پایان داستان گوهرشاد؟
اوقاف نوک پیکان قرار گرفته است. جنجال «عروسبازی» قزوین تمام نشده بود که ماجرا به مشهد و شخص علم الهدی کشیده شد. وحید اشتری، افشاکننده بذل و بخشش رئیس سازمان اوقاف قزوین به عروسش، حالا با موضوع موقوفات گوهرشاد به امام جمعه مشهد سر و صدا به پا کرده است. دفتر علم الهدی، در پاسخ به سوالات مطروحه درباره این موقوفه در اینستاگرام توضیح داد: «متولی موقوفات گوهرشاد موقوفه خاص طبق متن وقفنامه...
وحید اشتری، مسوول پیشین تشکیلات بسیج دانشگاه تهران و عضو پیشین شورای مرکزی جنبش عدالتخواه، چند هفته ای است دندان انتقادی اش را برای سازمان و املاک اوقاف تیز کرده است. چند هفته پیش ماجرای املاک اوقاف قزوین مطرح شد و سهروز پیش توییت هایی در مورد موقوفات مشهد به احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد را منتشر کرده است. اشتری در توییتر اینگونه ادعا کرده است: «سال 96 با نظر اداره تحقیق اوقاف خراسان، یکی از بزرگترین موقوفات مشهد به آقای - علم - الهدی واگذار شده است. برای فهم عظمت این موقوفه واگذارشده (گوهرشاد) فقط بدانید که بیش از هزار هکتار زمین در مشهد دارد. فقط در چناران 5700رقبه سنددار دارد.» او به درآمد قابلتوجه این موقوفات اشاره کرده است: «طبق وقفنامه 10درصد این درآمد، به عنوان حق تولیت به «آقای علمالهدی» میرسد و10درصد دیگر جهت پرداخت دستمزد عوامل و کارکنان در نظر گرفته شده است.»
او در بحث شرایط لازم برای متولی، متذکر شده: «در وقف نامه قید شده متولی باید یا از نسل واقف یا حمیدالعلوی یا از سادات مشهدی باشد. تطبیق اینها با شرایط آقای علم الهدی یک کار حقوقی است. یا واقف تاکید کرده تولیت به «صدور عظام و وزرای کفایت» نمی رسد! یعنی تولیت به کسانی که مسوولیت حاکمیتی دارند نمیرسد و علاوه بر آن مسوولان به هیچ وجه منالوجوه نباید کوچکترین دخالت و تعرضی در موقوفه بکنند.» براساس ادعای او، آقای علمالهدی به محض اینکه متولی موقوفه میشود، شماره حساب خود در بانک تجارت شعبه چهارراه لشکر مشهد را برای واریز 10درصد حق تولیت اعلام میکند. همچنین با وکالتنامه ای به اوقاف خراسان، انجام کلیه امور مالی، اداری، حقوقی و قضائی را به خودشان واگذار میکند. اشتری مدعی شده که این واگذاری اختیارات در مقابل بهره مندی از مزایای مادی، با بسیاری از قوانین رایج کشور همچون ماده 83 قانون مدنی مغایرت دارد.
او با بیان اینکه آقای علمالهدی از ماه ها قبل از اردیبهشت 96 که رسما توسط اداره تحقیق اوقاف خراسان به عنوان متولی این موقوفه معرفی شود، حق تولیت به حسابش واریز می شد، نوشته است: «در سال 95 توسط ریاست اوقاف این موقوفه به ایشان اعطا شده است. بعد کمیته تحقیق اوقاف مامور شده که شرایط ایشان را بررسی و معامله را رسمی کند و انجام ظواهر اداری در سال 96 انجام شده است. ولی در اصل ایشان از اواخر سال 95 تولیت موقوفه گوهرشاد بوده است.» مجموع توییت های آقای اشتری، چند واکنش را به طور موازی در پی داشت، در بخش رسانه ای رسانه هایی مانند فارس به دفاع از آقای علم الهدی پرداختند و اسنادی دال بر عدمصحت ادعای اشتری ارائه کردند. رسانه های مقابل، چرایی وقوع چنین اتفاقاتی در سطح سازمان اوقاف را بررسی کردند و دفتر علم الهدی نیز بیانیه صادر کرد که موقوفه تحت اختیار ایشان روال قانونی را طی کرده است. وحید اشتری روز سه شنبه در توییترش اعلام کرد به دلیل همین توییت ها برای ادای توضیحات به دادگاه احضار شده است.
خبرگزاری فارس در توضیح توییت های اشتری با اشاره به اینکه موضوع تازه ای مطرح نشده، نوشت: «زمستان سال گذشته، مدیرکل اوقاف خراسانرضوی طی نامه ای در جواب این مساله که تولیت چه از نسل واقف یا حمید العلوی باشد و چه از سادات مشهدی، به شبهه «صدور عظام و وزرای کفایت» نمیرسد چنین پاسخ داد: این شرط از شروط خاص تعیین تولیت نیست، بلکه شرط عمومی اداره موقوفه است؛ کما اینکه شروط دیگری هم ذکر شده مثل شرط مدت در قراردادها. درک صحیح اینگونه مفاهیم به بررسی محققانه ادبیات و عرف زمان تنظیم وقفنامه نیاز دارد. در دوره تاریخی تنظیم وقفنامه - حدود 600 سال قبل - صدراعظم یا وزیر دارایی (وزیر الکفایه) از سوی پادشاهان وقت، بدون اذن و اجازه شرعی در موقوفات مداخله می کرده و تحت عناوین مختلف مِن غیرحق، می گرفته اند.
یا بعضا از متولی شرعی، صورت دخل و خرج می خواسته و به این بهانه در نحوه بهره برداری از رقبات موقوفات یا کیفیت اجرای نیات واقفین دخالت می کرده اند. واقف با این شرط، عدمرضایت خود را در خصوص دخالت های صدراعظم یا وزیر دارایی و عوامل آنها در اداره امور موقوفه یا ایجاد مزاحمت برای متولی شرعی به بهانه مطالبه صورت درآمد و هزینه، اعلام میکند. بنابراین اینکه از این دو عنوان در عبارت مزبور بخواهیم استفاده کنیم که متولی نمی تواند هیچگونه منصب شرعی یا دولتی داشته باشد، خلاف اراده واقف است.» به نظر میرسد توضیح دفتر آقای علم الهدی خط پایان این داستان است و احضار آقای اشتری شروع داستانی برای اوست.
--> اخبار مرتبط