نوشتافزار هویت و شخصیت کودک ایرانی را شکل میدهد
افرادی آمدند و گفتند که باید این فضا را بشکنیم چون نوشت افزار اهمیت استراتژیک دارد با کودک و نوجوان سر و کار دارد برای بچه ها هویت ساز و شخصیت ساز است.
به گزارش مشرق، نهمین شست تخصصی هنر و رسانه اندیشکده هنر و رسانه مرکز مطالعات راهبردی ژرفا با مشارکت جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی، دانشکدههای فرهنگی و اجتماعی دانشگاه جامع امام حسین (ع)، ارتباطات و رسانه دانشگاه صداوسیما، دانشکده رفاه، خبرگزاریهای صداوسیما، فارس، مهر، تسنیم، مهر، میزان، آنا، نورنیوز، پایگاه خبری سدید، جهان نیوز و موسسه رسانه ای خبر فوری باحضور «محمد یقینی» مدیرعامل مجموعه «ایراننوشت» و «مهدی یوسف وندی»، مدیرعامل خانه خلاق و نوآوری تجاری سازی محتوا (تم) مدیر مسئول نشر پینما با موضوع بررسی شرایط بازار نوشتافزار کشور برگزار شد،
پیش از سال 91 حدود 85درصد از نوشتافزار کشور وارداتی بود
یقینی در ابتدای این نشست عنوان کرد: حدودا از سال 91 بود که تعدادی از افراد دغدغه مند فرهنگی و حوزه فرهنگ دیدیم که در حوزه نوشت افزار عملا زمین از دست داده هستیم، از نظر تولید چیزی حدود 85 % بازار وارداتی بود و برند ایرانی هیچ عزتی نداشت. برند ایرانی وجود داشت ولی ضد ارزش بود که یا هیچ برندی روی کار نمی زدند یا اگر می زدند، خارجی نما بود از نام های خارجی استفاده می کردند که افراد فکر کنند که خارجی است از نظر محتوایی صد در صد از دست داده بود از نظر کاراکترها، مفاهیم و محتواهای گرافیکی که بر روی نوشت افزارها استفاده می شد کاملا وارداتی و غربی بود. در کودکان والت دیزنی و... استفاده می شد.
نوشتافزار هویت و شخصیت کودک ایرانی را شکل میدهد
وی افزود: افرادی آمدند و گفتند که باید این فضا را بشکنیم چون نوشت افزار اهمیت استراتژیک دارد با کودک و نوجوان سر و کار دارد برای بچه ها هویت ساز و شخصیت ساز است، از ساده ترین کار ها مثل دفتر شروع کردند با طرح ها و شخصیت های ایرانی کاراکترهای ایرانی را شخصیت پردازی کردند و هم از شخصیت های معروف تلویزیونی آن زمان استفاده کردند و یکسری شخصیت ها و قهرمانان ملی معاصر و تاریخی را تولید و به بازار عرضه کردند.
مردم در نمایشگاه، استقبال بینظیری از نوشتافزار ایرانی داشتند
این کارشناس در ادامه گفت: جالب بود که در آن سال ها تعداد زیادی از دوستان فعال فرهنگی که به آن ها افراطی گفته می شود، می گفتند که آیا این کار می گیرد؟ ملت این نوشت افزار را می خرند؟ وقتی تولید انجام شد و به بازار عرضه شد خیلی راحت پس زدند، چون وقتی یک محصولی را می فرو. شند دیگر خودشان را به سختی نمی اندازند و ریسک کنند و محصول جدیدی را بگیرند در ابتدای کار، کار سخت بود اما بچه ها آرام ننشستند و به سراغ خود مردم رفتند و نمایشگاه های مردمی در کل کشور گذاشتند وقتی با مردم ارتباط گرفتند دیدند که مردم آن ها را غافل گیر کردند یعنی چقدر از مردم بودند که این طرح ها را می خواستند و کسی نبوده که تولید کند، همان موارد مشکل دار و جای اصلاح دار باز هم مورد اقبال قرار گرفت.
