سه‌شنبه 6 آذر 1403

واکنش ها به سخنان اسدالله بادامچیان درباره چهره های سیاسی کشور

وب‌گاه 55 آنلاین مشاهده در مرجع
واکنش ها به سخنان اسدالله بادامچیان درباره چهره های سیاسی کشور

برخی رسانه ها به سخنان اسدالله بادامچیان درباره چهره های سیاسی کشور واکنش نشان داد.

مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: اسدالله بادامچیان دبیر کل کنونی حزب مؤتلفه اسلامی و از چهره‌های پُرسابقه جریان موسوم به راست در ایران، بار دیگر به نقل خاطراتی پرداخته و سخنانی را به امام‌خمینی و آیت‌الله بهشتی نسبت داده که این نوشته در تأیید و تکذیب آنها نیست اگرچه بر اساس گفته‌های دیگر او می‌توان دریافت که تا چه اندازه قرین صحت است.

در یک فقره البته سخن او مصداق افترایی آشکار است و زشت‌ترین تهمت که در دنیای سیاست، می‌توان به کسی وارد ساخت.

بیشتربخوانید:

بادامچیان: یک صدا از اتاق فکر اقتصادی دولت منتخب بیرون بیاید

او در حالی آخرین نخست‌وزیر ایران را «مهره پرورش یافته و خارجی» دانسته که اهل تاریخ درباره کسانی چون محمد علی فروغی هم تجدید‌نظر کرده و جانب احتیاط را می‌گیرند آن وقت درباره کسی که همچنان به «نخست‌وزیر امام» مشهور است و شخص مقام معظم رهبری دو بار در دوران ریاست جمهوری او را به عنوان نخست‌وزیر معرفی کرده (بار دوم اگرچه به رغم تمایل قلبی اما با امضای ایشان و از سر اطاعت از نظر امام و هم‌سویی با اکثریت مجلس و حزب جمهوری اسلامی) و از خرداد 58 تا خرداد 60 سردبیر ایشان در روزنامه جمهوری اسلامی بوده اتهام «مهره پرورش یافته و خارجی» را وارد ساخته است.

لازم است توضیح داده شود این گفتار در دفاع از میرحسین موسوی چه قبل از 88 و چه بعد 88 نیست. نه این که نویسنده این سطور موضع و نظری درباره کارنامه او چه در دوران نخست‌وزیری و چه سکوت 20 ساله و چه انتخابات 88 ندارد بلکه در این فضا قابل طرح نیست.

در تقبیح و زشت شماری گفتار و رفتار آقای بادامچیان است چرا که سخن او اهانت به شورای نگهبان هم هست که در سال 88 میر‌حسین موسوی را مصداق رجل سیاسی و مذهبی و مدیر و مدبر تشخیص داده و این یعنی نقطه تاریکی در زندگی سیاسی او دست کم تا آن موقع نیافته بودند.

اصلا تصور کنید آخرین نخست‌وزیر ایران در اردیبهشت 88 در گرماگرم انتخابات با یک حادثه یا به صورت طبیعی از دنیا رفته بود. آیا نام او بر بزرگراهی در تهران نمی‌نشست و در فرهنگستان هنر تندیس او را در مقابل چشم مردم قرار نمی‌دادند؟ آیا این ادعا به معنی آن نیست که یکی از اعضای شورای 5 نفری اداره مملکت در دوران حیات امام که دو بار مجلس به او رأی اعتماد داد و آیت‌الله خامنه‌ای بر آن بودند پس از حذف عنوان نخست‌وزیری از قانون اساسی و در آغاز دوران رهبری خود به ریاست بیناد مستضعفان منصوب کنند مهره خارجی بوده است؟ درباره ناخدا یکم بهرام افضلی فرمانده نیروی دریایی و وابستگی او هم دادگاه رأی داد چه رسد به آخرین نخست وزیر و کاندیدای تأیید شده ریاست جمهوری.

از 25 بهمن 1389 تا کنون نیز در حصر است. مگر این که در فاصله خرداد 88 تا بهمن 89 مهره خارجی شده باشد!

صالح‌ترین فرد از حیث قضاوت درباره میزان صداقت آقای بادامچیان در نقل خاطرات و طرح ادعا شاید همسر شهید رجایی باشند و تنها یک نمونه از ادعاهای مورد مناقشه آقای بادامچیان عضویت شهید رجایی در مؤتلفه است.

حال آن که همه می‌دانند مرحوم رجایی در دروان فعالیت سیاسی پیش از انقلاب عضو دو تشکل بوده ابتدا مجاهدین خلق و بعد یا هم‌زمان نهضت آزادی و البته پس از انحراف ایدیولوژیک از سازمان جدا شد و در تیر 58 هم از نهضت استعفا کرد و به عضویت حزب جمهوری اسلامی هم در نیامد و اگر عضو مؤتلفه بود چگونه دبیر کل این تشکل در تابستان 60 کاندیدای ریاست جمهوری شد تا با رجایی رقابت کند؟ مگر دبیر کل با عضو حزب خود رقابت می‌کند؟!

ادعای بادامچیان درباره آخرین نخست‌وزیر ایران یادآور اتهامات سید حمید زیارتی (روحانی) به دکتر شریعتی درباره ارتباط با ساواک است و نقل می‌کنند در جلسه مؤسسه متبوع تاریخ‌پژوهی مقام معظم رهبری صراحتا به او گفتند: آقای روحانی (حمید روحانی)، این اتهام‌ها به مرحوم دکتر نمی‌چسبد.

علاقه آیت‌الله خامنه‌ای به دکتر شریعتی آشکار است و ابراز می‌کنند و مشخص است که رابطه ایشان با مهندس موسوی در سال‌های پس از انتخابات مانند دوران نخست‌وزیری نیست اما اتهام «مهره خارجی» به قدری سخیف است که شاید تنها با اتهام حمید روحانی به علی شریعتی قابل قیاس باشد.

هر چند وزن سیاسی اسدالله بادامچیان به اندازه آرای کاندیدای اختصاصی حزب‌شان درسال 96 است و اساساً موتلفه از بازی اصول‌گرایی کنار گذاشته شده و احمدی‌نژاد هم نه تنها تحویل‌شان نمی‌گرفت که حتی به مراسم ساگرد شهدا در خرداد هم نمی‌رفت و نزدیکان او در دوسال آخر در روزنامه ایران به تندی به مؤتلفه می‌تاختند اما چون نشان‌گر سقوط اخلاق در سیاست است باید هشدار داد.

این لحن، جفا در حق سلف خودشان مرحوم عسگراولادی هم هست که نه تنها اواخر عمر برای رفع حصر می‌کوشید و مرد اخلاق‌گرایی بود در دهه 60 وزیر بازرگانی دولت مهندس موسوی هم بود و اگر استعفا کرد در مخالفت با دخالت دولت در تجارت و توزیع کالا (به اقتضای جنگ) بود نه بر پایه چنین ادعای سخیف و مهوعی.