نتیجه مخالفت با خداوند به کجا کشیده می شود؟+ صوت و تفسیر آیات سوره حشر
سوره «حشر» پنجاه و نهمین سوره قرآن کریم است که در این گزارش میتوانید تفسیر اجمالی آیات آن را بخوانید.
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند.
از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم میپرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر از مفسران قرآن کریم میپردازیم.
*س_تفسیر سوره حشر_س*سوره حشر با تسبیح و نیایش الهی یعنی «سبح لله» آغاز میشود و ویژگی آن این است که در آیات پایانی به صفات جمال و جلال الهی و اسمای حسنا و عظمای خداوند اشاره میکند. از موضوعاتی که در این سوره مطرح شده میتوان به این موارد اشاره کرد: داستان یهودیان بنی نضیر و شکست خوردنشان در برابر مسلمانان و تبعید آنان، احکام تقسیم اموال و غنایمی که بدون جنگ نصیب مسلمانان میشود، ملامت منافقان و افشای اعمال منافقانه و خیانتآمیز آنان در قبال مسلمانان و توصیف و تمجید از فداکاریهای مهاجران. بین آغاز و انجام سوره حشر پیوند خاصی وجود دارد؛ این سوره با تسبیح و تقدیس الهی آغاز میشود و با همین موضوع پایان میپذیرد.
انس بن مالک از رسول الله خدا (ص) روایت کرده است که به مردی فرمود: هر گاه میخواهی به رختخواب بروی سوره حشر را قرائت کن و اگر مردی شهید محسوب میشوی.
اسم اعظم خداوند اسمی است که با دستیابی به آن بسیاری از مشکلات مادی و معنوی را حل کرده و به بسیاری از مقامات میتوان دست یافت. نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند: اسم اعظم خدا در شش آیه آخر سوره حشر است؛ و نیز فرمودند هر کس آیات آخر سوره حشر را در شب و روز بخواند و در آن روز یا همان شب بمیرد بهشت بر او واجب میشود.
*س_آثار و برکات سوره حشر_س*1) شفای بیمار در روایتی از نبی مکرم اسلام (ص) آمده است: هنگام قرائت سه ایه آخر سوره حشر دست را بر سر بگذارید و آیات را قرائت نمایید که این دستور جبرییل است از جانب خداوند است و این عمل شفای همه بیماری هاست به جز مرگ.
2) حفظ و امان امنیت یابی و آسایش از خواص قرائت و کتابت این سوره عظیم الشأن است. پیامبر اکرم (ص) در این باره فرمودند: هر کس سوره حشر را در شب جمعه قرائت نماید تا صبح از انواع بلاها در امان خواهد بود.
بیشتر بخوانید
3) تقویت حافظه و هوش امام صادق (ع) در روایتی فرمودند: هر کس سوره حشر را بنویسد و با آب پاک بشوید و بیاشامد حافظهای قوی و هوشی سزشار نصیب او خواهد شد.
4) بخشش گناهان از رسول خدا (ص) روایت شده است: هر کس سه ایه پایانی سوره حشر را قرائت کند گناهان گذشته و آینده اش بخشیده خواهد شد.
5) جهت ورم پا امام محمد باقر (ع) خطاب به جابر فرمودند: وقتی جایی از پایت ورم کرد برای آن آیه آخر سوره حشر را سه مرتبه بخوان که به اذن الله آن درد و ورم خوب خواهد شد.
6) جهت درمان سردرد حضرت علی (ع) آیههای آخر سوره حشر را مایه درمان سردرد دانسته اند.
فایل صوتی تلاوت سوره حشر با صدای ابوبکر شاطری
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی *س_تفسیر آیات و مفاهیم سوره حشر_س*خداوند دارای دو نوع صفات است: ثبوتیه و سلبیه؛ ثبوتیه، کمالات خدا را بیان میکند، مثل علم و قدرت، اما سلبیه، خداوند را از هرگونه عجز و جهل و نیاز منزه میداند. تسبیح، نسبت به صفات سلبیه است و حمد، نسبت به صفات ثبوتیه.
تسبیح موجودات
بعضی گفته اند مراد از تسبیح موجودات، تسبیح تکوینی است نه تشریعی، یعنی همهی موجودات به زبان حال، نه زبان قال، خدا را تسبیح و تنزیه میکنند، زیرا آفرینش هر موجودی، دلیل بر علم و حکمت و قدرت خداوند و منزه بودن او از هر گونه جهل و لغو و عجز است. پس نیازی نیست که موجودات، به زبان تسبیح بگویند، بلکه وجودشان، تسبیح خداوند است.
اما به نظر میرسد مراد قرآن از تسبیح موجودات، تسبیح با زبان باشد، زیرا:
اگر آفرینش حکیمانه موجودات نشانه تسبیح باشد، ما این نشانه را میفهمیم در حالی که در آیهای دیگر میفرماید: شما تسبیح موجودات را نمیفهمید. «لا تفقهون تسبیحهم»
اگر آفرینش، نشانه تسبیح بود، مثل ساختمان زیبا که مهندس و معمار خود را ستایش میکند، پس چرا میفرماید: «کل قد علم صلاته و تسبیحه» موجودات به نماز و تسبیح خود علم دارند و این امر از روی درک و شعور است نه تکوینی و ناآگاهانه. اموالی که در اختیار مسلمانان قرار میگیرد، چند نوع است:
الف) اموالی که در جبهه از طریق جنگ به دست میآید که غنیمت نام دارد و مجاهدان مالک آن میشوند، ولی باید خمس آن را بدهند.
