چرا حجاب یک مسأله فرعیِ فقهی نیست؟
کارشناس مسائل دینی و فقهی در یادداشتی دلایل اینکه «چرا حجاب یک مسأله فرعیِ فقهی نیست» را تشریح کرد.
کارشناس مسائل دینی و فقهی در یادداشتی دلایل اینکه «چرا حجاب یک مسأله فرعیِ فقهی نیست» را تشریح کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، حجتالاسلام مجتبی عرب، کارشناس مسائل دینی و فقهی در یادداشتی درباره موضوع حجاب اظهارداشت: چند جای قرآن به حکم حجاب اشاره مستقیم شده است. یکی سوره مبارکه نور که در همان آیه اول سوره فرایض (واجبات محکم حتمی قطعی) معرفی میکند، دیگری سوره احزاب. هر دو سوره در دوران جامعهسازی مدینه و دوره برپایی حکومت دینی، حاضرند. هر دو سوره از سیاسیترین سورههای قرآن به شمار میروند و همچنین هر دو از توطئه سنگین جریان نفاق علیه حکومت اسلامی و رهبری آن سخن میگویند؛ و ارتباط جالب و معناداری بین این توطئهها و احکام ظاهری فقهی را آشکار میکنند.
در «احزاب» دو حکم ازدواج با همسرِ پسر خوانده و ظهار، دستمایه یک توطئهچینی حساب شده توسط جریان نفاق میشود. توطئهای که روی نقشآفرینیهای درون بیت پیامبر ص حساب باز میکند. توطئهای برای ایجاد جریان فشار اجتماعی به رهبر جامعه برای اطاعت از ارزشهای منافقانه و کافرانه. توطئهای که نقش خباثتهای پیرامون بیت پیامبر و بعضی هشدارهای لازم به همسران پیامبر را نیز باید در آن درک کرد.
در سوره نور هم ماجرای افک (وارونه سازی) و تهمت اخلاقی جریان تشکیلاتی شده نفاق و رئوسش به رهبر الهی جامعه و مؤمنین و تلاش برای اشاعه پلیدی و فحشاء دقیقاً وسط احکام الهی، آمده است. این از کانتکست و زمینه متن! و سیاق قسمتهایی که قرآن از حجاب سخن گفته است.
اتفاقاً چون در همین ترم جاری تدریس تفسیر ساختاری و اصول استنباط تفسیری سوره مبارکه نور را در حوزه علمیه مشغول بودم با ذهنی کاملاً حاضر این مطالب را عرض میکنم. آنچه از سوره مبارکه نور یاد میگیریم نقش زیربنایی «حیا» در نورانیت جامعه و رسیدن به جریان نور است. سوره نور در مقام بیان فریضهها و ستونهاییست که با حفظ عفت جنسی، کلامی، ذهنی و رفتاری جامعه، زیربنای حیا را فراهم میکند.
جریان نفاق دقیقاً با دست گذاشتن روی همین فرایض و ستونهای ساده امر عفت و حیا، در جستجوی اشاعه فحشاء در جامعه مؤمنین است و سست کردن ولایت بین مؤمنین، دور کردن جامعه از نور و در نتیجه شل کردن زیربناهای سیاسی جامعه و حکومت اسلامی را هدف قرار میدهد. پس اتفاقاً یکی از بهترین دستاویزهای استحاله از درون جامعه دینی و قلب ماهیت آن، سست کردن همین فریضههای الهی زیربنایی است.
جالب اینجاست که سوره نور پس از تصویرسازی فرایض عفت و حیا و مقدمه سازی جریان نور و قلههای نور که رجال لاتلهیهم تجاره و لا بیعُ عن ذکر الله و اهل آن بیوت خاص هستند. مفصلاً سراغ عنصر «اطاعت» از الله و رهبر الهی در مسائل گوناگون اجتماعی و اختلافی میرود. گو اینکه این همه مقدمه در نسبت گیری جامعه ایمانی با «امر جامع» که رهبر الهی جامعه به گرد آمدن پیرامون آن دعوت میکند و در آیات انتهایی سوره نور مورد اشاره است اثری ویژه دارد.
پس از قرآن یاد بگیریم که اتفاقاً حد الهی زنا، حد الهی تهمت زنا به کسی زدن، شایعه پراکنی، حکم حریم خصوصی مؤمنین، حکم پایین بردن نگاه مردان، حکم پایین بردن نگاه زنان، حکم حجاب زنان، تشویق به همسردادن افراد بی همسر، حکم تربیتی فرزندان خردسال و نحوه نگاهداشت گوهره حیا در آنها، مستثنای حجاب که پیرزن ناامید از ازدواج است، زیربناهای یک ساخت سیاسی متفاوت است که از اتفاق احکامی به شدت سیاسی هستند.
در واقع سیاست دینی، حکومت اسلامی و رهبری الهی آن استوار بر یک ایدئولوژی فکری - سیاسیِ صرف نیست، بلکه استوار بر یک ساخت عمیق ایمانی - نورانی - فرهنگی است. این ساخت هم به شدت با تقویت زیربنای عفت و حیا گره خورده و در ادامه زیرساخت حیا و عفت هم به شدت به آن فرایض و احکام وابسته است.
چیزی که روشن است ما در این ساخت با یک سبک زندگی کاملاً متفاوت روبرو هستیم. پس تعجب نکنید اگر دیدید جریان کفر بین المللی و جریان نفاق داخلی اعم از غرب گرا یا هر مدل منافق داخلی دیگر مدتها در سستسازی زیربناهایی مثل حجاب سرمایهگذاری فکری، تبلیغی، نافرمانی مدنی، کمپین اجتماعی و... میکند. چون میداند تنها راه نابودی حرکت عمیق دینی یک حکومت اسلامی، نابودکردن ساخت ایمانی - نورانی آن با نابودی زیربنای عفت و حیاست؛ و راه این حمله سیاسی هم حمله به زیر بناهای حیا و عفت، مثل حکم حجاب است.