نظرات برگزیده مخاطبین الف: قوه قضائیه با اراذل و اوباش مماشات می‌کند / وقتی شایسته‌سالاری حاکم نباشد نخبگان از کشور مهاجرت می‌کنند / نظام نباید ظاهر افراد را معیار جذب قرار دهد

گزارش تصویری با عنوان «بازسازی صحنه جرم اوباش قمه به‌دست» با نظرات متعدد کاربران الف همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:

*اعدام حق مسلم این اراذل هست

*(پاسخ به کامنت بالا) اعدام اعدام چرا به ریشه مشکلات نگاه نمیکنید واقعن نظرات مردم و خوندم متاسفم واسه جامعه ببینین مشکلاتشون چیه نمیشه ازاین به اصطلاح اشرار جهت منافع مردم استفاده کرد میشود ولی قانون گزاران ومردم به دنبال اعدامن واقعن چرا

*نظام دربرابر منافقین داعش صفت ومتجاوزان بعثی تسلیم نشد چطور در مقابل این اوباش واراذل کوتاه می آید!!!؟ جمعشان کنید وبرای همیشه به زباله دان تاریخ اندازید! در اینجا رأفت اسلامی معنا نداردامنیت جامعه رابرهم زدند!!

*برای امنیت جامعه باید آموزش و پرورش تقویت و اصلاح شود در کنار آن اختیارات نیروی انتظامی افزایش یابد و.....

*اینها فقط باید زنده زشت باشند به این معنی که انگشتان دستشان قطع شود تا هیچ گاه هوس سرقت به سرشان نزند.. مگر مردم بیچاره چه گناهی کردند که شب از مرده بترسند روز هم از زنده هر کسی انگشتان اینها راقطع کند ثواب بزرگی انجام داده است در صورتی که مجازاتشان هنوز خیلی باید سخت تر از این باشد

*اینا زندان برن فربه تر میشه و از پول بیت المال حیف و میل میکنن و زندان واسشون میشه هتل و میشه بخور و بخواب

*این کارهای عوام فریبانانه را کنار بزارید دنبال علت باشید دنبال این باشید که قوانین را درست کنید الان محله های نا امن زیادشده هر کسی ده بیست نفر دنبال خودش راه انداخته

*اگر دیدگاه ما مهم بود که جامعه به این روز نمی افتاد خفت گیری جرم بیشتری دارد یا اختلاس یا فروش سکوی نفتی وزیر دریایی و..

*در این وضعیت مردم چکار کنند. دست نیروی انتظامی را در برخورد با ارازل و اوباش باید باز گذاشت و تبعات اون را قانون باید پوشش بدهد تا خانواده ها در امنیت باشند.

*برخورد دستگیری اوباش و بازسازی صحنه جرم برای التیام احساسات عمومی کافی و وافی نیست و امنیت عمومی را به هیچ وجه نمی تواند تضمین کند بعد از چند روزی همان اوباش را آزاد می کنند و ایشان با شگردهای تازه وارد شرارت و امنیت ستیزی و مردم آزاری می شود. دستگیری و بازسازی صحنه جرم جای سپاس و قدردانی ندارد. میوه ای که فاسد شده باید دور انداخته شود. عقیده بازپروری هم تا حدی می تواند مفید واقع شود یعنی برای همه مجرمان شرور نمی تواند مؤثر باشد. مثلاً نوجوان 14 یا 16 ساله ای برای هم محلی ها چاقو بکشد امید به بازپروری آن نوجوان امید نابجا و غیر معقول نیست. اما امید بازپروری به شرور چندین ساله میانسال قمه به دست و خونریز، امید کاملا پوچ و واهی است. این نظام قدرت محو کردن مخلان نظم و امنیت عمومی را ندارد. البته نیروی انتظامی فراتر از وظیفه نمی تواند برود. بلکه نقص و ضعف واضع قانون است که با وضع قانون ضعیف موجب ضعف امنیت عامه شده. اگر مقنن قوی باشد، مردم خواه و امنیت پرست باشد با وضع ماده ی قانونی محو اوباش امنیت ستیز خونریز، خالق و حافظ امنیت و آرامش عمومی می گردد

*در خواست ملت از قوه قضاییه اینه که دست اراذل قمه کش را قطع کند که دیگر نتواند آسایش ملت را بهم بزنند زندان کار ساز نیست قطع عضو جواب میده چرا در کشورهای عربی مثل عربستان کسی جرعت ندارد دزدی ویا زورگیری کند چون دست وچشم مجرم را درمیارن وقطع می کنند درس عبرت میشه برای سایرین

*حالا یک عده میایند و می نویسند اعدام. جان انسان ارزشمند است. به اینها شغل بدهید مشاوره روانپزشکی بدهید تا به جامعه برگردند.