ب) اموالی که بدون درگیری و حمله بدست میآید که نام آن «فیئ» است و در این آیه حکم آن بیان شده است.
ج) اموالی مثل زمینهای موات، کوه ها، رودخانهها و نیزارها که نامش انفال است و در اول سوره انفال حکم آن آمده است.
شباهتهای منافقان با شیطان
1. هر دو دشمن انسان هستند: «انه لکم عدو مبین»
2. هر دو مردم را به فحشا و منکر میخوانند: «یأمرکم بالفحشاء»، «یأمرون بالمنکر»
3. از هر دو باید دور شد: «و لا تتبعوا خطوات الشیطان»، «فاحذروهم»
4. هر دو چند چهره و ظاهر فریبند: «کمثل الشیطان اذ قال للانسان اکفر... قال انی بریء منک، «و اذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنا و اذا خلوا الی شیاطینهم قالوا انا معکم» 5. هر دو با شعار خیرخواهی، اغفال میکنند: «هل أدلک علی شجره الخلد»، «قالوا انما نحن مصلحون»
6. جایگاه هردو دوزخ است: «ان المنافقین فی الدرک الأسفل من النار»
*س_پیام آیات سوره حشر_س*1- موجودات آسمانها و زمین، نوعی شعور و درک دارند. «سبح لله»
2- گرچه قدرت، در افراد عادی عامل از دست رفتن تعادل است، ولی خداوند هم قدرت دارد و تمام کارهایش نیز حکیمانه است. «العزیز الحکیم»
3- قهر خداوند نسبت به یهودیان پیمان شکن کافر، حکیمانه است. «العزیز الحکیم هو الذی أخرج»
4- محاسبات و تجهزات کفار در برابر اراده الهی، ناکارآمد و بی فایده است. «ظنوا أنهم مانعتهم حصونهم»
5- در جنگ و جهاد با کفار، تمام محاسبات نباید بر اساس تجهیزات و امکانات مادی باشد. «فأتاهم الله من حیث لم یحتسبوا»
6- تخریب ساختمانهای دشمن، در مواردی جایز است. «یخربون بیوتهم بأیدیهم و أیدی المؤمنین»
7- حداقل کیفر پیمان شکنی، تبعید و بیرون راندن از وطن است. (بنی نضیر به خاطر توطئه و خیانت مستحق کیفر سخت بودند، ولی آن حکم به تبعید شدنشان تبدیل شد.) «لو لا أن کتب الله علیهم الجلاء لعذبهم فی الدنیا»
8- ستیزه جوئی، سبب قهر الهی و تبعید بنی نضیر شد، نه یهودی بودن آنان. «ذلک بأنهم شاقوا الله»
9- در جبهه جنگ، تمام حرکات باید زیر نظر فرمانده باشد. «ما قطعتم... فباذن الله»
10- فسق و اعتقادات فاسد انسان، در هدر رفتن اموال او اثر دارد. «ما قطعتم... الفاسقین»
11- در مسائل مالی، حتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بدون اذن خدا دست به تصرف نمیزند. «ما أفاء الله علی رسوله»
12- تمام پیروزی ها، از راه جنگ و جهاد نیست. «فما أوجفتم علیه من خیل و لا رکاب»
13- سلطه اولیای خدا، چون به اراده و فرمان اوست، ارزشمند است. «یسلط رسله علی من یشاء»
14- اموال کفار فراری، در اختیار رهبر دینی است. «ما أفاء الله علی رسوله»
15- نظام اسلامی به پشتوانه اقتصادی نیاز دارد که یکی از آنان فیئ و اموالی است که بدون جنگ، به خاطر فرار یا متارکه کفار نصیب مسلمانان میشود. «ما أفاء الله علی رسوله»
16- گرچه افراد نیازمند، نظری به اموال ما ندارند، «یبتغون فضلا من الله»، ولی ما باید آنان را بهرهمند سازیم. «للفقراء»
17- علاقه به وطن، یک حق طبیعی و الهی است که قابل پیگیری است. «أخرجوا من دیارهم»
18- بستر سازی برای ارائه خدمات به دیگران یک ارزش است. «تبوؤا الدار»
19- هم ظاهر آراسته لازم است و هم باطن. «تبوؤا الدار و الایمان»
20- محبت به اهل ایمان مرز و بوم ندارد. «یحبون من هاجر الیهم»
21- از ایثار و روحیات خوب دیگران نام ببرید. یحبون... یؤثرون
22- دوستی پایدار آن است که به خاطر کمالات، افراد را دوست بداریم، نه به خاطر نام و قبیله و چشم داشت. «یحبون من هاجر»
23- بخیل، رستگار نمیشود. «من یوق شح نفسه فأولئک هم المفلحون»
24- نجات از بخل، با کمک و امداد الهی ممکن است. کلمه «یوق» مجهول آمده، زیرا بازدارنده خداوند است.