امروز 100تولید کننده عضو مجمع نوشت افزار ایرانی اسلامی هستند
مدیرعامل ایراننوشت تصریح کرد: جرقه زده شد و کار خریدار داشت، مردم نیاز دارند و می شود روی آن کار کرد و این اتفاق رقم خورد که به این سمت رفت که تولید کنندگان از سراسر کشور که طرح هایی را می زدند دور هم جمع شدند گفتمان و هویت جمعی بین خودمان ایجاد کردیم که مجمع فعالین نوشت افزار ایرانی اسلامی شکل گرفت و از دو سه تولید کننده در آن زمان به بیش از صد تولید کننده رسیده است و حدود بیست مجموعه خدماتی و توزیعی هم دارند که در این صنعت نوشت افزار متناسب با نوشت افزار ایرانی اسلامی کار و فعالیت می کنند،
صنعت نوشت افزار ایرانی در سال96 از وابستگی به خارج نجات پیدا کرد
یقینی تاکید کرد: وقتی به سراغ مردم رفتیم و اقبال آن ها را دیدیم مردم موج خود را به مغازه داران رساندند و بعد به عمده فروشان و بعد به بنکداران رسیدند. در سال 96 از شرایطی که عرض کردم که تولید داخلی هیچ عزتی نداشت خارج شدیم، اول اینکه بسیاری از افرادی که بازرگان بودند و پول خود را به چین می بردند و تولید می کردند به داخل آوردند و دوم اینکه همه یک برند ایرانی به راه انداختند مثلا برند کنکو که همه فکر می کردند که کانادایی است بعد برند سفیر را هم زد، همه فکر می کردند که پاپکو خارجی است اما تبلیغات داشت که یک برند با کیفیت خوب است امسال هم پنتر و... به خط تولید داخل آمدند.
در تولید خودکار خودکفا شدیم و امکان صادرات نیز داریم
وی در ادامه بیان کرد: هویت سازی محتوایی بماند که بعد در مورد آن توضیح می دهم حداقل از نظر اقتصادی عزت داشتن تولید ایران ورق برگشت همه بزرگان بازار "ساخت این ایران" خود را بولد کردند مثل فابل که می خواست مشابه فابر خارجی بزند بعد فابل ایرانی نوشت و پرچم ایران را هم زد که مردم استقبال کردند و پسندیدند یا در خودکارهای ایرانی حتی کیان که اولین خودکار ایرانی بود در سال های 91 و 92 عرضه شد که در ابتدا بر روی آن انگلیسی نوشته می شد بعد گفتیم که چرا انگلیسی می نویسید مگر ما زبان نداریم؟ آن ها هم فارسی نوشتند و ما الآن بیش از 10 کارخانه خودکار داریم که همه نام های فارسی دارند و به فارسی نگاشته می شوند و "ساخت این ایران" آن هم نوشته می شود در خودکار کاملا خود کفا هستیم و بازار مازاد هم داریم.
مهندسی معکوس راهکار ذائقهسازی در مارکتینگ بازار است
یوسفوندی در ادامه این نشست عنوان کرد: در علم مارکتینگ وقتی می خواهیم ذائقه را عوض کنیم باید از مهندسی معکوس استفاده شود و دقیقا روش درست همین است، در ابتدا به سراغ مصرف کننده نهایی می روید مصرف کننده نهایی بازخورد می دهد و ادامه پیدا می کند، از سال 91 تا به الآن که در حدود یک دهه فعالیت است به این نقطه رسیده که در حوزه نوشت افزار ایرانی و محتوای ایرانی قسمت بسیار جدی بازار است و اغلب فعالین حوزه نوشت افزار که قدیمی هم هستند به حوزه نوشت افزار ایرانی با برند ایرانی تمایل دارند به دلیل اینکه سیر رشد طبیعی است و اگر رشد طبیعی نداشت یک فعالیت اقتصادی شاید یک سال بیشتر دوام نمی آورد ولی وقتی زمینه وجود دارد و به نظر من الگویی که در ایران نوشت پیاده شد کاملا قابلیت کپی کردن در سایر صنایع را هم داریم به خصوص صنایعی که به شدت مصرف کننده دارد و ما وارد کننده هستیم. مثل پوشاک که تولید کننده ها ایرانی هستند ولی برند خارجی می زنند و ما این معضل را داریم، در حوزه نوشت افزار کودک و نوجوان اولویت های ما چیست؟
کالا و محتوای ایرانی نیاز به توجه بیشتری دارد
وی افزود: وقتی نگاهی کلی در تولیدات ایرانی در نوشت افزار می اندازیم می بینیم که در تولیداتی مثل دفتر، کوله، خودکار و مداد رنگی بسیار خوب توانستیم نیازهای مخاطبان را پوشش داده ایم و بعد از آن درباره محصولاتی که کاراکتر محور هستند هم تا حدودی توانستیم ذائقه مخاطب را تغییر دهیم اگر می گویم تا حدودی برای این است که هنوز به آن اندازه ای که خرید کالای ایرانی صورت می گیرد خرید کالا با محتوای ایرانی آن قدر رشد نکرده است، این عقب تر بودن دلیل بسیار مهمی دارد و آن هم این است که در محتوا سازی و ایجاد زنجیره ارزش حول محور کاراکتری که ساخته می شود گاها نگاه بلند مدت و دقیق نداریم و تولید کنندگان محتوای ما، گاها محتوا را برای یک مدیای خاص تولید می کنند مثلا انیمیشن را برای تلویزیون، سینما و یا برای وی ا دی تولید می کند ولی به زنجیره کاراکتر خود که این کاراکتر تبدیل به نوشت افزار شود و به بازار برود و تبدیل به بازی و اسباب بازی شود خیلی فکر نمی کنند که در حوزه بازار پردازی می چرخد که در این حوزه ضعف جدی داریم که یکی از دلایل شکل گیری خانه خلاق و نوآوری محتوا هم همین است که بتوانیم این حوزه را تقویت کنیم.
