پادشاهی 700 ساله حافظ در هند؛ شاعری که دل حاکمان را تسخیر کرد

مدیر دانشکده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کشمیر با اشاره به حضور 700 ساله شعر حافظ در هند، به نمونههایی از اهمیت آثار او در نظر حاکمان و مردم هند گفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جادوی کلام حافظ نه تنها در ایران فرهنگی که در کشورهای همجوار نیز از سدههای پیشین تاکنون بر جان تشنه مردمان نشسته و روح را صیقل داده است؛ چه آنکه خود در بیتی فرموده است:
شکرشکن شوند همه طوطیان هند زین قند پارسی که به بنگاله میرود
و یا:
عراق و فارس گرفتی به شعرِ خوش حافظ بیا که نوبتِ بغداد و وقتِ تبریز است
رواج شعر حافظ در شبهقاره با وجود بُعد مسافت و تفاوت زبانی آن هم در قرن هشتم هجری، بیانگر نفوذ کلام و شخصیت فرهنگی حافظ و همچنین آوازه او از گذشته بوده است. بنا بر پژوهشهای انجام شده، قرائن متعددی وجود دارد که حکایت از جایگاه ممتاز و ویژه حافظ در میان حاکمان شبهقاره دارد که از این جمله میتوان به دعوت حکمرانان دورترین نقاط شبهقاره از وی برای سفر به آن بلاد اشاره کرد.
از سوی دیگر، شعر حافظ در میان نخبگان شبهقاره نیز از اهمیت خاصی برخوردار بود؛ به طوری که اولین شروح بر دیوان او در همان سالهای حیات شاعر توسط سیدعلی همدانی، بزرگترین شخصیت عرفانی فرهنگی هند در آن عصر نوشته شد. توجه عامه مردم، به ویژه صوفیان به شعر حافظ، سبب شد تا سرودههای او جایگاه ویژهای در میان مردم داشته باشد. اکبر ثبوت در پژوهشی از «حافظان حافظ» نام میبرد که تمام هم و غم خود را مصروف آن داشتند که تمام دیوان خواجه شیراز را از بر کنند. تمام اینها، تأییدی است بر درستی دعوی لسانالغیب که فرمود:
«به شعر حافظ شیراز میرقصند و مینازند سیهچشمان کشمیری و ترکان سمرقندی»
خبرگزاری تسنیم به مناسبت روز گرامیداشت حافظ، با جهانگیر اقبال، پژوهشگر و مدیر دانشکده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کشمیر هند، به بررسی این جایگاه از گذشته تا امروز پرداخت. از تأثیرپذیری فرهنگ شبهقاره از کلام خواجه شیراز از زمان حیات شاعر تا این روزگار که کمتر کسی در هندوستان، فارسی را متوجه میشود و قادر است آن را بخواند. مشروح گفتوگوی تسنیم با این استاد دانشگاه را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: مراودات فرهنگی و ادبی ایران و هند هرچند سابقهای طولانی دارد، اما در دوره گورکانیان و با فراهم آمدن شرایط برای رشد زبان فارسی، بیشتر شد و قوت گرفت. در آن ایام شاعران بسیاری از نقاط مختلف ایران راهی هندوستان شدند؛ امری که میتوان به اصلطلاح امروزیها از آن با عنوان «فرار مغزها» یاد کرد. این مهاجرتها هم بر ذهن و زبان شاعران فارسی تأثیر گذاشت و هم بر ادبیات هندوستان. در میان شاعران بزرگی که در این مراوده فرهنگی نقش ایفا کردند، نام حافظ یکی از برجستهترین نامهاست که با توجه به قراین موجود در شعر خود خواجه شیراز، به نظر میرسد این حضور و تأثیر، سابق بر این اتفاق افتاده است؛ چه اینکه میفرماید: «شکرشکن شوند همه طوطیان هند زین قند پارسی که به بنگاله میرود». ممنون میشوم برای شروع، بفرمایید که شعر حافظ از چه زمانی در شبهقاره شناخته شد و چه تأثیری بر شعر شاعران این دیار گذاشت؟
حافظ شیرازی در قرن چهاردهم میلادی میزیست، و آثار او تقریباً از همان زمان به هند نیز راه یافت. شواهد تاریخی نشان میدهد دیوان حافظ در دربارهای گورکانی هند بسیار رایج بود؛ بهگونهای که امپراتوران مغول چون همایون و جهانگیر آن را برای فال گرفتن میخواندند. ابوالفضل بیدین (مؤلف «اکبرنامه») مینویسد دیوان حافظ یکی از کتابهای اصلی مطالعه در دربار اکبر بوده است.
پدر معنوی غزل اردو
این آشنایی دیرپای هندیان با حافظ، موجب شد سبک شاعری او تأثیر عمیقی بر شاعران فارسیگوی شبهقاره بگذارد؛ به ویژه «غزل» که در دوره گورکانی به اوج خود رسید، زیر لوای اشعار حافظ رشد کرد؛ حتی گفتهاند سنت سبک «غزل» در ادبیات اردو، که فرهنگ غزل فارسی را به اوج رساند، از غزلیات حافظ بسیار متأثر بوده است.
رفقای اروپایی «خواجه شیراز»شاعران بزرگ شبهقاره (مانند غزلسراهای هند و پاکستان) تا سدههای بعد، با پیروی از نثر پیچیده و مضامین عرفانی حافظ، از ظرفیتهای زبانی شعر فارسی بهتر بهره بردهاند. به طور کلی، حافظ از زمان حیات خود در قرن هشتم هجری تا به امروز در هند شهرت داشته و جایگاه ممتازش در ادبیات فارسی هند غیرقابل انکار است.
