پنج‌شنبه 17 آبان 1403

نگرانی ناصرالدین شاه از تأثیر منفی اعدام‌ها در سفر به اروپا

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
نگرانی ناصرالدین شاه از تأثیر منفی اعدام‌ها در سفر به اروپا

اسنادی نویافته نشان می‌دهد ناصر‌الدین شاه قاجار در آستانه سفر دوم خود به فرنگ نگران تأثیر منفی اعدام 10 نفر بر افکار عمومی در اروپا بوده است. این 10 نفر به اتهام سنگ‌اندازی به کالسکه شاه و در پی اعتراض به تأخیر در پرداخت به سربازان دستگیر و مجازات شده بودند.

عصر ایران؛ مهرداد خدیر - اسنادی نویافته نشان می‌دهد ناصر‌الدین شاه قاجار در آستانه سفر دوم خود به فرنگ نگران تأثیر منفی اعدام 10 نفر بر افکار عمومی در اروپا بوده است.

دکتر محمد‌نادر نصیری‌مقدم - استاد تاریخ و مدیر دپارتمان زبان و ادب فارسی و پژوهش‌های ایرانی دانشگاه استراسبورگ فرانسه - احتمالا اولین پژوهش‌گر ایرانی است که با این اسناد بسیار جذاب رو‌به‌رو شده است.

او حاصل تحقیق خود را در قالب مقاله‌ای خواندنی در اختیار فصل‌نامه بخارا قرار داده و یادآور شده داستان، مربوط به اتفاقی است که روز چهارشنبه 14 فروردین 1257 خورشیدی در مسیر شاه به حرم حضرت عبدالعظیم رخ داده است.

شاه، قبل از سفر به زیارت می‌رفته ولی در مسیر گروهی از سربازان اصفهانی - که سه ماه بوده جیره و مواجب خود را دریافت نکرده بودند - تا از عبور شاه باخبر می‌شوند سعی می‌کنند خود را به او نزدیک کنند تا عریضه بدهند ولی درگیری رخ می‌دهد و به طرف هم سنگ پرتاب می‌کنند. در این غوغا سنگی هم به کالسکه می‌خورد و شاه که نگران جان خود و گرفتاری در میان معرکه می‌شود به کالسکه‌چی دستور می دهد به سرعت دور شود و آن سو‌تر به سربازان دستور می‌دهد معترضان را دستگیر کنند.

این اتفاق در سال 1257 خورشیدی یعنی 18 سال قبل از مشروطه رخ می‌دهد و پادشاه به صورت مطلق حکم می‌رانده و از این رو به سرعت با معترضان برخورد می‌شود تا جایی که 10 نفرهم ظاهرا بی محاکمه و رسیدگی دقیق‌تر به دار آویخته می‌شوند.

خبر اما می پیچد چون در حضور پادشاه این اتفاق افتاده بود و نگران تأثیر منفی بر افکار عمومی اروپا در سفر پیش رو می‌شود.

دکتر نصیری‌مقدم آن دو سند را در مرکز اسناد دیپلماتیک شهر نانت فرانسه دیده است. جایی که طی قریب 500 سال گذشته اصل و رونوشت اسناد سفارتخانه‌ها و کنسول گری‌ها و مراکز فرهنگی فرانسه در آن نگه‌داری می‌شود.

در یکی از این دو ناصر‌الدین شاه متنی می‌نویسد تا در اختیار وزیر مختار فرانسه قرار دهند و طبعا انتظار داشته او همین اطلاعات را به دولت خود منتقل کند و جالب این که «الکساندر ملینه» ضمن ارسال عین نوشته ناصر‌الدین شاه از آن به عنوان «روایت رسمی» یاد می کند ولی گزارش خود را هم می‌نویسد و به توجیهات و توضیحات ناصرالدین شاه بسنده نمی‌کند.

سند اول درباره اتفاق 14 فروردین 1257 خورشیدی (155 سال قبل) روایت محرمانه شاه است و دومی گزارش وزیر مختارفرانسه در تهران برای وزیر خارجه.