25- مکتب کامل مکتبی است که برای پیروان آینده خود نیز طرح کمال و رشد داشته باشد. «و الذین جاؤ من بعدهم»
26- برای جلوگیری از سوء تفاهم، ابتدا از لغزشهای خود استغفار کنیم و سپس لغزشهای دیگران. «اغفر لنا و لاخواننا»
27- سابقه در ایمان، یک ارزش است. «سبقونا بالایمان»
28- در اصلاحات باید به سراغ ریشهها رفت. ریشه بسیاری از گناهان، کینه و حسادت ودشمنی است که باید ریشه کن شود. «لا تجعل فی قلوبنا غلا»
29- رهبر جامعه اسلامی، باید از روابط منافقان داخلی با دشمنان خارجی آگاه باشد. «أ لم تر»
30- در صدر اسلام، منافقانی بودند که با کفار روابط مخفیانه و خائنانه داشتند و با وعدههای خود مایه امید آنان بودند. أ لم تر الی الذین نافقوا...
31- منافق، برادر کافر است. نافقوا... لاخوانهم الذین کفروا
32- منافق، در مسائل سیاسی و اجتماعی، تابع و مطیع رهبری اسلامی نیست. «لا نطیع فیکم أحدا أبدا»
33- منافقان، حتی به دوستان خود نیز دروغ میگویند. «و الله یشهد انهم لکاذبون»
34- از تبلیغات پر طمطراق منافقان نهراسید که آنان، مرد عمل نیستند و خیلی زود میدان را خالی میکنند. «لا یخرجون... لا ینصرون... لیولن الأدبار»
35- پیمان شکنی منافقان به حدی است که نسبت به کافران هم پیمان خود نیز وفادار نیستند. «لا یخرجون... لا ینصرون»
36- عاقبت نفاق، خواری و تنهایی است. «لا ینصرون»
37- مؤمن دارای ابهت و هیبت است. «لأنتم أشد رهبه فی صدورهم»
38- ترس از مردم به جای ترس از خدا، نشانه روشن نفاق است. «لأنتم أشد رهبه فی صدورهم من الله»
39- منافقان نمیدانند و نمیفهمند که رمز عزت و قدرت مسلمانان، اراده و لطف خداوند است. «لا یفقهون»
40- ارزیابی روحیات دشمن و هم پیمانان آنان و شیوه جنگی دشمن لازم است. «لا یقاتلونکم جمیعا الا... تحسبهم جمیعا و»
41- مراقب باشید که منافقان، مناطقی محفوظ و مصون از دسترس شما برای خود درست نکنند که در این صورت، خطر آنان جدی میشود. «لا یقاتلونکم... الا فی قری محصنه»
42- اتحادهای صوری که بدون ایمان و گرایش باطنی باشد، ارزشی ندارد. «تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتی»
43- در شناخت افراد و گروهها، به سابقه آنها مراجعه کنید. «کمثل الذین من قبلهم»
44- در تبلیغ و تربیت، از نمونههایی استفاده کنید که آشنایی مردم با آن آسانتر باشد. «قریبا»
45- برای اثبات مطلب یا نفوذ بیشتر در مخاطب، میتوان از چند نمونه و تجربه استفاده کرد. «کمثل الذین من قبلهم... کمثل الشیطان»
46- شیطان، رفیق نیمه راه است. «اکفر فلما کفر قال انی بریء»
47- ایمان، زمینه تقوا و شرط ثمر بخشی ایمان، داشتن تقوا است. «یا أیها الذین آمنوا اتقوا»
48- مؤمنان، در معرض غفلت از یاد خدا هستند و نیاز به هشدار دارند. «یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله... و لا تکونوا کالذین نسوا الله»
49- گام اول سقوط، از خود انسان است، خودفراموشی کیفر الهی است. «نسوا الله فأنساهم»
50- یکتایی و یگانگی، اولین و مهمترین اصل در صفات الهی است. «هو الله الذی لا اله الا هو»
51- او که همه به دنبال اویند، خداست. «هو الله»
52- علم خداوند به غیب و شهود یکسان است. «عالم الغیب و الشهاده»
53- یکتا معبود هستی، کسی است که فرمانروایی مطلق دارد. «هو الله الذی لا اله الا هو الملک»
54- فرمانروایی خداوند، از هر گونه ظلم و کاستی به دور است و مملو از قداست میباشد. «القدوس السلام»
55- خداوند، آفرینندهای است که در آفرینش مخلوقاتش، از کسی یا جایی الگوبرداری نکرده است، بلکه خود، صورت بخش پدیده هاست. «الخالق البارئ المصور»
56- کسی که تمام کمالات را داراست، سزاوار تسبیح همه هستی است. «له الأسماء الحسنی یسبح له..»
57- تسبیح موجودات، نشانه نوعی علم و شعور در هستی است. «یسبح له ما فی السماوات و الأرض»
انتهای پیام /