ناصرالدینشاه چگونه از جمشید مشایخی به حامد کمیلی رسید؟
فرهیختگان نوشت: براساس اخباری که در رسانهها منتشر شده، قرار است فردا اولین قسمت از سریال «قبله عالم» ساخته حامد محمدی در شبکه نمایش خانگی منتشر شود. نکته جالب این سریال، حضور حامد کمیلی در نقش ناصرالدینشاه است.
براساس اخباری که در رسانهها منتشر شده قرار است فردا اولین قسمت از سریال «قبله عالم» ساخته حامد محمدی در شبکه نمایش خانگی منتشر شود. این سریال تاریخی است و براساس خبرهای رسیده در فضای سوررئال و مربوط به زمان ترور ناصرالدینشاه ساخته شده است. ظاهرا اتفاقات این سریال از زمان مرگ ناصرالدینشاه شروع میشود و احتمالا شاهد فلشبکهای متعدد خواهیم بود.
نکته جالب این سریال، حضور حامد کمیلی در نقش ناصرالدینشاه است. جالبتر اینکه همزمان با این سریال، سریالهای «جیران» به کارگردانی حسن فتحی و «آهوی من مارال» ساخته مهرداد غفارزاده در شبکه نمایش خانگی و با محوریت زندگی و زمانه چهارمین شاه قاجار ساخته شدهاند و همچنان هم تولیدشان ادامه دارد. البته این دو سریال، برخلاف «قبله عالم» طنز نیست. درباره ناصرالدینشاه، که در تاریخ لقبهایی مانند «قبله عالم» یا «سلطان صاحبقران» هم برایش منظور کردهاند، پیش از اینهم کارهای شاخصی ساخته شده که سریال «سلطان صاحبقران» ساخته علی حاتمی و «امیرکبیر» به کارگردانی سعید نیکپور از مشهورترین و مهمترین آنهاست که اولی پیش از انقلاب و دومی پس از انقلاب تهیه و پخش شد.
ناصرالدینشاه بعد از محمدشاه و قبل از مظفرالدینشاه بود و 49 سال سلطنت کرد. این مدت طولانیترین دوران سلطنت در دوره قاجار و یکی از بلندترین دوران حکومت در تاریخ معاصر ایران است و طبیعتا این تقریبا نیمقرن پادشاهی، حوادث متعددی در دل خودش جای داده است. همین اتفاقات و شخصیت ویژه ناصرالدینشاه و همچنین سبک زندگی خاص او، باعث جذابیت این دوره برای مورخان و اهالی هنر شده است. در این مجال اندک، نگاهی داریم به مهمترین ناصرالدینشاههای سینما و تلویزیون و همچنین برخی از عوامل جذابیت دوران حکومت او.
*س_مشایخی؛ اولین ناصرالدینشاه_س*سهضلع اصلی سریال «سلطان صاحبقران» از دنیا رفتهاند؛ علی حاتمی بهعنوان نویسنده و کارگردان، ناصر ملکمطیعی در نقش امیرکبیر و جمشید مشایخی بهعنوان اولین ناصرالدینشاه تاریخ سینما و تلویزیون در این اثر حضور داشتند. این سریال در سال 54 و به سفارش و تهیهکنندگی تلویزیون ملی ایران ساخته شد و برای حکومت پهلوی که مخالف قاجار بود، مهم و استراتژیک بود. احتمالا در فضای مجازی، بخشهایی از این سریال و دیالوگ معروف امیرکبیر قبل از مرگش را شنیدهاید؛ جایی که «علیخان» و همراهانش برای اجرای فرمان شاه و قتل امیرکبیر به حمام فینکاشان رفتهاند و امیرکبیر قبل از اجرای حکم به آنها میگوید: «... مرگ حق است، اما بهدست شما بسی مشکل! اما شوق از میان شما رفتن مرگ را آسان میکند.» علی حاتمی که در دیالوگنویسی تخصص ویژهای داشت، در این سریال بهدلیل علاقهاش به دوره قاجار، سنگتمام گذاشت و بعدها در مصاحبهای درباره ساخت این سریال و حسش به این دوره تاریخی گفته است: «بهجرأت میتونم بهتون بگم که حس من، ریتم من و ضرباهنگ کارهای من برای زندگی دوره قاجار خیلی مناسبتره تا زندگی امروز....»
از دیگر بازیگران این سریال میتوان به سعید نیکپور در نقش «میرزارضا کرمانی»، جهانگیر فروهر در قامت «میرزا آقاخان نوری» و زری خوشکام در نقش «عزتالدوله»، خواهر تنی ناصرالدینشاه و همسر امیرکبیر اشاره کرد. قرار بود این سریال در دو نسخه سینمایی در دهه80 روی پرده برود که با مخالفت خانواده مرحوم حاتمی روبهرو شد.»
