هفته تربیت بدنی و یادی از بنیانگذار ورزش نوین ایران
تهران - ایرنا - ورزش بصورت علمی برای نخستین بارتوسط «میرمهدی خان ورزنده» وارد آموزشگاهها شد در حالی که تا آن زمان ورزش به لحاظ علمی معنایی در ادبیات ایران نداشت و باتلاشهای او تربیت بدنی در مدارس گنجانده شد.
به گزارش ایرنا؛ هفته تدبیت بدنی بهانه ای شد تا یادی از بنیانگذار ورزش نوین ایران کرد که باتلاشهای او تربیت بدنی یا ورزش همگانی در مدارس گنجانده شد. اوکه بعدها رئیس ورزش مدارس ایران شد و برای اولین بار بسیاری از رشتههای ورزشی را وارد کشور کرده و به آموزش و گسترش آنها پرداخت.
میرمهدی ورزنده اهل شبستر آذربایجان بود و توسط برادرش از شبستر به مدرسه ایرانیان استانبول فرستاده شد و چندی نیز در مدرسه فرانسویان این شهر درس خواند. سپس برای مدتی در مدارس نظام عثمانی و دراویتون فرانسه و دارالمعلمین نظامی بروکسل به آموختن فن ورزش پرداخت.
او دربلژیک دیپلم و تخصص در ورزش گرفته بود و در کشورههای اروپایی به ویژه سوئد، با ورزشهای نوین آشنا شده بود و پس از بازگشت به ایران تلاش کرد تا ورزشهای علمی مدرن را در کشورش پایهگذاری کند.
ورزنده که به شمشیربازی، دوچرخهسواری و مشتزنی در خارج و در دوران تحصیل آشنایی داشت تاحدود زیادی این ورزشها را در ایران رواج داد.
«ابراهیم افشار» پژوهشگر حوزه کتابداری و اطلاعرسانی درباره درددانه شبستر که در روزنامه ایران ورزشی مورخ 19 خرداد سال 99 منتشر شد، نوشت: «میرمهدی ورزنده اهل شبستر آذربایجان، دردانه صفیخان شبستری متولد سال 1261 شمسی بود در سال 1294 هنگامی که ورزنده با هزار مصیبت به خدمت وزارت معارف درآمد پایههای رشتههای نوین ورزش را در ایران گذاشت و برای اثبات تواناییهایش بسیار آزارها و اذیتها دید و شماتتها و لغزخوانیها شنید. با این همه او هرگز از اهدافش عقب ننشست. نخست مدرسه دارالفنون را پایگاه اصلی رویاپردازیهای خود قرار داد و آنجا آنقدر درباره فواید ورزش سخن گفت و مسابقات ورزشی برای جوانها برپا کرد که جامعه فهمید که باید به این مرد اطمینان کرد؛ مردی که در خرابهای از همین ناصرخسروی امروز دارالمعلمینی راه انداخت تا برای نسلسازی و جامعهسازی از جانش بگذرد. دارالمعلمینی که به داوطلبین نجیبزادهاش سه چیز یاد میداد و آن شمشیربازی و ورزش سوئدی و انسانیت بود. میریبال به لهجه شبستریان «که شمشیربازی را از سلیم سری استانبولی یاد گرفته بود توانست در اولین دوره دارالمعلمین، شاگردانی چون ابوالفضل صدری، غلامحسین مفید، میراحمد صفوی، دکتر بصیر و گروهی از افسران دانشکده نظام را بپروراند.»
افشار در ادامه نوشت: «میرمهدی ورزنده دهههای آخر عمرش چنان دلشکسته بود که خود را منزوی کرده و در سی چهل سال آخر عمرش کمتر کسی از او خبر داشت. وقتی بیژن رویینپور مفسر کشتی کیهان ورزشی در سال 1354 برای تهیه گزارش و عکس به استامبول رفته بود خبر از میرمهدی 93 ساله آورده بود همه خوشحال بودند که پیر و مرادشان را دوباره پیدا کردهاند. آن روزها دختر ورزنده از دانشکده هنرهای زیبای استامبول فارغالتحصیل شده بود و با برگزاری نمایشگاههای نقاشی، نام پدر را در اروپا زنده نگه داشته بود. رویینپور که ورزنده را در سالن کشتی ترکیه دیده بود میگفت هنوز در کهنسالی چابک است. آن روزها بسیاری از قدیمیهای ورزش گمان میکردند که استاد ورزنده در رباط کریم شهریار زندگی میکند اما گزارش توصیفی رویینپور از جام کشتی استامبول نشان میداد که پیرمرد دوستداشتنی در خانه دخترش اقامت دارد. پیرمرد بعد از شنیدن خبر ورود تیم ملی کشتی کشورش به ترکیه، قوطی شیرینی در دست، خود را به اردوی ایران رسانده و کشتیگیران ایرانی را چنان در آغوش گرفته بود که انگار فرزندانش را بعد از این همه سال پیدا کرده است. میرمهدی هر روز در سالن کشتی حضور مییافت تا بوی کشورش را از گوششکستههای هموطنش بگیرد و دلش آرام شود. هنوز در 93 سالگی چنان شور داشت که کشتیگیران ایرانی را تشویق میکرد و هنگامی که خلیل رشیدمحمدزاده روی سکوی مدال طلا رفت گل از گلش شکفت اما همه زندگی او در شکفتن خالصه نبود بلکه پژمردن نیز داشت. وقتی غصههایش را برای بیژن تعریف کرده بود تازه فهمیده بودیم که پیرمرد در پیرانهسری چه نامردمیها دیده است. گفته بود از اینکه در خانه دخترم در استامبول زندگی میکنم سرحال و شاد نیستم و با وجود زندگی دراز مدت در این شهر، دلم حضور در وطنم را میخواهد، در همان روستای شهریار که پیش از این زندگی میکردم اما در واقع من امسال از شدت غم و غصه به این شهر پناه آوردم چون در رباط کریم شهریار، مردی که سالها از خانه و اموالم محافظت میکرد و من به او از چشمانم بیشتر اطمینان داشتم خیانت کرد و در غیاب من که برای انجام کاری به تهران رفته بودم اموال مرا فروخته و هزاران تومان به جیب زد. به مقامات قضایی شکایت کردم اما از شکایتم نتیجهای نگرفتم. هنگامی که دخترم متوجه ناراحتیام شد به تهران آمد و مرا به خانهاش در استامبول آورد. ورزنده در همان ترکیه فوت کرد اما اطلاعات دقیقی از تاریخ مرگش در دست نیست.»
برخی از اقدامات میرمهدی ورزنده در ورزش ایران کسب مجوز اولین مجله ورزشی، پیدایش ورزش دوومیدانی در ایران و آموزش آن به شاگردان مدارس، معرفی و گسترش ورزش والیبال در سال 1299 شمسی؛ معرفی ورزش شمشیربازی برای نخستین در ایران و راهاندازی باشگاه آموزشی ورزنده و توسعه ورزشهای متعدد بود.
وی نخستین سرپرست فوتبال ایران در سال 1305 بود و خیابان ورزنده متصل به ورزشگاه شیرودی (امجدیه) به نام وی نامگذاری شده است.
*س_برچسبها_س*