دکتر نصیری‌مقدم طبعا سراغ منابع داخلی هم آمده تا رد واقعه را در آنها بجوید و بدین ترتیب مجموعا با 4 روایت روبه رو شده که نقض کننده هم نیستند بلکه حسب ملاحظات و مخاطب اطلاعات در آنها نوشته و تنظیم شده است.

روایت اول از آن عباس‌میرزا مُلک‌آرا (برادر نانتی ناصر‌الدین شاه؛ هم او که در سریال «جیران» کارگردان بسیار به او پرداخت.) او می‌نویسد:

« سربازان اصفهانی به علت نرسیدن مواجب نزدیک کالسکه به عرض آمدند. شاطران مانع شدند و سربازان بنای سنگ‌انداختن گذاشتند. سنگی هم به آیینه کالسکه شاه خورد و شکست. شاه به تعجیل فرار فرموده به طهران آمدند. فوجی از سربازان را حاضر کرده 10 نفر را طناب انداختند و جمعی را هم به تازیان بستند. شکر خدا کردم که در طهران نبودم.»

روایت خود ناصرالدین شاه در دفتر خاطرات اما مبهم است و طبعا ترجیح می‌دهد به دار زدن 10 نفر اشاره نکند:

«‌چهارشنبه رفته بودم زیارت حضرت عبدالعظیم شدم و این که چه شد به شرح و بیان و تقریر نمی‌آید... زن ها و کنیزها و خواجه‌ها طوری حالت پیدا کرده بودند مثل دیوانه‌ها و مثل این که حالا خواهند مُرد. من حیران، مات، دهان تلخ، خشک، متحیر. نگاه به کسی نمی‌توانستم بکنم...»

به مطالبه و خواست معترضان هیچ اشاره نمی‌کند و قضیه را به خود نسبت نمی‌دهد و می‌خواهد اقدام تنبیهی را در راستای مقابله با وحشت‌افکنی توضیح دهد.

تا قبل از مشاهده دو سند در فرانسه روایت‌ها بر اساس همین دو بود که در نوشته عباس‌میرزا مُلک‌آرا با جزییات و در خاطرات پادشاه به اشاره بسنده شده نه به خواست آنان پرداخته نه به فرار خود نه دار زدن 10 نفر.

ناصرالدین شاه اما fه موجب سندی که در نانت فرانسه موجود است جزییات را برای وزیر محتار می‌نویسد:

«... همین طور سنگ می‌انداختند و من به کالسکه‌چی گفتم اسب‌ها را بدواند چون یک سنگ هم به کالسکه ما خورد. اگر کالسکه‌چی تند نمی‌رفت یقینا کالسکه ما را احاطه می‌کردند و نمی‌دانم چه واقع می شد.»

ناصرالدین شاه باهوش‌تر از آن بوده که نداند لازم نیست اتفاقی داخلی را به وزیر مختار توضیح دهد. اما این کار را می‌کند. چون چرا؟ چون راهی فرنگ و نگران تأثیر منفی بر افکار عمومی در غرب به خاطر اعدام آن 10 نفر بوده است.

پس آن مقدمه برای توضیح این فرمان بوده است:

«بعد از تحقیق معلوم شد 10 نفر از آنها سرباز نبودند واز طایفه بابیه بودند و خیال شرارت زیاد داشتند. چون فردای آن روز هم باید ترک پایتخت می‌کردیم و به سفر 6 ماهه می‌رفتیم اگر حکم به سیاست و تنبیه آنها صادر نمی‌شد من چطور می‌توانستم به سفر بروم؟ سفارتخانه شما با چه اطمینانی در شهر می‌ماند؟»

این که طی چند ساعت چطور هم تحقیق کردند و دانستند آن 10 نفر بابی بودند و به سرعت حکم آنها صادر و اجرا شد البته توضیح داده نمی‌شود ولی تأکید دارد: «در شهر، شما و همه کس می داند که من راضی نیستم به مورچه‌ای اذیت برسانم اما وقتی بر سر من در پایتخت بریزند و سنگ بیندازند چاره‌ای جز تنبیه و سیاست نداشتم.»

