پیامدهای معطل ماندن رفع فیلترینگ | کوهستانی: فیلترینگ، مسیر اعتماد مردم به حاکمیت را بسته است
اقتصادنیوز: در حالی که رفع فیلترینگ یکی از سادهترین و فوریترین وعدههای دولت چهاردهم بود، امروز به موضوعی تعویقخورده و مبهم تبدیل شده است؛ تعلیقی که از نظر سمانه کوهستانی مستقیماً به فرسایش اعتماد عمومی و سرخوردگی نسل جوان و طبقه متوسط منجر شده است.
به گزارش اقتصادنیوز، در حالی که دولت چهاردهم در آغاز کار از «رفع فیلترینگ» بهعنوان یکی از سادهترین و فوریترین وعدههای خود یاد میکرد، امروز سخن از «تعویق تا پایان دوره» به میان میآید. سمانه کوهستانی، جامعهشناس، معتقد است این تعلیقِ وعدههای حداقلی نهتنها سرمایه اعتماد عمومی را تضعیف میکند، بلکه شهروندان، بهویژه جوانان و طبقه متوسط، را به سمت بیتفاوتی مدنی، کنارهگیری از مشارکت و حتی مهاجرت سوق میدهد.
خبر مرتبط رشیدی کوچی: فاتحه رفع فیلتر تلگرام خوانده می شود اگر... | تلگرام با یک دستور رفع فیلتر میشوداقتصادنیوز: جلال رشیدی کوچی، نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی معتقد است ماجراهای اخیر درباره شروط بازگشایی تلگرام، بیش از آنکه مسیر گفتوگو و تفاهم باشد، نشانهای از تداوم سیاست تعلیق و ابهام در فضای مجازی ایران است.
او در این گفتوگو توضیح میدهد چگونه ناتوانی دولت در اجرای وعدههای کوچک، در کنار چندپارگی قدرت، مشروعیت نهادی را زیر سؤال برده و احساس شنیده نشدن را در جامعه تقویت کرده است.
مشروح گفتگوی سمانه کوهستانی، جامعهشناس، با اقتصادنیوز را بخوانید.
****
*خانم کوهستانی! دولت چهاردهم رفع فیلترینگ را یک وعده کوتاهمدت معرفی کرده بود اما اکنون سخنگوی دولت میگوید این موضوع تا پایان دوره ریاست جمهوری رقم میخورد، از نگاه جامعهشناختی، تعلیق چنین وعدههای کوچک و کمهزینه چه اثری بر سرمایه اجتماعی و اعتماد نسل جوان و طبقه متوسط شهری دارد؟
در اینباره باید به شما باید بگویم وقتی وعدههایی که از نظر مردم کمهزینه و کاملاً قابل اجرا هستند مدام به تعویق میافتند، ذهنیت عمومی و باور جمعی دچار این برداشت میشود که «اگر سادهترین امور هم انجام نمیشود، پس چه امیدی باید به تغییرات بزرگتر داشت؟» در واقع وقتی همین چیزهای کوچک عملی نمیشود، تغییرات بزرگتر دیگر معنایی ندارد.
جامعه انتظار دارد حداقل وعدههای روزمره محقق شود
برای نسل جوان و طبقه متوسط شهری، که هر دو گروه نسبت به شفافیت و کارآمدی دولت حساسیت بالایی دارند، این وضعیت میتواند سرمایه اجتماعی را تضعیف کند و شکاف دولت و ملت را عمیقتر از قبل کند. جامعه انتظار ندارد همه مسائل کلان فوراً حل شود، اما انتظار دارد حداقل وعدههای روزمره محقق شوند.
به شکاف میان مردم و دولت دامن زده شده چون...
وقتی همین وعدههای کوچک هم نادیده گرفته میشود، امید مردم به تغییرات بزرگتر عملاً از بین میرود. این مسئله اعتماد نهادی را کاهش میدهد و احساس دیده شدن و شنیده شدن بهعنوان شهروند را زیر سؤال میبرد و به نوعی فاصلهگیری و شکاف میان مردم و دولت دامن میزند.
*بسیاری از رأیدهندگان میگویند: «ما برای همین حداقل گشایشها پای صندوق رأی آمدیم و امید داشتیم» در شرایطی که حالا بعد از یکسال و نیم نه در تحریمها گشایشی شده، نه در سیاست داخلی تغییری محسوس است و نه در بحث فیلترینگ، این شکاف میان انتظار و واقعیت چه پیامدی برای هویت جمعی و مشارکت سیاسی دارد؟ آیا از نظر شما میتواند منجر به اعتراض شود؟
افرادی که رأی دادهاند، بهخصوص کسانی که امید داشتند گشایشهای حداقلی رخ دهد، نتیجه مشارکتشان را در زندگی روزمره نمیبینند، طبیعتاً پیامدهای منفی رخ میدهد. شهروند زمانی احساس تعلق میکند که اثر مشارکتش را لمس کند. وقتی نتیجه ملموسی وجود ندارد، حس بیاثر بودن جایگزین کنشگری میشود و نوعی بیتفاوتی یا بیاعتنایی مدنی شکل میگیرد. افراد نسبت به مسائل مختلف سیر میشوند و یک سرشدگی اجتماعی بهوجود میآید.
