وقتی پایِ خرید و فروش فیلمنامه به فضای مجازی باز میشود
این روزها، بیش از پیش شاهد فروش فیلمنامه و نمایشنامهها در فضای مجازی هستیم.
«فروش فیلمنامه سینمایی ثبت شده در خانه سینما؛ اکشن - اجتماعی - عاشقانه»
«فروش نمایشنامه تئاتر، فروش نمایشنامه رادیویی و فروش فیلمنامه. جهت سفارش به دایرکت مراجعه کنید.»
اینها صرفاً دو نمونه از آگهیهای فروش فیلمنامه و نمایشنامه در فضای مجازی هستند که این روزها بیش از پیش دیده میشوند؛ به طوری که با یک جستجوی ساده در فضای مجازی میتوان به راحتی، با این فیلمنامه نویسها یا واسطههای فروش فیلمنامه وارد مذاکره خرید و فروش شد.
اواخر سال گذشته بود که انجمن صنفی فیلمنامه نویسان سینمای ایران در بیانیه ای، حداقل دستمزد فیلمنامه نویسان عضو این صنف سینمایی در سال 1401 برای فیلم سینمایی، سریال تلویزیونی، تله فیلم و سریال رسانه خانگی را اعلام کرد؛ به طوری که حداقل دستمزد فیلمنامه نویسان برای نگارش هر قسمت از فیلمنامه سریالهای تلویزیونی 50 میلیون تومان، هر قسمت از فیلمنامه سریالهای رسانه خارجی 75 میلیون تومان، تله فیلم 100 میلیون تومان و فیلمنامه سینمایی 200 میلیون تومان تعیین شده که در بخشی از متن بیانیه کانون فیلمنامه نویسان بیان شده است که اعلام کف دستمزد نگارش فیلمنامه از سه سال پیش، با موافقتها و مخالفتهایی همراه بود و حتی قول داده شد که علاوه بر این دستمزد، فیلمنامه نویسان، درصدی از مالکیت فیلم و فروش را هم دریافت کنند تا همچنان مالکیت معنوی برای اثر نهایی داشته باشند. این در حالی است که برخی از فروشندههای فیلمنامه در فضای مجازی بر این باور هستند که شرایط ساخت فیلمنامه هایشان فراهم نیست و به همین دلیل، ترجیح میدهند که آنها را به فروش برسانند.
پرواضح است، با توجه به این که فیلمنامه و نمایشنامه، نقش مهمی در موفقیت فیلم، سریال و تئاتر ایفا میکنند، موضوع خرید و فروش فیلمنامه و نمایشنامهها در فضای مجازی، چه به صورت قانونی و چه غیرقانونی و بدون نظارت کافی، میتواند آسیبهای جدی بر پیکره قاب تلویزیون، پردههای سینما و نمایش وارد کند که برای راه برون رفت از این مشکلات باید چارهای درست اندیشیده شود.
در این باره با محسن رحمانی یکی از کارگردانان و فیلمنامه نویسان کشورمان گفت و گو کرده ایم.
آقای رحمانی؛ چرا با خرید و فروش فیلمنامه و نمایشنامهها در فضای مجازی و سطح کیفی پایین برخی از آثار سینمایی و تلویزیونی مواجهیم؟
فیلمنامه در سینما و تلویزیون همیشه موضوع مهمی بوده است و در حوزه تلویزیون، فکر میکنم که با آمدن آقای جبلی، ریاست سازمان صدا و سیما، تا حدی ساخت آثار و فیلمنامهها با حساسیت بیشتری همراه است و شأنیت نویسنده در مقایسه با گذشته، بیشتر حفظ میشود. اما با این وجود، اگر نگاهی به نویسندههای خودمان و دیگر کشورها بیندازیم، میبینیم آنها تاچه اندازه با حفظ جایگاه و شأنیت بیشتری در مقایسه با نویسندههای ما در حال فعالیت هستند و در حوزه کاری شان، امنیت بالاتری دارند.
