نویز در مسیریابی اینترنتی

اختلال شدید در سرویسهای موقعیتیاب همچنان ادامه دارد؛ دو ماه از آتشبس میگذرد، ولی ادامه این روند، موانع جدی در جریان مسافربری درونشهری و حتی بینشهری ایجاد کرده است. ناوگانهای مسافربری به سبب وابستگی جدی به ابزار دیجیتال و نرمافزاری از ارائه خدمات ناتوان ماندهاند و همین باعث شده است که از یک طرف کرایه تاکسیهای اینترنتی برای شهروندان افزایش پیدا کند و از طرف دیگر رانندگان اینترنتی...
این دقیقا بار مالی بیشتری برای این جامعه شغلی وارد میکند که طبق برآوردهای اولیه، جمعیتی حداقل 5میلیون نفر نیروی تمام وقت را شامل میشود که با احتساب افراد ثبتنامی و پارهوقت، این جمعیت به 10 تا 15میلیون نفر خواهد رسید؛ آماری که سردار سعید منتظرالمهدی، سخنگوی فراجا خردادماه گذشته به صورت رسمی اعلام کرد. این آمار یعنی از هر 10 ایرانی، حداقل یک نفر در تاکسیهای اینترنتی ثبتنام کرده و این در حالی است که شرکت جهانی اینترنتی اوبر با فعالیت در 70 کشور خارجی تنها 8میلیون راننده را شامل میشود.
جنگ و آغاز اختلالات در موقعیتیابها
دقیقا در همان روزهای داغ جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران، خبر آمد که برخی از عوامل نفوذی در داخل کشور دست به اقدامات خرابکارانه علیه امنیت ملی زدهاند. همان زمان بود که فیلترینگ به اوج رسید و امکان دسترسی به درگاهها و سایتهای خارجی به حداقل ممکن رسید و حتی تماس تلفنی با اپراتورهای خارجی دچار محدودیتهای شدید شد. سرویسهای موقعیتیاب نیز از دسترس خارج شدند تا آنها نیز از این قاعده مستثنی نمانند. البته رفتهرفته، محدودیت فیلترینگ به حالت قبل از جنگ برگشت و امکان تماس با خارج از کشور فراهم شد، ولی همچنان اختلالات گسترده در سرویسهای موقعیتیاب باقی ماند. ستار هاشمی، وزیر ارتباطات هفته گذشته در حاشیه نشست هیات دولت دلیل این اختلالات را ملاحظات امنیتی و احتمال حضور پهپادها دانست و در عین حال نیز بر این مساله صحه گذاشت که «این اختلالات باعث شده تا هم کیفیت ارتباطات و هم کسبوکارهای مرتبط با این حوزهها تحتتاثیر قرار بگیرد».
یک ایده بدون زیرساخت
تاثیر مستقیم بر معیشت رانندگان اینترنتی با توجه به جمعیت انبوه سراسری آنان باعث شد که طی یک ماه گذشته، چه مردم به صورت خودجوش و چه دولت و مسوولان راهکارهایی را مطرح کرده یا در پیش بگیرند. ستار هاشمی، وزیر ارتباطات، راهحل احتمالی را تلویحا در استفاده از دیگر سامانههای GPS عنوان کرده و گفته است که «ما از همه ظرفیتهایی که در دنیا وجود دارد طبیعتا استفاده میکنیم و صرفا اتکا به یک فناوری حتما مورد نظر ما نیست»؛ ادعایی که باعث شده برخی احتمال استقبال ایران از سامانه GPS چینی موسوم به «بایدو» را مطرح کنند. در این میان نیز امیرحسین دهقان، کارشناس شبکه، در خصوص سامانه چینی جیپیاس با نسخه آمریکایی آن گفته بود که «استفاده از بایدو در ایران نیازمند تغییر برخی تجهیزات و بوردهای الکترونیکی یا بهروزرسانی نرمافزاری است. خیلی از گوشیهای مدرن چینی به صورت پیشفرض از بایدو هم پشتیبانی میکنند، اما در سختافزار غربی و غیرچینی همیشه این قابلیت تضمین نیست.»
او معتقد است که ایران در شرایط کنونی برای کاهش آسیبپذیری و خروج از انحصار فناوری آمریکایی به دنبال گزینههای جایگزین است، اما همزمان باید ریسکهای ناشی از وابستگی به محصولات چینی و تطبیق آن با زیرساختهای کشور را نیز در نظر بگیرد. شواهد حکایت از آن دارد که اختلالات گسترده در موقعیتیابها همچنان ادامه داشته باشد؛ از یک طرف احتمالات امنیتی و از طرف دیگر نبود زیرساختها برای جایگزینی سامانههای موقعیتیاب، باعث میشود که دست کم تا زمانی که یکی از این 2 شرط محقق نشود، اختلالات ادامه داشته باشد. البته تجربه ما در بحث شبکههای اجتماعی نشان داده که نمیتوان به موضوع جایگزینی سامانهای تکیه کرد و احتمالا در صورت رفع احتمالات امنیتی همان سامانههای قبلی با محدودیت کمتری و تعریف شده به کار خودشان ادامه بدهند.
