پسر آیت الله دستگیر شد / من بهانهام تا پدرم را بزنند...
روز دوشنبه 15 خرداد، پوسترهای تبلیغاتی فیلم سینمایی «مصلحت» روی بیلبوردها (آگهینما) و پلهای هوایی شهر تهران نصب شد. این بنر و پوسترهای مرتبط با فیلم، با عباراتی چون «پسر آیت الله خانزاده دستگیر شد» یا «من بهانهام تا پدرم را بزنند» شکلی مبهم داشته؛ بدین صورت که نامی از فیلم «مصلحت» در آنها برده نشده است.
همشهری نوشت: تبلیغات، مسئله بسیاری مهمی برای عرضه هر محصول یا ایدهای است. تبلیغ در لغت یعنی انتشار، پخش و ترویج. در جوامع بینالمللی مبحث تبلیغ در قرن بیستم برای فروش کالا و هر نوع محصولی اعم از تجاری یا هنری جدی گرفته شد و همانطور که شاهد آن هستیم در قرن بیست و یکم به اوج خود با ابزارهای جدید رسیده است.
موضوع تبلیغات فیلمهایی سینمایی از دیرباز تاکنون مورد بحث بوده و در هر دوره، فیلمهای بسیاری بودهاند که در مسیر تبلیغات به چالشهای بسیاری برخورد کردهاند. فیلمهای سینمایی در ایران چند مجرای محدود برای تبلیغات دارند؛ محیطهای شهری، مجازی و تلویزیونی.
نمایی از فیلم مصلحت
اکثر فیلمهای سینمایی به دلیل محتوا و چارچوبهای متفاوتی که با صداوسیما دارند همواره در بخش تیزرهای تبلیغاتی برای پخش در رسانه ملی به مشکل برمیخورند؛ در نتیجه بسیاری از فیلمها در این حوزه از تبلیغ بینصیب میمانند.
از سوی دیگر، آگهی در فضاهای شهری مانند بنرها و بیلبوردها در سطح شهر هم بااهمیت و هم گران است. البته تبلیغات فضای شهری خلاف فضای مجازی با محدودیتهای مختلفی مواجه است. برای مثال، در تبلیغات فضای شهری خلاقیت باید در عکس و نوشته باشد و چون زیر نظر شهرداری است، برای استفاده از آن باید اصولی را رعایت کرد.
در حالی که فضای مجازی و پلتفرمهای مختلف به دلیل چند رسانهای بودن، دست صاحبان فیلم را برای خلاقیت در تبلیغ باز میگذارند.
نمایی از فیلم مصلحت
اگر فیلمی بتواند در این 3 مجرا، خلاقانه و متفاوت عمل کند، در گیشه و جذب مخاطب هم موفق خواهد شد. در همین راستا، مشاغل مرتبطی هم با موضوع تبلیغات پدید آمد و حتی در بسیاری از دانشگاهها دروسی در این زمینه تدریس میشود. همچنین از زمانی که شبکههای اجتماعی وارد زندگی روزمره مردم شد؛ نقش و اهمیت رسانهها برای دیده شدن عیانتر شد.
در نتیجه تبلیغات در سینمای ایران وارد فضای متفاوتی با قبل شد. نکته قابل توجه، خلاقیت و نوآوری در تبلیغ است و تا زماتی که این رکن مهم در کار وجود نداشته باشد، ذهن و چشم مخاطب به متن یا طرح آن موضوع جلب نمیشود.
از زمانی که متخصصان حوزه تبلیغات وارد دنیای سینما شدهاند، شاهد خلاقیت برای اکران فیلمهای سینمایی هستیم. برای مثال «فسیل» ساخته کریم امینی که نمایش آن از عید نوروز آغاز شده بود، در بحث تبلیغات به نحو متفاوتی عمل کرد و برای تبلیغات، تیزرهایی به سبک و سیاق نوستالژیک برای معرفی فیلم منتشر کردند؛ چرا که ایرانیها علاقه زیادی به گذشتهانگاری و نوستالژی دارند و از هر حوزهای که به اصطلاح «نوستالژیک» باشد، استقبال میکنند.
این مسئله را به خوبی میتوان از فروش فیلمهای همردیف با فیلم «فسیل» مانند «نهنگ عنبر» دید.
از سوی دیگر، فیلم سینمایی «مصلحت» که به تازگی اکرانش شروع شده، نوع جدیدی از خلاقیت در تبلیغات را در پیش گفت. این فیلم را که حسین دارابی کارگردانی کرده و محمدرضا شفاه نیز در مقام تهیهکننده قرار دارد، پس از 3 سال توقیف به نمایش عمومی رسیده است.
روز دوشنبه 15 خرداد، پوسترهای تبلیغاتی فیلم سینمایی «مصلحت» روی بیلبوردها (آگهینما) و پلهای هوایی شهر تهران نصب شد. این بنر و پوسترهای مرتبط با فیلم، شکلی مبهم داشته؛ بدین صورت که نامی از فیلم «مصلحت» در آنها برده نشده است.
پوستر فیلم مصلحت
برای مثال، در یکی از این پوسترها تنها نوشته شده بود: «پسر آیت الله خانزاده دستگیر شد» یا «من بهانهام تا پدرم را بزنند». گویا این تصاویر و نوشتههای مبهم، نوعی از برنامه تبلیغاتی «مصلحت» است که در ابتدا کنجکاوی مخاطب را برانگیزنند و سپس پوسترهای معرفی فیلم را نصب کنند.
البته در کمتر از 24 ساعت، شهرداری تمامی پوسترهای «مصلحت» را از بیلبوردها و پلهای هوایی جمع کرد و موج بزرگ رسانهای را به خود اختصاص داد.
پوستر فیلم مصلحت
تبلیغات سریالهای نمایش خانگی نیز همگام با فیلمهای سینمایی حرکت میکنند و شاهد نوآوریهای بسیاری در نمایش خانگی هستیم. شاید بتوان یکی از دلایل افزایش مخاطبان سریالهای نمایش خانگی نسبت با سریالهای تلویزیونی را در همین راز و رمزهای تبلیغات دانست.
سریالهای تلویزیونی در قیاس با شبکه نمایش خانگی بسیار کمتر از امکانات تبلیغاتی از جمله در فضاهای شهری و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. البته که این نسخه برای همه سریالهای تلویزیونی پیچیده نمیشود و آثاری هم هستند که تبلیغات استانداردی برای جذب مخاطب دارند.
سریال «سوران» نمونه اخیری از این آثار است که میتوان نام برد. «سوران» به کارگردانی سروش محمدزاده اقتباسی آزاد از کتاب «عصرهای کریسکان» نوشته کیانوش گلزار راغب است.
در واقع یکی از نوآوریهای بخش تبلیغات برای این سریال، استفاده از فضای نمایشگاه کتاب (به دلیل اقتباسی بودن این سریال) و معرفی سریال با پخش تراکت بین مخاطبان کتابها بود که برای اولین بار برای یک سریال رقم خورد و واکنشهای مختلفی را به خود اختصاص داد.
در این روزها که سینما و تلویزیون رقیبهای بسیار جدی در دنیای دیجیتال و هوش مصنوعی دارند، استفاده از نوآوری در بخش تبلیغات میتواند کمک شایانی برای هر چه بهتر دیده شدن اثر کند.
تماشاخانه