نکات پنهان در لیگ 22/ رازهای شگفتانگیز از فصلِ قهرمانی پرسپولیس
بیست و دومین دوره لیگ برتر فوتبال ایران با فراز و فرودهای فنی و غیر فنی بسیار به پایان رسید.
به گزارش "ورزش سه"، فصلی که جام جهانی تعطیلی حدود یک ماه در میانه نیمفصل آن به وجود آورد و از همان اوایل نقل و انتقالات رقابت بسیار شدیدی بین تیمهای بزرگ آغاز شد تا جایی که پیشبینی قهرمان یکی از دشوارترین معادلههای فوتبالی چند سال اخیر بود.
استخدام مربیان خارجی نسبتاً با کیفیت و یارگیری هدفمند تیمهای مدعی موجب شده بود که از همان ابتدا رقابت بالا بگیرد و تیمهای استقلال، پرسپولیس، گلگهر، سپاهان و تراکتور در قامت مدعی ظاهر شوند و کارشناسان به درستی در بین این پنج تیم دنبال قهرمان میگشتند. تا آخرین هفتهها هم جنگ بقا، سهمیه و قهرمانی ادامه داشت و در نهایت اردیبهشت 1402، پرسپولیس جام را به تهران آورد و نفت مسجدسلیمان و مس کرمان راهی لیگ آزادگان شدند و تکلیف سهمیه لیگ قهرمانان آسیا (ACL) هنوز درگیر و دار مجوز حرفهای باشگاه داری است.
در هر حال اگر از نکات فنی صرف نظر کنیم، لیگ امسال آموزههایی برای یادگیری اهالی فوتبال به همراه داشت که در زیر به آنها نگاه میکنیم:
* جنگ بیرون از زمین برنده ندارد!
هر تیمی بیشتر وارد جنگ بیرون از زمین شد، بیشتر متضرر شد. همواره، حاشیه بیشتر از اینکه کمک کند، آسیب زده است. «نمیگذارند قهرمان شویم»، جملهای کلیشهای بود که بارها در سالهای اخیر در فوتبال ایران شنیده شده و بعضاً اتهامات شدیدی حتی با مقامات رسمی فوتبال و ورزش کشور وارد ساخته، اما نه هیچ مقامی روشنگری کرده و نه کسی هم به خاطر این اتهامات توبیخ شده است.
در هر حال، دودِ پرداختن به حاشیه در این فصل به چشم تیمهایی رفت که بیشتر درگیر آن شدند. بهعنوان نمونه، در روزهایی که استقلالیها وارد جنجال بیربط خارج از زمین فوتبال علیه پرسپولیس شدند و بیشتر مصاحبههای آبیها (اعم از مدیریت، کادر فنی، بازیکنان و حتی برخی پیشکسوتان) بر محور بازی پرسپولیس - پیکان بود، از صنعتنفتِ در حال بازگشت از مرگ، غافل شدند و خود یک امتیاز حساس در مقابل آبادانیهای با انگیزه از دست دادند تا عملاً امید قهرمانی به باد برود. جنگی که به نظر میرسید سپاهانیها به دامن آبیها انداختند، در حالی که خود سرگرم تمرکز روی سه امتیاز مقابل نفت مسجدسلیمان بودند تا در کورس بمانند.
در این بهبوهه پرسپولیس با مدیریت درون تیمی، بازیکنان و کادر فنی این تیم به دام حریفان زردابی نیافتادند و میدانستند چه بازی سختی مقابل جوانان سختکوش پیکان دارند و با تمرکز کافی سه امتیاز آن مقطع را به جیب زدند. به راستی آن بازی چقدر میتوانست برای استقلال مهم باشد که اینقدر انرژی این تیم صرف آن شد، هر چه بود، بازنده این ماجرا استقلال بود که بیشتر از قبل از صدر فاصله گرفت و حتی شانس نایب قهرمانی را هم به صفر نزدیک کرد.
* مقابله سخت و بازگشت به مسیر قهرمانی و بقا در لیگ
سرسختی ذهنی (Mental Toughness) به معنی، تداوم تلاش و حفظ سطح عملکرد، تحت فشار طولانی مدت است. در روزهایی که پرسپولیس در جدال قهرمانی در حال دفن شدن بود، شاید خیلیها امیدی به بازگشت سرخپوشان نداشتند. اگر هر تیمی دیگری بود شاید سپر میانداخت و بیخیال جام این فصل میشد، اما شخصیت قهرمانی این تیم موجب شد در مقابل فشار هواداران و رسانهها با سرسختی ذهنی که از خود نشان دادند به روند پیروزی و روزهای اوج خود برگشتند و در نهایت فوتبال حریفان را سخت تنبیه کرد.
