نجات شرکت شکستخورده
«جیم کانتیننزا»، مدیرعامل شرکت کداک در بازدید اخیرش از یکی از تاسیسات تولیدی این شرکت در شهر روچستر نیویورک، که زادگاه این گروه صنعتی است، حسابی با کارکنان گرم گرفته بود و با شوخطبعی هوشمندانه خاص خود مجلس را گرم میکرد.
به گزارش فایننشال تایمز، او هر گاه خودش مسوول هدایت تورهای کارخانه ایستمن کداک باشد، اولین چیزی که از بازدیدکنندگان میخواهد این است که کتهایشان را دربیاورند. مدیرعامل ایتالیایی - آمریکایی و حاضرجواب شرکت، از اینکه به مدیری خاکی شهره است لذت میبرد. او دلش نمیخواهد هیچیک از 4000نیروی کارش احساس کنند فاصلهای بین آنها با رئیسشان و مهمانانش وجود دارد.
خودش در این زمینه گفته: «وقتی در آن کارخانه قدم میزنید، میبینید که اینها قشر کارگر هستند و از دیدن و همکلام شدن با شما خوشحال میشوند. شرکتهای زیادی وجود دارند که بیشتر کارکنانشان در طول 30یا 40 سال فعالیت، حتی یک بار هم مدیرعامل شرکتشان را ندیدهاند که ابدا برای من باور کردنی نیست.»
شاید او دارد کداک قدیم را توصیف میکند. این شرکت که تا سال 2004 و به مدت نزدیک به 75 سال عضوی از «شاخص میانگین صنعتی داوجونز» (یکی از قدیمیترین و شناختهشدهترین شاخصهای بازار سهام در جهان که به عنوان معیاری مهم برای سنجش سلامت کلی اقتصاد آمریکا عمل میکند) بود، شاید دراماتیکترین سقوط را بین تولیدکنندگان آمریکایی در تاریخ معاصر تجربه کرده باشد. در سال 2012 و پس از آنکه تکنولوژی گوشیهای هوشمند و تصویربرداری دیجیتال، مزیت رقابتی تاریخی کداک در تولید فیلمهای آنالوگ را نابود کرد، این شرکت مشمول قانون حمایت از ورشکستگی شد.
اینجاست که کانتیننزا وارد صحنه میشود؛ مدیری عملیاتی و بیقرار که اصلا تحمل کاغذبازیهای اداری را ندارد و مشتاق است کداک را دوباره سرپا کند. او ابتدا از سوی طلبکاران شرکت به عضویت هیاتمدیره در آمد، در سال 2013 و همزمان با خروج کداک از ورشکستگی، رئیس هیاتمدیره شد و در سال 2019 نقش مدیرعاملی را هم بر عهده گرفت.
کانتیننزا، فرزند مادری خیاط و پدری بود که در شرکت 3M از سرایداری به کار با دستگاه رسیده بود. او با اکثر مردانی که در دوران اوج کداک در اواخر قرن بیستم بر آن فرمانروایی میکردند، فرق دارد. او از جنس دیگری است. احتمال اینکه این متخصص احیای شرکتها را کف کارخانه یا در حال بازدید از مشتریان و تامینکنندگان ببینید، خیلی بیشتر از آن است که او را در حال لذت بردن از منظره سوئیت مدیریتی «برج کداک» بیابید؛ همان آسمانخراش سبک رنسانس فرانسوی که جورج ایستمن، بنیانگذار شرکت، در سال 1914 بنا کرد و مدیران پیش از کانتیننزا در آن حکمرانی میکردند.
کانتیننزا میگوید 80 یا 90 درصد از «پاکسازی» کداک سنتی تکمیل شده است. کارنامه شغلی او شامل فعالیت در شرکت مخابراتی AT&T و شرکت تجهیزات مخابراتی «لوسنت» میشود. او همواره ماموریتهایی برای نجات شرکتهای تکنولوژی بحرانزده داشته، اما ممکن است این مورد یکی از آخرین پروژههای احیای این مدیر 63 ساله باشد. او میگوید: «کار که تمام شود، میروم، چون آنوقت، زمان آن است که نفر بعدی بیاید و سکان را در دست بگیرد و شرکت را به مرحله بعدی ببرد.»