*اینا انسانهایی شرور و خلافکارند که غیراز شرارت و رعب و وحشت ومزاحمت هیچ نفعی بحال جامعه ندارند قانون باید اینهارا اعدام شرشان را از سر مردم کم کند اما بر عکس اینها بعداز مدتی از زندان ازاد می شوند

*چرا چهره این مجرم ها رو نشان نمی دهید شاید خودشون و خانواده شان احساس شرم کنند از این تربیت کردنشون و خانواده ها هم جلوی بچه های خود را بگیرند تا بزه کار نشن

***

مخاطبین الف درباره یادداشتی با عنوان «گزارشی از آمار مهاجرت ایرانیان و سایر کشورهای جهان که باید بدانید» نظرات متعددی ارسال کردند که تعدادی از آنها را می‌خوانید:

*2-3 روز قبل اجساد یک زن و شوهر مهاجر مریوانی در رودخانه در یونان کشف شد. چرا افراد حاضرند برای رفتن از این مملکت جان خودشان را هم در خطر بیاندازند؟؟

*(پاسخ به کامنت بالا) به دلیل اینکه در فضای مجازی هیچ ایرانی مهاجر پیدا نمیشود تا از سختی ها حرفی بزند و فقط خود تحقیری هموطنان نمود دارد

*مهاجرت می کنند چون شایسته سالاری در این مملکت منسوخ شده است. فقط نگاهی به انتصابات این چند ماه بکنید، تا بفهمید اوضاع از چه قرار است.

*علت مهاجرت این است که افراد کشور علناً به خودی و غیر خودی تقسیم شده اند و این خودی ها هستند که شرط و شروط تعیین کرده و از همه امتیازات برخوردار هستند.

*خانه من جایی است که آرامش فکری، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی داشته باشم.

*(پاسخ به کامنت بالا) چنین بهشتی روی زمین وجود ندارد. اگر پیشرفت علمی و اقتصادی باشد خوب است. از انهایی که تجربه کرده اند و حقیقت را به شما میگویند سوال کنید.

*مهم مهاجرت نخبگان ودانشمندان وانسانهای با کارآمدی بالاست شما عواملی که باعث مهاجرت می شود را باید در نظر بگیرید با شعار دادن ونگفتن چیزی عوض نمی شود باید دید چرا کشور به روزی افتاده کسی دوست ندارد درآن زندگی کند حالا نخبگان به راحتی می روند امثال ما چون نه توان مالی وتحصیلات نداریم مجبوریم بمانیم در کشوری که یک خانه 40 یا 50 متری آرزوست یا یک خودرو اشغال چینی به آرزوهای ما بدل گردیده است وحتی خوردن گوشت ومرغ نیز در آینده نزدیک تبدیل به یک آرزو می شود میوه جای خود دارد دیگر ازدواج و از این مسائل دیگر محال شده آیا جای ماندن است در کشوری که فاصله فقیر وغنی آنچنان زیاد شده که قابل تصور نیست جای ماندن است

*در قرن 21، محدود کردن انسان فقط و فقط به یک نوع چهار چوب استاندارد زندگی غیر ممکن است. این نوع تفکر باعث به هم ریختن اجتماع شده و عده ای که تاب و تحمل این وضعیت را ندارند، بساط زندگی شان را در کشورهای دیگر پهن می کنند.

*جالب است که با رفتارهای ناصحیح باعث مهاجرت مردم به خصوص فرهیختگان می شوند. از طرف دیگر آنها را به برگشتن به میهن و آوردن سرمایه های خود به کشور می کنند!!

*خودتونو با این آمارها گول نزنید! برید رتبه های دو رقمی کنکور سالیان گذشته، رتبه های برتر دانشگاههای معتبر کشور رو ببینید، بینید این افراد الان کجا هستند. جامعه شما رو قرار هست 99% افراد معمولی جامعه هدایت کنند یا 1% افراد نخبه؟ از مهاجرت مهم تر اینکه افرادی هستند که مهاجر محسوب نمیشند اما در ایران کسب درآمد میکنند و سرمایه گذاری و خرج های خودشان را در خارج کشور انجام میدهند و یک خروج سرمایه دائمی ایجاد میکنند. پارامتر دیگری که در نظر نگرفتید آمار مهاجرت همراه با قهر هست. خیلی مواقع مهاجرت مردم به گونه ای هست که مردم سیاست های آن کشور مشکل پیدا نکرده اند بنابراین علی رغم مهاجرت جاده دو طرفه خود را نگه میدارند و ممکن است آن فرد بعد از بیست سال با سرمایه اندوخته به کشور مادری بازگردد و این اتفاقا به نفع کشورش میباشد. فرق دارد با مهاجرانی که بعد مهاجرت پشت خود را نگاه نمیکنند. ضمنا خود خاورمیانه که مثال میزنید خودش دارای بالاترین آمار مهاجرت هست، چه برسه به اینکه آمار مهاجرت ایران نسبت به میانگین کشورهای خاورمیانه بیشتر هم باشه.

