دوشنبه 5 آذر 1403

چرا تحریک؟

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع

محمد کاظم انبارلویی روزنامه نگار در مقاله ای تحت عنوان " ادب رقابت در مردم‌سالاری دینی" نوشت: انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری تماشایی است. فضای انتخابات آکنده از نسیم روح‌بخش فداکاری و جان‌فشانی شهدای خدمت و حضور مردم است. این فضا، خلاف ادب و اخلاق را برنمی‌تابد. رقبا، تحت تأثیر این فضا، پرهیز دارند از این که در گویش‌های رقابتی شان، بدگویی، بدزبانی، دروغ‌گویی، ، تهمت‌زنی، فحاشی، سیاه نمائی و اقدامات دشمن شاد کن وجود داشته باشد ، اما گاه، در ستادها و به ویژه در میان مشاوران و هواداران حساب کار از دست می رود.

ادب رقابت، در مردم‌سالاری دینی اقتضا دارد به فرهنگ انتخابات، و آزادی انتخاب مردم احترام بگذاریم. «هر نفر یک رأی» را به‌عنوان یک اصل و یک امانت نگاه کنیم و برای تصمیم مردم حتی وقتی مطابق میل ما نیست ، ارزش قائل شویم. این‌که مشاور یک کاندیدا که سابقه هشت سال وزارت خارجه را دارد و باید از همه سیاستمداران پخته تر، سنجیده تر و متین تر باشد و به هواداران درس قانونمداری و خویشتنداری بدهد، یک هفته قبل از برگزاری انتخابات، در جمع هواداران، مثل یک نوجوان احساساتی، با هیجان فریاد می زند و با قاطعیت تمام، اعلان پیروزی می کند و کاندیدای خود را که در انتخابات اخیر مجلس در شهر خود تبریز، فقط به تعداد هشت در صد واجدین شرایط، رأی داشته ، پیروز قطعی انتخابات کشوری معرفی می کند و ویروس خطرناک خوداکثریت‌بینی و خود پیروز پنداری را زیر پوست هواداران هیجان زده، تزریق کند، عبور از یک خط قرمز است و حتی اگر در اثر انتقادها بگوید منظور من شورش نبود اثر سخنش روی هواداران تغییر نمی کند. از این صحنه پردازی تحریک کننده نه تنها وفاق و وحدت ملی بیرون نمی‌آید بلکه شورش اجتماعی نمایندگی می شود. سکه این تحریک احساسات دو روی دارد؛ یک طرف نا آگاهی و رؤیاپردازی توهمی و فانتزی است که مخصوص برج عاج نشین های جدا از مردم است، طرف دیگر هم بستر سازی برای کنشگری ساختار شکن، و هم سو با اشاره دشمن است. نامزد محترمی که خودش، انگیزه ای و اعتقادی برای ایجاد شورش اجتماعی ندارد، وقتی درب ستاد خود را به روی فعالان پروژه براندازی نرم می گشاید ، معلوم است که کارها توسط آنها مدیریت خواهد شد و او را هم مثل دیگر فریب خوردگان به راهی خواهند کشاند که تأمین کننده راهبردهای ساختار شکن سرویس‌های سیا و موساد باشد . معلوم نیست نامزد محترم با چه منطقی و با کدام توان و تجربه، گمان کرده می تواند چنین ستادی را مدیریت کند؟ ایشان از یک سو خیلی صریح بر قانونگرائی و عملیاتی کردن سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری و قانون برنامه هفتم تأکید می کند و برای اثبات ادعای خود آیه قرآن و کلام امیر مؤمنان (ع) را شاهد می آورد، و از سوی دیگر ، مشاوران و اعضای ستاد او که از ژنرالهای دولت اصلاحات و دولت اعتدال هستند چیز دیگری را فریاد می زنند. مگر ایشان اطلاع ندارند که این مشاوران و اعضای ستادشان نه تنها در دولت های اصلاحات و اعتدال به سیاستهای ابلاغی و برنامه پنج ساله و سندهای بالادستی وفادار نبوده اند بلکه در مقابل نظام، سه نبرد نرم دشمن در فتنه های 78 ، 88 و 98 را نمایندگی کرده اند . این رفتارها و سوابق سوء چه نسبتی با قانونگرائی و ولایتمداری مورد تأکید این کاندیدای محترم دارد؟ ایشان در هر فرصتی تکرار می کنند که باید به نظر کارشناسان و متخصصان احترام گذاشت و مملکت را بر اساس نظر آنان اداره کرد، این حرف درستی است. اگر این سخن، اعتقاد قلبی ایشان باشد باید موضع خود را در قبال گزارش های رسمی و کارشناسی در مورد عملکرد دولت های اصلاحات و اعتدال بیان کنند ، برای نمونه، در گزارش رسمی کارشناسان مالیه عمومی در دیوان محاسبات تفریغ عملکرد نفت در بودجه سال 83 دو خبر مهم از همه برجسته‌تر است. 1- دولت آقای خاتمی 6 میلیارد دلار از فروش نفت را به خزانه واریز نکرده است و همچنین فروش نفت در داخل را وفق تبصره 38 قانون بودجه به خزانه واریز نکرده است. 2- قرارداد ننگین کرسنت و فساد استات‌اویل در این گزارش کارشناسانه، افشا و موارد تخلف دولت در آن تبیین شده است. این نامزد محترم که خود را ادامه دهنده دولت اصلاحات معرفی می کنند چه پاسخی به این گونه گزارش های کارشناسان می دهند؟ ، آیا گزارش رسمی کارشناسی را مبنا قرار داده و این تخلفات بزرگ را محکوم می کنند، یا نظر کارشناسان را زیر پا می گذارند؟ این کاندیدای محترم، با این دوگانه ای که بین سخن و ستاد خود دارند ، پدیده حیرت انگیز این انتخابات هستند که حتی هواداران جبهه اصلاحات در داخل و خارج را هم سرگردان کرده اند ، چگونه می شود در سخن مدافع قانونمداری و در عمل حامی قانون گریزان بود؟.

