یک‌شنبه 18 خرداد 1404

"می‌خواهیم نفس بکشیم "

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
"می‌خواهیم نفس بکشیم "

هفته گذشته پنجمین سالگرد قتل جورج فلوید سیاهپوست 46 ساله آمریکایی توسط یکی از افسران پلیس شهر مینیاپولیس بود. امروزه جمله معروف " نمی توانم نفس بکشم " این مرد که بیش از 20 بار تکرار و پیش از آن که برای همیشه راه نفسش قطع شده و بمیرد در ویدیوی برجای مانده از آن ماجرا به خوبی شنیده می شود تبدیل به یک شعار اعتراضی بر علیه ظلم و جور ستمکاران و به ویژه سردمداران آمریکایی در سراسر جهان شده است.

تصویر معروف درک شووین افسر سفیدپوستی که با زانوی خود و در کمال خونسردی و بی تفاوت، راه نفس جورج فلوید را قطع کرده است، همان چهره متفرعن، بی روتوش و واقعی سیاست خارجی آمریکا و همچنین برخی کشورهای اروپایی زورگو و معتقد به نظام سلطه است.

ایران اسلامی در دفاع از مظلومان عالم و در تداوم این راه باید قدمی جلوتر برداشته و با سردادن شعار جدید " می خواهیم نفس بکشیم " بر حق طبیعی خود در خلاصی از فشار بی پایان غرب پای فشرده و با همبستگی روزافزون خود پیگیر این حق طبیعی مردم جهان در استعمار جدید و نوظهور باشد .

با کشف " اثر حقیقت موهوم " در دهه 70 میلادی مشخص گردید که اگر دروغ خاصی را بارها تکرار کنید این دروغ به عنوان یک حقیقت در ذهن مخاطب جای گرفته و مغز دیگر آن را نه به عنوان دروغ که یک باور و حقیقت جدید می پذیرد. سیاست خارجی آمریکا از این روش روان شناختی بیشترین استفاده کاربردی را در جهان برده است.

مدیران سیاست خارجی غرب با استفاده از امپراتوری قدرتمند رسانه ای و غیر قابل رقابتی که در اختیار دارند و با تکرار بی وقفه دروغ های خود، نا محتمل ترین ایده های ممکن و غیر باورترین خواست های خود را این گونه در اذهان مردم جهان به یک سخن برحق و مشروع تبدیل کرده و در مجامع بین المللی طرح و به کرسی می نشانند.

محکومیت بی وقفه برنامه مشروع و برحق هسته ای ایران توسط غربی ها که با استفاده از اتهام و نسبت دروغ بزرگ اما پرتکرار ساخت بمب اتمی به شدت پیگیری می شود، اندک اندک در خطر تبدیل گشتن به یک باور و حقیقت جهانی است و هم اینک این گونه احساس می شود که این دروغ یا همان " حقیقت موهوم " آن قدر به اهداف حامیان خود نزدیک شده است که حتی آثار ابتدایی آن را در برخی چهره ها و سیاسیون داخلی نیز می توان مشاهده کرد.

سخنان و دیدگاه های جدیدی که از گوشه و کنار دیده و شنیده می شود حکایت از تاثیر این پدیده شوم حتی در داخل ایران دارد که می تواند زنگ خطری برای هوشیاری مسئولان تصمیم گیر باشد. سخنان منطقی و هوشمندانه رهبر انقلاب در پاسخ به همین تهدید های اخیر نیز چراغی بود فراروی مسیر حرکت مسئولان نظام. چیزی که سید عباس عراقچی اخیرا در تهران و قاهره و بیروت ابراز نمود نیز در پیروی از همین نظرات رهبری بود.

هر چند وزیر خارجه باید با اصرار بر نظریه " می خواهیم نفس بکشیم " دایره سیاست هسته ای را فراخ تر و تا مرزهای دیگر کشورهای جهان سوم گسترده نموده و با طرح و سپس تکرار بی وقفه حق طبیعی سایر ملت ها برای بهره مندی از این موهبت الهی اصرار ورزیده و با روشنگری پرحجم و استفاده از همه ابزارهای سیاسی و همچنین تریبون های موجود در سفرهای منطقه ای و خارجی، ابعاد وسیع این محدودیت ها و زورگویی ها که آتش آن می تواند دامان دیگران را شعله ور کند، خواسته ملی و برحق ایران را تبدیل به یک مطالبه فراملی و جهانی نماید.

تسلیم گشتن بیمار گونه برخی غرب زده های وطنی و القای این که ما توان در افتادن با قدرت رسانه ای غرب را نداریم چیزی به غیر از خودکشی از ترس مرگ نیست در حالیکه باید بر باور توانمندی های موجود و بومی در این نبرد نابرابر و حفظ غرور ملی این مردم محترم و با شرف اصرار ورزید.

هر یک از ما با هر سن و جنسیتی که درفضای مجازی حضور داریم با تکرار "می خواهیم نفس بکشیم " و تبین اهداف ملی در صنعت هسته ای خیلی بیشتر از آن که تصور کنیم می توانیم در رونق و رسیدن این صدا به گوش جهانیان موثر و تعیین کننده باشیم. یا علی.