چرا خارجیها دروغ میگویند؟
اینکه صالحیامیری روی «لوزان» و «این سفر» تأکید میکند شاید بیدلیل نباشد؛ آیا این توافق در جای دیگری صورت گرفته است؟
وضعیت ورزش ایران این روزها پیچیده شده؛ درحالیکه فوتبال با AFC بر سر مسئله میزبانی رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا به چالش خورده، در بقیه حوزهها، موج مهاجرتها تمرکز مسئولان را بههم ریخته است.
مهمترین مهاجرت ورزشی که این اواخر صورت گرفته، رفتن کیمیا علیزاده به هلند بوده است. کیمیا تنها مدالآور زن ایران در تاریخ رقابتهای المپیک است، ولی او هم قید ماندن در ایران را زده و حالا به نظر میرسد قرار است برای کشور آلمان از این بهبعد مبارزه کند.
با وجود رفتن کیمیا، اما هنوز سعید ملایی است که در مجامع بینالمللی دربارهاش صحبت میشود. او عضو تیم جودوی ایران بود که راهی رقابتهای توکیو در ژاپن شد؛ رفتنی که برگشتی نداشت؛ سعید درخواست پناهندگی داد و بعد هم که قرار شد با پرچم مغولستان در رقابتها به میدان برود. اینکه چرا رفتن سعید ملایی تبدیل به بحث اصلی شده به این خاطر است که او در اعتراض به سیاستهای عدم رویارویی با ورزشکاران اسرائیلی، ایران را ترک کرده است. درواقع فدراسیون جودو با انتشار بیانیهای مبنیبر اینکه ایران به منشور المپیک پایبند نبوده و آن را زیر پا گذاشته، از پناهندگی سعید ملایی استقبال کرد.
ایرانیها، اما رفتن او را یک توطئه از سوی فدراسیون جهانی قلمداد میکنند و میگویند به تمامی موازین منشور المپیک پایبند بودهاند؛ موردی که البته نهادهای بینالمللی با تردید به آن نگاه میکنند. درواقع آنها اعتقاد دارند ایران به اصل عدم تبعیض در ورزش پایبند نیست و به همین خاطر با ورزشکاران اسرائیلی روبهرو نمیشود. به همین خاطر هم چند ماه اخیر از گوشهوکنار شایعه تحریم ورزش ایران از حضور در رقابتهای بینالمللی به گوش رسیده است.
مهمترین جملهای که در این بین مطرح شده، مربوط به توماس باخ، رئیس کمیته بینالمللی المپیک است. او چند روز پیش در گفتوگویی که اینساید دگیمز منتشر کرد، خبر داد «تعهد کتبی ایرانیها مانع از محرومیت آنها شد». این تعهد کتبی حالا چندروزی است داستان شده. درواقع رئیس کمیته بینالمللی المپیک میگوید ایران تعهد کتبی داده به منشور المپیک پایبند باشد؛ یعنی از تبعیض در ورزش بپرهیزد. این خبر در حالی منتشر شده که طرف ایرانی قویا آن را تکذیب میکند. رضا صالحیامیری بهعنوان رئیس کمیته ملی المپیک و مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش ایران، میگویند هیچ تعهدنامه یا توافقنامهای به صورت کتبی به مسئولان کمیته بینالمللی ندادهاند و مثل سابق همچنان به منشور المپیک پایبند هستند.
صالحیامیری همین روز گذشته هم دوباره به این مورد اشاره کرد. او در مورد شایعاتی مبنیبر توافق با باخ در مورد معضل اسرائیل گفت: «ما در لوزان هیچگونه مکاتبه، توافقنامه و قراردادی را امضا نکردیم. صرفا یک دور گفتگوهای دیپلماتیک بین ما و باخ بود. ما در چارچوب منشور عمل میکنیم و تا الان بهعنوان عضو رسمی کمیته بینالمللی به منشور پایبند هستیم و در چارچوب آن عمل میکنیم، اما هیچ توافق و تعهد یا قراردادی در این سفر امضا نشد».
اینکه صالحیامیری روی «لوزان» و «این سفر» تأکید میکند شاید بیدلیل نباشد؛ آیا این توافق در جای دیگری صورت گرفته است؟ بعید است چنین موردی از سوی ایرانیها مورد پذیرش واقع شود، بهویژه اینکه پیشتر هم در ماجرای خطری که جودو را تهدید میکرد مشخص شد ایران به فدراسیون جهانی ضمانت داده بود که به اصول المپیکی پایبند است. بااینحال بعد از رفتن ملایی از ایران، فدراسیون جهانی جودو نامهای را که طرف ایرانی داده بود منتشر کرد تا نشان دهد چنین توافقنامهای وجود خارجی دارد.
اما نکته دیگر داستان این است که چرا اصولا توماس باخ باید درمورد این پرونده دروغ بگوید؟ یعنی واقعا بدون اینکه چنین توافقی حاصل شده باشد، او خبر از یک تعهدنامه کتبی داده است؟ اگر پاسخ به این سؤال مثبت باشد که جامعه ورزش در سطح المپیک باید زیر سؤال برود. البته نکته دیگری که در همین راستا از سوی توماس باخ سر زده، این است که او پیرو صحبتهایی که مبنیبر توافق با ایران داشته، تصویری از خودش در کنار یک اسکیباز ایرانی و اسرائیلی منتشر کرده تا نشان دهد در صحبتهایی که با ایرانیها داشته، پیشرفت حاصل شده است.
بااینحال چه چنین تعهد کتبیای وجود خارجی داشته باشد چه نه، بعید به نظر میرسد با توجه به سیاستهای موجود در ایران، هیچ ورزشکار ایرانیای با پرچم این کشور بتواند با رقیبی از اسرائیل مبارزه کند. ایران سازوکارهای مختلفی برای شکلنگرفتن چنین تقابلهایی در نظر گرفته و این موضوع همچنان برایش یکی از خطقرمزهای جدی است.
منبع: روزنامه شرق