کشور ما از فرهنگ غنی برخوردار است
مدیر نشر پینما تأکید کرد: تمام دنیا می دانند که ما کشوری غنی از لحاظ فرهنگی هستیم و خود ما هم وقتی آثار ادبی و اسطوره هایمان را نگاه می کنیم می بینیم که بسیار غنی هستیم اما چه اتفاقی می افتد که ما نمی توانیم از آن محتوا ها و متد بهره بگیریم و محتواهایی را ایجاد کنیم که پاسخگوی نیاز های داخلی باشد و تا این حد وابسته به خارج نباشیم، این به عدم شناخت کافی تولید کنندگان محتوا یا تهیه کنندگانی که در حوزه کودک و نوجوان هستند؛ از اقتضائات روز بر می گردد.
آثار سینمایی و انیمیشنها ما اغلب نقطه اوج برای جذب مخاطب ندارد
این کارشناس در ادامه بیان کرد: دوستانی انیمیشن درست کردند و چند جایزه جهانی گرفته اند، و از داستان ها شاهنامه برداشت کرده اند و در تمام شهر بیلبورد می زنند و تمام سینماها را در اختیارش می گذارند اما تا روزی که برای این انیمیشن تبلیغات می شود و هل داده می شود ما آن را می بینیم ولی به محض اینکه کنار گذاشته می شود می بینیم که هیچ اثری از این محتوا نیست و حتی کسانی که آن را هم دیده اند و بگویید که برای من تعریف کن شاید نتواند بیشتر از دو دقیقه درباره آن انیمیشن صحبت کند چون نقاطی که مخاطب را به آن محتوا قلاب می کند وجود نداشته است ما در تعریف این قلاب ها علمی و دقیق عمل نمی کنیم که نیازی جدی است که باید انجام شود. این باعث می شود که انیمیشنی که شاید بیست سال پیش که در دیزنی پخش شده و الآن دیگر پخش نمی شود کماکان کاراکترش روی نوشت افزارهای ما می آید و فروش می رود ولی انیمیشنی که دو سال پیش از پرده سینمای ما برداشته شده و وطنی بوده است دیگر آن تمایل برایش وجود ندارد چون زنجیره ارزش محتوا کامل نشده است که بسیار نکته مهمی است و باید بر روی آن کار شده و انرژی بگذاریم.
قانون کپی رایت در کشور رعایت نمی شود
یوسفوندی در ادامه گفت: آسیبی که این مهم دیدید یکسری دلایل دارد که یکی از آن قوانین حقوقی ای است که وجود دارد مثلا قانون کپی رایت را رعایت نمی کنیم و باعث شده است که هر محتوایی که از خارج از کشور به صورت کاملا رایگان در اختیار همه است و هیچ پاسخگویی وجود ندارد کسی که در داخل کشور محتوایی را تولید می کند قانون کپی رایت برای آن وجود دارد، من به عنوان تولید کننده محتوا وقتی احساس می کنم که اگر محتوایی را تولید کنم توان رقابت با محتوا خارجی را ندارد چون محتوای خارجی به صورت رایگان در اختیارشان قرار می گیرد و اگر بخواهند از محتوای من استفاده کنند باید پولی به من بدهند در نتیجه اصلا به حوزه مرچندایز و زنجیره اصلی دیگر فکر نمی کنم و می گویم همین یک مدیایی که وجود دارد کافی است و انیمیشنی تولید می کنم که 5 میلیارد هزینه می کنم و 7 میلیارد می فروشم و دیگر فکر نمی کنیم که من می توانم به جای 5 میلیارد تومان 15 میلیارد تومان هزینه کنم و 150 میلیارد تومان گردش مالی ایجاد کنم انگیزه برای آن وجود ندارد.
