی تأکید کرد: سرعت تولید یا فشار زمانی احتمالی سبب شده برخی دقتهای لازم در بخشهای فنی متن رعایت نشود و ضروری است که این نکات در چاپهای بعدی اصلاح گردد.
قاضی با بیان اینکه ویراستاری «ویترین اثر» است، افزود: هرگونه خطای نگارشی یا املایی میتواند زحمات نویسنده و محقق را تحت تأثیر قرار دهد و از این رو دقت در ویراستاری زبانی، ساختاری و محتوایی ضروری است. نمونههای متعددی از ناهماهنگیها و خطاهای ویرایشی در کتاب مشاهده شده که ناشر باید با حساسیت بیشتری آنها را برطرف کند.
وی با اشاره به اینکه زبان متن در برخی قسمتها دارای واژگان چسبیده، عناصر محاورهای یا مواردی باقیمانده از بازخوانیهای ناقص است، تصریح کرد: این مسائل معمولاً زمانی رخ میدهد که متن از مرحله بازخوانی نهایی عبور نکرده باشد.
قاضی همچنین از اصطلاح «ویراستاری بالینی» استفاده کرد و گفت: برای تولید متن استاندارد، ارتباط مداوم و لحظهبهلحظه نویسنده و ویراستار ضروری است تا اثر تا لحظه آخر رها نشود.
او بخش دیگری از نقد خود را به ساختار روایت کتاب اختصاص داد و توضیح داد: روایت کتاب مبتنی بر سومشخص دانای کل است؛ روایتی که علاوه بر گزارش بیرونی، وارد ذهن شخص دیالمه میشود. نگارش سومشخصِ مؤثر صرفاً تبدیل روایت اولشخص به سومشخص نیست و نیازمند پرداختهای روایی و زبانی بیشتری است.
قاضی از ناهمگونیهای نثر نیز یاد کرد و گفت: در بخشهایی از کتاب، ساختارهای روایی یا تدوین زمانی دچار ناهماهنگی است؛ برای نمونه، برخی رخدادها در دو بخش متفاوت تکرار شده یا بخشی از روایت مانند نقلقولی از یکی از راویان درباره سفر سیستان و بلوچستان بدون پیوند روشن با سایر بخشها آمده است. چنین مواردی میتوانست با دقت بیشتر در تدوین ساختار و تنظیم روایت به شکل منسجمتری ارائه شود.
وی به مسئله صفحهآرایی و استایلبندی نیز اشاره کرد و افزود: در برخی قسمتها، فاصلهگذاریها، تورفتگیها و مرزبندی نقلقولها بهطور دقیق رعایت نشده و لازم است هماهنگی بیشتری میان طراح، مدیر هنری، نویسنده و ویراستار برقرار شود تا نسخه نهایی از انسجام ظاهری برخوردار گردد.
قاضی با تأکید بر اهمیت فصلبندی در زندگینامههای پژوهشی گفت: فصلبندی کلان میتواند مسیر زندگی شخصیت را در مقاطع مختلف روشن کند و روایت را برای مخاطب قابلپیگیری سازد. کتاب علیرغم داشتن تیترهای جزئی، فاقد فصلبندی کلان است و این موضوع باعث شده که سیر زندگی دیالمه در قالب بخشهای مقطعبندیشده به مخاطب منتقل نشود.
او در ادامه به برخی تکرارها در متن و نیز وجود بخشهایی با پرداخت ناقص اشاره کرد و توضیح داد: برخی موضوعات نیازمند توضیحات بیشتر بودهاند؛ از جمله ارتباط ساختار مجمع مورد اشاره در کتاب با الگوهای موجود تشکیلاتی، یا توضیح دقیقتر زمینههای تاریخی رویدادهایی که برای نسل جدید مخاطبان شناختهشده نیست.
قاضی همچنین بر اهمیت توضیحات مقدماتی کتابهای مستند تأکید کرد و گفت: انتظار میرود که در مقدمه این اثر توضیحات بیشتری درباره منابع پژوهش، تعداد و نوع مصاحبهها و مسیر تحقیق ارائه شود. اثری با ماهیت مستند نیاز دارد فهرست منابع و شیوههای گردآوری اطلاعات را شفاف ثبت کند.
در پایان، وی با اشاره به نقش نام شهید دیالمه در برخی مقاطع تاریخ معاصراز جمله ارجاعات مربوط به انتخابات سال 1388توضیح داد: این بخشها برای مخاطبانی که از بستر تاریخی آن آگاه نیستند ممکن است مبهم باشد و نیازمند توضیحات تکمیلی است. برای نسل جوانی که این دوره را تجربه نکرده، ارائه زمینه تاریخی میتواند فهم روایت را کامل و روشن کند.