شنبه 3 آذر 1403

هژمونی چیست؟

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
هژمونی چیست؟

کاربرد واژه هژمونی در عرصه روابط بین‌الملل، مبتنی بر همان منطق مد نظر گرامشی است. با این تفاوت که گرامشی این مفهوم را در توصیف سلطه طبقاتی در جوامع سرمایه‌داری به کار می‌برد.

به گزارش تابناک، - هژمونی (Hegemony) از واژه یونانی "هژمون" (به معنای رئیس یا فرمانروا) می‌آید. این اصطلاح با آثار آنتونیو گرامشی، مارکسیست ایتالیایی، رواج پیدا کرد اما امروزه در محدوده‌ای فراتر از آنچه گرامشی به کار می‌برد، به کار می‌رود.

هژمونی امروزه عمدتا واژه‌ای متعلق به عرصه روابط بین‌الملل است و بر برتری یک کشور بر کشورهای دیگر اشاره دارد. این برتری محصول قدرت نظامی و سیاسی و ایدئولوژیک است و در کل به معنای نوعی سلطه برآمده از توان سخت‌افزاری و نرم‌افزاری است.

مثلا گفته می‌شود که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، شاهد هژمونی ایالات متحده آمریکا بر جهان بودیم. یعنی سلطه‌ای که ناشی از برتری نظامی و سیاسی آمریکا و نیز برتری لیبرال‌دموکراسی بر ایدئولوژی‌های رقیب بود.

امروزه با رشد توان اقتصادی و نظامی چین و افزایش اعتماد به نفس روسیه در عرصه جهانی، بسیاری معتقدند که عصر هژمونی آمریکا به پایان رسیده یا رو به زوال است.

کاربرد واژه هژمونی در عرصه روابط بین‌الملل، مبتنی بر همان منطق مد نظر گرامشی است. با این تفاوت که گرامشی این مفهوم را در توصیف سلطه طبقاتی در جوامع سرمایه‌داری به کار می‌برد.

آنتونیو گرامشی (1937-1891)

از نظر گرامشی، سلطه طبقه سرمایه‌دار بر طبقه کارگر در جوامع مبتنی بر نظام سرمایه‌داری، صرفا محصول برتری اقتصادی طبقه سرمایه‌دار نیست بلکه برتری سیاسی و ایدئولوژیک این طبقه نیز در تحقق سلطه‌اش بر طبقه کارگر نقش اساسی دارد.

گرامشی دولت و نهادهای جامعه مدنی را مکمل برتری اقتصادی طبقه سرمایه‌دار می‌دانست. از نظر وی، نهادهای جامعه مدنی از قبیل کلیسا و احزاب و مطبوعات و خانواده و حتی اتحادیه‌های کارگری، نهایتا در خدمت تفوق طبقه سرمایه‌دارند.

بنابراین دولت و جامعه مدنی در مجموع تفوق سیاسی و ایدئولوژیک طبقه سرمایه‌دار بر طبقه کارگر را رقم می‌زنند و این یعنی هژمونی سرمایه داری و سرمایه‌داران.

از این منظر، نظامی از آموزه‌ها از طریق دولت و خانواده و آموزش و پرورش و کلیسا و مطبوعات و روشنفکران و... به مثابه دستگاهی تبلیغاتی - عقیدتی موجب پذیرش سلطه طبقه سرمایه‌دار از سوی یکایک شهروندان از اوان کودکی تا کهنسالی می‌شود.

به این معنا، هژمونی یک دولت در نظام بین‌الملل نیز از طریق انبوهی از نهادهای اقتصادی و سیاسی و ایدئولوژیک محقق می‌شود و مثلا این ایده را در ذهن اکثر مردم جهان طبیعی و منطقی جلوه می‌دهد که سرمایه‌داری لیبرال‌دموکراتیک بهترین نظم سیاسی و اقتصادی ممکن در زندگی بشر است و هر کوششی برای به هم زدن این نظم، عملی نابخردانه و زیانبار است. در نتیجه، بخش عمده‌ای از کشورهای جهان تبدیل می‌شوند به کشورهای اقماری ایالات متحده آمریکا.

در مجموع باید گفت مفهوم "هژمونی" سرشت چپگرایانه دارد. اگرچه کاربردش در عرصه روابط بین‌الملل تا حد از طنین مارکسیستی این مفهوم کاسته است.

مارکس معتقد بود علت سلطه طبقه سرمایه‌دار بر طبقه کارگر، برتری اقتصادی سرمایه‌داران، یعنی مالکیت آن‌ها بر ابزار تولید است. اما گرامشی این سلطه را صرفا ناشی از برتری اقتصادی نمی‌داند بلکه برای آن آبشخورهای سیاسی و بویژه ایدئولوژیک نیز قائل است.

از نظر گرامشی، هژمونی سرمایه‌داری اقتضا می‌کند که روشنفکران مدافع سرمایه داری پدید آیند ولی چون سلطه سرمایه‌داران با عقل سلیم جور درنمی‌آید، روشنفکران مخالف سرمایه‌داری نیز در جوامع کاپیتالیستی ظهور می‌کنند و می‌کوشند که به هژمونی طبقه سرمایه‌دار پایان دهند. نقطه آغاز این پایان، معمولا کار فکری است با هدف زیر سوال بردن ارزش‌های حاکم بر جوامع سرمایه‌داریِ لیبرال‌دموکراتیک.

عصر ایران

هژمونی چیست؟ 2