سرسختی ذهنی بهعنوان یک ویژگی روانشناختی سهم مهمی در موفقیت در جدالهای طولانی مدت و پرفشار دارد به ویژه زمانی که دست شما زیر باشد و عقب تر از حریف همواره منتظر لغزش او باشید. مقاومت در مقابل فشار مسئلهای بود که پیشتر به آن پرداخته شد که و همانطور که پیشبینی میشد، سرخها در مقابل فشار شدید هفتههای پایانی فصل سربلند بیرون آمدند و جام به خانه بردند و حسرت را تحویل رقیبان قدرتمند خود دادند.
در انتهای جدول نیز، نفتیهای آبادان در روزهایی که فاصله امتیاز قابل توجهی با منطقه امن جدول داشتند، با «معجزه عبدالله» در شرایط نه چندان امیدوار کننده، به سختکوشی خود ادامه دادند و در نهایت در آخرین نفس، از نزدیکترین رقیب خود سبقت گرفتند و کرمانیهای بداقبال طعمه سقوط شدند.
* بزرگ و کوچک پشت هم بودند مقالات و پژوهشهای زیادی درباره انسجام گروهیِ تیمهای ورزشی در ژورنالهای بینالمللی و داخلی منتشر شده که شاید نگاهی به این تیمهای این فصل مصداق عینی این مسئله آشکار بود. بهعنوان نمونه در پرسپولیس، بزرگ و کوچک برای موفقیت «تیم» سنگ تمام گذاشتند. در ارتش سرخ این فصل، بازیکنان بزرگ این تیم مانند کمال کامیابینیا، امید عالیشاه و سیامک نعمتی علیرغم دقایق بازی کمتر، هرگز با مصاحبه و رفتارهای غیرحرفهای تمرکز تیم را برهم نزدند و همواره با روی خوش در مصاحبهها و جشنها در کنار تیم بودند.
* ازخودگذشتگی برای گرفتن جام
از خودگذشتی به نفع «تیم» مهمترین عنصر موفقیت ورزشهای تیمی به ویژه فوتبال است. فوتبال ایران در گذشته از مسئله نارضایتی بازیکنان از نیمکت نشینی و حاشیه سازی آسیبهای بسیاری دیده، اما در سالهای اخیر نگرش حرفهای فوتبالیستهای ما در مواجهه با نیمکتنشینی بهبود ملموسی داشته که بخش اعظم این پیشرفت را مدیون آموزههای برانکو و کیروش هستیم. الگوی مثال زدنی برای نقش انسجام گروهی در موفقیت تیمی، پرسپولیس سالهای اخیر است که در سایه تفکرات حرفهای و اصول مداری برانکو ایوانکویچ، منجر تغییر تفکر ورزشکاران و درک بهتر از جایگاه و مسئولیتهای بازیکن، مربی و... شد و در نهایت شیرینی پاداش آن به همه رسید.
هر سه تیم صدر جدول در سال جاری از نظر انسجام گروهی وضعیت مطلوبی داشتند و دست کم چالشهای محرمانه درون تیمی به رسانهها درز نکرد. در حالی که ممکن است این مسئله تا حدودی به تیم تراکتور آسیب رسانده باشد. بازیکنان ایرانی اگر بخواهند پیشرفت پایداری در ورزش داشته باشند لازم است در طی مراحل رشد خود بهعنوان ورزشکار؛ مقارن با مسائل فنی، در معرض آموزشهای لازم در زمینه نگرش حرفهای نیز قرار بگیرند.
* پُر گل نه، یک - صفر ببرید!
اصلیترین و شاید تنها دستاورد کیروش در فوتبال ایران برجسته کردن اهمیت بردهای 1-0 برای مربیان فوتبال ایران بود. اگرچه با سبک فوتبال ایران همخوان نبود و دست کم از جانب فوتبال دوستان استقبال خوبی از آن نشد، اما در رقابتهایی مانند لیگ نتیجه بخش است. پرسپولیس در بیشتر قهرمانیهای اخیر، از این شیوه بهره برد. بهطور کلی بردهای سینوسی و پرگل در مقاطعی از فصل و از دست دادن بازیهای دیگر نتوانسته تضمین کننده رده بالاتر در جدول باشد؛ به ویژه لیگی که بعد از امتیاز، بازی رودرو ملاک باشد.
