شنبه 10 آذر 1403

چرا دکتر مجتهدی تجسم‌بخش فیلسوف ایرانی است؟

خبرگزاری خبرنگاران جوان مشاهده در مرجع
چرا دکتر مجتهدی تجسم‌بخش فیلسوف ایرانی است؟

رئیس پژوهشگاه مطالعات اجتماعی و تمدنی گفت: استاد مجتهدی یک متفکر حقیقت‌گراست و در مسیر رسیدن به حقیقت، انصاف را سرلوحه کار خود قرار داده است.

حجت الاسلام رضا غلامی روز سه‌شنبه در همایش علمی و یک‌روزه «کریم مجتهدی؛ فیلسوف ایرانی» در محل پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان سوالی سخنی خود را آغاز کرد و پرسید چرا استاد کریم مجتهدی، فیلسوف ایرانی است و چرا شخصیت و اندیشه‌های استاد مجتهدی شایسته توجه خاص است؟

وی به این سوال پاسخ داد و گفت: استاد مجتهدی یک متفکر حقیقت‌گراست و در مسیر رسیدن به حقیقت، آزاداندیشی و انصاف را سرلوحه کار خود قرار داده است.

غلامی افزود: استاد مجتهدی به تاریخ ایران و اثر عمیق آن در تحولات فکری و فرهنگی جامعه ایرانی عنایت و به سرمایه‌ها و مفاخر فکری و علمی ایران و ظرفیت‌های ملی باور واقعی دارد و به دین مردم ایران و آثار طبیعی آن در حیات فردی و مدنی مردم به دیده احترام می‌نگرد.

وی ادامه داد: دکتر مجتهدی به زبان و ادب فارسی تعصب دارد و به اسم خردگرایی و مقابله با خرافات، به سنت‌ها، آداب و خرده‌فرهنگ‌های معقول ایرانی پشت نکرده است. همچنین همواره دغدغه رشد و اعتلای سرزمین ایران و سرافرازی ایرانی را داشته و دارد.

غلامی تاکید کرد: استاد مجتهدی خود را با افتخار تمام ایرانی دانسته و نه تنها بیشتر عمر شریف خود را در ایران سپری کرده، بلکه از هیچ تلاشی برای تربیت فرزندان ایران در دانشگاه‌ها که همچون فرزندان او محسوب شده اند، دریغ نداشته است.

استاد مجتهدی اینکه قوت‌ها و مزیت‌های تمدن قدرتمند غرب، مانع دیدن نقاط ضعف و کاستی‌های غرب توسط او نشده است. به بیان دیگر، مجتهدی در هیچیک از آثار خود برابر غرب احساس وادادگی و حقارت ندارد و از همین رو است که استاد مجتهدی نه تنها برای دانش پژوهان تازه نفس و جوان، بلکه برای شمار کثیری از اساتید ما در دانشگاه‌ها به مثابه چهره ماندنی، عزیز و الهام بخش، قابل معرفی است.

وی توضیح داد: همایش علمی امروز، یکی از سلسله همایش‌های علمی است که به منظور بررسی افکار و آرا متفکران برجسته ایرانی به ویژه برگزیدگان جشنواره بین‌المللی فارابی، طراحی شده است. در این همایش تا شب، 18 مقاله علمی منتخب، در تبیین و تحلیل اندیشه‌های استاد کریم مجتهدی ارائه خواهد شد.

استاد کریم مجتهدی (متولد شهریور 1309 در تبریز) فیلسوف ایرانی و استاد بازنشسته گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران است. وی دانش‌آموخته فلسفه از دانشگاه سوربن پاریس در مقطع کارشناسی، ارشد و دکتری است. وی در سال 1343 موفق به اخذ درجه دکترا شد و همان سال به ایران بازگشت. مجتهدی در تهران به پیشنهاد و راهنمایی مرحوم یحیی مهدوی در گروه فلسفه دانشگاه تهران مشغول تدریس شد و بیش از 35 سال تا بازنشستگی (بهار 1382) به این کار ادامه داد.

مجتهدی با آثار مکتوب زیادی در ذهن و زمانه دانشجویان و استادان فلسفه ماندگار شده است. کتاب فلسفه نقادی کانت که اول بار سال 1363 چاپ شد وی را به عنوان کانت‌شناس به جامعه دانشگاهی فلسفه ایران شناساند. وی در این کتاب ابتدا روش استعلایی و عقل از نظر کانت را توضیح می‌دهد، سپس رابطه قوا در نقد عقل محض، نقش تخیل، عقل قانون گذار، عقل سلیم زیباشناختی، نظریه قوا و نظریه غایات را بیان می‌کند.

