شنبه 3 آذر 1403

چطور با یاد مرگ زندگی‌مان را آباد کنیم؟

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
چطور با یاد مرگ زندگی‌مان را آباد کنیم؟

به گزارش مشرق، نگاه کردم دیدم انگار همسرم سجده اش خیلی طولانی شده، رفتم صورتش را بلند کردم که دیدم رنگ چهره اش کبود شده و تندتند نفس می‌زند، سرش را که گذاشتم روی پاهایم نفس بلندی کشید و صدای نفس نفس زدنش قطع شد. شاید فردایی نباشد!

گروه زندگی: حدود چهار ماه قبل بود، عباس بارانی، عصر یک روز پاییزی پدر بیمارش را دکتر می‌بَرد و بعد هم همراه خانواده چهار نفره‌شان راهی منزل دوستش می‌شود. حدود ساعت دوازده شب به منزل خودشان می‌رسند، عباس بارانی طبق عادت، قبل از خوابیدن شروع به خواندن قرآن می‌کند. ابوالفضل سیزده ساله و آنیل چهار ساله هم جنب و جوش‌های روزانه‌شان فروکش کرده و منتظرند تا مامان فرزانه برای لالایی شبانه بیاید پیششان تا بخوابند.

تا اینجای ماجرا یک سکانس معمول و عادی از زندگیست، اما ادامه‌اش! بغض مُسلم فرزانه از پشت خط تلفن هم پنهان کردنی نبود، شکسته و متحیر می‌گفت: «عباس، قرآن شبانه‌اش را که خواند، همانجا تسبیح در دست سجده کرد.» مشغول شستن دست و صورتم بودم که صدای بلند بابا بابا گفتن پسرم ابوالفضل معترضم کرد که: دیر وقته، یواش‌تر بازی کنید.

بعد نگاه کردم دیدم همسرم سجده‌اش خیلی طولانی شده انگار، رفتم صورتش را بلند کردم که دیدم رنگ چهره‌اش خیلی سیاه شده و تندتند نفس می‌زند، سرش را که گذاشتم روی پاهایم نفس بلندی کشید و صدای نفس نفس زدنش قطع شد.»

پزشک بیمارستان دلیل مرگ ناگهانی و بدون هیچ گونه سابقه بیماری عباس دهه شصتی را در دو کلمه خلاصه کرد: «ایست قلبی! همین!» سابقه آشنایی ما با عباس بارانی برمی‌گردد به اربعین امسال و مهمان شدن یک شبه ما در منزلشان در شهر ایلام و مهمان نوازی به وضوح با سلیقه، به شدت گرم و سرشار از محبتشان (کاش از فاتحه و صلوات شما هم بهره ببرد)، امثال ماجرای مرگ ناگهانی عباس بارانی مفهوم واقعی جمله معروف «مرگ از رگ گردن به آدم نزدیک‌تر است» را برایمان روشن‌تر می‌کند.

در این گزارش حجت الاسلام مهدی هنرجو، پژوهشگر و مدرس تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلامی و مبلغ اسپانیایی زبان با محوریت دعای پنجم صحیفه سجادیه، در مورد اهمیت یاد مرگ و آثار تربیتی یاد مرگ بر سبک زندگی می‌گوید.

اهمیت یاد مرگ؛ رویدادی مهم برای همه

یاد کردن از دنیای باقی، مرگ و این رویداد مهمی که کسی را گریزی از آن نیست آثار تربیتی بر سبک زندگی ما دارد که حجت الاسلام مهدی هنرجو در مورد اهمیت آن چنین می‌گوید: «زبور آل محمد نامی است که دلالت بر عظمت بالای کتابی دارد که مملو از نغمه‌های معنوی و دعاهای فاخر است. این کتاب دعا و درس است؛ هم درس اخلاق است، هم درس علم‌النفس است، هم درس امور اجتماعی است. دعای پنجم صحیفه سجادیه انسان را به یاد مرگ می‌اندازد، آنجائی که انسان را از لغزشها برحذر می‌دارد، آنجائی که عظمت معنویت دستگاه الهی را، از پیغمبر و یاران و ملائکه‌ی الهی را به رخ انسان می‌کشد، اینها همه‌اش برای مخلوق خداوند استحکام‌بخش است.»

دنیای باقی و آخرت حقیقتی قطعی و غیرقابل انکار برای هر موجود زنده است و لذا خداوند چشیدن طعم آن را به عنوان یک قانون کلی بیان نموده و می‌فرماید: «کُلُ نَفس ذائِقَهُ المَوتِ»؛ «همه کس چشنده مرگ است.» بدون شک یاد کردن از این دنیا دارای اهمیت و آثاری است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود. براساس گفته رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم «یاد مرگ»، نقشی بسیار سازنده در زندگی انسان دارد به گونه‌ای که به یاد آورندگان آن، هم درجه شهدا معرفی شده‌اند؛ «به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردند: آیا کسی با شهدا محشور خواهد شد؟ فرمود: بلی، کسی که در شبانه روز بیست مرتبه مرگ را یاد کند.» همچنین افرادی که به یاد آخرت خود باشند، زیرک‌ترین مردم هستند: «از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال شد: زیرک‌ترین مردم چه کسی است؟ فرمود: آن فردی که بیشتر یاد مرگ کند و زیادتر مهیای آن شده باشد.»

یادکرد مرگ به قدری مورد اهتمام است که امیرالمومنین علی علیه السلام حقی را برای آن در نظر گرفته است و می‌فرماید: ما اَنزَلَ المَوتَ حَقَ مَنزِلَتِهِ مَن عَدَ غَدا مِن اَجَلِهِ؛ کسی که فردا را از زندگی خود بشمارد، حق مرگ را چنان که در خور آن است رعایت نکرده است. ممکن نیست انسان این مطلب را نادیده بگیرد و از کنار آن به راحتی عبور کند؛ درحالی که امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «از شهر نشین و بادیه نشین نیست مگر اینکه فرشته مرگ شبانه روزی پنج بار آنان را از نظر می‌گذراند.» یعنی اگر خود انسان هم یاد مرگ نکند، فرشته مرگ او را فراموش نخواهد کرد. سیره اهل بیت علیهم السلام نیز نوید از نقش بالای یاد مرگ در زندگی بشر دارد.

چطور با یاد مرگ زندگی مان را آباد کنیم؟

نگاه کردم دیدم انگار همسرم سجده اش خیلی طولانی شده، رفتم صورتش را بلند کردم که دیدم رنگ چهره اش کبود شده و تندتند نفس می‌زند، سرش را که گذاشتم روی پاهایم نفس بلندی کشید و صدای نفس نفس زدنش قطع شد. شاید فردایی نباشد!

گروه زندگی: حدود چهار ماه قبل بود، عباس بارانی، عصر یک روز پاییزی پدر بیمارش را دکتر می‌بَرد و بعد هم همراه خانواده چهار نفره‌شان راهی منزل دوستش می‌شود. حدود ساعت دوازده شب به منزل خودشان می‌رسند، عباس بارانی طبق عادت، قبل از خوابیدن شروع به خواندن قرآن می‌کند.

ابوالفضل سیزده ساله و آنیل چهار ساله هم جنب و جوش‌های روزانه‌شان فروکش کرده و منتظرند تا مامان فرزانه برای لالایی شبانه بیاید پیششان تا بخوابند. تا اینجای ماجرا یک سکانس معمول و عادی از زندگیست، اما ادامه‌اش! بغض مُسلم فرزانه از پشت خط تلفن هم پنهان کردنی نبود، شکسته و متحیر می‌گفت: «عباس، قرآن شبانه‌اش را که خواند، همانجا تسبیح در دست سجده کرد.»

مشغول شستن دست و صورتم بودم که صدای بلند بابا بابا گفتن پسرم ابوالفضل معترضم کرد که: دیر وقته، یواش‌تر بازی کنید. بعد نگاه کردم دیدم همسرم سجده‌اش خیلی طولانی شده انگار، رفتم صورتش را بلند کردم که دیدم رنگ چهره‌اش خیلی سیاه شده و تندتند نفس می‌زند، سرش را که گذاشتم روی پاهایم نفس بلندی کشید و صدای نفس نفس زدنش قطع شد.»

پزشک بیمارستان دلیل مرگ ناگهانی و بدون هیچ گونه سابقه بیماری عباس دهه شصتی را در دو کلمه خلاصه کرد: «ایست قلبی! همین!» سابقه آشنایی ما با عباس بارانی برمی‌گردد به اربعین امسال و مهمان شدن یک شبه ما در منزلشان در شهر ایلام و مهمان نوازی به وضوح با سلیقه، به شدت گرم و سرشار از محبتشان (کاش از فاتحه و صلوات شما هم بهره ببرد)، امثال ماجرای مرگ ناگهانی عباس بارانی مفهوم واقعی جمله معروف «مرگ از رگ گردن به آدم نزدیک‌تر است» را برایمان روشن‌تر می‌کند.

در این گزارش حجت الاسلام مهدی هنرجو، پژوهشگر و مدرس تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلامی و مبلغ اسپانیایی زبان با محوریت دعای پنجم صحیفه سجادیه، در مورد اهمیت یاد مرگ و آثار تربیتی یاد مرگ بر سبک زندگی می‌گوید.

اهمیت یاد مرگ؛ رویدادی مهم برای همه

یاد کردن از دنیای باقی، مرگ و این رویداد مهمی که کسی را گریزی از آن نیست آثار تربیتی بر سبک زندگی ما دارد که حجت الاسلام مهدی هنرجو در مورد اهمیت آن چنین می‌گوید: «زبور آل محمد نامی است که دلالت بر عظمت بالای کتابی دارد که مملو از نغمه‌های معنوی و دعاهای فاخر است.

این کتاب دعا و درس است؛ هم درس اخلاق است، هم درس علم‌النفس است، هم درس امور اجتماعی است. دعای پنجم صحیفه سجادیه انسان را به یاد مرگ می‌اندازد، آنجائی که انسان را از لغزشها برحذر می‌دارد، آنجائی که عظمت معنویت دستگاه الهی را، از پیغمبر و یاران و ملائکه‌ی الهی را به رخ انسان می‌کشد، اینها همه‌اش برای مخلوق خداوند استحکام‌بخش است.»

دنیای باقی و آخرت حقیقتی قطعی و غیرقابل انکار برای هر موجود زنده است و لذا خداوند چشیدن طعم آن را به عنوان یک قانون کلی بیان نموده و می‌فرماید: «کُلُ نَفس ذائِقَهُ المَوتِ»؛ «همه کس چشنده مرگ است.» بدون شک یاد کردن از این دنیا دارای اهمیت و آثاری است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود. براساس گفته رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم «یاد مرگ»، نقشی بسیار سازنده در زندگی انسان دارد به گونه‌ای که به یاد آورندگان آن، هم درجه شهدا معرفی شده‌اند؛ «به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردند: آیا کسی با شهدا محشور خواهد شد؟ فرمود: بلی، کسی که در شبانه روز بیست مرتبه مرگ را یاد کند.»

همچنین افرادی که به یاد آخرت خود باشند، زیرک‌ترین مردم هستند: «از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال شد: زیرک‌ترین مردم چه کسی است؟ فرمود: آن فردی که بیشتر یاد مرگ کند و زیادتر مهیای آن شده باشد.»

یادکرد مرگ به قدری مورد اهتمام است که امیرالمومنین علی علیه السلام حقی را برای آن در نظر گرفته است و می‌فرماید: ما اَنزَلَ المَوتَ حَقَ مَنزِلَتِهِ مَن عَدَ غَدا مِن اَجَلِهِ؛ کسی که فردا را از زندگی خود بشمارد، حق مرگ را چنان که در خور آن است رعایت نکرده است. ممکن نیست انسان این مطلب را نادیده بگیرد و از کنار آن به راحتی عبور کند؛ درحالی که امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «از شهر نشین و بادیه نشین نیست مگر اینکه فرشته مرگ شبانه روزی پنج بار آنان را از نظر می‌گذراند.» یعنی اگر خود انسان هم یاد مرگ نکند، فرشته مرگ او را فراموش نخواهد کرد. سیره اهل بیت علیهم السلام نیز نوید از نقش بالای یاد مرگ در زندگی بشر دارد.

آگاهی بخشی و مبارزه با غفلت؛ اولین اثر یاد مرگ در زندگی

حکایت شده «فردی وارد شهری شد و دید مردم آن شهر هیچ گناهی مرتکب نمی‌شوند؛ بسیار تعجب کرد و جویای علت شد. پس از جست وجوی بسیار متوجه شد که در این شهر هر کس می‌میرد، خانواده‌اش او را جلوی در خانه دفن می‌کنند. صبح‌ها که اعضای خانواده برای کار از خانه خارج می‌شوند، به محض خروج با اولین چیزی که روبه رو می‌شوند، قبر کسی است که تا چندی پیش با آنها زندگی می‌کرد؛ از این رو یاد و خاطره صاحب قبر برایشان زنده می‌شود؛ خنده‌ها، گریه‌ها، گفته‌ها، خصلت‌ها و ده‌ها خاطره دیگر به یادشان می‌آید که اکنون با صاحبش در زیر خروارها خاک مدفون است. شب‌ها نیز که به خانه باز می‌گردند، پیش از ورود به خانه با این قبر روبه رو می‌شوند و دوباره همان خاطره‌ها و پایان آنها برایشان تداعی می‌شود.