*س_از مشایخی به راد، از میرزای کرمانی به امیرکبیر_س*مردم برای دیدن نسخه دیگری از ناصرالدینشاه و امیرکبیر از تلویزیون، 10سال صبر کردند. دیگر خبری از پهلوی نبود، اما دوره قاجار همچنان منفور بود. انقلاب شده بود و دومین حکومت بعد از قاجار روی کار آمده بود. سعید نیکپور که گفتیم در سریال «سلطان صاحبقران» نقش میرزارضای کرمانی را داشت هم کارگردان سریال «امیرکبیر» شد و هم بازیگر این نقش و ناصرالدینشاه را هم به ایرج راد سپرد. اوضاع ناصرالدینشاه در «امیرکبیر» کمی بهتر از قبل شده بود، اما بازهم ترسو و ناکارآمد و هوسباز بود. ایرج راد در این نقش، خودش را به مخاطبان نشان داد و تا سالها بعد هم او را با ناصرالدینشاه میشناختند. با اینکه این سریال بهواسطه اسمش قرار بود با محوریت امیرکبیر باشد، اما تصویر نسبتا دقیقی از زندگی و زمانه ناصرالدینشاه هم ارائه میداد؛ تصویری که منطبقبر کتب تاریخی بود و انصاف و البته نیمنگاهی به سلطان صاحبقران. نکته جالب این سریال این بوده که ابتدا قرار بر حضور مرحوم فردین در نقش امیرکبیر بوده، اما خودش این نقش را نپذیرفته است. سعید نیکپور درباره حضور خودش بهعنوان امیرکبیر در این سریال و مخالفت محمدعلی فردین برای بازی در این نقش به «برنا» گفته بود: «مرحوم فردین را از نزدیک میشناختم و میدانستم که ازنظر روحی در چه وضعیتی قرار دارد. به اتفاق مرحوم هوشنگ بهشتی نزد او رفتم و نقش را برایش توضیح دادم، اما او در ابتدا اطمینان نداشت که مدیران تلویزیون اجازه کار را به او بدهند، درحالیکه من از قبل اجازه کار را برای او گرفته بودم.» دوباره پیگیرکار از فردین شدم، اما او در یک جمله به من گفت: «بگذارید من برای مردم فردین باقی بمانم.» و خودش این پیشنهاد را نپذیرفت. دو ماه از کلید خوردن این مجموعه گذشته بود و ما هنوز هیچ کسی را برای این نقش پیدا نکرده بودیم، به همین دلیل بهناچار خودم آنرا پذیرفتم.» جالب است که بعدها و پس از ساخت این سریال بسیاری از بازیگران، در گفتوگوهایی از علاقه خودشان برای بازی در نقش امیرکبیر گفتند و بازی نیکپور را یکی از بهترین نقشهای تاریخی دانستند. این سریال در دوره جنگ و زیر موشکباران ساخته شد، اما همچنان تماشایی است و تکرار چندباره و البته ممیزیشدهاش هنوز هم بینندگان زیادی دارد. ازنظر هزینه، رقم متوسطی صرف ساخت این سریال شده و با آثاری که بعدها در تلویزیون ساخته شدند، قابلمقایسه نیست. اما همچنان اکثر مردم، ناصرالدینشاه را با ایرج راد میشناسند.
*س_باز هم حاتمی، این بار در سینما_س*فارغ از سریالها، ناصرالدینشاه در سینما و در سال 62 دیده شد. این بار هم توسط علی حاتمی و در فیلم سینمایی «کمال الملک». حاتمی، مشایخی را برای نقش کمال الملک از مدتها قبل انتخاب کرده بود و باید فکری به حال ناصرالدینشاهش میکرد. عزتالله انتظامی تبدیل به اولین ناصرالدینشاه تاریخ سینمای بعد از انقلاب شد. دیالوگهای این فیلم سینمایی هنوز هم گاهی استفاده میشود و بعضی از آنها تبدیل به ضربالمثل شده است. به یک نمونه از این دیالوگها دقت کنید وقتی کمالالملک به ناصرالدینشاه میگوید: «هنر مزرعه بلال نیست که هر سال محصولش بهتر شود. از ستارههای آسمان هم یکی میشود کوکب درخشان، الباقیای ای... سوسو میزنند.» ناصرالدینشاه در کمالالملک با وقارتر و البته هنرمندتر از ناصرالدینشاه «امیرکبیر» است که به این تفاوت نگاه کارگردانها برمیگردد. ناصرالدینشاه با انتظامی پختهتر شده بود و شاید با نمکتر. ناصرالدینشاه 6 سال قبل از مرگش، لقب کمال الملک را به محمد غفاری میدهد و یکی از دلایل پختگی این نقش، شاید همین سن و سال بالای ناصرالدینشاه باشد.