وی همچنین در سال 1381 به عنوان چهره ماندگار معرفی شد. در سال 1389 در مقام محقق پیشکسوت در علوم انسانی، تقدیرنامه یونسکو و مدال طلای جهانی ابن‌سینا را دریافت کرد. در سال 1390 نیز از سوی بنیاد ملی نخبگان به عنوان استاد ممتاز معرفی شد.

علی لاریجانی استاد دانشگاه تهران در همایش علمی، کریم مجتهدی؛ فیلسوف ایرانی، 23 خرداد ماه 1402 در تالار فارابی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی به ایراد سخنرانی پرداخت و اظهار داشت: آشنایی بنده با دکتر مجتهدی به بیش از 40 سال پیش برمی‌گردد.

وی افزود: بنده قبل از انقلاب توفیق آشنایی با ایشان را نداشتم، ولی بعد از انقلاب که به دانشگاه تهران آمدم یکی از توفیقاتم آشنایی با شخصیت ایشان بود. تا آنجا که به خاطر دارم درس فلسفه کانت، هگل و دکارت را در محضر ایشان تلمذ کردم. البته اذعان می‌کنم شاگرد مورد طبع ایشان نبودم، چون وارد عالم سیاست شدم که مورد طبع ایشان نبود. اگر بخواهم در یک جمله وصف حال ایشان را بگویم باید عرض کنم تحفه‌ای در حوزه قلمرو فلسفه ایران محسوب می‌شود.

لاریجانی با بیان ایشان با فلسفه زندگی می‌کند گفت: این موضوع در دوره‌ای که تدریس می‌کرد هم تبلور داشت که موضوع فلسفه را جدی گرفته و با همه هستی‌اش مطلب را بیان می‌کرد. فلسفه برای ایشان طریق امرار معاش یا وسیله تفنن و تفاخر و کسب وجهه نبود، خود ایشان در اثرشان می‌گوید افرادی مدعی فلسفه هستند و فلسفیدن را از افتخارات خود می‌دانند در حالی که نه تنها فاقد تفکر هستند بلکه حتی وجدان اخلاقی ندارند صرفاً اهل تفاخر و خودنمایی‌اند. فلسفه در نگاه ایشان یک معرفت جدی است که بر اساس شیوه سقراطی همراه با فضیلت قرار می‌گیرد. مرتبه پرسش‌های فلسفی، مرتبه تفنن، تفاخر و تظاهر نیست بلکه یک شرایط نفسانی مساعدی برای فهم موضوعات فلسفی نیاز است. در شخصیت دکتر مجتهدی این ویژگی تساوق معرفت فلسفی با فضیلت تبلور داشت. رفتار فرهنگی آراسته، تواضع، انصاف در قضاوت بخشی از فضائل دکتر مجتهدی است.

این استاد دانشگاه ادامه داد: دکارت می‌گوید هر قومی فقط به نسبت درجه رواج فلسفه در میان مردمش از تمدن برخوردار هستند. دکتر مجتهدی به لسان دیگری همین موضوع را بیان کردند و گفتند فلسفه نشان از صلابت و استحکام فرهنگی یک ملت دارد و عامل و سر تحرک و پویایی فرهنگ است. تعبیری در همین مسیر از هگل است که می‌گوید فلسفه فعالیت آزادی است که به کمک آن، روح ملت سعی دارد از حالت طبیعی اولیه خود تعالی پیدا کند؛ لذا فلسفه در مواجهه با پرسش‌های بنیادین در عرصه‌های مختلف زندگی رشد پیدا می‌کند و شاید بتوان گفت دو سنخ مواجهه در عرصه‌های مختلف زندگی وجود دارد، یکی سطحی و اولیه که جنبه عمومی دارد و رفع نیاز‌های بشری مراد آن است. مواجهه عمیق‌تری هم وجود دارد که در طاقت عالمان برخی رشته‌ها نیست مثل اینکه مراد از آزادی چیست، منشأ حقوق طبیعی چیست و.... این‌ها اموراتی است که پیچیدگی دارد و فهم عمیق‌تر از زندگی را نیاز دارد.

