نیت همسر امام حسن (ع) از به قتل رساندن ایشان / تو خونهات هم غریبی
به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، امروز 28 ماه صفر سالروز رحلت پیامبر (ص) و به روایتی شهادت امام حسن (ع) است. به مناسبت این روز، بسته مقتل به همراه صوت روضه، زمینه، واحد و شور متناسب را در ادامه میتوانید مشاهده کنید:
شیخ مفید (ره) این دانشمند پرآوازه اسلامی در کتاب «الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد» خود که به «الارشاد» معروف است در فصل مربوط به شهادت امام حسن علیه السلام مینویسد:
معاویه برای جَعده، دختر اشعث بن قیس پیغام فرستاد که أَنِی مُزَوِجُکِ یَزِیدَ ابنِی عَلَی أَن تَسُمِیَ الحَسَنَ، من تو را به ازدواج پسرم یزید در میآورم به شرط آنکه [امام] حسن [علیهالسلام] را مسموم کنی و او را به قتل رسانی. هزار درهم نیز برای او فرستاد.
جعده درخواست معاویه را عملی کرد و امام علیه السلام را مسموم ساخت. معاویه خوش خدمتی جعده را با پول پاسخ داد، اما هیچگاه او را به عقد یزید در نیاورد. پس از شهادت امام حسن علیه السلام جعده با مردی از آل طلحه ازدواج کرد و از او صاحب فرزندانی شد. از آن پس هرگاه بین فرزندانی از قریش و آن فرزندان گفتگویی در می گرفت، قریشیها آنها را سرزنش کرده و آنها چنین خطاب میکردند: یَا بَنِی مُسِمَهِ الأَزوَاجِ، ای فرزندان زنی که شوهران خود را مسموم میکند.
زمانی که لحظه شهادت امام حسن علیه السلام نزدیک شد. آن حضرت برادرش حسین بن علی علیهما السلام را طلب کرد و در آن لحظات پایانی به او گفت: «یَا أَخِی اِنِی مُفَارِقُکَ وَ لَاحِق بِرَبِی جَلَ وَ عَزَ وَ قَد سُقِیتُ السَمَ»، ای برادر! به زودی از تو جدا میشوم و به دیدار پروردگار خود، نائل میگردم. مرا مسموم کردهاند و امروز پاره جگرم در میان طشت افتاد، میدانم چه کسی این جفا را بر من کرده و این ظلم از کجا سرچشمه گرفته، من در پیشگاه خدا با وی دشمنی خواهم کرد، ولی سوگند به حقی که بر تو دارم از تو میخواهم که این پیشآمد و مرتکب آن را تعقیب مکن و منتظر قضای الهی درباره من باش.
«فَاِذَا قَضَیتُ فَغَمِضنِی وَ غَسِلنِی وَ کَفِنِی وَ احمِلنِی عَلَی سَرِیرِی اِلَی قَبرِ جَدِی رَسُولِ اللَهِ ص لِأُجَدِدَ بِهِ عَهداً ثُمَ رُدَنِی اِلَی قَبرِ جَدَتِی فَاطِمَهَ بِنتِ أَسَد رَحمَهُ اللَهِ عَلَیهَا فَادفِنِی هُنَاکَ»، هرگاه من از دنیا رفتم چشم مرا بپوشان و غسل بده و کفن کن و بر تختهای (تابوتی) گذارده، کنار مزار جدم رسول خدا صلی الله علیه وآله ببر تا تجدید عهدی کنم. سپس مرا به سوی قبر جدهام فاطمه بنت اسد (مادر امیرالمومنین) منتقل کن و در آنجا به خاک بسپار.
سپس فرمود: به زودی خواهی دید، جمعی به این گمان که میخواهی مرا در کنار قبر جدم به خاک بسپاری برای جلوگیری گردهم میآیند و مقابلتان میایستند. اکنون به تو سفارش میکنم برای خاطر خدا، سعی کن در پای جنازه من، خونی ریخته نشود. پس از آن درباره خانواده و فرزندانش و آنچه از او باقی میماند به امام حسین علیه السلام وصیت کرد و نیز آنچه را که امیرالمومنین علیهالسلام هنگام شهادت و انتقال امامت به امام حسن علیهالسلام به او وصیت کرده بود به برادرش امام حسین علیهالسلام وصیت کرد.
بعد از آن که امام حسن علیه السلام چشم از دنیا فرو بست، امام حسین علیه السلام، برادر را غسل داد و کفن کرد و روی سریری گذارد تا طبق وصیتش برای آخرین وداع، بدن مطهرش را کنار قبر مقدس رسول خدا (ص) ببرد. مروان و سایر بنی امیه که جزء دار و دسته او بودند، یقین کردند که مردم مشایعت کننده قصد دارند بدن مطهر را در کنار رسول خدا (ص) به خاک بسپارند. از این رو خود را مجهز به تجهیزات نبرد کردند و با اجتماع خود راه را بر کاروان عزادار بستند.