در همین لیگ 22 هم بردهای آتشفشانی استقلال کمکی به قهرمانی این تیم نکرد. بهعنوان نمونه زدن 7 گل به تراکتور تبریز یا برد 6 گله مقابل هوادار، تغییری در جایگاه استقلال در جدول به وجود نیاورد، در حالی که نتوانستند پیکان و صنعت نفت را شکست دهند و همین چهار امتیاز از دست رفته، سودای قهرمانی آبیها را به باد داد.
* دلیل یکسال وقفه در قهرمانی پرسپولیس
درس بزرگی که برانکو از باختن جدال لیگ پانزدهم (فصل 95-94) به عبدالله ویسی، به فوتبال ایران داد، در همین جمله قابل خلاصه شدن است. همین نکته بس که از آن فصل به بعد تا امروز، برترین خط دفاعی لیگ قهرمان میشود (به جز یک مورد فصل 18). شاید عمدهترین دلیل از دست دادن قهرمانی فصل قبل، مشکلات خط دفاعی سرخپوشان بود. آنها با افت محسوس در عقب زمین و بیسروسامانی در خط دفاعی به دلیل هجرت همزمان شجاع و کنعانی، در بسیاری از بازیهای توان دفاع از گل زده را نداشتند و در نهایت امتیاز از دست دادند.
درست در همان فصل استقلال با اتکا به خط دفاعی مستحکم خود بعد از پنج سال جام را از چنگ سرخها درآورده بود. امسال ماجرا برعکس شد و افت نسبی خط دفاعی استقلال مقارن بود با تقویت سد دفاعی پرسپولیس و با این فرمول (یکی از فاکتورهای تعیین کننده) جای قهرمان عوض شد. عبرت انگیزی این مسئله را با دقت به این نکته بارزتر میشود که؛ فصل پیش استقلال با بهترین رکورد تاریخ خود در خط دفاعی قهرمان شد و امسال پرسپولیس درست با همین وضعیت.
* گل زده کمتر عامل سقوط نمیشود!
نقدی که بعضاً هوداران و فوتبال دوستان به بازی تدافعی و کسلکننده دارند، با منافع مربیان در تضاد است. اگر فکر میکنید، فقط با گل نزدن تیم محبوب شما نابود میشود اشتباه میکنید. در فصل حاضر از پنج تیمی که ضعیفترین آمار گلزنی را ثبت کردند، فقط نفت مسجدسلیمان افتاد و عجیبتر اینکه این تیم ضعیفترین خط حمله نبود؛ بلکه تیمهای پیکان با آمار عجیب 12 گل زده (رده یازدهم)، آلومینیوم با 20 گل (رده هشتم جدول) و ملوان با 21 گل (رده دوازدهم)، وضعیت بدتری در آمار گلزنی نسبت به مسجدسلیمان (رده شانزدهم) داشتند.
* آمار متناقض بین 6 و 10 نکته جالب، شکاف بزرگ بین 6 تیم بالای جدول و 10 تیم دیگر در آمار گلزنی است به طوری که هر 6 تیم بالای جدول بیش از 40 گل و هر 10 تیم دیگر کمتر از 30 گل زدهاند. با این تفاسیر، بنابراین، برعکس گلهای خورده، تعداد گل زده خیلی در رتبه جدولی تیمها اثر گذار نبود، همانطور که راز صدرنشینیها در موفقیت دفاعی بود، مهمترین دلیل سقوط مسجدسلیمان خط دفاعی فاجعه بار این تیم بود؛ آنها تنها تیمی بودند که بیش 50 گل دریافت کردند. مس کرمان دیگر تیم افتاده لیگ هم آمار خط دفاعی ضعیف داشت. مجتبی حسینی به خوبی ثابت کرد که اگر نمیتوانید گل بزنید، در صورتی که خوب از دروازه خود دفاع کنید، شانس زنده ماندن دارید و البته بدا به حال فوتبالدوستان ایرانی که این راز بقای لیگ ایران است، به ویژه برای تیمهای که از بودجه کمی برخوردار هستند.
* راز قهرمانی و میانه جدولی شدن در لیگ ایران
تعداد بردهای بیشتر مهمترین پیشبینی کننده رده تیم است. پرسپولیس در فصل اخیر یک باخت بیشتر از دو فصل قبل دارد (4 در مقابل 3)، در حالی تعداد برد بیشتر نسبت به فصل قبل (20 به 18) قهرمانی را به ارمغان آورد. ردهبندی جدول بر اساس تعداد برد تیمها، تفاوت بسیار جزئی نسبت به رده بندی کنونی دارد و دست کم در چهار تیم اول جدول هیچ تفاوتی ندارد.