*مهم نیست که چند نفر مهاجرت کردن. مهم اینه که چرا همه جوونا دلشون می خاد از ایران مهاجرت کنن؟ چرا از موندن در ایران راضی نیستن؟ چرا امید در میان نسل جوان نابود شده؟ جوانانی رو می شناسم با وجود درآمد خوب و تیپ و ظاهر مناسب و داشتن خونه و ماشین و خونه اقدامی برای ازدواج نمی کنن و سن بالای 30 سال هم دارن. ازشون که می پرسی چرا زن نمی گیرید می گین صبحت از ناامیدی و دل مردگی می کنن و می گین چرا در این کشور بچه ای بیاریم. کارشناسان باید این موضوع رو بررسی کنن و راهکاری ارائه بدن

***

«مدعیان از راه رسیده در صف اول!» از مطالب پربحث این هفته الف بود. تعدادی از نظرات مخاطبین درباره این مطلب را می‌خوانید:

*یه بقالی هم بخای بدی دست شاگرد نگاه میکنی کاربلدهست یا نه. اونوقت یه کارخانه عظیم رو می سپارن به یک متعهد ناکارامد

*آدم متعهد یعنی اینکه علاوه بر اعتقاد بر مبانی اخلاقی و خدمت گذاری به کشور و مردم باید تخصص لازم و داشته باشه..

*زنگ خطر برای نظام که معیار افراد برای جذب را فقط ظاهر و ریا می داند

*نخبگانی همچون زنده یاد مریم میرزاخانی از کشور فراری میدن تا با جا برای عرضه اندام انسانهای کوچک و حقیر باز بشه این شخص با الگو برداری از برخی مسئولین خوب یاد گرفته که در این نظام میشه با ریا کاری و چاپلوسی و ادعای دین داری چگونه بدون هیچ هزینه ای به ثروت رسید

*تهمت نباید زد اگر این فرد جرم کرده باید تراکنش های بانکی ایشان بررسی شود و جرمش اثبات شود افرادی که به ایشان پول داده اند باید شاکی شوند و اگر از بودجه دولت به این فرد پول داده شده هم که مدعی العموم باید وارد شود تا قبلش نمیشه تهمت زد اصل برائت است

*خیلی از افرادی هم که به تلویزیون دعوت میشن مثلا به برنامه های مناسبتی هدفشان نمایش و تبلیغات برای سو استفاده های آتی است.

*ایشان با عملکردشان نشان داده اند که هوش بالایی دارند ولی ایکاش این هوش بالا در جایی بکار میبرد که خیری برای جامعه داشت

*نکته تاسف بار ماجرا این هست که فلان مرجع عالی رتبه هم تحت تاثیر تبلیغات در مراسم رونمایی کتاب ایشون شرکت می کنند ویکی از دلایلی که امروز وضع مملکت به اینجا رسیده این هست که آدمهای به ظاهر اسلامی بدون داشتن هیچ تخصصی ونه تعهدی که ایکاش داشتند درراس هرم مدیریتی کشور هستند واوضاعمون اینی هست که می بینیم.

*جایی که تعهد به جای تخصص نشست، آن وقت مدعیان تعهد با ظاهر سازی جای متخصصین را میگیرند و به دین و دنیای مردم ضربه میزنند، فجایعی را به بار میآورند که در این سالها همه ی ما آن را حس کرده ایم.

*ملاک ارزیابی افراد تنها هوش، استعداد و تخصص است. وقتی ملاک ارزیابی افراد «تعهد» قرار گیرد، آنگاه پای سلیقه، میزان ارادت و ده ها فاکتور دیگر پیش می آید که موجب تضییع حق افراد و بر هم زدن جامعه می شود.

*(پاسخ به کامنت بالا) تعهد را سطحی معنا نکنید؛ تعهد یک امضا یا یک زبان‌بازی نیست. تمام جهان اول آموزشی عمومی دارند و افراد متعهد را جذب می‌کنند و آموزش می‌دهند تا متخصص شوند. اگر متخصص نبود او را به کار دیگری می‌فرستند که بهتر بتواند انجامش دهد ولی تعهد هم اهمیت دارد. اگر به اصول آمریکا متعهد نباشید، از لغو اقامت گرفته تا زندان در انتظار شماست.