وقتی ایران از قاب فارس روایت میشود

یکی از تحولات قابلتوجه رسانه ملی در سالهای اخیر، تلاش برای توزیع عادلانهتر آنتن میان استانهای کشور است.
باشگاه خبرنگاران جوان؛ نفیسه خلیلی - یکی از تحولات قابلتوجه سالهای اخیر در سیاستهای رسانه ملی، تلاش برای توزیع عادلانهتر آنتن میان استانهای کشور است؛ حرکتی که اگر بهدرستی تداوم یابد، میتواند چهرهای تازه از ایران در قاب تلویزیون ترسیم کند.
در همین مسیر، طرح ملی «ایران جان» با هدف بازتاب ظرفیتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی استانها در سطح ملی شکل گرفته و اکنون در چهارمین ایستگاه خود، به استان فارس رسیده است؛ استانی که همواره نماد هویت، دین، حماسه و هنر ایرانی بوده و قرار است از 19 تا 25 مهر تمام شبکههای رادیویی و تلویزیونی توجه ویژهای به استان فارس، سرزمین شعرو ادب داشته باشند.
استان فارس از آن دست استانهایی است که هم در حافظه تاریخی و هم در زیست فرهنگی امروز ایران، جایگاهی ممتاز دارد. انتخاب شعار «فارس، سرزمین دین، حماسه و هنر» برای چهارمین دوره ایران جان، نشان میدهد که رسانه ملی در پی نگاهی فراتر از گردشگری یا معرفی جغرافیاست و هدف، تقویت پیوندهای فرهنگی میان اقوام و استانها و ساختن تصویر جامعتری از ایران است.
برگزاری ایران جان در مقطع زمانی فعلی نیز هوشمندانه است. همزمانی این رویداد با آیین بزرگداشت حافظ و نمایشگاه بینالمللی اکسپو فرصتی کمنظیر برای همافزایی فرهنگی و اقتصادی فراهم کرده است. این ترکیب، روایت رسانهای ایران جان را از سطح ملی فراتر برده و آن را به بستری برای معرفی چهره تمدنی ایران تبدیل کرده است. به گفته استاندار فارس در این رویداد از نمایندگان کشورهای مختلف در نمایشگاه اکسپو استان فارس حاضر میشوند تا قابلیتهای صنعتی خود را به نمایش بگذارند ما نیز قابلیتهای خود را به نمایش میگذاریم.
پویشهای مردمی، چون «از فارس بگو» و «حافظخوانی» نشان میدهد ایران جان بر مشارکت واقعی مردم بنا شده است. مخاطب صرفاً تماشاگر نیست، بلکه بخشی از روایت را خود تولید میکند. در این معنا، عدالت رسانهای نهفقط در جغرافیا، بلکه در مشارکت و حضور فعال مردم نیز محقق میشود.
از آنجا که ظرفیتهای استان فارس بهاندازه لازم معرفی نشده است، این رویداد میتواند بهترین راه باشد برای معرفی ظرفیتهای مختلف استان فارس ازطریق رسانه ملی، هم در سطح ملی و هم در سطح بینالمللی.
رویداد «ایران جان» میتواند نقطه عطفی در روایت رسانهای استان فارس باشد؛ روایتی که مردم در آن نه تماشاگر، بلکه همراه و خالق تصویر خودند. اگر این برنامه با دقت و کیفیت در اجرا و پوشش رسانهای همراه شود، قادر است الگوی تازهای از تعامل میان رسانه ملی و استانها را پایهگذاری کند.
این رویداد برای فارس فرصتی است تا از قالب تصویرهای تکراری فراتر رود و چهرهای زنده، اصیل و معاصر از خود نشان دهد؛ چهرهای که مردم سراسر کشور را با عمق فرهنگ، هویت و توانمندیهای این خطه پیوند میزند. در صورت موفقیت، «ایران جان فارس» تنها یک اتفاق رسانهای نخواهد بود، بلکه بهمثابه آغازی برای حضور پررنگتر و منصفانهتر استانها در رسانه ملی در خاطر خواهد ماند.
در نهایت اینکه «ایران جان در فارس ایران» را میتوان نمادی از دوره تازهای در رسانه ملی دانست؛ دورهای که در آن، روایت ایران از تهران آغاز نمیشود، بلکه از دل مردم و اقلیمهای گوناگون برمیخیزد و دیگر ایران فقط در تهران خلاصه نمیشود.