گذر شب و روز و تداعی پیوسته این خاطره‌ها و پایان آنها، سبب آن شده که میل و رغبتی به گناه نکنند». حجت الاسلام هنرجو در ادامه به چند مورد از آثار یاد مرگ در زندگی می‌پردازد: «آگاهی بخشی و رهایی از غفلت و هوشیاری نسبت به حقایق مهم پیرامون انسان‌ها از جمله آثار یادکرد مرگ است. در واقع، انسانها از مردن و مرگ و به تبع آن یاد مرگ هراس دارند و اینقدر خود را درگیر دنیا کردند که فریب دنیا می‌خورند و به تجملات و زیبایی‌های آن سرگرم هستند؛ در حالی که فراموش کرده‌اند برای آخرت آفریده شده‌اند. هیچ گاه نباید فراموش کرد که زندگی هر روز انسان، دم و بازدمی است که شمرده می‌شود و چون نَفَسی بگذرد، قسمتی از آن کاسته شده و قدمی به مرگ نزدیک‌تر شده است.

هر جشن تولد بزرگ شدن و نزدیک شدن به مرگ را برای انسان نوید می‌دهد و باید گفت: جثه‌های خاموش، تو را موعظه می‌کند و مرده ساکت به تو می‌گوید، استخوانهای پوسیده و تنهای خفته سخن می‌گوید و قبر تو را که هنوز زنده مانده‌ای میان قبرها نشان می‌دهد.» امام صادق علیه السلام در مورد تأثیر عمیق یاد مرگ بر بیداری روح و جان آدمی می‌فرماید: «یاد مرگ خواهش‌های باطل را از دل زایل می‌کند و ریشه‌های غفلت را می‌کند و دل را به وعده‌های الهی قوی و مطمئن می‌گرداند و طبع را رقیق و نازک می‌سازد و عَلَم‌های هوا و هوس را می‌شکند و آتش حرص را فرو می‌نشاند و دنیا را حقیر و بی‌مقدار می‌سازد.» عدم میل به دنیا

«اندوه آن را از سر بیرون کن! چون به جدایی از آن و دگرگونیِ حالات آن یقین داری...!» این‌ها را امیرالمؤمنین علیه السلام به سلمان فارسی از دنیا می‌گفت. (نهج‌البلاغه، نامه68) حجت الاسلام هنرجو در توضیح دومین اثر یادکرد مرگ یعنی بی‌میلی به دنیا چنین می‌گوید: «فراموشی مرگ، دنیا را در نظر انسان زیبا و با ارزش جلوه می‌دهد و او را سخت شیفته و محو خویش می‌گرداند، به طوری که عقل او را از درک هر حقیقت و واقعیتی همچون مردن و مرگ محروم می‌سازد؛ اما انسان غافل، در راه رسیدن به خواسته‌های نفسانی و هوای نفس خویش از هیچ سعی و تلاشی فروگذاری نمی‌کند و از پای ننشسته و شبانه روز برای آن دوندگی می‌کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: مرگ را بسیار یاد کنید؛ زیرا یاد مرگ از میل و رغبت به دنیا می‌کاهد. موعظه امام باقر علیه السلام به ابی عبیده نیز متذکر همسانی عدم میل به دنیا و یاد مرگ است. ایشان به عملی توصیه نمودند که اثر آن زهد در دنیاست: به امام باقر علیه السلام عرض کردم: چیزی بفرمایید که از آن سود برم. فرمود:‌ای ابا عبیده! زیاد مرگ را یاد کن! چه هر انسانی آن را بسیار یاد کند، نسبت به دنیا بی‌رغبت می‌شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله در تفسیر زهد می‌فرماید: زهد در دنیا [همان] کوتاه کردن آرزو و به جای آوردن شکر هر نعمت و پرهیز از تمامی محرمات الهی است.»

