چریک پیر در آستانه بازگشت به جبهه اصلاحات / بهزاد نبوی نمیخواهد «عالیجناب سرخپوش» باشد؟
برخی اخبار از مذاکره تعدادی از اعضای جبهه اصلاحات با بهزاد نبوی برای فعال کردن یک کارگروه ویژه در این جبهه حکایت دارد.
سرویس سیاست مشرق - روزی که بهزاد نبوی از جبهه اصلاحات عصا زنان بیرون آمد و درها به روی او بسته شد، یکی از نمایندگان سابق مجلس ششم نوشت که بیمرامها چریک پیر را حذف کردند. حالا کمتر از 5 ماه از آن شب، بار دیگر بهزاد نبوی به گود سیاست بازگشته است.
برخی اخبار از مذاکره تعدادی از اعضای جبهه اصلاحات با بهزاد نبوی برای فعال کردن یک کارگروه ویژه در این جبهه حکایت دارد. طی هفتههای اخیر عدم حضور افرادی همچون حسین مرعشی از حزب کارگزاران سازندگی و الیاس حضرتی از حزب اعتماد ملی در جلسات جبهه اصلاحات منجر به عیان شدن شکاف در این جبهه شده است. آنها تاکید دارند رمز موفقیت اصلاح طلبان رسیدن به یک ایده و یک راهبرد و بروز دادن صدای واحد از جبهه اصلاحات است.
سران جبهه اصلاحات با بیان اینکه در شرایط کنونی شکاف در اصلاحات به صلاح نیست، از بهزاد نبوی خواستهاند تا به منظور ایجاد همدلی در میان طیف های مختلف جریان اصلاحات یک کارگروه ایجاد کند تا شاید بتوان با ریش سفیدی شرایط حضور دوباره انشعابیهایی چون حزب کارگزاران را در جبهه اصلاحات فراهم آورند.
گفته میشود سران جبهه اصلاحات بر این باورند در صورت شکلگیری این کارگروه زمینههایی برای بحث جدی برای رسیدن به ایده عدم مشارکت در این جبهه تقویت خواهد شد. پیش از این اعضای جبهه اصلاحات ایران در جلسهای در تیرماه امسال «آذر منصوری» دبیر کل غیرقانونی حزب اتحاد ملت را بهعنوان رئیس جدید جبهه اصلاحات ایران انتخاب کردند. در آن زمان این انتخاب به معنای آن بود که اصلاحطلبان تمایل دارند با عبور از صندوق به گفته خود، جامعه محور شوند تا خود را بازسازی کنند.
البته عبور اصلاحطلبان از کادر رهبری و رجوع دوباره به آنها در این تشکیلات سیاسی یک سنت است. پیش از انتخابات مجلس ششم برخی از اعضای جبهه مشارکت با طرح این موضوع که هاشمی پدرخوانده جناج چپ است او را به عنوان «عالیجناب سرخ پوش» کنار زدند. در آن زمان سلسله مقالات اکبر گنجی در روزنامههایی چون صبح امروز، مشارکت، عصر آزادگان و... منتشر میشد و نهایتا وی مجموع آن مقالات را در قالب کتاب «عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری» روانه بازار کرد.
عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری با همکاری «شورای فرهنگ عمومی» در سال 1378 و در حالی که ریاست شورا را وزیر ارشاد وقت، عطاءالله مهاجرانی برعهده داشت، به صورت گسترده در کشور منتشر شد و طی کمتر از دو سال 155000 نسخه از این کتاب در کل کشور توزیع شد و به چاپ بیستوهفتم رسید. گنجی در این کتاب هاشمی رفسنجانی را عالیجناب سرخپوش خواند و به صورت مستقیم و یا تلویحی، مسئولیت قتلهای زنجیرهای را به دوش او انداخت.
البته صادق زیباکلام در مصاحبهای غیر از اکبر گنجی، افراد دیگری را نیز معرفی میکند که در این پروژه نقش داشتند. وی میگوید: کسانی که وی را عالیجناب سرخپوش یاد میکردند امروز به اشتباه هولناک خود پی بردند! این پیبردن به اشتباه در برخورد با هاشمی باعث شد تا آنها در آستانه فتنه 88 دوباره به او رجوع کرده و او را ماهاتیر محمد جناح چپ بخوانند!