وقتی افراد متوجه مسائل پروپاگاندایی موجود در فضای مجازی میشوند که نبودها را به بود تبدیل کرده است، شاید با خود فکر کنند که این خرید و فروشهای فیلمنامهها و نمایشنامهها در مقایسه با چیزهای دیگر، خیلی هم موضوع جدی نیست و اهمیت زیادی ندارد؛ به طوری که همین مسئله جدی در حوزه نویسندگی را سوزنی در انبار کاه تلقی میکنند و در حقیقت، به همین دلیل است که این خرید و فروش فیلمنامهها خیلی دیده نمیشود و مورد توجه قرار نمیگیرد. اما واقعیت این است که فیلمنامه نویس، نمایشنامه نویس و به طور کلی، نویسنده ها، انسانهای مهجوری هستند و البته به نظر من، با وجود بودجه کم در تئاتر، هنوز ارزش نویسنده در آن حفظ میشود. این در حالی است که در مدیوم تصویر چنین نیست.
بسیار دیده شده که در زمان ذکر عوامل فیلم در تبلیغات نام فیلمنامه نویس از قلم می افتد.
بله؛ اگر نگاهی به بیلبوردهای تبلیغاتی فیلمها در فضای شهری بیندازیم، میبینیم در اغلب موارد، نام تمامی عوامل به جز نویسنده، درج شده است که این توهین بزرگی به او محسوب میشود چراکه فضای تمام فیلمها و سریالها از دلِ فیلمنامه شکل میگیرند. مگر میشود فیلمنامهای نباشد و فیلم یا سریالی تولید شود و سپس، از درج نام فیلمنامه نویس در بیلبورد تبلیغاتی کار هم دریغ شود؟
خیلی وقتها به حدی فیلمنامه نویس نادیده گرفته میشود که گویا تهیه کننده او را نمیشناسد. مثلاً خودم سریالی داشته ام که در قسمت اول، نام نویسنده در تیتراژ آن ذکر نشده است و پس از پیگیری موضوع، صرفاً یک عذرخواهی ساده کرده اند که این معضل، هرگز در سینمای دنیا و کلاسیک وجود ندارد و همین شأنیت ندادن به نویسنده مشکلاتی چون دلخوری، بی اعتمادی، کیفیت پایین کارها و... را به وجود آورده است.
فیلمنامه نویسان چقدر با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کند؟
علاوه بر شأنیت، موضوع اقتصادی از دیگر دلایلی است که برخی از نویسندهها و فیلمنامه نویسها را مجبور میکند تا آثار خود را در بستر مجازی به فروش برسانند. مگر این که اثر تولیدی، اسپانسر داشته و نویسنده کار هم خودش بازیگر چهره و شناخته شدهای باشد که برای این دو نقش در اثر ساخته شده، دستمزدهای میلیاردی دریافت کند و همین موضوع، این سوال به وجود میآورد که آیا تهیه کنندهها نرخ تصویب شده برای فیلمنامهها و نمایشنامهها را به نویسندگان آثار میپردازند؟
برای روشن شدن این موضوع، کافی است دستمزد نویسندگانی که خودشان خالق شخصیتهای فیلمها هستند را با دیگر افراد فعال در حوزه تصویر مقایسه کنید. درحالی که ما نویسندهای داریم که تله فیلم را با مبلغ فقط 10 میلیون مینویسد و دستمزد او با تعرفه مصوب سازمان بسیار تفاوت دارد. اما نویسنده چهرهای داریم که اتفاقاً بازیگر همان کار هم است و برای آن سریال با اسپانسر، دستمزد یک میلیاردی میگیرد که همین شناخته بودن و نبودن نویسنده، اسپانسر داشتن و نداشتن اثر، بودجه زیاد و کم، روی دستمزد نویسنده تأثیر میگذارد. این درحالی است که امکان دارد نویسنده کمتر شناخته شده یا اصلاً شناخته نشده، کار بسیار با کیفیت تری را ارائه دهد. به نظر شما، این موضوع، چه معنایی میتواند داشته باشد؟
حتی بارها شنیده ایم که دستمزد فیلنامه نویسان پرداخت نشده است؛ آن هم به بهانه بودجه کم.