جای تعجب است که این کاندیدای قانون‌مدار و حامی فرهنگ تحمل و مدارا، به عنوان مشاور فرهنگی خود یک استاد قانون ستیز اخراجی بداخلاق و کم تحمل را که احتمالا وزیر فرهنگ آینده است به میز گرد فرهنگی می آورد که در همان صحنه اول نه تنها روحیه کم تحملی و خشونت و بی فرهنگی خود را به نمایش می گذارد بلکه به نامزد مورد علاقه خودش هم بی حرمتی می کند. این مشاور بی فرهنگ انتخاب او است یا انتخاب ستاد؟ همراه بردن آقای ظریف به‌عنوان مشاور سیاست خارجی چه پیام و پیامدی دارد؟ آیا قرار است در دولت ایشان همان راهبرد شکست خورده اعتماد و التماس به آمریکا و شرطی کردن و متوقف کردن اقتصاد ایران که شاخصه اصلی دولت اعتدال بود برای هشت سال دیگر تکرار شود ؟ اگر چنین است چرا این کاندیدای محترم می گوید من دنباله رو دولت اعتدال نیستم . قسم حضرت عباس را قبول کنیم یا دم خروس را؟ آیا در حالی که مجلس و نظام، صد در صد با رویکرد تکیه به آمریکا در سیاست خارجی مخالف است، معرفی امثال ظریف برای سیاست خارجی مقدمه کشمکش های پر خسارت داخل نظام و ایجاد حاکمیت دوگانه و طمع ورزی دشمن و از دست رفتن فرصت ها نخواهد بود ؟ تبعیت از رهبری که در سخن این کاندیدای محترم تکرار می شود مصداق های روشنی دارد که یکی از آشکارترین آنها بی اعتمادی به آمریکا است ، در حالی که راهبرد کلان و عملکرد بلند مدت آقای ظریف در سیاست خارجی ، اعتماد به آمریکا است . چگونه می توان این دوگانگی بین سخن و عمل این کاندیدا را توضیح داد؟ ایشان در پاسخ به انتقادها و برای آنکه هیچ پاسخ منطقی ندارد ، با صراحت می گوید من برای رأی آوردن، این افراد را در ستاد خود پذیرفته ام. کاندیدائی که در انتخابات برای رأی آوردن، به براندازان و فتنه گران و فریب خوردگان از آمریکا و یا دوستان آمریکا متوسل شود آیا پس از رئیس جمهور شدن برای حفظ هواداران همین مشی را ادامه نخواهد داد ؟ چرا به‌جای راه‌حل درست که استفاده از نیروهای خوشنام و خوش سابقه است، راه خلاف و راه همکاری با خلافکاران را پیش گرفته و مملکت را به سمت بحران سوق دهیم؟ آیا این کاندیدای محترم نباید از آقای ظریف بپرسند ، چرا در جمع هواداران و یک هفته قبل از برگزاری انتخابات، اعلان پیروزی زودهنگام کرده و هواداران را به جشن پیروزی در روز شنبه دعوت کرده است؟ آیا این اعلان پیروزی زودهنگام و این دعوت به جشن پیروزی درست مشابه همان اعلان پیروزی زود هنگام و دعوت به جشن پیروزی در فتنه 88 نیست؟ . چرا برای رأی مردم و انتخاب مردم و صندوق رأی احترام قائل نیستیم و به محض آنکه نظر سنجی ها، رأی نیاوردن کاندیدای ما را پیش بینی می کنند، وارد فاز تحریک هواداران برای شورش و لگد زدن به صندوق رأی و آتش زدن به منافع ملی و امنیت ملی می شویم؟ کاندیدای محترم باید به مردم پاسخ دهند که این نوع رفتار ها چه نسبتی با قانون گرائی مورد تأکید ایشان دارد. این کاندیدای محترم باید در خود بنگرند و ببیند آیا قدرت و توان کنترل این ژنرالهای قانون گریز را دارند و می توانند آنها را در مدار قانون قرار دهند یا آنها او را در جدول قانون گریزی قرار خواهند داد؟ در روزهای آینده پاسخ این سؤال روشن خواهد شد. مردم عزیزی که سه سال، خلوص، صداقت و یک رنگی شهید رئیسی و مواضع منسجم و هماهنگ ایشان را دیده اند و با حماسه بزرگ تشییع، مشی و مکتب شهید جمهور را امضا کرده اند از کاندیداها انتظار دارند در مناظره ها، میز گردها و ستادهای خود، همان خلوص و یک رنگی را داشته و ، ادب و آداب رقابت و اقتضائات مردم سالاری دینی را مراعات کنند تا برکات انتخابات که جشن ملی مردم ایران است روز افزون گردد.

.