کتاب عالیجناب سرخپوش روایتی از حذف هاشمی توسط چپها در دهه هفتاد
ژنرالها کودتا خواهند کرد؟
این بالا بردن و پایین آوردن مرام اصلاحطلبان است؛ چه آن زمان که هاشمی را عالیجناب سرخپوش خواندند و چه زمانی که برای بهزاد نبوی لقب چریک پیر را انتخاب کردند مرام اصلاحطلبان عوض نشده است؛ البته این موضوع را بهزاد نبوی بیش از دیگران درک میکند! او که روزگاری در قامت مخالف در راهروهای مجلس علیه هاشمی فعالیت کرده تا حتی نفر سیام شهر تهران نیز نشود و چه زمانی که بازماندههای گروهک منحله مشارکت او را از کرسی رهبری جبهه اصلاحات پایین کشیدن آسیاب به نوبت بوده است.
اما چرا اصلاحطلبان در آستانه برگزاری انتخابات دوباره سراغ از بهزاد نبوی گرفتهاند؟ پاسخ به این سوال سخت نیست! اصلاحطلبان نمیخواهند با قطار بدون ترمز رادیکالها به قعر جهنم بروند؛ از اینرو تلاش دارند با پیاده کردن تندروها در یک مسیر معقولتر به فعالیت خود ادامه دهند. از نگاه اصلاحطلبان نهادی، گروههایی چون حزب اتحاد ملت و گروهک نهضت ازادی در جبهه اصلاحات شورش کرده و با حذف افرادی چون بهزاد نبوی شورش کردهاند، حالا زمان آن است که با سرکوب این شورش سیاسی دوباره مناصب غصب شده آزاد شوند.
محمد قوچانی درباره این وضعیت در سرمقاله ماهنامه آگاهی نو نوشته است:
چگونه میشود که جبههای که محصول حداقل 25 سال آزمونوخطای تشکلهای اصلاحطلب برای تأسیس یک ائتلاف پایدار است به ابزار یک جناح سیاسی بدل میشود و همانطور که مجاهدین خلق (سازمان تروریستی منافقین) با هژمونی بر شورایی که نامش را مقاومت ملی گذاشته بودند آن را به سایه خود بدل کردند بلشویکها هم همین بلا را بر سر اصلاحات میآورند. در جلسهای که خانم آذر منصوری با نقلقول از رهبر جبهه اصلاحات بدون هیچ رقیبی به ریاست جبهه رسید الیاس حضرتی دبیر کل حزب اعتماد ملی از جلسه خارج شد و گفت ازاینپس فقط در سطح نماینده در جبهه شرکت میکنند.
البته اصلاحطلبان رادیکال نیز دل خوشی از جبهه اصلاحات ندارند. برخی اخبار حکایت از آن دارد که حزب اتحاد ملت از آذر منصوری خواستهاست از جبهه اصلاحات بیرون آمده و دوباره به حزب بازگردد، از نگاه این گروه سیاسی سازوکارهایی چون جبهه اصلاحات ترمزی دربرابر فعالیتهای رادیکال بوده و به اصطلاح وقت تلف کردن با ژنرالهای پنج ستاره پیر است.
یکی از اعضای گروهک نهضت آزادی در یادداشتی در روزنامه سازندگی بهصورت علنی به بهزاد نبوی حمله کرده و نوشته است:
جبهه اصلاحات در دوران ریاست آقای بهزاد نبوی نیز تفاوت معناداری در کارایی این نهاد در عرصه عمومی نشان نداد. آقای نبوی از تاریخ و نقد تجربه سیاسی خویش آموخته بود که فرآیندهای انقلابی و «تندروی» و «شتابزدگی» هیچ جامعهای را به سرمنزل توسعه و دموکراسی نرسانده است و ازاینرو میخواست کاری کند که جبهه اصلاحات از روندهای التهاب آفرین و تشنجزا دور بماند و در فرآیندی تدریجی، مسالمتآمیز و در چارچوب ظرفیتهای قانونی، نقشآفرین شود.
از نگاه کادر رهبری حزب اتحاد ملت، جبهه اصلاحات امکان رادیکالیزه کردن فضا را نداشته و بهتر است عطای آن را به لقایش بخشید. از سویی شورای سیاستگذاری جبهه اصلاحات نیز به این نتیجه رسیده است که ادامه فعالیت با گروههای امتدادی از حزب منحله مشارکت امکانپذیر نبود و ریسک بالای سیاسی دارد.
به کجا رفتی و آمدنت بهر چه بود؟
بیرون کردن بهزاد نبوی از جبهه اصلاحات و بازگشت دوباره او یک حکایت عجیب است؛ درست یک هفته پس از کنار زدن چریک اصلاحات از سمت رهبری این جریان سیاسی، او سفره دلش را بازکرده و رازهای مگو را بازگو کرده بود. بهزاد نبوی گفته بود که چپروی در جبهه اصلاحات را قبول نداشته و حاضر نشده با پروژه براندازی در جبهه اصلاحات همکاری کرده و به قول خودش زیر ساختمان نظام بمب بگذارد!