بله؛ اگر قرار است فقط تعداد خاصی نویسنده که شناخته شده هستند به نوشتن فیلمنامه یا نمایشنامه بپردازند و آن طور که باید به فیلمنامه نویسهای تازه نفس و با استعداد فرصت داده نشود. پس به همان افراد، سفارش فیلمنامه داده شود. چون دوستانی دارم که در این حوزه کار میکنند. اما واقعاً هشتِشان گروِ نُه شان است. چطور است که به بازیگر، دستمزدهای بعضاً میلیاردی داده میشود تا جلوی دوربین بیاید، ولی دستمزد واقعی نویسندهای که شش ماه و یا حتی یک سال همراه پروژه است، داده نمیشود و گفته میشود که بودجه نیست. بنابراین، همه این دلایل باعث به وجود آمدن چنین اتفاقهای نازلی مثل خرید و فروش فیلمنامه در فضای مجازی میشود.
از طرفی؛ ما افراد فعال در حوزه فیلمنامه و نمایشنامه داریم که نام خود را از روی فیلمنامه شان برمی دارند و حق تألیف را به دیگری میدهند تا بتوانند زندگی خود را بچرخانند که این موضوع، تراژیکترین چیز است و به همین منظور، مدیران مربوطه باید بازنگری اساسی به حقوق نویسندگان داشته باشند و از نگارش فیلمنامههای سطح پایین و کلیشهای جلوگیری کنند تا برخی از نویسندهها مجبور به تحویل و فروش فیلمنامههای خود نباشند.
برای حل این موضوع و دوری از فیلمنامه های بی کیفیت و سطحی چه باید کرد؟
به نظرم در تلویزیون باید گروهی جوان، متخصص و با سواد، خارج از مناسبات سازمانی که مرتبط با ریاست سازمان صدا و سیما باشد، تشکیل شود و روی آثار هم نام نویسنده درج نشود و درمورد فیلمنامهها، صحبت و آسیب شناسی شده تا به کیفیت هرچه بیشتر کارها کمک شود. چون وقتی کسی که بیش از بیست سال سابقه فیلمنامه نویسی و نمایشنامه نویسی و کسوت استادی، به مرحلهای میرسد که فکر میکند مسیر عبث باری را طی کرده و ارزش و جایگاهش آن طور که باید حفظ نشده است، مجبور به فروش ایده و فیلمنامههای خود در فضای مجازی میشود و در مقابل، بسیاری از مخاطبان هم، تن به فیلمهای آن طرف آبی بدون کیفیت میدهند. چون برای چنین مخاطبی، آثار آن طرف آبی بعضاً رضایت بخشتر از اغلب کارهایی میشود که در جامعه خودمان درحال ساخت است.
وقتی تهیه کننده جوانی که شاید تعداد قابل توجهی فیلمنامه نخوانده است، براحتی میگوید که ما فیلمنامه خوب نداریم. در حالی که او حتی نگاهی به فیلمنامههای با کیفیت نکرده و خونِ دلهای فیلمنامه نویسان را ندیده است. چه انتظاری میتوان داشت؟ ما افرادی داریم که با گذراندن فقط یک ترم دوره فیلمنامه نویسی، خودشان را فیلمنامه نویس میدانند و اتفاقاً با وجود پذیرفتن طرح و کارشان، در نهایت، نوشته شان منجر به خروجی ضعیف میشود و علت هم این است که هر کاری نیاز به پختگی دارد. چون بازیگر و کارگردانهایی هستند که با وجود نداشتن دغدغه فیلمنامه نویسی، به این حوزه ورود پیدا میکنند تا ثابت کنند مولف هستند. این در حالی است که یک هنرمند شاید بتواند کارگردان یا بازیگر خوبی باشد، ولی لزوماً نمیتواند نویسنده خوبی هم باشد که متأسفانه همه این ها دست به دست هم می دهند تا شاهد خروجی ضعیف آنها باشیم.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر