پیش به سوی «میسان»
عملیات محرم بعد از عملیات رمضان موجب شد تا علاوه بر آزاد سازی 500 کیلومتر از مناطق اشغالی کشورمان از دست رژیم بعث، دید فرماندهان جنگ نسبت به منطقه جنوب عراق و شهر العماره تغییر کند.
به گزارش گروه دفاعی خبرگزاری تسنیم، تیر ماه 1361، خیز نظامی بزرگ ایران، تحت عنوان «عملیات رمضان»، برای رسیدن به کرانه شرقی اروندرود و کامل کردن عملیات «الی بیت المقدس» که پایانی قابل قبول را برای جنگ رقم می زد، با ناکامی به پایان رسید.
فرماندهان نظامی ایرانی که چند روز قبل از آزادسازی خرمشهر، متوجه چالشهای جدی در ساختار نیروهای مسلح شده بودند (کمبود نیروی انسانی و تجهیزات)، در عملیات رمضان به جمعبندی قطعی رسیدند که عملیاتی از گونه «الی بیت المقدس»، (به لحاظ وسعت وسعت منطقه درگیری و قابل دستیابی بودن هدف نهایی)، تا زمانی که تمامی شرایط، در عالیترین شکل و مطلوبترین کیفیت مهیا نشود، قابلیت تکرار نخواهد داشت.
محاسبات مبتنی بر تجربیات یک سال قبل، نشان میداد که رسیدن به چنین افقی، در آیندهای نزدیک میسر نخواهد شد اما با توجه به این که ماشین نظامی جمهوری اسلامی به تعبیر نظامی، روی دور «تک» بود و تعلیق ناگهانی روند هجومی، خسارات روحی و مادی قابل توجهی را به دنبال میآورد. باید برای حفظ آمادگی رزمی قوای مسلح و پاسداری از دست بالای جمهوری اسلامی در برابر دشمن متجاوز تدبیری اندیشیده میشد.
به این ترتیب، اصل تنبیه متجاوز موقتا در اولویت دوم قرار گرفت و آزادسازی سایر منطق تحت اشغال دشمن مد نظر قرار گرفت. مناطقی که گرچه به لحاظ مساحت، کوچک بودند اما اهمیت سوق الجیشی آنان به حدی بود که ارتش صدام، با وجود مانور تبلیغاتی سنگینش پس از آزادی خرمشهر، درباره عقب نشینی داوطلبانه از متصرفاتش در خاک ایران، بر تداوم اشغال شان اصرار داشت. متعاقب تدبیر جدید، قرارگاه مرکزی کربلا به قرارگاههای تحت امرش ماموریت داد که در خطوط تماس با عراق جستجو کرده و بهترین گزینهها را برای عملیاتهای محدود انتخاب کنند.
در نتیجه قرارگاه «ظفر» به فرماندهی «حاج همت» منطقه عملیاتی «سومار» را در جبهه غرب طراحی و اجرا کرد و قرارگاه «قائم» به فرماندهی «حاج حسین خرازی»، منطقهای در جبهه میانی را هدف خود قرار داد و عملیاتی به نام «محرم» را تدارک دید.
منطقه عملیاتی «محرم» در حدفاصل شهر «موسیان» وروستای «عین خوش»، نزدیکی شهر «دهلران» قرار داشت (خطی به طول حدودا 30 کیلومتر). در این منطقه دو ارتفاع استراتژیک قرار دارند که خط مرز از روی آن ها میگذرد؛ ارتفاعات «حمرین» و ارتفاع موسوم به «جبل فوقی» که در تصرف سپاه چهارم ارتش بعثی بودند. قدرت مسلط بر این دو ارتفاع، هم به سمت ایران و هم به سمت عراق، منطقه بسیار وسیعی را زیر دید دارد، خصوصا در ایران جاده استراتژیک دهلران - عین خوش، دقیقا در دید تیر متجاوزان قرار داشت.
این جاده که نزدیکترین مسیر برای اتصال جبهه غرب به جبهه جنوب به شمار میرفت، به دلیل دقت آتش دشمن، اصولا در طی روز بلااستفاده شده بود. تردد شبانه نیز جز با چراغخاموش میسر نبود که نتیجه آن تصادفات دردناک و پرخسارت و تلفات بود. در طرف عراق هم جاده استراتژیک زبیدات - شرهانی قرار داشت که حفظ و تامین امنیتش برای عراق جنبهای حیاتی داشت. درست به همین دلیل، اشغالگران، 25 ماه بود به هیچ قیمتی حاضر به رها کردن این مناطق نبودند. «عملیات محرم» برای تصرف این دو ارتفاع طراحی شد.
نخستین گلولههای این عملیات روز دهم آبان، یعنی حدود هفتاد و پنج روز پس از پایان عملیات رمضان و یک ماه بعد از آغازعملیات مسلم، با رمز مقدس «یا زینب» علیهاالسلام شلیک شد. عملیات محرم علی رغم آن که تنها به آزادسازی ارتفاعات «حمرین» منجر شد از جمله عملیاتهای پیروز و پر غرور سالهای دفاع مقدس محسوب میشود.
ایستادن رزمندگان ایرانی برفراز بلندترین قله ارتفاعات حمرین (به ارتفاع 400 متر) باعث شد سپاه چهارم بعثی تا عمق دشت «میسان» در خاک عراق عقب رانده شده و مجبور شود برای تامین این منطقه، یک خط پدافندی وسیع تشکیل دهد که نیروی زیادی را مشغول به خود میکرد. یکی از امیدهای این بود که تدارک چنین نیرویی برای حضور در دشت میسان، تراکم نظامی ارتش صدام را در جبهه خوزستان و دشت بصره تا حدودی سبک کند. اما آن چه عملیات محرم را برای جبهه ایران، جالب توجه و سرنوشت ساز کرد، تنها نتایج قابل پیش بینی آن نبود. چشمان فرماندهان ایرانی از فراز ارتفاع 400، منظره ای بدیع وخیرهکننده را در مقابل خود داشت.
شهر «العماره»(مرکز استان شیعه نشین «میسان») و تأسیسات نفتی بزرگ عراق موسوم به «بزرگان»، چنان نزدیک و دست یافتنی دیده میشد که ذهن هر نظامی به کمین نشسته را به خود مشغول می کرد. در عملیات محرم، تنها 10 کیلومتر در عمق خاک عراق پیشروی شده بود و این مسافتی نبود که موقعیت ما نسبت به شهر «العماره» را تغییر دهد اما اتفاق جدید این بود که هیچ گاه در طول جنگ، رزمندگان ایرانی چنین دیدگاه دقیقی از منطقهای که بین آنان و شهر العماره، نداشتند. در همین نقطه جرقه عملیات بزرگ بعدی، که بنا بود تا ایجاد حداکثر شرایط مطلوب معلق بماند، بسته شد.
حالا رسیدن به شهر «العماره» مرکز یک استان بزرگ شیعه نشین و تسلط بر تاسیسات نفتی بزرگان و بستن اتوبان «بصره - العماره - بغداد» بسیار محتمل به نظر میآمد. ایدهای که به تحقق رسیدن آن می توانست تلخکامی «عملیات رمضان» را جبران کرده و نقطه پایان جنگ، یعنی جداسازی جنوب عراق را ترسیم نماید.
از سوی دیگر، عملیات محرم شور و شوق جهادی بی سابقهای را در کشور بهوجودآورد و کاروانهای داوطلبانی که با «عملیات مسلم» به سوی جبهه ها روان شده بودند، در گرماگرم عملیات محرم به سطح چشمگیری افزایش یافتند. در تمام قرارگاههای جبهه میانی و جبههی جنوب، تا چشم کار میکرد نیروهای بسیجی، انتظار عملیات بعدی را می کشیدند. همین باعث شد که عملیات بعدی که به «والفجر مقدماتی» معروف شد، در طول هشت سال دفاع مقدس رکورددار حضور بیشترین نیروهای داوطلب در مناطق عملیاتی شود.
علاوه بر همه این نتایج، بیش از 500 کیلومتر مربع از اراضی تحت اشغال دشمن آزاد شد که پس از عملیات الی بیت المقدس، بی سابقه بود. عملیات محرم حدود سه هزار اسیر را به خیل 45 هزار اسیر عراقی موجود در ایران اضافه کرد و مطابق محاسبات، پنج تا شش هزار کشته و زخمی را به ارتش صدام تحمیل نمود. انهدام بیش از 200 عراده تانک و نفربر زرهی و به غنیمت گرفتن 97 دستگاه تانک هم نتیجه ای بود که رکوردی جدید را در نبردهای ضدزرهی در طول جنگ به ثبت رساند.
با پایان گرفتن عملیات محرم، هر دوسوی جنگ به خوبی قادر به خواندن دست طرف مقابل بود. تحلیل بعثیان این بود که شهرک «حلفاییه» علی رغم فاصله 30 کیلومتریاش از مرز در خطر سقوط جدی قرار دارد و اگر ایرانیان از پل «غزیله» بگذرند و وارد شهرک شوند، «العماره» عملا سقوط کرده و جنوب عراق از دست خواهد رفت.
ایرانیان هم میدانستند که دشت میسان دارای مناطق قابل رخنه فراوان است و اگر بتوانند در مدتی کوتاه، «حمله بزرگ» را اجرا کنند، پیروزی چشمگیری در پیش خواهند داشت. حالا فقط این مسئله مطرح بود که ایرانیان زودتر حمله خواهند کرد یا ارتش صدام زودتر آرایش نظامی ناقص خود را در دشت میسان اصلاح خواهد کرد.