البته تا آن روز خیلی مانده و او هنوز در میانه گود است. کداک با احتیاط در مسیری باریک و متزلزل گام برمیدارد تا بدهیهایش را به سطح قابل مدیریتی کاهش دهد. شرکت، طرح بازنشستگی با مزایای معین خود را که بودجهای بیش از حد نیاز داشت متوقف کرده، اما به تعهداتش نسبت به اعضای صندوق پایبند است و طرح جدید و مشابهی برای کارکنان فعلی ارائه میدهد. گام نهایی، اختصاص بخشی از این هزینه مازاد آزادشده برای کاهش قرضهای کداک خواهد بود.
کانتیننزا انتظار دارد این فرآیند را که به عنوان «بازگشت مازاد صندوق» شناخته میشود و طی آن وجوه اضافی باقیمانده در یک طرح صندوق بازنشستگی، پس از انجام تمام تعهدات شرکت، به خود کارفرما بازگردانده میشود، تا سال آینده تکمیل کند. البته اگر بیشتر از این طول بکشد، گزینههای جایگزینی برای تامین مالی دارد که آماده هستند.
با این حال، در ماه اوت حسابهای سهماهه دوم به دلیل شکاف فنی بین بودجه تامینشده و تعهدات شرکت، حاوی یک «هشدار قانونی» بود که نشان از تردید اساسی درباره توانایی کداک برای تداوم فعالیت داشت. تا جایی که برخی رسانهها شتابزده گمانهزنی کردند که این گروه زیانده ممکن است بهکلی تعطیل شود. این تیترها کانتیننزایی را که خودش علنا در بیانیه مطبوعاتی درآمد سازمان به این هشدار و نگرانی اشاره کرده بود، کلافه میکرد. برنامه احیای او حتی زمانی که بازگشت مازاد صندوق کامل شود هم تمام نخواهد شد. به گفته او دو سال پیادهسازی و استراتژی و عملیات شبانهروزی در پیش است.
ویدیوهای تبلیغاتی کداک تاکید میکنند که این شرکت آیندهاش را بر پایه میراثش بنا میکند؛ هرچند تاثیرات منفی و حلنشده گذشته حالا تبدیل به باری بر دوشش شده است. کانتیننزا میگوید کداک بزرگترین «شرکت پیچیده کوچکی» است که تاکنون مدیریت کرده و میراثی جهانی دارد که راه نفستان را میبندد. وقتی او مدیرعامل شد، شرکت نحیفی که از ورشکستگی به جا مانده بود، هنوز با بوروکراسی هزارلایه و کند و ناکارآمد یک غول صنعتی قرن بیستمی اداره میشد. 5000 نیروی کار آن زمان سازمان، 3800 عنوان شغلی متفاوت داشتند!
چندین روز طول میکشید تا کانتیننزا بتواند با هر یک از 28 مدیر مستقیم خود جلسهای ترتیب دهد و هفتهها زمان میبرد تا رؤسای بخشها لیستی از مشتریان برتر خود تهیه کنند، چه برسد به جزئیات سودآوری هر کدام. حالا میگوید آن وضعیت مثل «رانندگی با چشمان بسته» بود. مدیران ارشد میجنگیدند تا در همه جلسات حضور داشته باشند و مدام درباره چیزهایی سوال میپرسیدند که هیچ ربطی به آنها نداشت.
کانتیننزا میگوید: «پرسیدم کداک چه کار میکند؟ و پاسخ شفافی دریافت نکردم.» آنچه کداک اکنون انجام میدهد، بر محور چاپ تجاری و تولید مواد پیشرفته و شیمیایی میچرخد. بخش چاپ آن، آخرین تولیدکننده داخلی ماشینآلات و صفحات چاپ تجاری بسیار بزرگ در ایالات متحده است که سال گذشته 737میلیون دلار از 1.04میلیارد دلار درآمد کل شرکت را به خود اختصاص داد. شرکت در سایر بخشها، از تخصص خود در «چاپ هر چیزی روی هر سطحی» بهره میبرد، از جمله ساخت پوشش باتری، گرمکن شفاف و آنتن برای روی شیشه جلوی خودرو و تولید مواد عایق نور.