امروز در صنعت نوشتافزار به خودکفایی رسیدهایم، مرحله بعد تلاش برای صادرات است
مدیرعامل مجموعه ایران نوشت در ادامه عنوان کرد: وقتی در مورد نوشت افزار صحبت می کنیم آن را از دو جنبه باید بحث کنیم یکی جنبه اقتصادی و فرهنگی و دیگری جنبه محتوایی آن است در بحث صنعتی که موضوع این جلسه نیست زیاد وارد نمی شوم، از نظر صنعتی و تولیدی در این 10 سال خیلی جلو رفته ایم و تقریبا در اقلام اصلی نوشت افزار یعنی خودکار، مداد، دفتر، کیف، جامدادی و ماژیک به خودکفایی نزدیک شده ایم و ظرفیت مازاد داریم و باید به بازار خارجی فکر کنیم و الا این صنعت دچار مشکل خواهد شد اگر بخواهد رشد روز افزون داشته باشد اگر بخواهد ارز آوری برای کشور داشته باشد و اشتغال ایجاد کند تنها راه توسعه؛ صادرات به کشورهای منطقه است که می تواند به جای 80 میلیون مخاطب 500 میلیون مخاطب مد نظر باشد.
مشکلی که در حوزه تولید محصول داشتیم که مشابه آن نبودند اقلام اداری مثل پانچ، قیچی اداری، لاک غلط گیر، روان نویس و... که با توجه به اینکه صرفه اقتصادی این ها در حال ایجاد است و ما به صادرات فکر می کنیم و اگر بخواهیم تولیدات صادرات انجام دهیم حتما به صرفه است که آن محصولات را هم تولید کنیم از لحاظ دانشی گیر چندانی نداریم و نهایتا با یک سال کار کردن بر روی محصول می توانیم به محصول خوب و با کیفیت برسیم که ما در بعضی از محصولاتمان صادرات به اروپا را هم داریم و به استاندارد های جهانی رسیده ایم، کرونا این کار را به نحوی فریز کرد و اگر تا یکی دو ماه آینده از این حالت خارج شود ما برای دو الی سه سال آینده تقریبا محصول نوشت افزاری نباشد که مشابه داخلی نداشته باشد وقتی این اتفاق بیفتد خط می شکند و ما بقی هم می آیند.
در تولید افزار نیاز باز طراحی فرهنگی این صنعت داریم
یقینی تصریح کرد: در مورد بحث فرهنگی و محتوایی قطعا کمی عقب تر هستیم و کمی کار سخت تر است و نکته این است که همه چیز در زمین بازی صنعت نوشت افزار نیست. صنعت نوشت افزار و فعالین آن مصرف کننده همان زنجیری هستند که آقای یوسفوندی فرمودند و ما نمی توانیم خودمان انیمیشن و بازی تولید کنیم، کمیک بزنیم و بخواهیم که از کاراکتر آن استفاده کنیم. تولید کننده نوشت افزار باید مصرف کننده محتوا باشد و چیزهایی که به جامعه می آیند و شناخته می شوند و قابلیت تبدیل محصولات مختلف فرهنگی از جمله نوشت افزار را دارند که این حوزه در دنیا تعریف دارد، شاخص و متولی دارد، از بازار پردازی و مرچندایزینگ تعریف ارائه می دهد 16 حوزه محصول دارد که نوشت افزار یکی از آن است. اسباب بازی، پوشاک، پاپوش، وسایل الکترونیک، ورزشی و... و 8 حوزه خدماتی دارد از بیمارستان های محتوا و کاراکتر محور، رستوران ها، شهربازی ها، مدارس و مهد کودک ها و... گردش مالی آن در کشورهای توسعه یافته به مرز 20 در صد جی دی پی می رسد که عدد جدی ای است در داخل کشور برآورد داشته ایم که تقریبا در نوشت افزار اگر حدودا 6 هزار میلیارد تومان باشد گردش صنایع فرهنگی در کشور حدود 35 میلیارد تومان است که عدد بزرگی است سهم محتوای ایرانی از این 35 میلیارد تومان کمتر از 5/0 درصد است که غالبا نوشت افزار است و در مابقی حوزه ها اصلا کاری انجام نشده است.
