یک‌شنبه 27 آبان 1403

نسخه استفان والت برای جنگ روسیه و اوکراین

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
نسخه استفان والت برای جنگ روسیه و اوکراین

اقتصادنیوز: اکوایران تحلیل استفان والت، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه هاروارد و ستون‌نویس فارن‌پالیسی درباره چالش روسیه و اوکراین پرداخته است.

به گزارش اقتصادنیوز در این مطلب آمده است: درک چگونگی واکنش ایالات متحده و اروپا به تجاوز روسیه آسان نیست.

استفان والت، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه هاروارد و ستون‌نویس فارن‌پالیسی در مطلبی هشدار می‌دهد که «غرب در حال خوابگردی به سوی جنگ اوکراین است»، و می‌نویسد: درک چگونگی واکنش ایالات متحده و اروپا به تجاوز روسیه آسان نیست.

با برخی استثناهای قابل توجه، نظر و تفسیر غلبدر غرب حول یک دیدگاه سیاه و سفید از وضعیت اوکراین تثبیت شده است. اجماع تقریباً کامل این است که همه تقصیر ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه است. شکایات اعلام شده روسیه هیچ مبنای قانونی ندارد. و تنها پاسخ قابل تصور غرب، امتناع از دادن هرگونه امتیاز، ایستادگی در برابر مسکو، اعزام نیروهای آمریکایی بیشتر به اروپا (البته نه به خود اوکراین) و ادامه تحریم های اقتصادی سخت در صورت حمله روسیه است. جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده به صراحت گفته است که ایالات متحده قصد ندارد نیروهای آمریکایی را برای جنگ برای اوکراین بفرستد و هیچ کشور مهم اروپایی این کار را پیشنهاد نمی‌کنند. حتی ایالات متحده با خروج پرسنل نظامی ایالات متحده و جابجایی دیپلمات های خود پیامی مخالف داده است. به غیر از چند چهره رادیکال، هیچ کس در تشکیلات سیاست خارجی ایالات متحده نمی‌خواهد طعم یک جنگ واقعی برای اوکراین را بچشد، تصدیق ضمنی این که این در واقع یک منفعت واقعاً حیاتی نیست. در مقابل، روسیه به صراحت اعلام کرده است که مایل به استفاده از زور برای دستیابی به هدف اصلی خود، یعنی جلوگیری از پیوستن اوکراین به ناتو - نه فقط در حال حاضر، بلکه در هر مقطعی در آینده قابل پیش‌بینی است. همانند سال 2014، حرکت فعلی نیروهای روسیه به منطقه دونباس از دیدگاه غرب غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرقابل دفاع است، اما با این وجود این اتفاق افتاده است. حتی اگر روسیه تصمیم بگیرد که تهاجم گسترده تری انجام ندهد، این بحران در حال حاضر خسارت اقتصادی قابل توجهی به اوکراین وارد کرده است. این چیزی است که من را متحیر می کند. نه تنها عدم تعادل قابل توجهی در عزم وجود دارد - یعنی آنچه روسیه به عنوان یک منفعت حیاتی است و در نتیجه ارزش جنگیدن دارد، برای غرب نه حیاتی است و نه ارزش جنگیدن دارد. همچنین عدم تعادل در رابطه مستقیم با قابلیت های نظامی وجود دارد که اگرچه ایالات متحده و ناتو ممکن است در مجموع بسیار قوی‌تر از روسیه باشند، اما اوکراین دقیقاً همسایه روسیه است و بنابراین در برابر نیروهای هوایی و زمینی آن آسیب‌پذیر است. علیرغم این شکاف حیرت‌انگیز هم در توانایی‌ها و هم در عزم و اراده، موضع مذاکره ایالات متحده (و در نتیجه موضع ناتو در کل) به هیچ وجه در مورد موضوع اصلی که دو طرف را از هم جدا می‌کند، تکان نخورده است. این موضوع همسویی ژئوپلیتیکی آینده اوکراین است. مگر اینکه چیزی را از دست داده باشم، ناتو همچنان اصرار دارد که اوکراین حق دارد هر زمان که معیارهای عضویت را برآورده کند به ائتلاف ملحق شود. اگرچه هیچ کس انتظار ندارد که اوکراین به این زودی به آن بپیوندد، اما غرب مایل به تسلیم شدن برای عبور از این اصل انتزاعی نبوده است. «درهای باز» یک موضع سیاستی است که ناتو چند سال پیش اتخاذ کرده است، نه یک قانون جهان‌شمول. بی‌میلی ناتو برای لغو اعلامیه سال 2008 مبنی بر پیوستن اوکراین و گرجستان به این ائتلاف، تا حدی به دلیل تمایل قابل درک به عدم امتیاز دادن به مسکو است. اما من نمی فهمم رهبران غربی چگونه فکر می کنند که می توانند این بحران را بدون دادن بخشی از آنچه روسیه در مورد این موضوع اصلی می خواهد، حل کنند. دلیل کمی وجود دارد که فکر کنیم پوتین به امتیازات جزئی در مورد رادارهای دفاع موشکی یا دیگر استقرار تسلیحات رضایت خواهد داد. وقتی حریف شما برتری نظامی محلی دارد و بیشتر از شما به نتیجه اهمیت می دهد، حل یک اختلاف معمولاً مستلزم برخی تنظیمات از طرف شما است. این بحث درست یا غلط نیست؛ مسئله اهرم است.

والت با نقد نگاه رایج در رسانه‌های جریان اصلی آمریکا، می‌نویسد: واشنگتن پست، آتلانتیک، وب‌سایت شورای آتلانتیک، و بله، حتی فارین پالیسی را در هفته‌های اخیر بخوانید و رژیم ثابتی از ژست‌های شاهین را دریافت خواهید کرد که تنها گاهی اوقات نظرات مخالف ارائه می‌شود. گفته می شود که پوتین به تنهایی منشأ این مشکل است که به همراه دیکتاتورهای آدولف هیتلر، جوزف استالین، صدام حسین، فیدل کاسترو، شی جین پینگ، و هر کس دیگری که ما داریم، به طور منظم شیطان صفت شده است. غرب اصرار دارد که این بحران را نه به عنوان یک تضاد منافع پیچیده بین کشورهای دارای سلاح هسته ای، بلکه به عنوان یک بازی اخلاقی بین خیر و شر تلقی کند. این گرایش به ویژه خطرناک است، زیرا زمانی که یک درگیری با چنین عبارات شدید و اخلاقی شکل می‌گیرد، سازش کفرآمیز است و تنها نتیجه قابل قبول تسلیم کامل طرف مقابل است. در این محیط، دیپلماسی چیزی بیش از یک نمایش فرعی نخواهد بود. پاسخ‌های سیاسی غرب به همان اندازه آشنا هستند: بیانیه‌های معمول تقبیح، اعزام نمادین نیروها برای اطمینان بخشیدن به متحدان، و اعمال تحریم‌های اقتصادی - اما توجه ناچیز به مصالحه‌هایی که ممکن است خطر جنگ را خنثی کند. حتی بدتر از آن، دلیلی وجود دارد که گمان کنیم این گرایش در طرف مقابل نیز به خوبی پیشرفت کرده است.

همچنین بخوانید
نسخه استفان والت برای جنگ روسیه و اوکراین 2