او در آن زمان گفته بود:
من تفکر چپ روانه را قبول ندارم. خیلی از کارهایی که انجام میشود چپ روی است؛ چون وقتی کاری بکنیم که عاقبت آن را ندانیم چه میشود، همینطور دیمی حرکت کنیم، اسمش میشود چپروی... خدا بیامرزد مرحوم شعاعیان را که باهم مبارزه مسلحانه میکردیم، در نقد چپروی در آن زمان میگفت که اینها چپ نیستند، لوچاند یعنی چشمهایشان تابهتا میبیند و نمیشود اسم اینها را چپ گذاشت.
رئیس سابق جبهه اصلاحات همچنین با رد ادعای اصلاحطلبان ساختاری که بهصورت مستمر از بسته بودن فضا سخن گفته و تحریم انتخابات را پیشنهاد میکنند، گفته بود که در حال حاضر 31 حزب قانونی اصلاحطلب وجود دارد که اجازه فعالیت دارند؛ حالا اینکه آیا میتوانند آنطور که باید فعالیت کنند یا نه بحثی دیگر است. چند روزنامه اصلاحطلب منتشر میشود که میتوانند مواضع اصلاحطلبان را منعکس کنند، آن زمان از این خبرها نبود. آلان ما اصلاحطلبان حزب و رسانه داریم میتوانیم مصاحبه و سخنرانی کنیم. نسبت به آن زمان شرایط متفاوت است؛ وجود فضای مجازی سبب میشود که حتی اگر شما روزنامه هم نداشته باشید، بتوانید با یکدیگر و جامعه ارتباط بگیرید. بنابراین در شرایطی که شما میتوانید گروه رسانه و سایت داشته باشید و در فضاهایی چون کلاب هاوس جلسات مجازی گسترده برگزار کنید هنوز نمیتوانید بگویید که فضا تا آن حد بسته است که نمیشود هیچ کاری کرد و باید یا به خیابان ریخت یا سیاست صبر و انتظار پیش گرفت.
اما سیاست صبر و انتظار چریک پیر خیلی زود به پایان رسیده و قرار است او بار دیگر به جلسات محفلی در محله جماران بازگردد. نزاع طیفهای مختلف جریان اصلاحات برای هژمون ساختن دیدگاههای انتخاباتی خود در شرایطی که مباحثات آنان سرریز فضای رسانهای شده و طرفین یکدیگر را به عدول اصول و مبانی اصلاحطلبی متهم و ذیل آن موضوعات دیگری همچون راهبردهای «انتخابات محوری» و «جامعهمحوری» میکنند باعث شد تا بار دیگر بخت به یک چپ سنتی رو کرده و او در آستانه رهبری دوباره چپهای ستادی قرار بگیرد.
موافقان مشارکت جریان اصلاحطلب در انتخابات درباره صفبندیهای درون جبهه اصلاحات و چشمانداز آینده آن بهویژه درزمینه اتخاذ راهبرد انتخاباتی تأکید دارند که شرایط فعلی جریان اصلاحات متأثر از اختلافات، شکاف و تعارضات درونی در جبهه اصلاحات بعد از انتخابات 96 بوده است.
از سویی مخالفان مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات با اشاره به تأکید اصلاحطلبان خواهان مشارکت که موضوع ناگزیری برای انتخاب میان بد و بدتر را مطرح میکنند، تصریح میکنند یکی از عادات بد برخی سیاستورزان اصلاحطلب این است که تا حرف از بد و بدتر میشود، تصور میکنند این تصمیم محدود به انتخاب از بین لیستهای کاندیداهاست.
این وضعیت دوسویه باعث شد تا ژنرالهای اصلاحطلب با چراغ سبز محمد خاتمی باردیگر به سراغ بهزاد نبوی رفته تا شاید کور سوی امید باقی مانده سبب تغییر در قفل شدگی فعلی گردد. سران جبهه اصلاحات گمان دارند که بازگشت به چریک میتواند زمینه همدلی میان اعضا را بالا ببرد؛ البته بهزاد نبوی به گرفتن مواضع سینوسی در سیاست معروف است. باید دید در آینده او روی کدام نقطه ثقل جبهه اصلاحات دست میگذارد؛ احیای دوباره فرهنگ ستادی یا لجستیکسازی برای راهحلهای خیابانی!