حتی امیرالمومنین هم از گسترش آن در جامعه اسلامی ترس داشت، از گسترش آرزوی دراز! چرایی‌اش در ادامه توضیحات حجت الاسلام هنرجو پیداست: «گاهی انسان در اثر فراموشی مرگ، در امورات دنیا غوطه ور می‌گردد و در دل برای آنچه هنوز به دست نیاورده، آرزوی وصال می‌نماید؛ اما هزار دریغ و افسوس که اجل به او مهلت نمی‌دهد و مرگ او را در کام خود فرو می‌کشد و آرزوهای دور و دراز را با خود به خانه گور می‌برد. یادکرد مرگ می‌تواند آرزوها را کوتاه کند و موجب نادیده گرفتن و یا عدم توجه کامل به دنیا گردد و مسیری را برای آماده‌سازی آدمی به مقصد سرای جاودان آماده می‌سازد؛ زیرا آرزوهای طولانی، انسان را غرق در دنیا می‌سازد و او را اسیر هوا و هوس نموده، در نتیجه عملش را تباه و نابود می‌سازد؛ همچنان که حضرت علی علیه السلام به این نتیجه ناپسند اشاره و به عنوان یک قانون کلی مطرح می‌نماید و می‌فرماید اَطَالَ عَبد الاَمَلَ الاَ أَسَاءَ العَمَلَ؛ هیچ بنده‌ای آرزویش را طولانی نمی‌کند، جز اینکه عملش را بد می‌کند. به همین علت، ایشان آرزوی طولانی را به عنوان یکی از مواردی که از گسترش آن در امت اسلامی ترس داشت معرفی نموده، می‌فرماید: وحشتناک‌ترین چیزی که از آن بر شما می‌ترسم دو خصلت است: پیروی هوی و آرزوی دراز. پیروی هوی [شما را] از حق باز می‌دارد و آرزوی دراز [شما را] از یاد آخرت به فراموشی می‌اندازد.»

در باورها و اعتقادات اسلامی بر کوتاهی فکر و اندیشه در مورد ساعت‌های آینده دنیا، و منع از مشغول ساختن ذهن به امورات آینده دنیایی، و مغتنم شمردن فرصت‌ها بسیار سفارش شده است؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این خصوص می‌فرماید: چون به صبح می‌رسی درباره عصر فکر نکن و چون به عصر رسیدی درباره صبح فکر نکن. از سلامتی برای بیماریت و از جوانی برای پیریت، و از زندگی برای مرگت استفاده کن؛ زیرا نمی‌دانی فردا زنده‌ای یا مرده.»

چطور با یاد مرگ زندگی مان را آباد کنیم؟

نگاه کردم دیدم انگار همسرم سجده اش خیلی طولانی شده، رفتم صورتش را بلند کردم که دیدم رنگ چهره اش کبود شده و تندتند نفس می‌زند، سرش را که گذاشتم روی پاهایم نفس بلندی کشید و صدای نفس نفس زدنش قطع شد. شاید فردایی نباشد!

گروه زندگی: حدود چهار ماه قبل بود، عباس بارانی، عصر یک روز پاییزی پدر بیمارش را دکتر می‌بَرد و بعد هم همراه خانواده چهار نفره‌شان راهی منزل دوستش می‌شود. حدود ساعت دوازده شب به منزل خودشان می‌رسند، عباس بارانی طبق عادت، قبل از خوابیدن شروع به خواندن قرآن می‌کند. ابوالفضل سیزده ساله و آنیل چهار ساله هم جنب و جوش‌های روزانه‌شان فروکش کرده و منتظرند تا مامان فرزانه برای لالایی شبانه بیاید پیششان تا بخوابند. تا اینجای ماجرا یک سکانس معمول و عادی از زندگیست، اما ادامه‌اش! بغض مُسلم فرزانه از پشت خط تلفن هم پنهان کردنی نبود، شکسته و متحیر می‌گفت: «عباس، قرآن شبانه‌اش را که خواند، همانجا تسبیح در دست سجده کرد.» مشغول شستن دست و صورتم بودم که صدای بلند بابا بابا گفتن پسرم ابوالفضل معترضم کرد که: دیر وقته، یواش‌تر بازی کنید. بعد نگاه کردم دیدم همسرم سجده‌اش خیلی طولانی شده انگار، رفتم صورتش را بلند کردم که دیدم رنگ چهره‌اش خیلی سیاه شده و تندتند نفس می‌زند، سرش را که گذاشتم روی پاهایم نفس بلندی کشید و صدای نفس نفس زدنش قطع شد.»