فیلمهای آنالوگ هم در میان مصرفکنندگان و کارگردانان خاصی مثل کریستوفر نولان، جانی دوباره گرفته است.
حالا دیگر خبری از مدیران کنجکاوی نیست که میخواهند از هر کاری که هیچ ربطی به آنها ندارد، سر در بیاورند. بخشها جداگانه اداره میشوند و به جای دخالت در استراتژیهای یکدیگر، روی کار خود متمرکزند. کانتیننزا تصمیمگیری را به «گروه کنترل» کوچکی متشکل از هفت مدیر اجرایی - شامل خودش و کهنهکاران پروژههای احیای قبلیاش - محدود کرده است.
او میگوید: «این سبک مدیریتی متفاوتی است. باید بهشدت درگیر فرآیند تصمیمگیری باشید، چون روال کاری موجود آن چیزی نیست که شما لازم دارید. منظورم این نیست که در همه چیز دست میبرم، بخشها خودشان تصمیم میگیرند، اما ما بله و خیرها را تسریع میکنیم.»
یکی از ویژگیهای گذشته کداک که کانتیننزا مصمم است نگذارد تکرار شود، وابستگی بیش از حد به فقط یک خط تولید است. همه میدانند که این شرکت تصویربرداری در دهه 1970 دوربین دیجیتال را ابداع کرد، اما نتوانست از تکنولوژی خود بهرهبرداری کند و آنقدر روی فیلمهای آنالوگش که حاشیه سود بالایی داشتند پافشاری کرد تا کار از کار گذشت و دیگر خیلی دیر شده بود.
کانتیننزا میگوید یکی از بدترین روزهای کاریاش، بازدید از موزه جورج ایستمن در روچستر بود که محصولاتی از کداک را که مبتنی بر اختراعهای ثبت شده پیشرو بودند به او نشان دادند. ابداع این دوربینهامیلیونها دلار هزینه داشت، اما فروشش ناچیز بود. او میگوید: «من به چنین چیزی افتخار نمیکنم. شما این همه پول خرج کردید و درآمد بسیار کمی داشتید. من ترجیح میدادم همه آن پول را بین کارکنان و سهامدارانم تقسیم میکردم.»
اکنون کداک در حال سرمایهگذاری روی خطوط تولید جدیدی است تا ستونهای بیشتری برای شرکت بسازد. در مرکز پارک 1200هکتاری ایستمن در روچستر، که یک دارایی شرکتی برای اجاره فضا به سایر تولیدکنندگان و در عین حال تصویری تاریخی از گذشته صنعتی کداک است، یک ساختمان به تاسیسات «اتاق تمیز» تغییر کاربری داده است. این تاسیسات محیطهای تخصصی و به شدت کنترل شدهای هستند که در آن میزان ذرات معلق در هوا در سطح بسیار پایینی نگه داشته میشود. این اتاق تمیز به عنوان خط تولید 2600 مترمربعی برای تولید مواد واکنشگر جهت فروش به آزمایشگاهها و تولیدکنندگان دارو، در سازمان غذا و دارو ثبت شده است.
تیم کانتیننزا هنگام تحقیق درباره نحوه ورود به این حوزه جدید کسبوکار، دریافتند که از نظر خریداران بالقوه، کداک تامینکننده قابلاعتمادی است. ظاهرا آن برند قدیمی قرمز و زرد هنوز هم قدرت دارد و کاربردش فقط به عنوان یک لوگوی نوستالژیک روی کالاهای تجاری نیست. با این حال، کانتیننزا فرصت ندارد عقب بایستد و از مسیر لذت ببرد.
البته نه اینکه اگر میتوانست هم دلش میخواست. خودش میگوید: «در AT&T حتی یک بار هم نگران تامین سرمایه نبودم. اما اینجا بدجور نگرانش هستم. البته هرچه اوضاع بدتر باشد، من بهترم. وقتی شرایط بد است، من آرامتر و ساکتتر و ملایمتر هستم. اما وقتی اوضاع خوب است، موی دماغ میشوم، چون دنبال کاری برای انجام دادن میگردم.»