*س_مخملباف به جای حاتمی، انتظامی تعویض نشد_س*عجیبترین فیلم محسن مخملباف، اسم ناصرالدینشاه را در عنوانش دارد؛ «ناصرالدینشاه آکتور سینما»، فیلمی طنز و فانتزی که میخواست با تاریخ سینما شوخی کند و کنایههای خودش را هم بزند. مخملباف در سال 1370 و بعد از مشکلات دو فیلم «شبهای زایندهرود» و «نوبت عاشقی» سراغ یک اثر تاریخی رفت. گفته میشد مخملباف با ساخت این فیلم میخواست به سیاست و سانسور اعتراض کند؛ ادعایی که البته هیچگاه تایید یا رد نشد. انتظامی در این فیلم نقش ناصرالدینشاه را داشت و تفاوت چندانی با ناصرالدینشاههای قبلی نداشت. تفاوت تنها در این بود که سهم بیشتری از فیلم به او تعلق داشت. انتظامی در این اثر، تلاش کرد تا در بازیاش تفاوتی با «کمال الملک» ایجاد کند و به واسطه فضای کمدی کار، در آن موفق بود. طعنههای تاریخی، استفاده از سکانسهای فیلمهای قبل از انقلاب و همچنین واکنشها به این فیلم در زمان خودش، از حاشیههای فیلم «ناصرالدینشاه آکتور سینما» بود. سهم ناصرالدینشاه تا دهه 70 از سینما و تلویزیون ایران، کمتر از انگشتان یک دست بود.
*س_ناصرالدینشاه، پادشاه هنرمند؟_س*شاعر، عکاس، نقاش، خوشنویس. اینها هنرهایی است که ناصرالدینشاه در آنها فعالیت داشته است. در تاریخ آمده که ناصرالدینشاه، بخش اعظم سرودههای مذهبی خود را به امام حسین (ع) و سایر شهدای کربلا اختصاص داده است. دیگر اشعار آیینی او در وصف امام علی (ع) و امام رضا (ع) و شعری ترکی در مصیبت کربلاست. مورخان او را اولین عکاس ایرانی میدانند و در نقاشی هم شاگرد کمال الملک بوده و از او طرحهای مختلفی به جا مانده است. میرزا کلهر، میرزا غلامرضا اصفهانی و محمدحسین شیرازی از معروفترین خوشنویسان ایرانی دوره قاجار هستند و اینها با حمایت ناصرالدینشاه رشد کردند. خوشنویسی از هنرهای موردعلاقه شاهان قاجار و زنان حرمسرا بود. چند نمونه از خطاطیهای ناصرالدینشاه به خط نستعلیق و شکسته نستعلیق به جا مانده است. شاید همین ویژگیهای فردی در کنار تصمیمات عجیب حکومتی، دوره او را برای فیلمسازان و نویسندگان جذاب کرده است. صدارت، اصلاحات، قتل فجیع صدراعظمش یعنی امیرکبیر، داستانهای اندرونی و حرمسرا، رقابت بین اطرافیان و اعضای دربار ناصری، رقابت همیشگی روسیه و انگلستان بر سر نفوذ بر ایران در آن دوران، سه سفر پر سروصدایش به اروپا، از دست رفتن بخشی از کشور بهویژه هرات و ماجرای عشقش به جیران، ازجمله اتفاقاتی است که در دوره ناصرالدینشاه و توسط وی اتفاق افتاده است. پادشاهی احساسی و لذتطلب که شاید نه برای این جایگاه آمادگی ذهنی داشت و نه لیاقتش را. بسیاری از نهادها مانند عدلیه یا موزهها در دوره او به وجود آمدند و شیوه حکومتش باعث تداومش شد اما اوضاع کشور در دوره قاجار، بهشدت بد و رقتآور بود. حدود 50 سال سلطنت، برای ساخت سریالهای مختلف و طولانی مناسب است اما توجه یکباره کارگردانها و پلتفرمها به دوره ناصرالدینشاه جالب و عجیب است. توجهی که احتمالا باید مخاطبان را برای دیدن و اشتباه گرفتن این سریالها و «ناصرالدینشاهها» با هم آماده کند.
*س_وقتی ایرج راد برای ورزی تکرار کرد_س*آنهایی که از ناصرالدینشاه شدن بهرام رادان در سریال «جیران» تعجب میکنند، کافی است بدانند که سعید شیخزاده در سریال «سالهای مشروطه» محمدرضا ورزی، نقش جوانیهای ناصرالدینشاه را بازی کرده است. سریالی که باعث شد ایرج راد بعد از 24 سال، نقش ناصرالدینشاه را بازی کند. سالهای مشروطه البته نسبت به سریالهای دیگر تاریخی ضعیفتر بود و عجیب اینکه ایرج راد هم نتوانست نقش مشهور خودش را تکرار کند. بعد از «ناصرالدینشاه آکتور سینما» خبری از این پادشاه قاجاری در سینما و تلویزیون ایران نبود و بازگشت وی، با استقبال خوبی مواجه نشد. ایرج راد پیر شده بود، اما دورهای که در سریال نمایش داده میشد انطباق تاریخی با سن و سال ناصرالدینشاه نداشت و انتخاب هوشمندانه و بهجایی نبود. این سریال درنهایت موفق نبود و نتوانست مخاطبان را راضی کند.
58259
کد خبر 1540278