پزشک بیمارستان دلیل مرگ ناگهانی و بدون هیچ گونه سابقه بیماری عباس دهه شصتی را در دو کلمه خلاصه کرد: «ایست قلبی! همین!» سابقه آشنایی ما با عباس بارانی برمی‌گردد به اربعین امسال و مهمان شدن یک شبه ما در منزلشان در شهر ایلام و مهمان نوازی به وضوح با سلیقه، به شدت گرم و سرشار از محبتشان (کاش از فاتحه و صلوات شما هم بهره ببرد)، امثال ماجرای مرگ ناگهانی عباس بارانی مفهوم واقعی جمله معروف «مرگ از رگ گردن به آدم نزدیک‌تر است» را برایمان روشن‌تر می‌کند.

در این گزارش حجت الاسلام مهدی هنرجو، پژوهشگر و مدرس تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلامی و مبلغ اسپانیایی زبان با محوریت دعای پنجم صحیفه سجادیه، در مورد اهمیت یاد مرگ و آثار تربیتی یاد مرگ بر سبک زندگی می‌گوید.

اهمیت یاد مرگ؛ رویدادی مهم برای همه

یاد کردن از دنیای باقی، مرگ و این رویداد مهمی که کسی را گریزی از آن نیست آثار تربیتی بر سبک زندگی ما دارد که حجت الاسلام مهدی هنرجو در مورد اهمیت آن چنین می‌گوید: «زبور آل محمد نامی است که دلالت بر عظمت بالای کتابی دارد که مملو از نغمه‌های معنوی و دعاهای فاخر است. این کتاب دعا و درس است؛ هم درس اخلاق است، هم درس علم‌النفس است، هم درس امور اجتماعی است. دعای پنجم صحیفه سجادیه انسان را به یاد مرگ می‌اندازد، آنجائی که انسان را از لغزشها برحذر می‌دارد، آنجائی که عظمت معنویت دستگاه الهی را، از پیغمبر و یاران و ملائکه‌ی الهی را به رخ انسان می‌کشد، اینها همه‌اش برای مخلوق خداوند استحکام‌بخش است.»

دنیای باقی و آخرت حقیقتی قطعی و غیرقابل انکار برای هر موجود زنده است و لذا خداوند چشیدن طعم آن را به عنوان یک قانون کلی بیان نموده و می‌فرماید: «کُلُ نَفس ذائِقَهُ المَوتِ»؛ «همه کس چشنده مرگ است.» بدون شک یاد کردن از این دنیا دارای اهمیت و آثاری است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود. براساس گفته رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم «یاد مرگ»، نقشی بسیار سازنده در زندگی انسان دارد به گونه‌ای که به یاد آورندگان آن، هم درجه شهدا معرفی شده‌اند؛ «به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردند: آیا کسی با شهدا محشور خواهد شد؟ فرمود: بلی، کسی که در شبانه روز بیست مرتبه مرگ را یاد کند.» همچنین افرادی که به یاد آخرت خود باشند، زیرک‌ترین مردم هستند: «از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال شد: زیرک‌ترین مردم چه کسی است؟ فرمود: آن فردی که بیشتر یاد مرگ کند و زیادتر مهیای آن شده باشد.»

یادکرد مرگ به قدری مورد اهتمام است که امیرالمومنین علی علیه السلام حقی را برای آن در نظر گرفته است و می‌فرماید: ما اَنزَلَ المَوتَ حَقَ مَنزِلَتِهِ مَن عَدَ غَدا مِن اَجَلِهِ؛ کسی که فردا را از زندگی خود بشمارد، حق مرگ را چنان که در خور آن است رعایت نکرده است. ممکن نیست انسان این مطلب را نادیده بگیرد و از کنار آن به راحتی عبور کند؛ درحالی که امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «از شهر نشین و بادیه نشین نیست مگر اینکه فرشته مرگ شبانه روزی پنج بار آنان را از نظر می‌گذراند.» یعنی اگر خود انسان هم یاد مرگ نکند، فرشته مرگ او را فراموش نخواهد کرد. سیره اهل بیت علیهم السلام نیز نوید از نقش بالای یاد مرگ در زندگی بشر دارد.

آگاهی بخشی و مبارزه با غفلت؛ اولین اثر یاد مرگ در زندگی

حکایت شده «فردی وارد شهری شد و دید مردم آن شهر هیچ گناهی مرتکب نمی‌شوند؛ بسیار تعجب کرد و جویای علت شد. پس از جست وجوی بسیار متوجه شد که در این شهر هر کس می‌میرد، خانواده‌اش او را جلوی در خانه دفن می‌کنند.