از طرف دیگر شمارش تعداد مساوی تیمها به خوبی آشکار کرد که بالاترین آمار متعلق به تیمهای میانه جدول است و به نظر میرسد اگر تیمهای میانه جدول فقط بتوانند نبازند و به ازای هر باخت، هر از گاهی یک برد کسب کنند، فصل آرامی در میانههای جدول پشت سر میگذارند. مهدی رحمتی، مهدی تارتار، ساکت الهامی و سایر مربیان میانرده، از این رمز آگاه بودند. گرچه جذاب نیستید، اما با این فرمول میتوانید جایگاه خود را حفظ کنید.
* تعویض مربی همیشه جواب نمیدهد
این فصل به نسبت نیمکتهای لیگ برتر استحکام قابل قبولی داشت. پنچ تیم مربی خود را تغییر دادند و گلگهر با حضور قلعهنویی در تیم ملی موافقت کرد. در تیمهای مربی خود را تغییر دادند، نفت آبان تنها تیمی است که به قاطعیت میتوان گفت از این تغییر جواب گرفته است. تغییر مربی در تراکتور منجر به کسب مقام چهارمی شد که قابل توجه بود. تنها نکته مهم حضور خمس، شکست دراماتیک سپاهان در تبریز که یکی از سنگ بناهای از دست رفتن قهرمانی این فصل برای زردها بود. فولاد نیز با خروج نکونام و ورود منصوریان نتوانست رتبهای در حد هزینههای این فصل کسب کند که البته امتیازهای از دست رفته در 20 هفته ابتدایی نقش مهمی داشت. رتبه هفتم برای تیمی که با خریدهای مهم، ستارههای زیادی را در ابتدای فصل راهی اهواز کرد، چندان رضایتبخش نبود.
نساجی و نفت مسجدسلیمان تیمهایی هستند که از تعویض مربی ضرر کردند. سراشیبی سقوط نساجی با عوض کردن جای مطهری با هرناندز متوقف نشد و اگر ذخایر نساجی همین حمید مطهری در نیمفصل نبود، امروز نساجی به جای مس راهی دسته پایینتر میشد. شاید بیشترین ضرر از تعویض ناخواسته مربی متوجه گل گهر بود که با روانه کردن قلعهنویی به تیم ملی به سراشیبی سقوط افتاد. سیرجانیها بعد از خروج ژنرال، از 8 بازی لیگ فقط یک بازی را بردند و 5 امتیاز کسب کردند و در حالی که تا اواخر سال 1401 مدعی سهمیه لیگ قهرمانان بودند و در نهایت با چهار باخت پیاپی در جایگاه ششم فصل را به پایان بردند. در مقابل تیمهای مانند پیکان و ملون با حداقل بودجه با تکیه ثبات نیمکت خود توانستند در تمام طول فصل از خطر سقوط خود را دور نگه دارند در حالی که اگر مدیران این تیمها نیز، ثبات را ترجیح نمیدادند، شاید سرنوشت دیگری داشتند.
* پشت سر هم ببرید و جام بگیرید
به قهرمانی پرسپولیس دقت کنید، آنها هفت برد پیاپی را جشن گرفتند و در آخر جام قهرمانی را بهعنوان پاداش گرفتند. استقلال ساپینتو در برههای از فصل روند برد پیاپی را آغاز کرد و حتی رده دوم را از رقیب سنتی ربود، اما عدم تداوم این نتایج در دو بازی به یک باره آنها را به جایگاه سوم چسپاند. دو توالی با پنج برد پیاپی آبیهای تهران را علیرغم وضعیت بحرانی مدیریت، روی ابرها برده بود. یا سپاهان که اگر فقط بازی با ملوان را از دست نداده بود، این زردپوشان بودند که با هفت برد پیاپی روز آخر قهرمانی را جشن میگرفتند.
* به یاد رفتار پروین، پورحیدری و حجازی در نهایت، پایان این فصل، شاید مهمترین ضعفی که در لیگ مانند سال های اخیر تداوم داشت، نبود احترام، نگاه حرفهای و پذیرش ضعفهای خود است. به نظر میرسد درسهای اخلاقی که از زمان خروج اسطورهایی مانند پروین، پورحیدری و حجازی به ندرت در احترام به رقیب شاهد آن بودهایم و اغلب بازندهها همه چیز را زیر سؤال بردهاند. امید که متولیان بتوانند با فرهنگ سازی و قانون مداری و مدیران تیمها با اتکا به اصولمداری بتوانند این روند روبه افول را متوقف کنند و دستکم اتمسفر فوتبال همخوانی کافی با تمدن چندهزار سالهای بعضاً در مصاحبههای اهالی فوتبال از آن یاد میشود، پیدا کند.
علی پشابادی