چهارشنبه 15 مرداد 1404

واکنش زیدآبادی به اظهارات سعید جلیلی درباره مذاکره / تبدیل مذاکرات به لولوی آدمخوار فقط از کسانی برمی‌آید که راه حلی جز جنگ نمی شناسند

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
واکنش زیدآبادی به اظهارات سعید جلیلی درباره مذاکره / تبدیل مذاکرات به لولوی آدمخوار فقط از کسانی برمی‌آید که راه حلی جز جنگ نمی شناسند

احمد زیدآبادی در واکنش به اظهارات سعید جلیلی درباره مذاکره نوشت: نفس مذاکره در طول تاریخ از سوی هیچ خردمندی نفی نشده است. مذاکره در بدترین حالت، بی‌نتیجه می‌ماند، اما تبدیل آن به تابو یا لولوی آدمخوار فقط از کسانی برمی‌آید که یا به کلی فاقد اعتماد به نفس هستند و استدلالی برای ارائه ندارند و یا راه‌حلی جز جنگ و خونریزی نمی‌شناسند.

احمد زیدآبادی در یادداشتی در کانال تلگرام خود با عنوان «مذاکره و گوساله‌پرستی!» نوشت:

سعید جلیلی نوشته است: "خداوند برای بنی‌اسرائیل پیامبری فرستاد تا آن‌ها را از ظلم فرعون برهاند اما آن‌ها پس از پیروزی بر، فرعون وقتی 40 روز پیامبرشان به کوه طور رفت گوساله‌پرست شدند؛ عده‌ای نیز امروز پس از اینکه دشمن در وسط مذاکره به ما حمله کرد و ملت ایران پیروز شد مجدد دم از مذاکره می‌زنند!"

از استعارات و اشارات مبهم و مرموز این نوشته که بگذریم، یعنی آقای جلیلی متوجه نشده است که اگر جمهوری‌اسلامی وارد مذاکرات مسقط نشده بود، امکان نداشت مردم ایران پس از حمله اسرائیل و آمریکا به کشور از خود همدلی و همبستگی نشان دهند؟ اگر ایران بر رد مذاکره اصرار کرده بود و سپس جنگ می‌شد، بدون تردید بخش بسیار بزرگی از مردم آغاز جنگ را به حساب "لجاجت" حکومت در نفی مذاکره می‌گذاشتند و موضع دیگری می‌گرفتند.

به نظر نمی‌رسد درک این موضوع چندان مشکل باشد، اما چرا آقای جلیلی مسئله را معکوس جلوه می‌دهد؟

اینکه جمهوری‌اسلامی نهایتاً بخواهد مذاکره کند یا نکند، باری است بر دوش خودش و به ناچار خودش باید هزینه تصمیم در این باره را بپردازد، اما اینکه یک عضو شورای عالی امنیت ملی، دغدغه‌ای جز مخالفت با مذاکره نداشته باشد، خود علامت بسیار خطرناکی برای کشور است. در واقع توصیه او عملاً تعطیل دیپلماسی است. دیپلماسی مگر جز مذاکره با رقیبان و دشمنان است؟ مذاکره مگر جز نشان دادن قدرت استدلال و اقناع است؟ کسی که مذاکره را نفی می‌کند مقصودش از دو حال خارج نیست. یا به اندازه‌ای خود را قدرتمند می‌بینید که می‌تواند بدون تحمل هزینه قابل توجهی، رقیب یا خصم خود را نیست و نابود کند. و یا اینکه به دلیل ضعف استدلال و قدرت اقناع، اعتماد به نفس لازم را برای ورود به مذاکره ندارد. حال آقای جلیلی باید روشن کند که با کدامیک از این دو تصور، به دشمنی با مذاکره برخاسته است؟

نفس مذاکره در طول تاریخ از سوی هیچ خردمندی نفی نشده است. مذاکره در بدترین حالت، بی‌نتیجه می‌ماند، اما تبدیل آن به تابو یا لولوی آدمخوار فقط از کسانی برمی‌آید که یا به کلی فاقد اعتماد به نفس هستند و استدلالی برای ارائه ندارند و یا راه‌حلی جز جنگ و خونریزی نمی‌شناسند.

از این گذشته، اگر آقای جلیلی مخالف سیاست‌های رسمی است، در درون دستگاه قدرت چه می‌کند؟ او قاعدتاً در مقام یک شهروند یا رقیب دولت حق دارد نظرات مخالف خود را مطرح کند، اما چنین کاری از درون دستگاه حاکم، نقض فلسفه تشکیل دولت و در هم شکستن ماشین آن و منحرف کردنش به سمت دره است!

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.