*تسنیم: در ایران، شعر حافظ در کنار آیات قرآن، برای مردم ارزشمند است و مردم به اشعار ایشان به چشم کلامی قدسی مینگرند؛ به همین دلیل احترام خاصی برای خواجه شیراز قائلاند. این نفوذ کلام در شبهقاره به چه صورت است؟ آیا اشعار و کلام او تأثیری بر فرهنگ عامه مردم هند گذاشته است؟
دیوان حافظ در ایران همانند متونی مقدس ارجمند شمرده میشود، اما در هند نفوذ کلام حافظ بیشتر جنبه فرهنگی - ادبی دارد تا جایگاه دینی. در گذشته ایرانیان و هندیان متمکن تحت تأثیر ادبیات فارسی، حافظ را «سوداگر دل» و شاعر جهانی میدانستند.
از دفع چشمزخم تا جمع صوفیان
در شبهقاره، اشعار حافظ نیز در میان اهل ادب و صوفیان مقبول بود؛ بهگونهای که در برخی اماکن متبرک و دخیلآویزهای هندی، ابیات حافظ برای «دفع چشمزخم» و کسب فیض معنوی نقش بستهاند. همچنین برخی علما و مترجمان هندی، مثل دکتر بالرام شوکلا (رئیس موسسه سوامی وینوایاکاندر تهران)، بخشهایی از دیوان حافظ را به زبان هندی ترجمه کردهاند تا نسل جدید بتواند با اندیشه او آشنا شود.
محمدسعید حسامپور، استاد ادبیات فارسی، نیز تأکید میکند تأثیر حافظ تنها در ادبیات هند محدود نمانده و در اجتماع، زبان و فرهنگ این کشور نیز نقشی بنیادین داشته است؛ اشعار چندلایه حافظ زمینهای فراهم کرد تا شاعران پس از او با استفاده از تمام ظرفیتهای زبانی فارسی، شعرهای پیچیدهتری بیافرینند. وی میگوید حافظ توانست «مرکز ثقل اندیشگانی یک ملت را کشف کند» و شعری همهپسند عرضه کند، و این همین توانایی سبب شد عموم مردم نیز به سرودهای او گرایش یابند؛ بهطوری که نگهداری دیوان حافظ در کنار قرآن را افتخاری برای هر کسی میدانستند.
خلاصه آنکه، امروز حافظ بیشتر در حلقات ادبی و دانشگاهی هند محترم است، اما برخی آثار و مضمونهای او (از طریق تصنیف به سبک غزلهای ایرانی) همچنان در ذهن ادیبها و حتی فرهنگدوستان محلی حضور دارد.
*تسنیم: زبان فارسی برای حدود 700 سال، زبان رسمی و درباری مردم هند بود. این رویه پس از استیلای انگلستان بر هند و با دستور چارلز تری ویلیان تغییر کرد و زبان انگلیسی جایگزین زبان فارسی در این کشور شد. این امر تنها یک تغییر زبان نبود؛ بلکه سبب شد تا مردم هند با بخشی از میراث گذشته خود برای سدهها بیگانه باشند و حتی قادر به خواندن آنها نباشند. از رواج شعر حافظ در شبهقاره گفتید، در حال حاضر که مردم هند به زبان فارسی صحبت نمیکنند، آیا این ارتباط قطع شده یا میتوان گفت که شعر او جلوهای دیگر در زندگی آنها دارد؟
با کنار رفتن فارسی از زندگی روزمره عامه مردم هند، دستاورد اصلی حافظ در این کشور بیشتر جنبه علمی و فرهنگی یافته است. هنوز در برخی دانشگاهها و مراکز آموزشی فارسیآموز هند، دیوان حافظ جزو منابع کلاسیک به شمار میآید؛ برای مثال در دانشجویان دورههای تابستانه فارسی در کلکته، حفظ غزلیات حافظ در برنامه آموزشی گنجانده شده است.
حافظ در حافظه تاریخی هندیها
از سوی دیگر، شخصیتهایی مانند راج رامموهان روی (فعال اجتماعی قرن نوزدهم) و دیبندراناث تاگور (شاعر بنگالی) شیفته حافظ بودند؛ بهطوری که پدر تاگور، حافظ را شاعر محبوب خود میدانست.
این موارد نشان میدهد حافظ هنوز در حافظه تاریخی هند جای دارد. اما امروزه ترجمه و ترویج آثار او به زبانهای هندی و اردو مهمترین راه آشنایی نسل جدید با اوست؛ همانطور که دکتر شوکلا میگوید به دلیل «نامداول» شدن فارسی، لازم است این گنجینهها به زبانهای محلی ترجمه شوند تا نسل نو از آن بهرهمند شوند.
افزون بر این، تأثیر غیرمستقیم حافظ را میتوان در ادبیات نوین اردو و هندی دید؛ غزلسراهای معاصر با پیروی از سنت صائب طریقه حافظ، بخشی از فرهنگ شعری امروزین هند را رقم زدهاند. به طور کلی، اگرچه شاید یک «خواننده عام» هندی اشعار فارسی حافظ را نداند، ولی میراث او از طریق آموزش در محیطهای دانشگاهی و ترجمه ادبیات فارسی پابرجاست.