شهروندان خودشان را از دولت و سیاستهای رسمی جدا میدانند
کمکم این تصور ایجاد میشود که سازوکارهای رسمی و نهادهای رسمی پاسخگو نیستند. بنابراین انگیزهای برای مشارکت مجدد باقی نمیماند و افراد خودشان را از دولت و سیاستهای رسمی جدا میدانند. افراد بهتدریج دنبال منافع شخصی میروند، منافع عمومی کمرنگ میشود و فرد فقط میخواهد «گلیم خودش را از آب بیرون بکشد». این روند میتواند به بیتفاوتی، انزوا، مهاجرت یا ورود به فعالیتهای غیررسمی منجر شود.
این نارضایتیهاباعث اعتراضات سراسری نمیشود اما...
درباره اعتراضات گسترده نیز باید بگویم، نارضایتی شرط لازم است اما کافی نیست. مجموعهای از عوامل دیگر باید وجود داشته باشد تا اعتراض شکل بگیرد. ممکن است جامعه در کوتاهمدت وارد فاز اعتراضی نشود، اما فاصله و شکاف میان شهروندان و ساختار رسمی روزبهروز عمیقتر میشود و در بلندمدت بر مشارکت و انسجام اجتماعی اثرات جدی و منفی میگذارد.
*این روزها برخی میگویند «انگار قدرت دیگر دست دولت نیست» و به تضاد دیدگاهها بین مجلس، جریانهای تندرو و قوه مجریه اشاره میکنند. اگر دولت اراده رفع فیلترینگ داشته باشد اما امکان تحققش محدود باشد، این چندپارگی قدرت از نگاه جامعهشناختی را چطور میبینید؟
وقتی افراد متوجه میشوند که اراده دولت الزاماً به معنای عملی شدن وعدهها نیست، نتیجه این میشود که جامعه به این باور میرسد که مسئولیتپذیری تعریف نشده است. هیچ ضمانت اجرایی برای وعدهها وجود ندارد و همین باعث میشود مردم احساس کنند حتی اگر سیاستگذار بخواهد اصلاحاتی انجام دهد، موانعی وجود دارد که اجازه تحقق آن را نمیدهد.
مردم ناراضیند و نمیدانند چه کسی تصمیمگیرنده است
این تصور، اعتماد عمومی را نسبت به دولت و کل ساختار تصمیمگیری خدشهدار میکند. مردم دیگر نمیدانند تصمیم نهایی را چه کسی میگیرد، چون وعدهها محقق نشده و بیاعتبار شدهاند. این وضعیت برای طبقه متوسط، که نیاز به برنامهریزی بلندمدت دارد، بسیار فرساینده است.
خبر مرتبط روایتهای ضدونقیض درباره رفع فیلترینگ | «جزئیات توافق» چیست؟، «مرجع تصمیمگیرنده» کیست؟راهحل طبقه متوسط در برابر بی اعتمادیها؟ مهاجرت
در چنین شرایطی، مردم احساس میکنند مشارکتشان در تصمیمات کشور بیثمر است و هیچ تغییری ایجاد نمیکند. وقتی مسیرهای جمعی برای تغییر بسته یا ناکارآمد بهنظر برسد، افراد بهسمت راهحلهای فردی میروند. این موضوع برای جوانان و نوجوانان طبقه متوسط پررنگتر است و بیشتر در قالب مهاجرت بروز پیدا میکند. مهاجرت برای آنها راه فرار و راه گریز است چون احساس میکنند چشماندازی وجود ندارد.
خبر مرتبط پاسخ متفاوت نسل Z به بحران های اقتصادی | تحریم، نسلی از بیکاران و بی اعتمادها را پدید میآورداقتصادنیوز: یک جامعه شناس با توجه به تحریم هایی که با آن مواجهه هستیم میگوید: در این وضعیت هویت شغلی نسل Z از استقلال دیجیتال به ناتوانی آموختهشده رسانده شده؛ نسلی که میخواست با فریلنسری رها شود، حالا میان بیاعتمادی، بیثباتی و رؤیای مهاجرت سرگردان است.
افراد میبینند وعدههایی مثل رفع فیلترینگ بهعنوان یک وعده کوچک، بعد از این همه وقت محقق نمیشود. در حالیکه همین مردم هم بهسادگی فیلترها را دور میزنند، منتظر چیزی نمیمانند؛ اما همین عملنشدن وعده، بیاعتمادی را تشدید میکند. وقتی تصویر آینده مبهم است، مشروعیت ساختاری زیر سؤال میرود و افراد بهجای انتخابهای جمعی، بهسمت انتخابهای فردی میروند. این یکی از دلایلی است که مهاجرت را برای بسیاری به یک انتخاب ضروری تبدیل کرده است.
بحران امروز فقط مسئله فیلترینگ یا یک وعده معطلمانده نیست؛ مسئله، فروپاشی اعتماد و از دست رفتن پیوند شهروندان با سازوکارهای رسمی و حاکمیت است.
همچنین بخوانید- روایتهای ضدونقیض درباره رفع فیلترینگ | «جزئیات توافق» چیست؟، «مرجع تصمیمگیرنده» کیست؟
- شمارش معکوس برای رفع فیلتر پرهزینه | فیلترینگ بدترین حمایت از پلتفرم های داخلی است
- شوک 5 هزار میلیاردتومانی به بازار فیلترشکن ها | رفع فیلترینگ میتواند به ترمیم سرمایه اجتماعی کمک کند؟
- جزئیات جدید از رفع فیلترینگ اینترنت / رفع فیلتر یوتیوب گام به گام انجام میشود؛ اینترنت طبقاتی مردود است