در پایان هم می‌نویسد: «تفصیل را به خدا بی‌کم و زیاد گفتم به معتمدالملک (کفیل وزارت خارجه) به شما بیان کند. میل دارم به دولت خود همین طور راپورت بدهید تا اولیای دولت شما ما را ظالم ندانند. بلکه مظلوم بوده‌ایم.»

به زبان امروزی شاه که چمدان‌ها را برای سفر فرنگ بسته بوده وزیر خارجه را نزد سفیر فرانسه می‌فرستد تا او گزارشی ننویسند که ذهنیت میزبانان فرنگی را منفی کند و تصور کنند از پادشاهی استقبال می کنند که 10 نفر را به خاطر مطالبه حقوق معوقه به دار آویخته بلکه چاره‌ای نداشته است.

نکته بسیار جالب اما این که سفیر و به زبان آن روز وزیر مختار همان طور که شاه خواسته بود راپورت نداد! زیرا الکساندر ملینه وزیر مختار در گزارش خود به ویلیام هانری وادینگتون وزیر خارجه فرانسه هر چند روایت ناصرالدین شاه را ضمیمه می‌کند اما گزارش دقیق ماوقع را هم می‌نویسد و تصریح می‌کند پاسخ سربالای پادشاه باعث شده سربازان در پی کالسکه بدوند و عاصی شوند.

در پایان هم می‌نویسد:

«‌ملاحظه خواهید فرمود که روایت رسمی اعلیحضرت با اطلاعاتی که به اینجانب رسیده تفاوت اساسی دارد. احتمالا شاه که اکنون راهی اروپاست خواسته پیشاپیش خود را از هر گونه اتهام قساوت و سنگ‌دلی مبری سازد. آن هم بعد از تحمیل مجازاتی چینن وحشیانه به سربازانش که البته در این کشور امری عادی است چرا که در این مملکت عدالت به طور طبیعی در هیچ سطح وجود ندارد.»

با این حال وزیر مختار، دیپلمات است و در تهران زندگی و کار می‌کرده و اگر گزارش او در نوع مواجهه با میهمانی در آن جایگاه اثر منفی می‌داشت دود آن به چشم او هم می‌رفت.

با این که ادعای شاه درباره سرباز نبودن اعدامی‌ها را نمی‌پذیرد اما در پایان این جملات را هم می‌آورد تا خواست شاه را زمین نینداخته باشد: «‌باید اضافه کنم به نظر اینجانب اتخاذ تصمیماتی با این شدت و حدت از سوی شاه لازم بود. چون او در نگاه ایرانیان نماد قدرت است و عازم سفری است که وی را برای مدتی از کشور دو‌ر می‌سازد.»

روایت تاریخ بر اساس اسناد معتبر خاطر مخاطب را از اصالت مطالب آسوده می سازد.

جدای جذابیت آنچه نقل شد این مقاله حاوی این خبر خوش هم هست که اگر در انگلستان دکتر مجید تفرشی به اسناد ایران دست‌رسی پیدا کرده و بر اساس آنها روایت می‌کند جای خوش‌حالی است که در فرانسه هم سندپژوهی ایرانی با چنان دغدغه‌هایی سراغ اسناد مربوط به تاریخ ایران می‌رود.

تماشاخانه

تلاش برای رانندگی در سیلاب اسپانیا / سیل خودرو را با خود برد (فیلم)

نمای نزدیک فوران خاکستر از دهانه آتش فشان مکزیک (فیلم)

فیلم های دیگر کانال عصر ایران در تلگرام
نگرانی ناصرالدین شاه از تأثیر منفی اعدام‌ها در سفر به اروپا 2
نگرانی ناصرالدین شاه از تأثیر منفی اعدام‌ها در سفر به اروپا 3
نگرانی ناصرالدین شاه از تأثیر منفی اعدام‌ها در سفر به اروپا 4
نگرانی ناصرالدین شاه از تأثیر منفی اعدام‌ها در سفر به اروپا 5