صبح‌ها که اعضای خانواده برای کار از خانه خارج می‌شوند، به محض خروج با اولین چیزی که روبه رو می‌شوند، قبر کسی است که تا چندی پیش با آنها زندگی می‌کرد؛ از این رو یاد و خاطره صاحب قبر برایشان زنده می‌شود؛ خنده‌ها، گریه‌ها، گفته‌ها، خصلت‌ها و ده‌ها خاطره دیگر به یادشان می‌آید که اکنون با صاحبش در زیر خروارها خاک مدفون است. شب‌ها نیز که به خانه باز می‌گردند، پیش از ورود به خانه با این قبر روبه رو می‌شوند و دوباره همان خاطره‌ها و پایان آنها برایشان تداعی می‌شود.

گذر شب و روز و تداعی پیوسته این خاطره‌ها و پایان آنها، سبب آن شده که میل و رغبتی به گناه نکنند». حجت الاسلام هنرجو در ادامه به چند مورد از آثار یاد مرگ در زندگی می‌پردازد: «آگاهی بخشی و رهایی از غفلت و هوشیاری نسبت به حقایق مهم پیرامون انسان‌ها از جمله آثار یادکرد مرگ است. در واقع، انسانها از مردن و مرگ و به تبع آن یاد مرگ هراس دارند و اینقدر خود را درگیر دنیا کردند که فریب دنیا می‌خورند و به تجملات و زیبایی‌های آن سرگرم هستند؛ در حالی که فراموش کرده‌اند برای آخرت آفریده شده‌اند.

هیچ گاه نباید فراموش کرد که زندگی هر روز انسان، دم و بازدمی است که شمرده می‌شود و چون نَفَسی بگذرد، قسمتی از آن کاسته شده و قدمی به مرگ نزدیک‌تر شده است.

هر جشن تولد بزرگ شدن و نزدیک شدن به مرگ را برای انسان نوید می‌دهد و باید گفت: جثه‌های خاموش، تو را موعظه می‌کند و مرده ساکت به تو می‌گوید، استخوانهای پوسیده و تنهای خفته سخن می‌گوید و قبر تو را که هنوز زنده مانده‌ای میان قبرها نشان می‌دهد.» امام صادق علیه السلام در مورد تأثیر عمیق یاد مرگ بر بیداری روح و جان آدمی می‌فرماید: «یاد مرگ خواهش‌های باطل را از دل زایل می‌کند و ریشه‌های غفلت را می‌کند و دل را به وعده‌های الهی قوی و مطمئن می‌گرداند و طبع را رقیق و نازک می‌سازد و عَلَم‌های هوا و هوس را می‌شکند و آتش حرص را فرو می‌نشاند و دنیا را حقیر و بی‌مقدار می‌سازد.»

عدم میل به دنیا

«اندوه آن را از سر بیرون کن! چون به جدایی از آن و دگرگونیِ حالات آن یقین داری...!» این‌ها را امیرالمؤمنین علیه السلام به سلمان فارسی از دنیا می‌گفت. (نهج‌البلاغه، نامه68) حجت الاسلام هنرجو در توضیح دومین اثر یادکرد مرگ یعنی بی‌میلی به دنیا چنین می‌گوید: «فراموشی مرگ، دنیا را در نظر انسان زیبا و با ارزش جلوه می‌دهد و او را سخت شیفته و محو خویش می‌گرداند، به طوری که عقل او را از درک هر حقیقت و واقعیتی همچون مردن و مرگ محروم می‌سازد؛ اما انسان غافل، در راه رسیدن به خواسته‌های نفسانی و هوای نفس خویش از هیچ سعی و تلاشی فروگذاری نمی‌کند و از پای ننشسته و شبانه روز برای آن دوندگی می‌کند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: مرگ را بسیار یاد کنید؛ زیرا یاد مرگ از میل و رغبت به دنیا می‌کاهد. موعظه امام باقر علیه السلام به ابی عبیده نیز متذکر همسانی عدم میل به دنیا و یاد مرگ است.