سیاست گذاری درستی در حوزه صنایع فرهنگی وجود ندارد
وی افزود: ما انجمن تولید کنندگان اسباب بازی های ایرانی هم داریم ولی فقط به ایرانی بودن آن توجه دارند و به محتوای آن توجه ندارند، با توجه به نکاتی که آقای یوسفوندی گفتند در حوزه صنعت و زنجیره محتوا که خوراک نمی رسد گستردگی صنایع فرهنگی که ما وقتی از نوشت افزار صحبت میکنیم می گویند که ما که نمی توانیم فقط برای نوشت افزار انیمیشن تولید کنیم 16 محصول و 8 خدمات دارد و فقط نوشت افزار نیست گردش مالی زیاد، والت دیزنی رهبر این حوزه حساب می شود اگر آن را نگاه کنیم به این نکته خواهیم رسید که متأسفانه در داخل کشور ما در سیاست گذاری محصولات داخلی کشور تقریبا هیچ سیاست گذاری نداریم زمین خالی است چون فرا صنعت است و برخورد ها صرفا صنعتی بوده است و گفته اند صنعت نوشت افزار، صنعت پوشاک و... ولی فرهنگ و محتوا را توجه نکرده اند.
صنایع فرهنگی خود ابعاد، تعریف و الزاماتی دارد، سیاست ها و متولی خود را لازم دارد به شدت برای کشور هم از نظر اقتصادی و مهم تر از آن از نظر فرهنگی و استراتژیک مهم است مگر در صنایع دفاعی چون استراتژیک بوده است به اقتصادی بودن فکر کردیم گفتیم که این موضوع را خودمان باید بسازیم امنیت ملی است چون استراتژیک است و اگر از کشوری بیاوریم پس فردا بگوید که من دیگر به تو نمی دهم پس باید خودمان داشته باشیم. درست است که اگر خودکار را نتوانیم بسازیم خودکار وارد می کنیم اما بحث محتوا را چه می کنیم آیا محتوا هم می تواند وارداتی باشد قطعا مثل سم است بزرگترین سم برای کشور و مردم است آن هم برای کودک و نوجوان که در سنینی هستند که بسیار مهم و هویت ساز است ما سیاست گذاری در حوزه صنایع فرهنگی نداریم و باید در سطح کلان نظامی و حتی در سطح مجمع تشخیص و بعد در سطح مجلس سیاست گذاری حوزه صنایع فرهنگی را داشته باشیم هم تعریف داشته باشد، هم سیاست های حمایتی، دستگاه های مجری، دستگاه های نظارتی، به کار گیری حلقه های میانی مثل مجمع نوشت افزار که می تواند با حاکمیت ارتباط بگیرد دیتا بگیرد و بدهد و بخواهد سیاست های حاکمیت را جاری سازی کند حلقه های میانی را در صنایع مختلف درگیر کنند که می ترسم با این حرف من یک اتفاق بروکراتیک ظاهری مثل کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد بیفتد تنها مصوبه ای که داریم آیین نامه شورای انقلاب فرهنگی است که سال 79 و مجری آن وزارت ارشاد است که کارگروهی برای نظارت در واقع باید تشکیل می داده که تا به امروز نمادین بوده است هیچ قانون دیگری برای نظارت در حوزه نوشت افزار و حوزه فرهنگی و محتوایی وجود ندارد در بقیه موارد هم به همین شکل است.
به کارگیری حلقه های میانی حلقه مفقوده صنعت نوشت افزار است
یقینی در خاتمه گفت: اگر بخواهد کار ظاهری باشد و حاکمیت بگوید که من کارهای خودم را کردم و کارگروهی هم ایجاد کردم و ارشاد تو هم برو و انجام بده بودجه و ساختمانی و چندین نفر در آن باشند ولی محصولی که باید باشد به وجود نیاید نکته اساسی به کارگیری حلقه های میانی نقطه مفقوده توجه حاکمیت است و حضرت آقا این نکته را به صورت هوشمندانه چند سال است که می گویند که باید به سمت حاکمیت حلقه های میانی بروید خیلی از کارها را دولت و حاکمیت نمی تواند انجام دهد وارد شدن شما، وارد شدن، تنظیم شدن و رگلاتوری باشد که البته وارد شدن و درست ایفا شدن هم خود نکته است که مثل حوزه نوآوری نشود که الآن به نحوی تنظیم گری می کنند که داد همه در آمده است. انجمن ها، تشکل ها، حلقه های میانی، جمع های فعالین آن صنعت را بازی ندادن و درگیر نکردن باعث می شود که حاکمیت پشت میز بنشیند بدون اینکه بداند در کف کار چه خبر است و اتفاقا نقش مخرب ایجاد کند، به نظرم سیاست گذاری صنایع فرهنگی در صنعت عالی نظام، توجه به حلقه های میانی و ایفای نقش تنظیم گری توسط حاکمیت کاری است که کلا مفقود است.
*تنظیم: علی پژوهش