همینکه امام حسین علیه السلام بدن مبارک را به سوی مزار شریف حرکت دادند تا تجدید عهدی با جدش رسول خدا کرده باشد، طرف مقابل که همان پیروان سقیفه در قالب جماعتی در مقابلشان صف آرایی کردند و مانع آنها شدند. عایشه هم سوار بر قاطری به جمع آنها ملحق شد، در حالی که می گفت: ما را با شما چه کار؟! میخواهید کسی را وارد خانه من کنید که محبتی و ارادتی نسبت به او ندارم؟ مروان که زمینه را برای عقدهگشایی مناسب دید دهان باز کرد و گفت: أَ یُدفَنُ عُثمَانُ فِی أَقصَی المَدِینَهِ وَ یُدفَنُ الحَسَنُ مَعَ النَبِیِ، عثمان در دورترین نقطه مدینه دفن شود و حسن در کنار پیامبر؟! چنین چیزی نشدنی است.
و بعد با جمله وَ أَنَا أَحمِلُ السَیفَ، تشیعکنندگان را تهدید به جنگ و برخورد شدید کرد. نزدیک بود فتنه ای به پا شود که ابن عباس جلو رفت و خطاب به مروان گفت: ارجِع یَا مَروَانُ مِن حَیثُ جِئتَ، برگرد به همان جایی که بودی، ما قصد نداریم این بدن مطهر را در کنار رسول خدا (ص) به خاک بسپاریم، تنها قصدمان این است که با زیارت دادن این بدن مبارک، تجدید عهدی با رسول خدا شده باشد و بعد از آن به سمت بقیع رفته و او را بنابر وصیت حضرتش در کنار قبر مادربزرگش فاطمه [بنت اسد] به خاک میسپاریم.
مطمئن باش اگر وصیت کرده بود که بدن مطهرش را کنار رسول خدا دفن کنیم تو کوچکتر از آن بودی که بتوانی مانع ما شوی و لکن آن حضرت به خدا و رسولش و نیز حرمت قبر شریفش بیش از دیگران عالم است و میدانست که نباید خرابی در آن پدید آید، چنانچه این کار را دیگران کردند و بدون اذن آن حضرت (ص) به خانهاش وارد شدند. سپس رو به عایشه کرد و گفت: وَا سَوأَتَاه یَوماً عَلَی بَغل وَ یَوماً عَلَی جَمَل تُرِیدِینَ أَن تُطفِئِی نُورَ اللَهِ وَ تُقَاتِلِینَ أَولِیَاءَ اللَهِ ارجِعِی این چه رسوایی است؟ عایشه! روزی بر استر و روزی بر شتر! (اشاره به جنگ جمل) میخواهی نور خدا را خاموش کنی و با دوستان خدا بجنگی؟ بازگرد!
از آنچه میترسیدی خیالت راحت باشد که ما طبق وصیت، بدن مطهر را اینجا دفن نمیکنیم. خوشحال باش که تو به هدفت رسیدی، ولی خدا هرگاه که باشد، انتقام اهل بیت عصمت را از دشمنانشان خواهد گرفت.
امام حسین علیه السلام فرمود به خدا سوگند! اگر برادرم با من پیمان نبسته بود که در پای جنازه او خونی ریخته نشود، میدیدید که چگونه شمشیرهای الهی از نیام بیرون میآمد و دمار از روزگار شما درمی آوردند. شما همان روسیاهانی هستید که عهد میان ما و خودتان را شکستید و شرایط آن را باطل ساختید. آنگاه جنازه مظلوم امام مجتبی (ع) را به طرف بقیع بُرده و در کنار قبر جدهاش فاطمه بنت اسد به خاک سپردند.
منبع: 1 الارشاد ج 2 ص 16 2 همان ص 17 19
اشعاری به این مناسبت را بخوانید:
غلامرضا سازگار
قوتت همه شب خون جگر بود حسن جان گریان ز غمت چشم سحر بود حسن جان
از دوست و دشمن به تو پیوسته ستم شد مظلومی تو ارث پدر بود حسن جان
مادر که زمین خورد تن پاک تو لرزید تنها کمکت اشک بصر بود حسن جان
از طعنه و از زخم زبانهای پیاپی هر دم به دلت زخم دگر بود حسن جان
شد قلب تو مجروح تر از جسم برادر کز او جگرت سوخته تر بود حسن جان
گر ماه حسین بن علی بود محرم ماه غم تو ماه صفر بود حسن جان
هرکس به تنش زخم رسد از دم شمشیر زخم تو به تن نه، به جگر بود حسن جان
در کوچه و در مسجد و در خانه مغیره پیوسته تو را پیش نظر بود حسن جان
در راه حسین بن علی چار فداییت در کرببلا چار پسر بود حسن جان
«میثم» که سخن از دل سوزان تو میگفت شعرش به دل شیعه شرر بود حسن جان
علی اکبر لطیفیان
گرچه خاکی ست، ولی مرقد او کعبه ماست نام آن گرچه بقیع است، ولی عرش خداست
حرم کرب و بلا، جلوه بیت الحسن است حسنیه است به هرجا که حسینیه به پاست
طالع هر که حسینی ست یقینا حسنیست که حسین بن علی هم، حسن دوم ماست
حسنی هستم و از حشر چه باکی دارم؟ که سر و کار غلامان حسن، با زهراست
روضه، زمینه، تک و شور شهادت امام حسن مجتبی (ع) را اینجا بشنوید:
روضه میثم مطیعی از برادر غریبتر حسن است
زمینه سید مجید بنی فاطمه کریم یعنی حسن
تک محمود کریمی آرام جان مصطفایی
شور حسین طاهری تو عاشقی چه حالیه
پایان پیام /