وقتی پروژه ققنوس سوخت!
مدیران پروژه "ققنوس ایران" یا همان انقلاب زنان در ایران این بار با محوریت مرحومه مهسا امینی فرصت را مناسب دیدند تا اقدامات خیابانی را رقم زنند. ولی این فتنه هم سوخت و از خاکسترش هم جز گرد و غباری زودگذر چیز دیگری باقی نخواهد ماند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از راه آرمان؛ امید داریم اهل تحلیل، تدبیر و دانایی آنچه میخواهم بیان کنم را به استهزا نگیرند. فتنه را قبل از اینها باید مورد مطالعه قرار داد. خیلی دور نمی رویم. هر چند ماجرا از دورترها نطفهگذاری شده است. امسال را منشا قرار میدهیم. از روزی که زنان در ورزشگاه مشهد اسپره اشک آور خوردند. روزی که بحث صیغه در مشهد مجدد مطرح شد. وقایع کشور را که رصد کنید قطعاً متحیر خواهید شد!! اتفاقات مختلف با محوریت زنان در جامعه بروز کرد. جشنواره کن و آن صحبتهای کذایی امثال ترانه علیدوستی را به یاد دارید یا جایزه به فیلم ضد دینی و ایرانی عنکبوت مقدس با محوریت زهرا ابراهیمی، یا کمپین metoo بازیگران ایرانی مخصوصاً با محوریت همین خانمی که سر پیری کشف حجاب کرده است. یا آن ماجرای ساختگی اتوبوس بی آر تی و سپیده رشنو که معلوم نیست راست بود یا کاملاً صحنهسازی؛ یا اون ماجرای دختر مریض گشت ارشاد و کلی اتفاق دیگر که ذکر همه انها در حوصله این بحث نیست. همه نشانه وقوع یک فتنه با محوریت زنان دارند. هر چند اهل مطالعه و بصیرت بارها هشدار دادند ولی گوش شنوایی نبود. راه حل بسیار ارائه کرده و حتی التماس کردند ولی اتفاقی نیفتاد. فتنه امروز رسماً از آن نقاشی کذایی ققنوس فتنهگران در حصر و آن صورتی پوشیدنها شروع شد.
مدیران پروژه "ققنوس ایران" یا همان انقلاب زنان در ایران این بار با محوریت مرحومه مهسا امینی فرصت را مناسب دیدند تا اقدامات خیابانی را رقم زنند. البته چارهای هم نداشتند. موعد حزب الله تمام شده بود. مذاکرات به ضررش رژیم صهیونیستی پیش میرفت.
اروپا هم که اوضاع خوبی در اوکراین ندارد. هوا دارد سرد می شود و ایران هم با معاهدههای مختلف و عضویت در سازمان های منطقه ای و فرامنطقهای در حال مصون سازی اقتصادش از تحریم هاست و مرگ جریان لیبرال و فروپاشی هژومونی امپرالیسم جهانی محتمل بود. پس باید کاری میکردند ولی پروژه ققنوس با مهسا امینی سوخت و از خاکسترش هم جز گرد و غباری زودگذر چیز دیگری باقی نخواهد ماند. به قول شهید سلیمانی، میزان فرصتی که در تهدیدها وجود دارد در خود فرصتها نیست. پس این فتنه اتفاق مبارکی است. اگر بتوانیم؛
الف: اصلاح ساختار گشت ارشاد، تمرکز روی واردات، طراحی، تولید و توزیع لباس و لوازم آرایشی، نظارت بیشتر بر افراد فعال در سینما و تلویزیون و صنعت مد و... داشته باشیم؛ مطالبه گری از 25 سازمانی که مسئول بحث فرهنگی در مورد حجاب و... هستند نیز صورت گیرد. ب: نمیشود بچههای انقلابی ما در کف خیابان توسط اراذل اجیر شده و فریب خوردگان کتک بخورند ولی منافقین، صهیونیستها، وهابیها و... که هدایت مالی، فکری و رسانهای و... فتنه گران را برعهده دارند در آسایش بسر ببرند. کمپ منافقین را باید جهنم کنیم و نقطه امنی برای عناصر صهیونیست در جهان باقی نگذاریم. ج: نمی شود کشور ما در آشوب باشد ولی پایگاههای هدایت کننده فتنه در برخی از کشورهای همسایه در آرامش شب را صبح کنند و مزه موشکها و حملات سایبری سنگین ما را نچشند. د: رژیم صهیونیستی به عنوان سر این کژدم باید به شکل جدی مجازات شود و سرزمینهای اشغالی تبدیل به جهنمی برای دشمنان شود. ه: ضربه اصلی را ما از فضای مجازی یله و رها خوردیم. باید این فضا سازماندهی شده و پلتفرمهایی که آتش بیار معرکه بودند چه ایرانی و خارجی، چه با یک توییت چه با کمک به انتشار محتوا، باید ساماندهی و مورد محاسبه قرار گیرند. ز: فتنه فرصت مناسبی برای شناسایی لیدرها و شبکههای دشمن در داخل کشور است. باید از این فرصت طلایی نهایت استفاده را کرده و ضربات مهلکی به مزدوران و سازمانهای امنیتی دولتهای متخاصم بزنیم. مُر حرف اینکه؛ یک هشدار هم بدهیم اگر اقدامات بالا صورت نگیرد همچنان باید منتظر تکرار حوادث مشابه و به مراتب سختتر باشیم و همچنین اثرات سوء فتنه را در انتخابات 1402 و 1404 همچون سال 88به عینه ببینیم. نویسنده: منصور الهی انتهای پیام /