ایشان به عملی توصیه نمودند که اثر آن زهد در دنیاست: به امام باقر علیه السلام عرض کردم: چیزی بفرمایید که از آن سود برم. فرمود:‌ای ابا عبیده! زیاد مرگ را یاد کن! چه هر انسانی آن را بسیار یاد کند، نسبت به دنیا بی‌رغبت می‌شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله در تفسیر زهد می‌فرماید: زهد در دنیا [همان] کوتاه کردن آرزو و به جای آوردن شکر هر نعمت و پرهیز از تمامی محرمات الهی است.»

حتی امیرالمومنین هم از گسترش آن در جامعه اسلامی ترس داشت، از گسترش آرزوی دراز! چرایی‌اش در ادامه توضیحات حجت الاسلام هنرجو پیداست: «گاهی انسان در اثر فراموشی مرگ، در امورات دنیا غوطه ور می‌گردد و در دل برای آنچه هنوز به دست نیاورده، آرزوی وصال می‌نماید؛ اما هزار دریغ و افسوس که اجل به او مهلت نمی‌دهد و مرگ او را در کام خود فرو می‌کشد و آرزوهای دور و دراز را با خود به خانه گور می‌برد. یادکرد مرگ می‌تواند آرزوها را کوتاه کند و موجب نادیده گرفتن و یا عدم توجه کامل به دنیا گردد و مسیری را برای آماده‌سازی آدمی به مقصد سرای جاودان آماده می‌سازد؛ زیرا آرزوهای طولانی، انسان را غرق در دنیا می‌سازد و او را اسیر هوا و هوس نموده، در نتیجه عملش را تباه و نابود می‌سازد؛ همچنان که حضرت علی علیه السلام به این نتیجه ناپسند اشاره و به عنوان یک قانون کلی مطرح می‌نماید و می‌فرماید اَطَالَ عَبد الاَمَلَ الاَ أَسَاءَ العَمَلَ؛ هیچ بنده‌ای آرزویش را طولانی نمی‌کند، جز اینکه عملش را بد می‌کند. به همین علت، ایشان آرزوی طولانی را به عنوان یکی از مواردی که از گسترش آن در امت اسلامی ترس داشت معرفی نموده، می‌فرماید: وحشتناک‌ترین چیزی که از آن بر شما می‌ترسم دو خصلت است: پیروی هوی و آرزوی دراز. پیروی هوی [شما را] از حق باز می‌دارد و آرزوی دراز [شما را] از یاد آخرت به فراموشی می‌اندازد.»

در باورها و اعتقادات اسلامی بر کوتاهی فکر و اندیشه در مورد ساعت‌های آینده دنیا، و منع از مشغول ساختن ذهن به امورات آینده دنیایی، و مغتنم شمردن فرصت‌ها بسیار سفارش شده است؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این خصوص می‌فرماید: چون به صبح می‌رسی درباره عصر فکر نکن و چون به عصر رسیدی درباره صبح فکر نکن. از سلامتی برای بیماریت و از جوانی برای پیریت، و از زندگی برای مرگت استفاده کن؛ زیرا نمی‌دانی فردا زنده‌ای یا مرده.»

شاید فردایی نباشد!

شاید فردایی نباشد! این جمله در مورد هر کدام از ما می‌تواند صدق کند. حجت الاسلام هنرجو در پایان می‌گوید: «شاید آن زمانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: فِکرُ سَاعَه خَیر مِن عِبَادَه سَنَه؛ یک ساعت فکر کردن از یک سال عبادت کردن بهتر است، از مصادیق این فکر، اندیشه در یادکرد مرگ است.

خیلی از افرادی که امروزه عهده‌دار مسئولیتی هستند یا می‌شوند، اولین دغدغه آنها باید یاد مرگ باشد، چون موجب می‌شود که برنامه‌ها و فعالیت‌های خود را به گونه‌ای انجام دهند که شاید فردایی برای آنها نباشد. نباید فراموش کرد که ظالمان و ستمگران رفتند و در مقابل نیز خوبان و صالحان نیز برفتند و جز خدا هیچ فردی و موجودی نخواهد ماند. جناب سعدی به عنوان حسن ختام چنین بیان می‌دارند که: جای گریه‌ست برین عمر که چون غنچه گلپنج روزست بقای دهن خندانش»

چطور با یاد مرگ زندگی‌مان را آباد کنیم؟ 2
چطور با یاد مرگ زندگی‌مان را آباد کنیم؟ 3
چطور با یاد مرگ زندگی‌مان را آباد کنیم؟ 4
چطور با یاد مرگ زندگی‌مان را آباد کنیم؟ 5