نقش مدیران غیر ورزشی هنرهای رزمی در آسیب ورزشکاران
عملکرد مدیران غیر ورزشی هنرهای رزمی و ایجاد آسیبهای جدی بر ورزشکاران را بررسی قرار دادیم.
به طور کلی سازماندهی، برنامهریزی، کنترل و رهبری در ورزش تعریفی است که برای مدیریت ورزشی میشناسیم. کنترل و هدایت جهت دستیابی به اهداف در حوزه ورزش که مسئولیت اصلی مدیران است را به جرأت میتوان مؤثرترین قسمت زندگی یک ورزشکار اعم از حرفهای و یا آماتور معرفی کرد.
مدیران غیر ورزشی، کسانی هستند که بنا به داشتن ارتباطات سازمانی و البته فارغ از تحصیلات و تجربیات مربوطه در پستهای مهم نفوذ کرده و مسئولیت تشکیلات ورزشی را عهده دار میشوند. بدیهی است که عدم تخصص کافی در هر جایگاهی میتواند اثرات منفی و خسارات جبران ناپذیری را در بر داشته باشد.
به عنوان مثال شخصی که در عرصه موسیقی فعالیت دارد و لیکن در آن موفق هم بوده است، چطور میتواند بدون هیچ تجربهای و صرفا به خاطر ارتباطات و یا تسلط بر زبان خارجه و یا عوامل دیگر گروهی از رزمیکاران را مدیریت کند؟ با فرض اینکه آن مدیر غیر ورزشی تحصیلات عالیه مربوط به رشته خود را نیز داراست، اما پاسخ این سئوالات را همچنان مجهول نگاه میدارد که این مدیر غیر ورزشی چطور میتواند:
سطح فنی ورزشکار را ارزیابی کند؟ ورزشکار را برای مبارزه، تنظیم وزن، تکنیک و تاکتیک و یا حتی بصورت تئوری آماده کند؟ - رویداد و رقیب مناسب را برای ورزشکار پیدا کند؟ - آسیب دیدگی را تشخیص و یا پیشگیری کند؟ موضوعات مربوط به بودجه، مدیریت سرمایه و موارد مالی و اعتباری را مدیریت کند؟ تمام این سؤالات بخش کوچکی از این مهم را در خود جای میدهد. تفکرات و ایدههای مدیریت غیر ورزشی قسمت اعظم این مشکلات است که وقتی به هدف نرسد، فساد را با خود همراه و نهایتاً ورزشکار و جامعه ورزشی را نیز آلوده خود میکند.
با این حال، بودند مدیرانی که اگرچه ورزشکار نیستند، اما با سالها تعلیم و تحقیق توانستند با درصد بالایی از موفقیت پلههای ترقی را طی کنند. یا مدیرانی که با کسب سالها تجربه نیز آمار خوبی در موفقیت را به نمایش گذاشتهاند. اما به راستی، مدیران غیرورزشی هنرهای رزمی تا به حال چه دستاوردهای مثبت و منفیای برای این جامعه بزرگ رزمی ایران داشتهاند؟