سرگردانی، ابهام و درد معیشت
اما تا آن زمان تکلیف رانندگان اینترنتی چه خواهد شد؟ اگر فرض را بر همان جمعیت 10 تا 15میلیون نفری قرار دهیم، تقریبا از هر 10 ایرانی، حداقل 2 نفر - یک نفر راننده و یک نفر مسافر - باید منتظر و معطل اتصال سامانه موقعیتیاب GPS باشد؛ سامانهای که بعضا در مناطقی از شهر و طی ساعاتی فعال است ولی طبق گزارشهایی که تاکنون از سوی مسافران تاکسیهای اینترنتی و رانندگان این مجموعهها در شبکههای اجتماعی منتشر شده، این اتصال به صورت منطقهای و لحظهای بوده و دچار اختلالات شدید و جدی است. این اختلالات در وهله اول، امکان ارسال موقعیت لحظهای برای نزدیکان مسافر را عملا مختل کرده و احساس امنیت مسافر را برای او و نزدیکانش تحتتاثیر قرار میدهد؛ رویکردی که تاکسیهای اینترنتی بعد از افزایش شکایات جهت افزایش ایمنی سفرها و تامین مطالبه مسافران در پیش گرفته و با تعریف گزینه «سفر ایمن»، امکان موقعیت لحظهای خودرو را برای نزدیکان مسافر و ناظران مجموعه، فعال کردند. اهمیت این مساله وقتی دوچندان میشود که مسافر نسبت به آدرس دقیق مقصد، اشراف اطلاعاتی دقیق نداشته باشد و همزمان نیز اپلیکیشن تاکسی اینترنتی مربوطه نیز به علت اختلالات نمیتواند موقعیت دقیق خودرو و زمان باقی مانده تا مقصد را ارائه کند تا مسافر یک مقایسه و تحلیل بین این آمار و اطلاعات با نحوه رانندگی و انتخاب مسیرها از سوی راننده در نظر بگیرد و همین مساله در بهترین حالت منجر به ایجاد سوءتفاهم و نگرانی و در بدترین حالت میتواند با تهدیدهای امنیت روانی یا جانی همراه شود. البته این نگرانی و تهدیدهای احتمالی نیز میتواند متوجه رانندگان باشد و آنها نیز ترجیح میدهند که در یک محدود زمانی و مکانی شلوغ و ایمن فعالیت کنند.
همچنین رانندگان به سبب این اختلالات امکان فعالیت و تردد را در مناطق ناآشنای شهر نداشته و به همین دلیل سعی میکنند که مسافران را بر اساس مناطق آشنا و مشخصشدهای، انتخاب کنند. نکته بعدی در این است که عدم کارآیی GPS باعث میشود تا رانندگان اطلاع دقیقی از مسیرهای پرترافیک یا خلوت نداشته یا در انتخاب مسیر دچار اشتباه شوند که همین مساله علاوه بر افزایش بار ترافیک شهری، افزایش هزینههای استهلاک خودرو و اتلاف وقت برای مسافر و راننده و بالطبع کاهش تعداد سفرهای درون شهری رانندگان و از همه مهمتر اتلاف سوخت میشود. این در حالی است که دستکم درباره رانندگان تاکسیهای اینترنتی یکی از مهمترین دغدغهها، میزان مصرف سوخت است که با توجه به سهمیه 60 لیتری ماهانه برای خودروهای شخصی، تاکسیهای اینترنتی تا مدتی بنابر پیمایش هر کاربر یک سهمیه مشخصشدهای را با نرخ دولتی لحاظ میکردند که همین تخصیص نیز از سال 1403 با اعلام وزارت نفت قطع شد؛ تصمیمی که باعث شد برخی آن را یک نشانه برای احتمال افزایش قیمت بنزین و کاهش سوبسیدها جهت کاهش هزینههای دولت تصور کنند. اما نه تنها بنزین گران نشد حتی اختلالات گسترده در سامانه موقعیتیاب باعث افزایش مصرف بنزین شد، بدون آنکه رانندگان از آن درآمدی کسب کرده یا سهمیهای برای جبران هزینهها دریافت کنند.