وی بیان کرد: یکی از ویژگی‌های دکتر مجتهدی این است همیشه در حال پژوهش و کاوش فلسفی هستند. گاه می‌گفتند همیشه دانشجوی فلسفه هستم، یعنی از نظر ایشان فلسفه یا گفت‌وگوی با خود است یا گفتگو با دیگران، لذا ایشان شیوه سقراطی برای فلسفه قائل هستند. پس یکی از مسائل مهم فیلسوفان این است که بازنشستگی به معنای متعارف برایشان معنا ندارد و همیشه در حال پژوهش و فکر هستند. خمودگی فلاسفه زمانی رخ می‌دهد که جامعه از گفتگو تهی شود. وجود تکثر افراد و افکار از اولویت‌های حدوث گفتگو است لذا در نقد ارسطو به افلاطون، ارسطو می‌گوید ذات مدینه در تکثر آرا است و اگر بتوان افراط را در وحدت تفکر جامعه ایجاد کرد عملاً مدینه را تبدیل به دهکده کرده‌اند.

این استاد دانشگاه افزود: به تعبیر هگل انسان ذاتاً موجود دیالیکتیکی و تاریخی است لذا استاد مجتهدی در درس‌های هگل می‌گفتند از نظر هگل انسان بدون چنین تلقی از خود نمی‌تواند شانی برای آینده خود داشته باشد. انسان هم سلب واقعیت از امور جاری می‌کند و سعی در تحقق بخشیدن به اموری که فعلاً واقعیت ندارند، لذا از نظر دکتر مجتهدی پویش فلسفی توقف‌بردار نیست و خود ایشان هم چنین زیست کردند.

لاریجانی بیان داشت: یکی از نکاتی که استاد مجتهدی در درس‌ها مور توجه داشتند این بود که خاستگاه فکر فلسفی را جست‌وجو کنند یعنی چرا این فکر به وجود آمده. ایشان سعی می‌کرد شناسنامه‌ای برای هر موضوع فلسفی تدوین کرده باشند. این را لازم می‌دانست که وقتی موضوعی از کانت نقل می‌کند توضیح دهد فیلسوفان قبل چطور به این رسیدند. شهید مطهری هم در شرح منظومه همین سیاق را دارند یعنی وقتی وارد موضوع فلسفی مثل وجود ذهنی می‌شود توضیح می‌دهد چرا بحث وجود ذهنی برای فیلسوفان به وجود آمده است. اتفاقاً یکی از فقر‌های آموزشی کشور ما همین است.

وی افزود: عقلانیتی که نزد فلاسفه جدید برای تمدن نوین آرزو‌هایی تعریف کرد با فردگرایی و ابتنا بر میل همگانی به احساسگرایی ختم شد. علامه در تفسیر المیزان در نقد تمدن غرب به این خصوصیت گرایش به احساس و تقدم آن بر عقلانیت اشاره دارد. همین برداشت را مک اینتایر در کتابش آورده است که فرهنگ اخلاق غرب، احساس‌گرا شده و از حقیقت‌گرایی فاصله گرفته است. از نظر او عقلانیت واقعی یعنی عقلانیت منطبق با فضیلت، ولی در عقلانیت حاکم بر مدرنیته، عقلانی عمل کردن پیوندی با فضائل ندارد. اینکه در فلسفه اسلامی عدالت اجتماعی، عقل اصیل و سیاست‌ورزی سه رکن پایداری حکومت شمرده می‌شود نکته مهمی است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: یکی از فقر‌های آموزشی کشور ما این است که نشان نمی‌دهد خاستگاه‌های فکری هر علم کجاست و اساساً نیاز به یک علم در کجاست. مجتهدی در درس هگل می‌گوید تفکر فلسفی تز ذهن شخص معین که فیلسوف است ترشح می‌کند. او می‌گوید فکر فیلسوف ابتدا به ساکن نیست و به نظر هگل اشاره می‌کند که ضرورت روزگار به مثابه وضع است و تفکر فیلسوف به مثابه آنتی تز و اگر این تقابل ایجاد نشود نه فرهنگ رشد می‌کند و نه تاریخ پیدایش می‌یابد. باید رابطه دیالکتیکی بین شرایط موجود و مفاهیم مطروحه توسط یک فیلسوف ایجاد کرد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: مجتهدی تأثیرات فلاسفه را بر فرهنگ و شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه مورد بررسی قرار می‌دهد؛ بنابراین در درس‌های خودش درباره دکارت و هگل تاکید دارند که اگر شما فلسفه دکارت را به خوبی بشناسید آن وقت فرهنگ غرب را به خوبی می‌شناسید یا اگر دانشجویی فلسفه هگل را نشناسد نمی‌تواند ارزش تفکر را در فلسفه غرب شناسایی کند.

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سایر حوزه ها
چرا دکتر مجتهدی تجسم‌بخش فیلسوف ایرانی است؟ 2